eitaa logo
|دیارِ باکری‌ها و امینی‌ها|
208 دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
409 ویدیو
6 فایل
[بِسمِ رَبِّ الشُّهَداءِ و الصِّدیقین] . جایی برای آشنایی با ۱۲ هزار شھیدِ استانِ آذربایجانِ غربی⚘️:) .
مشاهده در ایتا
دانلود
🗯| پیامبر رحمت(ص): بنده بايد از خود براى خود بهره گيرد و از دنياى خود براى آخرتش. ‌ •{📚}•الكافی: ج 2 ص 70 با خاندان علے(ع)همراه شو😇👇🏻 🔹[ @shohada_A_Gh
📖| 🌱 وَيَشْفِ صُدُورَ قَوْمٍ مُؤْمِنِينَ درمونِ درد سینہ ے تنگت خودمم... سورہ توبہ | آیہ ۱۴
📚| •{وَ احْصُرْنِي عَنِ الذّنُوبِ، وَ وَرّعْنِی عَنِ الْمَحَارِمِ...}• و از گناهانم‏ بازم دار، و از حرامها پرهيز ده...🤲🏻 🔺| 💌| @shohada_A_Gh
🔸|(عج) 🎈پرواز در وقت اضافه 😉فرصتارو از دست نده! وقت خالی گیر اوردی بزن بریم آسمون! •📚●| پاے سخنان سید علے بنشین👇🏻 🍀🍃|| @shohada_A_Gh
🍃گرچه شهادت، طلوعِ جاودانگی تو بود اما... فرمانده🥰 🌺•| سالروز تولد 📅•| تاریخ تولد: ۱ آذر ۱۳۳۴ 📅•| تاریخ شهادت: ۶ اسفند ۱۳۶۲.جزیره مجنون 💌| @ammar_abdii2 🍀| @shohada_A_Gh
|دیارِ باکری‌ها و امینی‌ها|
🍃گرچه شهادت، طلوعِ جاودانگی تو بود اما... #سالروز_زمینی_شدنت_مبارک فرمانده🥰 🌺•| سالروز تولد #شهید_ح
🍃باکری را همه می‌شناسند نامش که برده می‌شود، شجاعت و خدمت در پسِ ذهن‌ها نقش می‌بندد😌 . 🍃دو برادر بودند که قلبشان برای می‌تپید و دوشادوش یکدیگر در راهِ همین انقلابِ نوپا جانفشانی می‌کردند. . 🍃قلم اینبار از حمید بنویسد... ، مبارزه را از برادر بزرگترشان آموخته بود. اویی که به دست رژیم شاه به شهادت رسید😔 . 🍃قد می‌کشید اما روح بلندش وَرای گنجایش زمین بود، آنقدر بزرگ که هیچ چیز آرامَش نمی‌کرد. . 🍃به و لبنان رفت تا دوره های چریکی را بیاموزد و از آنجا به برای ادامه تحصیل اما خبرِ استقرارِ امام در ، حمید را به آنجا کشاند! . 🍃تمامِ فکر و ذکرش بود. خدمت به مردمی که حالا بانگِ انقلاب سر داده بودند و خونشان را به پایِ این نهالِ نوپا می‌ریختند❣️ . 🍃رنگ و بویِ را که دید، گویی روحش به رسید، خستگی ناپذیر بود و هیچ چیز روحِ بزرگش را آرام نمی‌کرد. حتی وقتی در شهرداری مشغول شد، چندی بعد پست و میز و صندلی را رها کرد و به خاکِ جبهه پناه برد. خدمتِ پشتِ میز کارِ حمید نبود...او مرد بود و میدان جنگ!🙂 . 🍃بی‌وقفه در بود، اصلا انگار متولد شده بود تا خستگی را شکست دهد. شاید هم به قول "استراحت را گذاشته بود بعد از "! . 🍃شهادتی که در اتفاق افتاد و پیکری که هیچ گاه از باز نگشت اما آنچه حاکم است، است به حمید که در دلها مانده❤️ . 🍃فرمانده حمید این روزها به چون تویی نیاز داریم...کسی که خسته نشود و دردِ مردم را بفهمد...درد مردم را درد خودش بداند، به کسی نیاز است که دلبسته به و منصب و میز نباشد!😞 . 🍃از آنجایی که تو هستی تا جایی که ما ایستاده ایم فرسنگ‌ها فاصله است برای روحِ زمین‌گیرمان بخوان...شاید نفسِ تو زنده مان کند!🥺 . 🍃گرچه شهادت، طلوعِ جاودانگی تو بود اما... فرمانده🥰 . ✍️نویسنده :
•♥️•بسم رب علی(ع)•♥️•
↩️| 💠 ضـرورت پـرهـیز از بـدگـمـانے: شایسته نیست به سخنی که از دهان کـسے خـارج شـد، گـمانِ بـد ببرے، چرا ڪه براے آن بـرداشـت نیـکویے نیز می توان داشت... 🔺| خـانہ پـدرے 😌👇🏻 •●|♥️ @shohada_A_Gh
💌| 📸| ماییم و نیمه جانی... آن هم به لب رسیده...💔 گوشیتو شهدایی کن😍👇🏻 🕊| @shohada_A_Gh
🍃بسم رب الحسن (ع) 🍃
📖| 🌱 إِنَّ إِلَىٰ رَبِّكَ الرُّجْعَىٰ بدون شڪ باید برگردے پیش خودم... سورہ علق | آیہ ۸
📚| •{اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلي مُحَمَّد وَآلِهِ، وَاكْفِني ما يَشْغَلُنِي الاِهْتِـمامُ بِهِ...}• خدايا درود فرست بر محمد و آلش و كفايت كن از من آنچه را اهتمام بدان مرا بخود مشغول كرد ...🤲🏻 🔺| 💌| @shohada_A_Gh
حسن شدی که کریمان فقط دوتا باشند😍 ♥️ 💚
🍃بسم رب اباالمهدی🍃
↩️| 💠 راهِ بـے نیـازے: بـرتـریـن بے نیـازے و دارایـے، نـومـیدے است از آنچه در دستِ مردم است... 🔺| خـانہ پـدرے 😌👇🏻 •●|♥️ @shohada_A_Gh
📱| #آیینہ ما نگاهمان به شماست یا ابا المهدی (عج)🍃 گوشیت رو قشنگ کن😍👇🏻 📲| @shohada_A_Gh
💙به نام خدایِ امامِ آهو ها 💙
📖| 🌱 لا تَخَفْ وَ لا تَحزَن إنّا مُنَجُّوك نترس! ما نجاتت ميدیم... سورہ عنكبوت | آیہ ٣٣
📚| •{وَ لَا تَكِلْنِي إِلَي خَلْقِكَ، بَلْ تَفَرّدْ بِحَاجَتِي..}• و مرا به بندگانت وامگذار؛ بلكه خود به تنهایی حاجتم را برآور...🤲🏻 🔺| 💌| @shohada_A_Gh
🕊| اهل دیار حضرت معصومه‌ایم ما...! . . . 🖤| @YarGraphic 💚| @shohada_A_Gh
🖤بسم رب حضرت معصومه(س)🖤
بی جهت نیست شما جلوه ی اسرار شدی🍃 اولین فاطمه هستی که حرم دار شدی 🖤 📱|
』 "بسیجی شهید عبدالعلی احمدی" «❈نام پدر: رمضان «❈تاریخ تولد: ۱۳۴۴ خوی «❈تحصیلات: متوسطه «❈تاریخ شهادت: ۱۳۶۵/۰۲/۲۷ فاو «❈محل دفن: گلزار شهدای خوی 🍃| @shohada_A_Gh
|دیارِ باکری‌ها و امینی‌ها|
『#تکہ‌ای‌ازآسمان』 "بسیجی شهید عبدالعلی احمدی" «❈نام پدر: رمضان «❈تاریخ تولد: ۱۳۴۴ خوی «❈تحصیلات: م
』 🕊| 🗯| 📚| 🔻دعاي مستجاب آشنائي اينجانب با شهيد عبدالعلي احمدي به زمان دوران تحصيل بازمي گردد. شبهاي جمعه گاهي وقتها بعد از دعاي كميل به منزل ما مي‌آمد. در يكي از اين روزها وقتي بنده ايشان را با موتورسيكلت به منزلشان مي‌رساندم. يك دفعه و ناگهاني به من فرمودند آقا محسن من از خدا مي‌خواهم كه شهيد شوم و نحوه شهادتم به وسيله گلوله توپ باشد و بدنم تكه تكه شود. خيلي متعجب شدم و با ناراحتي گفتم آقا عبدالعلي اين حرفها چیه مي‌زني؟! گفت خب آرزوي من همينه. از اين اتفاق مدتي گذشت تا اينكه مطلع شديم آقا عبدالعلي شهيد شده‌اند و همراه با يك شهيد بزرگوار ديگر جنازه مطهرشان را به خوي آورده‌اند. ... 💌| @shohada_A_Gh