امام صادق علیه السلام:
زیارت قبر پیامبر خدا (ص) و
زیارت قبر شهیدان و
زیارت قبر امام حسین (ع)
برابر است با یک حج مقبول همراه رسول خدا (ص)
وسائل الشیعة، ج 10، ص 278
کانال بیت الشهدای گرمسار... ایجاد گردید
شما هم دعوتید به آستان شهیدان و صالحان...تشریف بیاورید
مطالب خود را به ادمین ارسال فرمائید، افرادی که آمادگی دادند ادمین شوند، اطلاع دهند
https://eitaa.com/shohada_garmsar
تشریف بیاورید
شهدا شمع محفل دوستانند، شهدا در قهقهه مستانه شان و در شادی وصولشان "عند ربهم یرزقون" اند و از نفوس مطمئنه ای هستند که مورد خطاب "فادخلی فی عبادی و ادخلی جنتی" پروردگارند.
حضرت امام خمینی (ره)
در بیان زندگینامهی شهیدان سعی کنیم خصوصیّات زندگی اینها و سبک زندگی اینها و چگونگی مشی زندگی اینها را تبیین کنیم، این مهم است. مفام معظم رهبری ۱۳۹۵/۰۷/۰۵
سردار پاسدار غلامعلی ابو حمزه
فرزند سردار : پدر در عملیات های مختلفی در دوران دفاع مقدس حضور داشند و چندین نوبت مجروح و شیمایی شد؛
هر گاه حاج قاسم کرمان می آمد به پدر می گفتند فرمانده شما هستی و من کسب تکلیف می کنم!
پدر معتقد بود آنچه حاج قاسم را تا این حد بزرگ کرد اخلاص او بود
پدر بی ریا بود و بی ریا کار کرد و به ما توصیه می کرد که اگر فرصت مطالعه ندارید اما دو کار انجام دهید؛ روزی حداقل یک وعده اخبار را گوش کنید و یکی هم پیگیر فرمایشات رهبری باشید.
پدر ۸۰۰، ۹۰۰ سخنرانی برای گروه های مختلف داشتند، همواره محوریت را بیانات رهبری قرار می دادند و می گفتند من حرف های آقا را می زنم و به همین دلیل برای مردم جذاب است.
یکی از خصلت های خوب پدر، نامه نوشتن بود که در مناسبت های مختلف برای من و خواهر و برادرم می نوشت؛ شاه بیت این نامه ها که حتی در وصیت نامه خود به آن تصریح کرده «پیگیری فرمایشات رهبری و عمل به آن» و «انجام واجبات و ترک محرمات» است و بعد می گفتند مستحبات را هم در صورتی که لطمه ای به واجبات وارد نکند انجام دهید؛ به مباحث معنوی زیاد ترغیب می کردند.
او اهل خواب سحر نبود؛ همیشه 40 دقیقه قبل از سحر مشغول خواندن کتاب و نماز شب بود؛ اگر خسته از کار زیاد بود نماز شب را می خواند.
پدر وصیت کردند « چون نامه جبهه رفتن خیلی از شهدای مدفون در امامزاده اسماعیل گرمسار را خودم{در زمان فرماندهی سپاه گرمسار} امضا کردم، وقتی از دنیا رفتم مرا میان آنان دفن کنید که دست مرا بگیرند» آخر هم کنار شهید مجید کمالی از رفقای قدیم خود دفن شد.
سردار جهادگر #شهید «حاج مرتضی شادلو»
فرزند « علی»
متولد سوم فروردینماه 1338 در روستای محمدآباد شهرستان گرمسار. پس از گذراندن دوران ابتدایی به تحصیلات خود در دانشگاه تهران رشته مهندسی برق ادامه داد و به دلیل داشتن صدای زیبا همیشه اذان می گفت. به کشتی علاقه داشت و دارای مقام استانی بود.
شهید از مهرماه 1357 در هنرستان و خارج از آن مشغول فعالیت علیه رژیم شد. در تهیه، تکثیر و پخش اعلامیه های حضرت امام (ره) فعال بود. به طور جدی کتابهای شهید «مرتضی مطهری» و «علی شریعتی» را مطالعه میکرد. یک بار دستگیر شد.
پس از انقلاب دیپلم فنیاش را گرفت و به عضویت كمیته انقلاب و سپس سپاه درآمد.
با شروع اغتشاش در گنبد و كردستان، در مبارزه و پاكسازی شهرهای كامیاران، سنندج، قروه، بیجار و تكاب در سال های 58 و 59 شركت فعالانه داشت. سال 1360 به عضویت جهاد سازندگی درآمد در عملیات طریق القدس، فتحالمبین، بیت المقدس، والفجر2، والفجر4 و خیبر حضور داشت
زمانی که مسئولیت فرماندهی پشتیبانی جنگ و جهاد استان سمنان در کردستان به وی واگذار شد، در مدت زمان كوتاهی توانست پل 140 رودخانه سیمینه رود و جاده 40 كیلومتری شاهین دژ بوكان را به پایان برساند. در بمباران شیمیایی مجروح شد.
سال 1361 ازدواج کرد و صاحب یک دختر بهنام زهرا شد. سال 1362 به حج تمتع مشرف شد.
در شجاعت و خوش اخلاقی زبان زد بود، با ساختن «پل وحدت» در محور سایندژ به بوکان ارتباط بین شیعه و سنی را بر قرار کردند. که همواره در هفته وحدت از این پل یاد میشود.
حاج مرتضی بیستودوم بهمنماه 1363 در سردشت به شهادت رسید.
«روحش شاد و راهش پررهرو باد.»