🥀| #جمعههایدلتنگی
سلام مولای ما ، مهدی جان
مگر میشود ما شما را داشته باشیم و اینهمه اسیر در گرداب غم باشیم؟...💔
مگر می شود طبیبی مثل شما باشد و ما در چنگال بی رحم بیماری، دست و پا بزنیم؟...😷
مگر می شود پدری چون شما داشته باشیم و اینهمه بیکس و تنها باشیم؟...😔
شما نجاتمان میدهید، درمانمان میکنید، حیاتمان میبخشید ...😍
به همین زودی .... به همین نزدیکی ...♥️
🍃| °• @shohada_A_Gh
5.13M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
『📲| #زیارت_مجازی』
"مزار شهید امیر سلیمانی"
🌱| ولادت: 78/8/2 ارومیه
🦋| شهادت: 99/2/3 مرز سرو
🥀|مزار:قطعه۷گلزارشهدایارومیه
•°|🕊 @shohada_A_Gh
『 ☔️| #تکهایازآسمان 』
|شهید امیر سلیمانی|
💌| متولد: 1378/08/02 ارومیه
🦋| شهادت : 1399/02/03 مرز سرو
🥀| مزار بهشتی :قطعه 7 گلزار شهدای ارومیه
•°|🕊 @shohada_A_Gh
↩️| #کلام_پدر
و درود خدا بر او فرمود:
بهترين بی نيازی ترك آرزوهاست.
خـانہ پـدرے 😌👇🏻
|•♥️•| @shohada_A_Gh
|دیارِ باکریها و امینیها|
『 ☔️| #تکهایازآسمان 』 |شهید امیر سلیمانی| 💌| متولد: 1378/08/02 ارومیه 🦋| شهادت : 1399/02/03 مرز
『 ☔️| #تکهایازآسمان 』
اوایل به ما گفته بودن حمله تروریستی بوده و
دو سه روز بعد به ما گفتن همین جوری تو میدان
تیر گلوله خودی بهش خورده! من خیلی شک
داشتم 😔یعنی تو دلم میگفتم اگه گلوله خودی
خورده به پسرم که شهید حساب نمیشه!💔
یعنی یه جوری بودم😞؛خب مادر بودم میگفتم
خون پسرم بیخود ریخته شده.اینُ تو دلم داشتم
و این خیلی باعث آزارم میشد به کسی هم نگفته
بودم!
خواهر من که پنج روز بعد پسرم امیر؛زایمان کرده
بود به من گفت که خواهر دیشب امیر اومد به
خوابم.گفت به مامانم بگو من شهیدامیرسلیمانیام
برگشتم گفتم امیرجان مامانت خیلی بیتابی میکنه؛
کجا رفتی؟ ما خیلی داریم گریه میکنیم از دوریت😭
دوباره امیر برگشته بهش گفت:
به مامانم بگید هر چی بیتابی میکنه اون دنیا
عوضش و میبینه میگه این رو گفت توی کاغذ
نوشت و رفت !🚶
(به نقل از مادر شهید)
•|🌱 @shohada_A_Gh
📖| #آوای_آسمانے
«ای کسانی که ایمان آورده آید
خدارا یاد کنید یادی بسیار...»
همراه دلت بخـون😎👇🏻
💫| @shohada_A_Gh
❪🌻🛵❫
خدایا من همان بندهات هستم که هرگاه از همه جا رانده و مانده میشود سراغِ تو می آید
همان که کسی را جز تو ندارد، همان که رهایش کنی کارش تمام است!💛
✨°• @shohada_A_Gh •°✨
🌹🍂🌹🍂
🍂🌹🍂
🌹🍂
🍂
🕊| #تکهایازآسمان
♦️| #شهید_هاشم_محمودی
👇🏻| #ادامه...
در همان سال ۱۳۵۴ آمادگی خود را برای شروع زندگی مشترک اعلام کرد و به این ترتیب با خانم نبات نیکخواه در ارومیه ازدواج کرد که حاصل آن پیوند دو پسر و یک دختر بود.
شهید محمودی فرد متدین بود و در دوران انقلاب از هیچ تلاشی برای پیروزی نهضت که همان رسیدن به آزادی و استقلال کامل بود، فروگذار نکرد.
با آغاز جنگ تحمیلی، هاشم محمودی به عنوان راننده با حضور در جبهه های نبرد حق علیه باطل به یاری اسلام شتافت و در طول دوران جنگ ده مرتبه به عنوان راننده به همرزمانش در جبهه خدمت کرد و به مناطق عملیاتی مختلف اعزام شد. تا اینکه در منطقه حاجی عمران یک هفته پس از سال روز تولدش در سیوسه سالگی براثر اصابت آرپیجی به خودروی او درحالیکه تنها هفت سال از ازدواجش میگذشت، با همسر و سه فرزند کوچکش وداع کرده و آنهارا در این دنیای فانی تنها گذاشت.
پیکر پاکش را پس از تشییع در گلزار شهدای باغ رضوان ارومیه به خاک سپردند.
مهمانِ دوازده هزار شهید شو😌👇🏻
💚|•° @shohada_A_Gh
🍂
🌹🍂
🍂🌹🍂
🌹🍂🌹🍂