eitaa logo
اطلاع رسانی مراسم شهدا کشور
1.4هزار دنبال‌کننده
19.7هزار عکس
1.1هزار ویدیو
28 فایل
"نشر اطلاعیه ها و اخبار مهم" بیش از پنج سال فعالیت با همین آیدی در کانال تلگرام "آرشیو بیش از هزاران مستند شهدا، نماهنگ و...در تلگرام" "با همین آیدی کانال،در سروش" جهت ارتباط👇 @Se_Mobin313
مشاهده در ایتا
دانلود
عجیب نیست که درسینه غصّه مهمان است شب فراق شده، حرف هجران است به چشم ‌هم‌زدنی این دوماه هم رفت و بهارگریه هم امروز رو به پایان است ازاین لباس جداگشتن آنقدرسخت است که دربرابر این هجر، مرگ آسان است مرا حلال کن آقا که باز زنده‌ام و هنوزدرتن من بین روضه‌ها جان است محرم و صفر ما تمام می‌شود و همیشه ابرنگاه توغرق باران است توفاطمیه‌ات این روزهاشروع شده دلت شبیه دل مادرت پریشان است همیشه کرب وبلاییم ماولی امشب کبوتر دلمان مقصدش خراسان است : توضمانت نکنی در شبِ قبرم چه کنم بارِعصیانِ مراجزتوکسی ضامن نیست سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، 🔵اطلاع رسانی مراسم شهداکشور🔵 @shohada_keshvar
به پروازند دلها بال در بال کبوترها دل من هم به پرواز است دنبال کبوترها چومهرش رابه دل داریم ودوراز دیدن یاریم طلب را نامه‌ها بستیم بر بال کبوترها دل بی‌طاقت ما در تب دیدار می‌سوزد به کوی دوست،پرواز است آمال کبوترها صفایی باشدوشوری دراین پرواز عرفانی خوشا حال دل عاشق،خوشا حال کبوترها سرودن،پرگشودن،در حریم یار بودن را چه مشتاقنددراین مُلک، امثال کبوترها خداراشاکرم،شکرانه جان راپیشکش آرم که عمری رشک میبردم به اقبال کبوترها پریدن،دانه چیدن درحریم او صفا دارد تماشاییست دراین حال،احوال کبوترها رهایی، پر زدن، پرواز تا بر بام آزادی سزد نامند اگر امسال را سال کبوترها بگو باآنکه حال عشقبازان را نمی‌داند جهان از آن تو باشد، حرم مال کبوتر : روکرده‌ام به صحن و سرایت امان بده رزق مـرا شبیه همین کـفـتران بده سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، (ع) 🔵اطلاع رسانی مراسم شهداکشور🔵 @shohada_keshvar
قطعه های غزلم سوی حرم افتاده ست مثنوی در پی ارباب کـرم افتاده ست بیت در بیت غزل پای علم افتاده ست مطلع شعر به دستان قلم افتاده ست بنویسم "دو بیتی" که دل آباد شود  بعد از آن محرم این پنجره فولاد شود در دو بیتی بنویسید دلم تنگ شده ست  باز بین غزل و قافیه ها جنگ شده ست  در حـریمت همه ی قافیه ها پر بارند «ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کارند» در حریمت همه قافیه ها هوهو شد عالمی مست تماشای خم ابرو شد کار من درهم آن تاب و تب گیسو شد  حرمت با مژه های غزلم جارو شد  گرد و خاک حرمت سرمه چشمانم باد به فدای سرو جانت همه ی جانم باد : هرگز دلم ز کوی تو جایی دگر نرفت یک دم خیال روی توام از نظر نرفت جان رفت و اشتیاق تو از جان به در نشد سر رفت و آرزوی تو از سر بدر نرفت سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، (ع) 🔵اطلاع رسانی مراسم شهداکشور🔵 @shohada_keshvar
از گنبدش نورِ کرامتها سرازیر است خورشیدِ مشهد بر دِلِ عشّاق اکسیر است در قلب صحن انقلابش، انقلاب انداخت صحنی که خود یک شعبه ی تغییر تقدیر است هر کس که صحنش را کند جارو یقین دارد هر جای عالم غیر از این دربار دلگیر است خود را عوام الناس آنجا با نخی بستند دیوانگان را هم دخیل از جنس زنجیر است فرمود زائر را سه جا یاری کُنم از لطف پابوسیش هرقدر هم زود آمدی دیر است عاشق به شهر خویش از مشهد رسید اما ذهنش کنار درگیر است در خواب دیدم: آب سقاخانه می نوشم گفتند: مشهد، یک سفر، شاهانه تعبیر است : دلِ همیشه غریبم هوایتان کرده است هوای گریه ی پایینِ پایتان کرده است سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، (ع) . 🔵اطلاع رسانی مراسم شهداکشور🔵 @shohada_keshvar
تو که در ارض و سما از همه کس خوبتری چه کنم با غم تو با غم بی بال و پری به شب تیره ی من ماه تمامی تو رضا سیرتت شمس شموس است و به صورت قمری ای که از زهر شرربار جگر پاره شدی چه کنم با تو که سهمت شده خونین جگری دیده واکن پسری آمده از راه وفا آمده سوی خراسان تو با چشم تری آمده تا که بگیرد سر زانوش سرت آمده تا غم غربت ز دل خود ببری روضه برپاست در این حجره خدایا تو ببین روضه ی وصل بخواند پسری بر پدری خاک حجره شده گودال تو پس نیست عجب که بگوییم تو دگری شکر حق نیست کنار تن تو خواهر تو بعد تو بر سر نیزه نرود هیچ سری شکر بعد از تو نشد سهم حریم تو رضا بزم نامحرم و سیلی و غم دربدری تو غریب الغربایی و رئوفی چه کنم ز شب غربت من گر تو نگیری خبری میروم نعره زنان تا به جنان سوی حسین از سر تربت من گر که نمایی گذری : یابن الشبیب جد غریبم کفن نداشت یوسف به قعر چاه ولی پیرهن نداشت از بس که زخم بر روی زخم دگر زدند یک جای سالمی به تمام بدن نداشت سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، (ع) 🔵اطلاع رسانی مراسم شهداکشور🔵 @shohada_keshvar
نگاهم کن، دلم یک خلوتِ جانانه می خواهد کبوتروار آمد روی گنبد، دانه می خواهد عطش دارم، تو در جریانی و دیریست میدانی دلم یک جرعه از دریای سقاخانه می خواهد ضمانت کردی و از دستهای مهربان تو برای بستنِ پیمان، دلم پیمانه می خواهد فدای آن گلایلـهایِ بالایِ ضریحت که ملائک پرور است و دورِ خود پروانه می خواهد گدا آدابِ درباری نمیداند فقط از تو سلامی مهربان و کاملا شاهانه می خواهد سر از دیوارِ گوهرشاد عمری برنمی دارم که غمهایِ وسیع و بیشمارم شانه می خواهد به گنبد عادتم دادی کنار صحنِ آزادی کبوتر بچه ات را رد نکن که لانه می خواهد به دعوتنامه محتاجم نگاهم خیره مانده ست و براتِ کربلا از دستِ صاحبخانه می خواهد : عشق یعنی که دمی بشنوی از نام رضا و دلت گریه کنان راهی مشهد بشود سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، (ع) 🔵اطلاع رسانی مراسم شهداکشور🔵 @shohada_keshvar
دست خالی هرکسی آمد زیانش کمتر است معتصم وقتی شدی حال و هوایت بهتر است کیسه ی زر را نمیخواهم فقط ردّم نکن باز کن در را رضاجان، سائلت پشت در است از میان این همه کفتر که دورت میپرند میخری تو آن کبوتر را که بی بال و پر است یک سفر رفتم قم و دور حرم گفتم رضا مشهدی که آمدم سوغات صحن خواهر است آنقدر که بامرامی مثل بابایت علی می نشینی در کنار آنکه آلوده تر است بارها بین حرم برگشته ام باب الجواد دیدن گنبد از این زاویه لطفی دیگر است زودتر از عرض حاجت، حاجتم را می دهند چون گرفتارم، قسم هایم به جان مادر است خواهشاً خرج نجف تا کربلایم را بده خرج آن حتی اگر جان دادن این نوکر است : در بین سینه شوق حریم تو بی‌ حد است اصلاً تمام دلخوشی‌ام شهر مشهد است سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، (ع) 🔵اطلاع رسانی مراسم شهداکشور🔵 @shohada_keshvar
دور از تو نیستم که دلم در هوای توست قلبم به زیر تابش گنبد طلای توست تنها غذای حضرتی ات نه رئوف من در سفره ام هر آنچه که دارم غذای توست اول تو یاد می کنی و یاد می کنم هر صبح قلب مشتعلم جای پای توست تنها نه در حرم که به هر جای این زمین هر خسته ایی که گم بشود آشنای توست اهلیتم کجا و کریمان اهل بیت عبد جواد بودن من از دعای توست هک شد به هر رواق بیاید گناهکار اصلا که چشم پوشیِ از ما بنای توست هر کس جواب شد، تو بغل باز می کنی بر کودک مریض محبت دوای توست مهران به یاد مهر تو پرواز می کنم الحق جواز کرببلا با رضای توست : از هرچه هست دور و برم خسته‌ام فقط صحن و سرای شاه خراسانم آرزوست سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، (ع) 🔵اطلاع رسانی مراسم شهداکشور🔵 @shohada_keshvar
از همان بدو تولد تو شدی سلطانم دست من نیست اگر خیره به این ایوانم دورم از پنجره فولاد، به قول حافظ من چه کردم که چنین مستحق هجرانم بده بستانِ قشنگی ست تو لبخند بزن در قبالش به خدا میگذرم از جانم هرچه باشم به حریم تو پناه آوردم لطف زهراست اگر در حرمت مهمانم می سپارم دل خود را به کبوترهایت حس خوبی ست که در صحن تو سرگردانم گوشه ی صحن گوهرشاد نشستم با بغض روضه ی تشنگیِ جدِ تو را می خوانم : سایه ی گلدسته هایت بر سر ما مستدام پادشاه ملک ایران حضرت سلطان، سلام سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، (ع) 🔵اطلاع رسانی مراسم شهداکشور🔵 @shohada_keshvar
کار از دعا گذشت و به چشمان تر رسید از اشک هم گذشت و به خون جگر رسید وقتی رسید زخم جدایی به استخوان بهر دوای درد، بلیط سفر رسید پای سفر نداشتم از بیم جان، ولی همراه دعوتم به حرم بال و پر رسید بغضی که مانده بود میان گلو شکست از شوق پای بوس تو بغضی دگر رسید این خیر اگر رسید به من جای شبهه نیست از ندبه‌های مادر و اشک پدر رسید هر حاجتی که در دل من بود و خواستم از آنچه خواستم -به‌خدا- بیشتر رسید کوتاه‌تر ز پلک زدن بود این سفر آه از وداع، قصه‌ی ما هم به سر رسید : هرجا سوال شد که دلت در کجا خوش است؟ بی اختيار بر دهنم سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، 🔵اطلاع رسانی مراسم شهداکشور🔵 @shohada_keshvar
عرض ارادت من و هم گریه های من بر حضرت رئوف، امام رضای من تنها تویی که حرف مرا گوش میکنی جای دگر که رنگ ندارد حنای من چیزی نمانده غرق شوم چاره ای بساز کاری بکن بحق جـوادت برای من  دیدی که من اسیر هوی و هوس شدم  گفتی بیا به طوس بیا در سرای من دستم گدای توست و پایم براه تو جز این شود قلم بشود دست و پای من قبل از خدا خدا به زبانم تو آمدی با تو مبارک است همیشه دعای من من زنده ام به نوکری خانه ی شما پس نوکری به کار نگیری به جای من دست مرا بگیر و ببر با خودت بهشت ورنه جهنم است، جهنم سزای من دیشب کنار پنجره فولاد سوختم آقای من چه شد سفر کـربلای من ابن شبیب حرف شمارا به ما رساند حالا ز گریه درنمیاید صدای من وقتی ضریح پیکر او نیزه نیزه شد لب تشنه بود جد سر از تن جدای من : چندیست در حـریم تو راهـم نمیدهند من بی وفا شدم تو چرا قـهـر میڪنی؟ سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، 🔵اطلاع رسانی مراسم شهداکشور🔵 @shohada_keshvar
کبوتری شده ام پر زنم به بامِ رضا من و عنایت و لطف عَلَی الدوامِ رضا اگرچه چوبْ خطم پر شد از گناه و بدی رها نکرد مرا دست با مرامِ رضا سلام می دهد اول رضا(ع) به زوارش جواب می رسد از ما به هر سلامِ رضا ندیده است کسی دست احتیاج مرا همیشه داشت هوای مرا امام رضا غذای حضرتی اش آرزوی حاتم بود رسیده است همیشه به ما طعامِ رضا غلام کوی رضایم جهان غلام من است خوشا کسی که شده نام او غلام رضا طبیب نسخه ی من را نوشت و من دیدم: "برو به مشهد و رو کن به التیام رضا" چکید قطره ی اشکی ز صحن چشمانم که برد ذهن مرا سمت این کلام رضا: برای گریه فقط فابک للحسینِ شهید رسیده است به ما اینچنین پیام رضا : اذن زیارتی بدهید ای امام عشق حالم به جان مادرتان روبه‌راه نیست سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، 🔵اطلاع رسانی مراسم شهداکشور🔵 @shohada_keshvar
باز هم نوکر پر درد سرت آمده است پدر کشور مایی، پسرت آمده است مادرم گفت سلامت برسانم آقا مادرم گفت بیایم و بمانم آقا مادرم گفت بگویم که مرا راه دهی مادرم گفت به من اشک دهی آه دهی رد نکن دست مرا نوکری‌ام در خطر است و دعاهای پدر مادری‌ام در خطر است به کسی ربط ندارد که گدایت هستم که دِلِ سوخته‌ام را به ضریحت بستم به کسی ربط ندارد که گنهکارم من که فقط چشم به دستان شما دارم من پایِ پرونده‌ام امضای تو را میخواهد و دِلِ سوخته دیدار رضا میخواهد ای که از عرش خدا پرچمتان بالاتر من ندیدم بخدا از تو کسی آقاتر : چهارشنبه است ودلم سمت شما افتاده عطرصحن رضوی کل فضا افتاده درو دیوار دلم آینه کاری شده است روی باب الحرَمش نام رضا افتاده سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، 🔵اطلاع رسانی مراسم شهداکشور🔵 @shohada_keshvar
من بی دل آمدم که تو دلدار من شوی غمدیده آمدم که تو غمخوار من شوی شادم که در حریم تو افتاده بار من آیا شود ز لطف خریدار من شوی خود را ز راه دور کشاندم به کوی تو دل خسته آمدم که مددکار من شوی هر طور راحتی، بزن، اما نمی روم این بار آمدم که فقط یار من شوی من ورشکسته ی گنهم، می شود شبی یوسف شوی و گرمی بازار من شوی عمرم به باد رفته به داد دلم برس من آمدم که مونس من یار من شوی آقاییم همیشه ز سلطانی شماست یک عمر نوکرم که تو سالار من شوی خوانم میان صحن تو تا روضه ی حسین گویا که از وفا تو گرفتار من شوی پیچیده باز در حـرمِ تو صدای من  دست شماست روزیِ کرب و بلای من : دلـم هـوای تو کـــرده شــَه خراسانی چه می شود که بیایم حرم به مهمانی؟ سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، 🔵اطلاع رسانی مراسم شهداکشور🔵 @shohada_keshvar
در این حرم چیزی ندیدم غیرِ زیبایی کم نیست در صحنت نفسهای مسیحایی هر کس به دیدار تو آمد شد اینگونه خواهی کرد از مهمان پذیرایی از کودکی با مانوسم وقت گرفتاری نخواهم رفت هر جایی از آب سقاخانه هر کس خورده، میفهمد ندارد این چنین آب گوارایی وقتی که نام مادرت را می بَرَد زائر در صحن غوغا می شود آنهم چه غوغایی وقتی برای دستگیری میرسی از راه صحرای محشر تازه خواهد شد تماشایی حاجات سائل را نگفته میدهی، یعنی در دست و دلبازی نداری هیچ همتایی چشم انتظارت می نشینم در صف محشر بی شک به دیدار منِ سرمست میایی : دلم هوای تو کرده ست خوب میدانی فراق یار چه سخت است خوب میدانی سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، 🔵اطلاع رسانی مراسم شهداکشور🔵 @shohada_keshvar
باز هم ناله و فریاد دلم میخواهد هشتمین نورِ خداداد دلم میخواهد دست بر سینه،سلامی و سپس اذن دخول گوشه ی صحن گوهرشاد دلم میخواهد به امیدی که رضا ضامنِ من هم بشود شده ام آهو و صیاد دلم میخواهد همه با دستِ پُر از سمت حرم می‌آیند از همان که به همه داد،دلم میخواهد از همان جنسِ نگاهی که در آن سلمانی به سیه کاسه ای افتاد،دلم میخواهد هرکجا رفته ام این درد مداوا نشده چِقَدَر پنجره فولاد دلم میخواهد یا مُعینَ‌الضُعَفا،جانِ جوادت مددی که ز دستانِ تو امداد دلم میخواهد : خوش‌آن‌دمی که‌بخوانم‌تو‌را‌به‌نام‌رضا دوبــــاره‌بر‌تو‌ڪنم‌با‌دلم‌ســـلام‌رضــا سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، 🔵اطلاع رسانی مراسم شهداکشور🔵 @shohada_keshvar
نه میتوان به همین سادگی مسافر شد نه میتوان به یکی پر زدن مهاجر شد بسا کسی که بسوی تو کاروانها بست ولی نیامده کارش گرفت و تاجر شد بسا کسی که به پابوسی تو هم آمد ولی براه تو مؤمن نگشت و کافر شد خوشابحال کلاغی که کنج لانه ی خود کبوتران تو را دوست داشت، زائر شد خوشا به حالت چشمان بچه آهویی که عاشقانه ترین بیت هرچه شاعر شد قسم به عشق که شرط و شروط لازم نیست فقط بناست که غایب نبود و حاضر شد چگونه می شود از سد روزگار گذشت که لحظه ای بتوان با شما معاصر شد ببند بار سفر را، پرنده آمد و گفت که میتوان به همین راحتی مسافر شد : این خانه لو رفته‌ست در جمع گدایان اینجا کسى که دست خالى میرود نیست سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، 🔵اطلاع رسانی مراسم شهداکشور🔵 @shohada_keshvar
از ما عجیب نیست دعایی نمی رسد از تحبس الدعا که صدایی نمی رسد ما تحبس الدعا شده ی نان شبهه ایم آنجا که شبهه است عطایی نمی رسد پر باز میکنم بپرم، میخورم زمین بال و پر شکسته به جایی نمی رسد باید تنم پی سپر دیگری رود با روزه های ما به نوایی نمی رسد با دست خالی از چه پل دیگران شوم دستی که وقف شد به گدایی نمی رسد ای میزبان، فدای تو و سفره چیدنت آیا به این فقیر غذایی نمی رسد؟ من سالهاست منتظر یک ضمانتم آخر چرا نمی رسد؟ از من مخواه پیش از این زندگی کنم وقتی برات کرب و بلایی نمی رسد : چنان گرفته تو را خلق تنگ در آغوش که "خاک" حسرت لمس ضریح را دارد سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، (ع) 🔵اطلاع رسانی مراسم شهداکشور🔵 @shohada_keshvar
کارم همیشه جرم و خطا بوده از قدیم کارت همیشه لطف و عطا بوده از قدیم مغلوب نفس گشته ام و خورده ام زمین تنها سلاحم اشک و دعا بوده از قدیم می ترسم از عذاب و امیدم به فضل توست راهِ نجات، خوف و رجا بوده از قدیم شغل گدایی اش به دو عالم نمیدهد هر کس گدای بوده از قدیم می ترسم از فشارِ شبِ دفن خود ولی دلگرمی ام بوده از قدیم نزد کریم هر که فقیر است بُرده است آقا رئوف با فقرا بوده از قدیم من عاشق تمام ائمه شدم ولی در سینه جای دوست سوا بوده از قدیم با توبه ی آدم قبول شد ذکرش همیشه عقده گشا بوده از قدیم صوم و صلاة تمام ماست حب الحسین نیت ما بوده از قدیم در روضه و میان مناجات حاجتم برگ برات کرب و بلا بوده از قدیم : نشسته‌ام چو غباری به شوقِ اذنِ دخول بیا بگو نتِکانند پادَری‌ها را سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، 🔵اطلاع رسانی مراسم شهداکشور🔵 @shohada_keshvar
عاقبت یک شب میان صحن تو گم می‌شوم بیخیالِ طعنه‌ها و حرف مَردم می‌شوم غرق در ظلمت به سمت نور، عازم می‌شوم خاکبوس مرقدِ خورشیدِ هشتم می‌شوم یا غباری که دخیلِ جاروی صحنت شده یا که زیر پای کفترهات، گندم می‌شوم دست بر سینه سلامی میدهم سمت ضریح من سراپا گوش، مشتاق می‌شوم دوستم داری؟ نداری؟ نوکرم؟ یا نیستم؟ بارها درگیرِ این سوءتفاهم می‌شوم رو به من آغوش، وا کردی و می‌گویی بیا با دو چشمِ بسته سرگرمِ تجسم می‌شوم می‌نشینم گوشه‌ای و تا سحر کِز می‌کنم کودکی که هست، محتاج ترحم؛ می‌شوم میروم دنبال شخصی که وساطت کار اوست از درِ راهیِ قم می‌شوم : ما در خانه ی سلطان سروسامان داریم هر چه داریم ز داریم سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، 🔵اطلاع رسانی مراسم شهداکشور🔵 @shohada_keshvar
غرق عصیانم ولی پای تو گیرم  لااقل عاشق روی تو ای ماه منیرم لااقل تا مسیر عاشقی سمت خراسان شماست من هم از آوارگان این مسیرم لااقل کاشکی می شد که یک ساعت نشانِ خدمتِ خادمان افتخاری را بگیرم لااقل گر نشد توفیق تا من کشته ی عشقش شوم دلخوشم از اینکه بر عشقش اسیرم لااقل ساکن صحن رضا بودن اگر ممکن نشد کاش می شد در رواق او بمیرم لااقل من ندارم جز گدایی بر درش سرمایه ای باز هم شکرانه دارد من فقیرم لااقل وعده داده در سه جا آید به دیدارم رضا می شود در روز محشر دستگیرم لااقل تا ابد این حیدری بودن برای ما بس است هر که هستم عبد مولای غدیرم لااقل شد علی نامش که جاویدان شود یاد علی عمر ما خورده گره با یاد اولاد علی : حال شیرین زیارتنامه خواندن درحرم می‌کشاندسوی عاقبت فرهادرا سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، 🔵اطلاع رسانی مراسم شهداکشور🔵 @shohada_keshvar
صحن، یکباره به آوای تو برمی خیزد جمعیت پیش قدمهای تو برمی خیزد تو فلج بودی و ارباب شفایت داده صحن پیداست که در پای تو برمی خیزد قبل از این هیچ نبودی پس از این محترمی احترام است که از جای تو برمی خیزد تو به امضای امام خودت از جا برخیز همه ی شهر به امضای تو برمی خیزد گیرم اصلا به کلاف آمده باشی، یوسف به خریداری کالای تو برمی خیزد نوکرش باش و دم مرگ رضا را بطلب مطمئن باش که آقای تو برمی خیزد لطف او را پس از این نیز خودت خواهی دید داخل قبر که اعضای تو برمی خیزد از سه باری که خودش گفته یکی مانده هنوز یار از امروز به فردای تو برمی خیزد بموالاتکم ای عشق... بخوان ای شاعر که قلم باز به انشای تو برمی خیزد مثل نقاره گلو را پر فریادش کن صحن اینبار به آوای تو برمی خیزد : همه با درد به دنبال طبیبی هستیم دوری از کـوی تو بیمار شدن هم دارد سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، 🔵اطلاع رسانی مراسم شهداکشور🔵 @shohada_keshvar
روضه ى صحن دلم از نفس حقّ رضاست زائر كوى رضا بودن من لطف خداست جاي جاي حرمش بوى خدا مى آيد حرم حضرت او پايگه اهل ولاست هر كجاى حرمش پاى گذارم بينم محفل روضه ى سالار شهيدان برپاست زائرى از ره دور آمده بود و ديدم دست بر سينه كه گويا به لبش ذكر دعاست سر خود را ز ادب بر روى ديوار نهاد دست بر حال قنوت آمد و انگار گداست خستگىِّ ره دور از تن من بيرون رفت از همان نور كه از صحن قشنگش پيداست جان من باد فدايش كه غريبش خوانند آن امامى كه مسمىٰ به غريب الغرباست : محزون شده ام از غمِ هجران تو آقا تا کِی زِ رهِ دور سلامت برسانم...؟ سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، 🔵اطلاع رسانی مراسم شهداکشور🔵 @shohada_keshvar
من مسلمان شده ی چشم توام باور کن لحظه‌ای پلک بزن شوق مرا نوبر کن زیرِ گلدسته ی دستان تو حالم خوب است تا که خدمت برسم اذن بده، لب تر کن رو به ایوان طلا، صحن طبرسی، مشهد حاجتم را گره بر حلقه ی پُشتِ در کن گره نه! باز کن و پایِ کبوترهایت مَنِ دلسوخته را حالت نیلوفر کن چرخ‌درچرخ بپیچم به ضریحت تا عرش حَجمِ این بُغضِ گل انداخته را پرپر کن غرق پابوس توام دست مریزاد آقا این مسلمانیِ ناچیز مرا باور کن : از سینه کشم آهی دنبال تو میگردم با پای دلـم راهـی دنبال تو میگردم سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، 🔵اطلاع رسانی مراسم شهداکشور🔵 @shohada_keshvar
هرکه می آید در اینجا غرق احسان میشود همچو آهویی گریزان در بیابان میشود زشت و زیبا خوب و بد هرکس که می آید حرم بر سر این سفره جزو ریزه خواران میشود جذبه ی برق نگاهش بس که ناز و دلرباست نامسلمان هم از این جذبه مسلمان میشود سینه ی زوار قبرش در کنار حوضها همچو این دیوار و در، آیینه بندان میشود بس که این صحن و سرا بوی غریبی میدهد صاحب این خانه یار ما غریبان میشود آب سقاخانه اش مانند آب کوثر است هر مریضی با دو قطره آب درمان میشود پرچم سبز رضا خط امانش میدهد هرکه در این قبه ریزه خوار سلطان میشود عاقبت سلطان ارض طوس روزی میرسد همنشین محفل ما مستمندان میشود این میخانه حاجت میدهد زائرِ او زائرِ شهر میشود : عشق است که درصحن شفاخانه ات آقا حتی به تمارض شده بیمار تو باشم سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، 🔵اطلاع رسانی مراسم شهداکشور🔵 @shohada_keshvar