eitaa logo
🌷دایرةالمعارف شهدا🌷
222 دنبال‌کننده
10.9هزار عکس
3.6هزار ویدیو
14 فایل
⭕این کانال حاوی مطالب مربوط به شهدای انقلاب ، شهدای جنگ تحمیلی ، شهدای ترور ، شهدای محور مقاومت و شهدای مدافع حرم می باشد. شامل زندگی نامه و ابعاد شخصیتی شهدا🌷 🆔 @shohada_tmersad313 ❤زندگی زیباست اما شهادت زیباتر❤
مشاهده در ایتا
دانلود
اگه‌ توی‌ پادگانت، دوتا سرباز رو نمازخون‌ و‌ قرآن خون‌ کردی این‌ برات‌ می مونه از این‌ پست ها درجه ها چیزی‌ درنمیاد! 🕊🌷 🌷 🆔 @shohada_tmersad313
🌹وصیت نامه شهید کاوه:"اگر امروز به انقلاب ما خدشه وارد شود بدانید که به مسلمانهای جهان خدشه وارد شده است و اگر به انقلاب ما رونق داده شود آنها پیروز شده اند." 🕊شادی روح بلندش صلوات 🆔 @shohada_tmersad313
🌹بنایی داشتیم. قیر کار آمد برای قیرگونی کردن پشت بام. نگاهی به آسمان انداخت. ابر سرتاسر اسمان را پوشانده بود. او سری جنباند و گفت: «هوا بارونی ها به روز دیگه مییام برای قیرگونی پشت بوم». ما هم حرفی نزدیم. 🌹صبح روز بعد از صدای زنگ در بیدار شدیم. خودش بود. همان که وعده داده بود دو سه روز دیگر می آید. مضطرب و عصبانی به نظر می رسید. - چرا اون آقارو فرستادین که بیاد با من دعوا کنه؟ مادرم بهت زده پرسید: «کدوم آقا؟! باور کنین ما کسی رو نفرستادیم. ولی او سرسختانه ادامه داد 🌹_دیشب مردی اومد سراغم و با عصبانیت گفت: «چرا قیر کاری خونه ی ما رو عقب انداختی؟ نگفتی خونه ی بچه هام آسیب می بینه؟! می خواد بارون بیاد. زود برو کارو تموم کن». هر چه قسم و آیه خوردیم که ما کسی را نفرستاده ایم، باور نکرد. به ناچار آلبوم عکس خانوادگی را آوردیم نشانش دادیم تا بگوید کدام یک از مردان فامیل ما به سراغش رفته است. نگاه او روی عکس ها چرخید و چرخید تا رسید به عکس پدر شهیدم. انگشت گذاشت روی آن. - خودش بود. همین آقا! همه هاج و واج نگاهش می کردیم. " شهید محمدرسول محبوب" ✍راوی: فرزند شهید 🌹 🆔 @shohada_tmersad313
بِسْـمِ اللَّـهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِيـمِ 🗓 ☀️ امروز جمعه ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۱ 🌙 ۱۸ شوال ۱۴۴۳ 🎄 20 می 2022 📿 : «اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ» 📃 : روز ملی جمعیت 📖 : امام حسین(ع) هر کس حق عبادت خدا را به جا آورد،‌خداوند بیش از حد انتظارش به او عطا می‌کند. 📚بحار ج۶۸ ص۱۸۴ 🆔 @shohada_tmersad313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مکتب سردار سلیمانی شاگردان مکتب حاج قاسم شهید_مدافع_حرم_مسلم_خیزاب دفترچه خاطرات ماندگار همسر 💌 همیشه سر وقت نمازهایش را می خواند. و من و پسرم به او اقتدا می کردیم گاهی مواقع محمد مهدی بر دوش وی سوار میشد و ایشان با اینکه ترکش های زیادی در بدن داشتتند از اول تا آخر نماز او را بر دوش خود نگه می داشتند. علاقه زیادی به خانواده داشتند و اجازه نمی دادند محمد مهدی قبل از من وارد یا خارج شوند و به او می گفت: چون مامان چادر برسر دارد به حرمت چادرش که هدیه حضرت زهرا(ع) است باید اول او برود. 🎤 راوی همسرشهید 🌷 🆔 @shohada_tmersad313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔰 | 🌟حسين در كردستان فرمانده‌ی محور دزلی بود، هميشه كومله‌ها را زير نظر داشت، آنان از حسين ضربه‌های زيادی خورده و برای همين هم برای سرش جايزه گذاشته بودند، يك روز سر راه حسين كمين گذاشتند، او پياده بود، وقتی متوجه كمين كومله‌ها شد، سريع روی زمين دراز كشيد و سينه خيز و خيلی آهسته خودش را به پشت كمين كشيد و فردی را كه در كمينش بود به اسارت درمی آورد و به او گفت: حالا من با تو چكار كنم؟ كومله در جواب گفت: نمی دانم، من اسير شما هستم، حسين گفت: اگر من اسير بودم،‌ با من چه می كردی؟ كومله گفت: تو را تحويل دوستانم می دادم و بيست هزار تومان جايزه می گرفتم، حسين گفت: اما من تو را آزاد می كنم سپس اسلحه او را گرفته و آزادش كرد، آن شخص، فردای آن روز حدود سی نفر از كومله‌ها را پيش حسين آورد و تسليم كرد آنها همه از ياران حسين در جنگ تحميلی شدند. 🌷شهید حسین قجه‌ای🌷 🌷 🆔 @shohada_tmersad313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا