سردار پاسدار غلامعلی ابو حمزه
فرزند سردار : پدر در عملیات های مختلفی در دوران دفاع مقدس حضور داشند و چندین نوبت مجروح و شیمایی شد؛
هر گاه حاج قاسم کرمان می آمد به پدر می گفتند فرمانده شما هستی و من کسب تکلیف می کنم!
پدر معتقد بود آنچه حاج قاسم را تا این حد بزرگ کرد اخلاص او بود
پدر بی ریا بود و بی ریا کار کرد و به ما توصیه می کرد که اگر فرصت مطالعه ندارید اما دو کار انجام دهید؛ روزی حداقل یک وعده اخبار را گوش کنید و یکی هم پیگیر فرمایشات رهبری باشید.
پدر ۸۰۰، ۹۰۰ سخنرانی برای گروه های مختلف داشتند، همواره محوریت را بیانات رهبری قرار می دادند و می گفتند من حرف های آقا را می زنم و به همین دلیل برای مردم جذاب است.
یکی از خصلت های خوب پدر، نامه نوشتن بود که در مناسبت های مختلف برای من و خواهر و برادرم می نوشت؛ شاه بیت این نامه ها که حتی در وصیت نامه خود به آن تصریح کرده «پیگیری فرمایشات رهبری و عمل به آن» و «انجام واجبات و ترک محرمات» است و بعد می گفتند مستحبات را هم در صورتی که لطمه ای به واجبات وارد نکند انجام دهید؛ به مباحث معنوی زیاد ترغیب می کردند.
او اهل خواب سحر نبود؛ همیشه 40 دقیقه قبل از سحر مشغول خواندن کتاب و نماز شب بود؛ اگر خسته از کار زیاد بود نماز شب را می خواند.
پدر وصیت کردند « چون نامه جبهه رفتن خیلی از شهدای مدفون در امامزاده اسماعیل گرمسار را خودم{در زمان فرماندهی سپاه گرمسار} امضا کردم، وقتی از دنیا رفتم مرا میان آنان دفن کنید که دست مرا بگیرند» آخر هم کنار شهید مجید کمالی از رفقای قدیم خود دفن شد.
سردار جهادگر #شهید «حاج مرتضی شادلو»
فرزند « علی»
متولد سوم فروردینماه 1338 در روستای محمدآباد شهرستان گرمسار. پس از گذراندن دوران ابتدایی به تحصیلات خود در دانشگاه تهران رشته مهندسی برق ادامه داد و به دلیل داشتن صدای زیبا همیشه اذان می گفت. به کشتی علاقه داشت و دارای مقام استانی بود.
شهید از مهرماه 1357 در هنرستان و خارج از آن مشغول فعالیت علیه رژیم شد. در تهیه، تکثیر و پخش اعلامیه های حضرت امام (ره) فعال بود. به طور جدی کتابهای شهید «مرتضی مطهری» و «علی شریعتی» را مطالعه میکرد. یک بار دستگیر شد.
پس از انقلاب دیپلم فنیاش را گرفت و به عضویت كمیته انقلاب و سپس سپاه درآمد.
با شروع اغتشاش در گنبد و كردستان، در مبارزه و پاكسازی شهرهای كامیاران، سنندج، قروه، بیجار و تكاب در سال های 58 و 59 شركت فعالانه داشت. سال 1360 به عضویت جهاد سازندگی درآمد در عملیات طریق القدس، فتحالمبین، بیت المقدس، والفجر2، والفجر4 و خیبر حضور داشت
زمانی که مسئولیت فرماندهی پشتیبانی جنگ و جهاد استان سمنان در کردستان به وی واگذار شد، در مدت زمان كوتاهی توانست پل 140 رودخانه سیمینه رود و جاده 40 كیلومتری شاهین دژ بوكان را به پایان برساند. در بمباران شیمیایی مجروح شد.
سال 1361 ازدواج کرد و صاحب یک دختر بهنام زهرا شد. سال 1362 به حج تمتع مشرف شد.
در شجاعت و خوش اخلاقی زبان زد بود، با ساختن «پل وحدت» در محور سایندژ به بوکان ارتباط بین شیعه و سنی را بر قرار کردند. که همواره در هفته وحدت از این پل یاد میشود.
حاج مرتضی بیستودوم بهمنماه 1363 در سردشت به شهادت رسید.
«روحش شاد و راهش پررهرو باد.»
شهید «سید عباس موسوی» جانباز 70 درصد دفاع مقدس
جانباز شهید «سید عباس موسوی»
پنجم فروردین 1330 در شهر ایوانکی شهرستان گرمسار استان سمنان چشم به جهان گشود. او در خانواده ای مذهبی رشد یافت و عاشق مکتب اسلامی و دوستدار اهل بیت (ع) شد تا آنجا که برای حفظ اسلام محمدی (ص) پا به عرصه جنگ و شهادت گذاشت و جان خویش را نثار راه دوست کرد.
شهید سید عباس، نخستینبار در 26 آبانماه 59، در جریان آزادسازی سوسنگرد و دیگر بار در آذرماه 60 در جریان فتح بستان مجروح شد. سرانجام در فتح خرمشهر برای سومین مرتبه با اصابت ترکش مجروح و قطع نخاع شد و تمام این مدت زمان 31 ساله را در بستر روزگار را گذراند.
شهید نورالدین از همرزمان شهید مصطفی چمران (در عملیات های چریکی ) ، محمد علی عزیز جعفری فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و دیگر فرماندهان جنگ تحمیلی بود.
سید عباس موسوی جانباز قطع نخاع از چهره های مطرح انقلابی شهرستان ایوانکی،گرمسار و محوری برای وحدت بود. سید نورالدین ، برادر شهید سید عباس نیز از جمله فرماندهانی بود که در هشت سال جنگ تحمیلی پیکر پاکش مفقودالاثر گردید.
شهید سید عبای نورالدین، عصر روز 28 آذر ماه ۱۳۹۲پس از 31 سال تحمل درد و رنج به درجه شهادت نائل و به خیل یاران شهیدش پیوست.
روحش شاد و قرین رحمت الهی باد 🥀🥀🥀
کانال شهدای گرمسار راه اندازی شد
منتظر قدوم شما هستیم
https://eitaa.com/shohada_garmsar
هنوز اول راهیم 🌿