#شهید_حمید_صالح‌نژاد🕊️ 🧮 محاسبه نفس بار‌ها بچه‌ها او را در نیمه شب‌ها و قبل و بعد از اذان صبح در حال قدم زدن در یک مسیر مشخص میان پادگان و جبهه دیده بودند، او آن چنان در خود فرو می‌رفت که گاهی اگر صدایش می‌زدی، متوجه نمی‌شد. من نسبت به این حالت او کنجکاو شده بودم و با خود می‌گفتم، «در این قدم زدن به چه چیزی می‌اندیشید» وی گاهی با خود حرف می‌زد، گاهی با انگشتش بازی می‌کرد، گاهی هم می‌ایستاد و مجدد حرکت می‌کرد. بالاخره یک شب از او پرسیدم، «برادر حمید به چه چیزی فکر می‌کنی که هر شب این‌گونه قدم می‌زنی؟» لبخندی زد و گفت، «انسان در طول روز اعمالی انجام می‌دهد که لازم است در پایان روز خود را محاسبه کند و اگر گناهی کرده، خود را با ثواب‌های روز‌های آینده پاک کند و اگر کار مفیدی انجام داده، برای استمرار آن تلاش کند. من نیز درباره خودم و اعمالی که انجام داده‌ام فکر می‌کنم، تا امروز با دیروزم مساوی نباشد.» 📌روای: بهزاد جولابی #اللّٰھُمَ‌عجلْ‌لِّوَلیڪَ‌الفࢪَج #امام_زمان(عج) ♡ #شهدا شـــهــــ مسـجدسـلیمان ـــــدای @shohada_masjedsoleiman

⚘️#روایتگری ─═༅𖣔❁﷽❁𖣔༅═─ ⚘️شهید عبدالحمید صالحی نژاد را می شناسم⚘️ ⚘️حاج عبدالحمید، فرمانده،گردان حمزه سیدالشهدا شهرستان اندیمشک است زمستان ۱۳۶۳صبحها بعدازنمارحداقل نیم ساعت قدم می زد، درمسیری مشخص می رفت وبرمی گشت ، چشمهایش به زمین خیره بود انگار تاعمق زمین رامی بیند، شاید به راز و رمزهای زمینی خیره می شد، هرصبح نیم ساعت تفکر را از دست نمی داد ،در ذهنش چه می گذشت خودش می دانست و خدای خودش، اما روز که می شد بهترین طراح نظامی بود،بهترین تمرینات رزمی را برای نیروهایش داشت،بهترین آداب و دی سیپلین نظامی را اجرامی کرد ،وجزء بهترین فرماندهان لشکر۷ حضرت ولی عصرعج شده بود، انصافآ تیپ شخصیتی وپرستیژ نظامیش همه را مجذوب می کرد ،با وقار راه می رفت ، شمرده حرف می زد و صریح و صحیح دستور می داد، نگاهش نافذ بود و راز و نیازهایش زبانزد همه در گردان و لشکر بود، در شجاعتش همین بس که :یک روز همه مارا از خط مقدم در چذابه به خط دوم فراخواند ، ما ،نگران که خط مقدم را چرا خالی کردید ،او می گفت نگران نباشید دشمن جرآت حمله به مارا ندارد ،شما بفکرحمله و نفوذ در دشمن باشید، درسال ۱۳۶۳ حدود دو ماه در گردان حمزه شیدالشهدا به فرماندهی ایشان در تنگ چذابه سپری کردیم، در خط مقدم که خط بسیار سختی بود و گلوله و آتش تهیه دشمن همیشه برقرار بود در سال قبل یعنی اسفند ۱۳۶۱ و فروردین ۱۳۶۲نیز درکنار سه راهی موسیان و در حوالی ایستگاه صلواتی ودر کنار منطقه ای بنام استخر(محل استقرار لشکر ۲۱ حمزه ارتش جمهوری اسلامی), در عملیات کربلای یک جز نیروهای تحت فرماندهی ایشان بودیم . همان گروهانی که ادامه دهند راه شهدای این گروهان در عملیات والفجر مقدماتی می شود، وبا اعزام نیروی مجدد، به ترمیم و ساماندهی خود می پردازد و تا حدود نیمه های اسفند در گردان میثم به فرماندهی برادر حداد ادامه ماموریت می دهد و از آن پس به گردان حمزه سیدالشهدا تحت فرماندهی حاج حمید منتقل می شود، در این گروهان: سرداران و فرماندهان رشیدی همچون سالار مدملی، شهید رستم قلندری،شهید مسلم حاتمی، شهید محمود خزایی، نعمت سپهری، حاج سردار، احمد جمالپور، شهید رحیم صادقی، شهید غلامعباس باقرفر ، جانباز موسی موسوی،داریوش سرقلی، سیف الله بهرامی،ضرغام سلطانی و سایرین حضور داشتند و در عملیات والفجر یک رشادت‌ها و جان‌فشانی‌ها بسیار از خود نشان می دهند. در عملیات والفجر یک؛ این گروهان با دو گروهان دیگر از ارتش جمهوری اسلامی ادغام می شود و گردان جدیدی تشکیل می گردد که فرماندهیش را فرمانده بزرگ و رشید اسلام، شهیدحاج حمید صالحی نژاد از لشکر ۷ حضرت ولی عصر عج بر عهده می گیرد. در این عملیات نیروهای گروهان شهید زمان محمودی(اعزامی از مسجدسلیمان) از گردان حمزه و تنها گروهان از لشکر۷ حضرت ولی عصر عجل است که در کنار نیروهای ارتشی و سایر تیپ‌ها و لشکرهای قرار می گیرد ودر عملیات والفجر یک شرکت می کند. شهید عبدالحمید صالحی نژاد،یکی از فرزندان غیور و شجاع شهرستانهای دزفول و اندیمشک می باشد، کهاین شهرها و استان خوزستان به دلیل داشتن چنین فرزندانی به خود می بالید و همیشه ، تاج عزت ،غرور وسرافرازی را برتارک خود خواهد داشت. روحش شاد و یادش تا ابد جاودان باد.🌷 ✍ راوی : صادق یزدی ۱۳۹۹/۴/۱۵ ─┅═༅𖣔✾✿⚘️✿✾𖣔༅═┅─ #اللّٰھُمَ‌عجلْ‌لِّوَلیڪَ‌الفࢪَج #امام_زمان(عج) ♡ #شهید_حمید_صالح‌نژاد 🕊 شـــهــــ مسـجدسـلیمان ـــــدای @shohada_masjedsoleiman