💢آخرین کمین
🔹شش روز بیشتر از خدمت سربازی اش نمانده بود که رفت عملیات کمین. فرمانده اش ابتدا مخالفت کرد اما اصرارش را که دید رضایت داد.
🔹 بارها توی مرز جکیگور به کمین رفته بود و با سوداگران مرگ و تروریست ها درگیر شده بود. چفیه را پیچید دورر سرش و با دوستانش سوار ماشین شد. اشرار که در منطقه خبرچین داشتند در یک نقطه دورافتاده راهشان را سد کردند.
🔹 عباس و همراهانش پشت ماشین موضع گرفتند. تیراندازی از هر دو طرف شروع شد ولی تروریست ها بر منطقه مسلط بودند. یک موشک آر . پی . جی به ماشین اصابت کرد و عباس و بقیه مـرزبـانان در آتش سـوخـتـنـد.
🔹شهید عباس مهراندوز از سرباران مرزبانی ناجا هفدهم فروردین 94 در درگیری با اشرار مسلح در مرز نگور سیستان و بلوچستان به شهادت رسید.
🌹✨ @shohada_vamahdawiat✨🌹
🌹💞🌹💞🌹💞
#داستان_ظهور........
#صفحه_۲۱.....
ما هنوز از شهر مكّه فاصله زيادى نگرفته ايم كه خبر ناگوارى از آن شهر به ما مى رسد.
به امام خبر مى رسد مردم مكّه شورش و انقلاب كرده اند و فرماندار شهر را به قتل رسانده اند.
اكنون امام دستور مى دهد تا لشكر به سوى مكّه باز گردد.
خبر به مردم مكّه مى رسد. آنها مى دانند كه نمى توانند با اين لشكر مقابله كنند، بنابراين با گريه، خدمت امام مى رسند و مى گويند: "اى مهدى آل محمّد، توبه ما را بپذير".
شما فكر مى كنيد آيا امام توبه آنها را مى پذيرد؟
آرى درست حدس زده ايد، او فرزند همان كسى است كه وقتى نگاهش به "ابن مُلجَم" افتاد به پسرش، امام حسن(ع) فرمود: "پسرم با او مهربان باش و در حقّ او احسان كن، مبادا او گرسنه بماند".
على(ع) در حالى كه فرقش با شمشير ابن ملجم شكافته شده بود، سفارش قاتل خويش را به فرزندش مى كرد !
امام زمان فرزند همان على(ع) است. او تمام مردم مكّه را مى بخشد!
به راستى، كدامين حكومت است كه چنين عطوفت و مهربانى داشته باشد؟
آيا تا به حال شنيده اى كه مردم شهرى قيام كنند و فرماندار را كه نماينده حكومت است به قتل برسانند; امّا آن حكومت همه مردم را ببخشد؟
آنانى كه مردم را از امام زمان و دوران ظهور مى ترسانند، ندانسته آب به آسياب دشمن مى ريزند.
چرا ما ندانسته، چنين عمل مى كنيم؟
چرا به جاى آنكه شوق و اشتياق مردم را به ظهور زياد كنيم، آنان را بيشتر مى ترسانيم، اين همان چيزى است كه دشمنان مكتب تشيّع مى خواهند.
امام زمان ما، مظهر رحمت و مهربانى خداوند است.
او مى آيد تا مردم دنيا، مهر و محبّت را در وجود او بيابند.
به هر حال امام، تمام مردم مكّه را مى بخشد; فرماندارى جديد براى شهر مشخص و سپس به سوى مدينه حركت مى كند.
هنوز چند منزل از مكّه دور نشده ايم كه خبر جديدى مى رسد: مردم مكّه بار ديگر انقلاب كرده و فرماندار جديد را هم كشته اند.
امام اين بار تصميم مى گيرد تا شهر مكّه را از وجود آن ظالم ها پاك كند. او گروهى از ياران خود را به مكّه می فرستد....،
💞🌹💞🌹💞🌹💞🌹💞
======👇======
eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e59
======❤️======
گذرگاه خون کدام شهید است...
کوچه هایمان را به نامشان کردیم ، که هرگاه آدرس منزلمان را می دهیم
بدانیم
گذرگاه خون کدام شهید است که با آرامش به خانه می رسیم
❤️🍃❤️🍃❤️🍃❤️🍃
@shohada_vamahdawiat
شقایق هاي شوق و شکیبایی بـه راه گل نرگس، نگران شده اند.
یلدای منتظران، سرشار از نور نیایش اسـت و آبشار اشک از فراز گونه ها بر نشیب دشت بی قراری، جاری اسـت.
آیا کسی هست کـه مضطرین را اجابت کند و دست نوازش بر تارک دلخستگان کشد؟
ما وارثان سرشک سرخ زهراییم ودر تمنای منت یار.
🍃💕🍃💕🍃💕🍃💕
======👇======
@shohada_vamahdawiat
======🌹======
🌙شب داستان
✨زندگی ماست
🌙گاهی پر نور و
✨گاهی کم نور میشود
🌙اما به خاطر بسپار
✨هر آفتابی غروبی دارد
🌙و هرغروبی طلوعی
✨شبتون غرق
🌙در آرامش خـــدا
✨به امید طلوع آرزوهایتان
@shohada_vamahdawiat
🌹🌻🍃🍃
#داستان_ظهور........
#صفحه_۲۲.....
لشكر امام زمان به مدينه، شهر پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم) نزديك مى شود.
اگر چه تعداد زيادى از سپاه سفيانى، در سرزمين "بَيْدا" هلاك شدند; امّا هنوز گروهى از آنان شهر مدينه را در تصرّف دارند.
آنان در شهر مدينه جنايت هاى زيادى كرده اند و مسجد و حرم پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم) را ويران كرده اند.
لشكر امام وارد مدينه مى شود و شهر به تصرّف امام در مى آيد.
امام وارد مسجد و حرم پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم) مى شود و دستور تعمير آنجا را مى دهد.
آرى، اينجا، مدينه است، شهر حزن و اندوه !
در مدينه بود كه گروهى جمع شدند و درب خانه وحى را آتش زدند، هنوز صداى گريه فاطمه(س) در شهر طنين انداز است، قدم به قدم اين شهر، شاهد مظلوميّت فاطمه(س) است.
امام مى خواهد تا از دشمنان مادر مظلومش انتقام بگيرد. اگر ديروز نامردهايى، درِ خانه فاطمه را آتش زدند، امروز به امر خدا، آنان زنده مى شوند تا محاكمه شوند و در آتشى بس بزرگ سوزانده شوند.
و اينجاست كه دل هر شيعه اى شاد و مسرور مى شود.
آرى، امروز دشمنانِ فاطمه(س) در آتش مى سوزند و به سزاىِ عمل ننگين خود مى رسند و همه دوستان خدا شاد مى شوند.
امام بعد از اينكه برنامه هاى خود را در شهر مدينه انجام داد به سوى شهر كوفه حركت مى كند; زيرا خداوند چنين مقرر کرده است...
🌹🌻🌹🌻🌹🌻🌹🌻
======👇======
eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e59
======❤️======
#شهید_مهدی_نوروزی.....
#صفه۱.....
زندگی نامه
شهید مهدی نوروزی فرزند شهید در ۱۵ خرداد ۱۳۶۱ مصادف با نیمه شعبان به دنیا آمد و در روز شهادت امام صادق(ع) برای سومین بار راهی میدان جهاد شد و در ۲۰ دی ماه ۱۳۹۳ مصادف با روز میلاد رسول گرامی اسلام و رئیس مکتب شیعه جام شهادت را نوشید .
چندین مرتبه جهت مبارزه با وهابیت تکفیری به عراق اعزام شد و هنگامی که فرماندهان سپاه قدس نبوغ نظامی و شجاعت کم نظیر او را دیدند ، به عنوان فرمانده چند عملیات انتخابش کردند که هیچ کدام با شکست مواجه نشد و در آخر به عنوان فرمانده عملیات ویژه سامرا منصوب شد. او ملقب به اسد السامراء شیر سامرا بود. و در همین مقام به فیض شهادت نائل آمد
🌸💐🌸💐🌸💐🌸💐
======👇======
@shohada_vamahdawiat
======🌹======
یوسف اعصار امید با صد کرشمه بر محمل ارادت کنعانیان نشیند و ایوب شکیبایی و یعقوب انتظار از بحر حسرت بـه ساحل وصال رسیده و همپای هزاران شقایق اشتیاق بـه زیارت نور دیدگان نایل میشود.
درود صنوبران صفا و سروهای سرور و سپیدارهای سعادت بر امیر قیام و سالار ظهور.
السلام علیک یا ابا صالح المهدی!
اي لثار حسین!
💐🌺💐🌺💐🌺💐🌺💐
======👇======
@shohada_vamahdawiat
======🌹======
4_270538606995571405.mp3
1.22M
#دعای_عهد
آغاز روز با دعای عهد👆
التماس دعا
🙏🙏🙏🙏
======👇======
@shohada_vamahdawiat
======🌹======
💔🍂🥀🍁🌼🌼🍁🥀🍂💔
#دلنوشته_مهدوی 💞
#مهدی_جانم ❤️
💐 صورتش را روى خاك گذاشت
كفشهايش را به گردن آويخت
سرش را به زير انداخت و جلو آمد ...
قصهاش را همه از بَريم ولى هر بار شنيدنش،
دلمان را روشن مىدارد ...
اميد به قبولى توبه را برايمان زنده مىكند ...
دلمان خوش مىشود كه در درياى رحمتتان غرق مىشويم
دستتان را روى سرمان مىكشيد و مىگوييد:
سرت را بلند كن
دوستدارِ ما بايد سربلند باشد ...
چه شود كه زودتر برسد نگاه مهربانتان،
به نگاه به زمين دوختهمان ...
آقا جان دلتنگتم 😔🥀
💯 @shohada_vamahdawiat 🔙
🌻🍃🌻🍃🌻🍃🍃
#داستان_ظهور........
#صفحه_۲۳.......
آيا تاكنون نام "سيّدحَسَنى" را شنيده اى؟
او از فرزندان امام حسن(ع) است كه در "خراسان" قيام مى كند و مردم را به يارى امام زمان دعوت مى كند.
سيّدحسنى شنيده است كه كوفه در تصرّف سُفيانى است براى همين با لشكر خود به سمت كوفه حركت كرده تا سفيانى را شكست دهد و كوفه را آزاد كند.
او پرچم هايى به رنگ سياه براى لشكر خود انتخاب مى كند و با دوازده هزار نفر به سمت كوفه به پيش مى تازد.
وقتى اين خبر به سفيانى مى رسد از كوفه بيرون مى رود و اين شهر به تصرّف سيّدحسنى در مى آيد.
فرار سفيانى از كوفه، يك تاكتيك نظامى است; زيرا هدف اصلى او جنگ با امام زمان است، براى همين او مى خواهد قواى خود را براى آن جنگ اصلى نگاه دارد.
هنوز به كوفه نرسيده ايم كه خبر فتح كوفه به دست سيّدحسنى به ما مى رسد.
حالا ديگر لشكر حق به راحتى مى تواند وارد اين شهر شود.
خيلى دلم مى خواهد مسجد كوفه را ببينم.
لحظه شمارى مى كنم تا هر چه زودتر وارد كوفه شويم; امّا لشكر متوقّف مى شود.
به راستى چه خبر است؟
امام دستور داده اند كه لشكر، همين جا بيرون كوفه متوقف شود.
آن طرف را نگاه كن !
سيّدحسنى با ياران خود به سمت ما مى آيند. او خدمت امام مى رسد و عرض سلام و ادب مى كند.
او به مولاى خود، اعتقاد محكمى دارد; امّا براى اينكه يقين ياران او زيادتر شود، خطاب به امام مى گويد: "اگر شما مهدى آل محمّد هستيد، نشانه هاى امامت را به ما نشان بدهيد".
شايد بگويى نشانه هاى امامت ديگر چيست؟
منظور سيّدحسنى، عصاى موسى(ع) و انگشتر و عمامه پيامبر اسلام است.
امام زمان تمام آنچه را سيّدحسنى تقاضا كرده است به او نشان مى دهد.
سيّدحسنى فرياد مى زند: الله أكبر، الله أكبر.
همه نگاه مى كنند، او پيشانى امام را مى بوسد.
و بعد چنين مى گويد: "اى فرزند رسول خدا ! من مى خواهم با شما بيعت كنم".
سيّدحسنى با امام بيعت كرده و پيمان يارى مى بندد. وقتى ياران او اين صحنه را مى بينند، آنها نيز با امام بيعت مى كنند.
ديگر وقت آن رسيده است كه امام وارد شهر كوفه شود.
ياران امام در مسجد كوفه مستقر شده و در جاى جاى اين مسجد خيمه به پا مى كنند.
امشب اوّلين شبى است كه لشكريان امام به مسجد كوفه آمده اند، آنها تا صبح مشغول راز و نياز با خداى مهربان مى شوند.
آيا مى دانى خواندن نماز مستحبى در اين مسجد به اندازه ثواب يك عُمره (سفر زيارتى خانه خدا) است.
چند روز مى گذرد...
خبردار مى شويم كه امام همراه با گروهى از ياران خود به سمت بيابان هاى اطراف كوفه مى روند. پس ما نيز همراه آنان مى رويم تا ببينيم چه خبر است.
بعد از مدّتى راه پيمايى، امام در وسط بيابان مى ايستد و به ياران خود دستور مى دهد تا در زمين گودالى بكَنند.
بعد از مدتّى، همه متوجّه چيز عجيبى مى شوند. نگاه كن، دوازده هزار سلاح، آن هم در دل خاك !
آرى، اين ها اسلحه هايى است كه خدا براى امام و ياران او آماده كرده است.
امام به ياران خود دستور مى دهد تا اين اسلحه ها را به شهر كوفه ببرند و در ميان لشكريان تقسيم كنند.
🌻🍃🌻🍃🌻🍃🌻🍃🌻
======👇======
eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e59
======❤️======