💢 درد و دل مادر شهید با تروریست ها
🔹بعد از بیست و پنج روز از ماموریت آمد . مثل همیشه لباس هایش را داخل لباسشویی ریخت و شروع کرد به گردگیری خانه . دستی به دیوار نمناک اتاق کشید : «این باید تعمیر بشه مادر » . بعد از بنّایی و تعمیر دیوار، شیشه شکسته پنجره را هم عوض کرد .
🔹از کلاس پنجم ابتدایی که یتیم شده بود با کارگری و سختی بزرگش کردم . این اواخر که به خاطر دیسک کمر زمین گیر شده بودم حتی نمی توانستم کارهای خانه را انجام بدهم و فقط وقتی رضا می آمد از تنهایی بیرون می آمدم .
🔹خیلی به او وابسته بودم به همین دلیل هنگامی که شهید شد هیچ کس جرأت نکرد خبر شهادتش را برایم بیاورد . از رفت و آمد همسایه ها و تماس های مکرر تلفن فهمیدم اتفاقی افتاده .
🔹اجازه ندادند پیکر مطهرش را ببینم . آنهایی که دیده بودند گفتند« کوچیکِ کوچیک » شده . بی انصاف ها بچه ام را شهید کردند خوب شهید کردند ، تو راه خدا رفته اما دیگر چرا جسدش را آتش زدند ؟ در کدام دین و مذهب رواست، یک نفر را که می کشند ، آتش هم بزنند ؟ ...
🌹✨ @shohada_vamahdawiat✨🌹
🌺❤️🌺❤️🌺🍃🍃
#داستان_ظهور..........
#صفحه_بیست_نهم......
اكنون مى خواهم از چگونگى زندگى در روزگار ظهور سخن بگويم، آيا موافق هستيد؟
شما عالم زيباى ظهور را اين گونه مى يابيد:
همه خوبى ها در اين زمان مى باشد.
همه اهل آسمان ها و تمام مردم زمين در شادى و نشاط هستند; زيرا حكومت عدل برقرار شده است.
از ظلم و ستم هيچ خبرى نيست.
فقر از ميان رفته است به طورى كه مردم، فقيرى را نمى يابند تا به او صدقه بدهند.
همه مردم به جاى عشق به دنيا، عاشق عبادت هستند و كمال خويش را در عبادت و بندگى خدا جستجو مى كنند و هرگز گناه نمى كنند.
فرشتگان همواره بر انسان ها سلام مى كنند; با آنها معاشرت دارند و در مجالس آنها شركت مى كنند.
آرى قلب مردم آن قدر پاك شده است كه مى توانند فرشتگان را ببينند.
خداوند دست رحمت خويش را بر سر مردمان مى كشد و عقل همه انسان ها كامل مى شود.
علم و دانش رشد زيادى پيدا كرده است به طورى كه دانش بشر، بيش از ده برابر شده است.
خداوند قواى بينايى و شنوايى مردم را زياد مى كند تا آنجا كه مردم بدون هيچ گونه وسيله اى، در هر كجاى دنيا كه باشند مى توانند امام را ببينند و كلام او را بشنوند.
افرادى كه دوست دارند خدمت امام برسند به وسيله فرشتگان به كوفه برده مى شوند و سپس به وطن خود بازگردانده مى شوند.
مؤمن آنقدر مقام پيدا كرده است كه امام، هر مؤمنى را به عنوان نماينده خود در ميان صد هزار فرشته قرار مى دهد.
در هيچ جاى دنيا، شخص بيمارى ديده نمى شود و همه در سلامت كامل زندگى مى كنند.
هيچ اختلافى در سرتاسر دنيا به چشم نمى خورد و مردم از هر قبيله و قومى كه باشند در صلح و صفا با هم زندگى مى كنند.
هيچ كس با ديگرى دشمنى ندارد و مردم به هم حسادت نمىورزند و همه با هم صميمى هستند.
در اين زمان، ديگر دوستى ها راستين است و براى همين به امر امام دوست از دوست خود ارث مى برد.
تمام جهان از امنيّت كامل برخوردار شده است به طورى كه حيوانات وحشى هم، ديگر به انسان ها آزار نمى رسانند و حتّى گرگ هم به گوسفند حمله نمى كند.
باران رحمت الهى زياد مى بارد و سرتاسر دنيا، سرسبز و خرّم است.
اين همان ظهور زيبايى است كه همه انبياء و اولياى الهى، منتظر آن بودند.
❤️🌺❤️🌺❤️🌺❤️🌺❤️🌺
======👇======
eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e59
======❤️======
صدا ۰۰۷.m4a
8.69M
چرا خدا انقدر امتحاناش #سخته 😫
من دیگہ نمیتونم آخه چرا من ؟😔
.
#بقالهسرکوچه شهید نبود که😨
چجورےاسمش تو صف شهداست؟!
صف #منافقین رو ببین😧
این طفلے ڪہ همش..
.
{دخترایـے ڪہ #شهادٺ میخواید🕊}
نه جنگ نیازه ،نه سوریه 😀
[#پسرایـے ڪہ میگین فقط شهادٺ 🌷]
یہ سرے راه وجود داره #ویژه♥•°
مگه حتما باید بجنگے ؟
.
|🎧|#ویسوگوشڪن ←راهتوپیداڪن
|👤| #استاد_عزیزی
@shohada_vamahdawiat
.
🌱 اَلسَّلامُ عَلَیْکَ حینَ تُهَلِّلُ وَتُکَبِّرُُ 🌱
حضور دارد و ما فکر غیبتش هستیم
غریب مانده و غافل ز غربتش هستیم
سراغ از او نگرفتیم! او سراغ گرفت!
گله نکرده ز ما گرچه رعیتش هستیم
بجای کار برایش! فقط طلبکاریم
نه نوکریم!نه اصلا به خدمتش هستیم!
چقدر همتمان بوده محرمش باشیم؟!
چقدر مونس شبهای خلوتش هستیم؟!
@shohada_vamahdawiat
#شهید_مهدی_نوروزی......
#صفحه_هفتم...
غسل شهادت مهدی و پوشیدن پیراهن مشکی قبل از شهادت
همرزم شهید مهدی نوروزی در آخرین عملیات سامرا افزود: رفتار شهید نوروزی در شب شهادتش عجیب بود زیرا غسل شهادت انجام داد و پیراهن مشکی که همه ساله برای اقامه عزای ائمه به ویژه محرم و صفر می پوشید را برتن کرد.
وی ادامه داد: مهدی در عملیاتی که شهید شد سکان فرماندهی را برعهده داشت و برایش به نتیجه رسیدن عملیات خیلی مهم بود. مدام توصیه هایش را تکرار می زد و یک لحظه آرام و قرار نداشت.
حمید ادامه داد: چند ساعت مدام با انرژی عجیبی که داشت از این سو به آن سو می رفت و عملیات را هدایت می کرد. تعجب می کردیم که چطور حتی لحظه ای به زمین نمی نشیند.
🍃💕🍃💕🍃💕🍃💕
======👇======
@shohada_vamahdawiat
======🌹======
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ای خدای مهربانم
به ذکرنام زیبایت
ونیایش لحظه هایت
وجودمان راملکوتی گردان
تاآنچه تومیخواهی باشیم
وازآنچه هستیم رهاشویم
🌟 #شبتون_پراز_نگاه_خدا 🌟
@shohada_vamahdawiat
❤️🌺❤️🌺🍃🍃🍃
#داستان_ظهور.......
#صفحه_پایانی.......
سلام بر تو اى جانِ جهان و اى گنج نهان !
اكنون دانسته ايم ظهورت چه زيباست و آمدنت چه شكوهى دارد; بى صبرانه منتظريم تا بيايى و با دست مهربانى ما را نوازش كنى و جان هاى تشنه ما را با مهر و عطوفت سيراب نمايى.
اى كه شكوه آمدن بهار از توست !
اى كه زيبايى گل هاى بهارى به خاطر توست !
مولاى خوب ما، بيا ! بيا، كه سخت مشتاق آمدنت شده ايم.
سپاس خداى را كه براى شنيدن صدايت بيقرار شده ايم و چشم به راه آمدنت هستيم.
سوگند ياد مى كنيم تا جان در تن داريم با صلابتى هر چه بيشتر، سرود مهر تو را سر مى دهيم.
تا رمق در بدن داريم، محبّت تو را بر دل هاى مردمان، پيوند مى زنيم.
تا نفس در سينه داريم، عاشقانه از زيبايى آمدنت دم مى زنيم و ياران استوارت را يار راه مى شويم و سرود آمدنت را سرمیدهیم....
💞پایان......
والتماس دعای ظهور
🌺❤️🌺❤️🌺❤️🌺❤️🌺
======👇======
@shohada_vamahdawiat
======🌹======
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هر جا که نظر میکنم از تو
اثری هست💔💔
....
🎧حامد زمانی
@shohada_vamahdawiat
#شهید_مهدی_نوروزی.....
#قسمت_هشتم.....
ما تقریبا" در کمین دشمنان افتادیم و آتش سنگین از چند ظرف به سمت ما می بارید، من و مهدی و یک نفر دیگر خود را درون گودالی انداختیم اما بازهم تیراندازی ها قطع نشد و از سه طرف به ما تیراندازی می شد حتی آنقدر نزدیک شدند که نارنجک دستی هم می انداختند.
مهدی مثل یک شیر چندین بار ایستاد و من هم همراهی اش کردم، اما واقعیت این بود که تعداد و آتش آنها صدها برابر بیشتر بود، در یکی از آخرین لحظات، مهدی شجاعانه ایستاد و به طرف آنان تیراندازی کرد اما ناگهان با ضربه به زمین خورد و گفت: حمید تیر خوردم.
❤️🍃❤️🍃❤️🍃❤️🍃
💢دلی به وسعت دریا
🔹هوای اهواز در تابستان ها خیلی گرمه، طوری که مغز آدم رو آب می کنه... دیده بودم پرنده ها از تشنگی و ضعف در این هوای گرم بال بال میزنند و هلاک میشوند...
🔹 یک روز که خواستم برم بیرون دیدم در ظرفی آب و غذا روی دیوار است، حدس زدم که کار مهران است... ازش پرسیدم مهران اینارو تو گذاشتی؟ مهران با همان مهربانی همیشگی گفت: ها... گذاشتُم برا گنجیشکا که هلاک نشن از تشنگی.
🔹شهید مهران زراوشان از پرسنل نیروی انتظامی اهواز سی و یکم شهریور 97 در حمله تروریستی به مراسم رژه نیروهای مسلح در اهواز به شهادت رسید.
🌹✨ @shohada_vamahdawiat✨🌹
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَـنِ الرَّحِيمِ
آن شب، سؤال مهمّى را از من پرسيدى، سؤالى كه مرا به فكر واداشت. تو رو به من كردى و گفتى: بهترين سرمايه اى كه خدا به تو داده است، چيست؟ من مى خواهم همان را از خدا طلب كنم.
نمى دانم سكوت من چقدر طول كشيد، به من نگاه مى كردى، در فكر بودم. من بايد حقيقت را به تو مى گفتم، اين شرط رفاقت بود.
جواب را يافتم، سرم را بالا گرفتم و گفتم: "عشق فاطمه(س) بهترين سرمايه من است. خدا هر چه را از من مى خواهد بگيرد، بگيرد، امّا اين عشق را هرگز از من نگيرد!".
چند شب از رفتن تو گذشت، خبردار شدم كه عدّه اى درباره شهادت فاطمه(س)سؤال هايى را مطرح كرده اند و اين گونه خواسته اند شهادت آن حضرت را انكار كنند.
قلم را در دست گرفتم، مى خواستم از مظلوميّت فاطمه(س)دفاع كنم، بايد مطالعه و تحقيق مى كردم، بايد مى نوشتم، آرى! همان سرمايه اى كه خدا در قلبم قرار داده بود، راه را برايم آسان نمود و به راستى چه شكوهى دارد اين نوشتن براى فاطمه(س)!
💞از امروز باهم روزی یک صفحه از این کتاب رو باهم ورق میزنیم....
🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸
@kamali220
👇👇
#روشنى_مهتاب........
#صفحه_اول......
در جستجوى من هستى، از چند نفر سراغ مى گيرى، كوچه به كوچه مى آيى تا به خانه ام مى رسى، دير وقت است. لحظه اى ترديد مى كنى كه درِ خانه را بزنى يا نه، سرانجام دستت را بر روى زنگ مى فشارى.
به سوى تو مى آيم، درِ خانه را به رويت باز مى كنم، بعد از سلام و احوال پرسى، خودت را معرّفى مى كنى، دانشجويى هستى كه در جستجوى جواب آمده اى.
تو را به داخل خانه دعوت مى كنم، تو مى گويى: شرمنده ام كه اين وقت شب مزاحم شده ام، شايد شما مى خواستيد استراحت كنيد.
نگاهى به تو مى كنم و اين چنين پاسخ مى دهم: كدام نويسنده را ديدى كه شب استراحت كند؟ شب، بهار نوشتن است!
مى روم و براى تو چاى مى آورم و درست روبه روى تو مى نشينم، از تو مى خواهم تا سؤال خود را بپرسى، شايد بتوانم به تو كمكى كنم.
كيف خود را باز مى كنى و چند صفحه را از آن بيرون مى آورى و مى گويى:
ــ هر چه هست در اين نوشته ها مى باشد! اين ها مرا بيچاره كردند!
ــ مگر در اين كاغذها چه چيزى نوشته شده؟
ــ اين سخنان آقاى بَسطامى است، آيا خبر داريد او چه گفته؟
ــ نه. من او را نمى شناسم، دفعه اوّلى است كه اسم او را مى شنوم.
ــ او يكى از علماى اهل سنّت جنوب ايران است. او درباره شهادت حضرت فاطمه(س) مطالبى را گفته. از وقتى كه من سخنان او را خوانده ام، دچار شكّ و ترديد شده ام.
ــ مگر او چه حرف هايى زده؟
ــ او گفته كه شهادت حضرت فاطمه(س)، بزرگ ترين دروغ تاريخ است!
ــ عجب!
ــ آرى! از وقتى كه من نوشته او را خواندم، به خيلى چيزها شك كرده ام. امشب به اينجا آمدم تا شما به من كمك كنيد. من مى خواهم حقيقت را بفهمم.
ــ اين سخنان را به من بده تا بخوانم.
💐 #شهداء_ومهدویت
eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e59
🔹️جانباز شهید
سال91 سمت راست سرش تیر خورده و جانباز شده بود… با شهدا سر و سری داشت. سعی می کرد مخفیانه به خانواده های شهدای ناجا خدمت کند. اولین بار که با هم رفتیم گلزار شهدای مرودشت هنوز دو ماه از ازدواجمان نگذشته بود. به یکی از سنگ نوشته ها اشاره کرد و گفت: ببین من هم اگه شهید بشم می شوم جانباز شهید !
شهید علی اکبر کشتکار از پرسنل نیروی انتظامی هجدهم آبان 95 در درگیری با قاچاقچیان مواد مخدر در لامرود فارس به شهادت رسید.
🌹✨ @shohada_vamahdawiat✨🌹
#حجاب
🍃💕خواهرم میدانی شیرینی #چادر در چیست؟
اینکه تو لباس سربازی حجت ابن الحسن را بر تن میکنی😍
این که مولا با دیدنت لبخند رضایت بر لب هایش می آید☺️
و تو دو گوهر گرانبهای خویش را که حیا و عفتت میباشد را حفظ میکنی🥰
با همین یک چادر ساده میدانی به استحکام چند خانواده کمک کرده ای؟💑 👨👩👦👦
میدانی جلوی چه میزان #گناه را گرفته ای؟
🍃❣به خدا قسم اینها با دنیایی قابل تعویض نمیباشن ❤️
🌤الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــ الْفَـــرَج🌤
@shohada_vamahdawiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خداوندا ظهورش دیرگردید
بســی عاشــــق
دراین ره پیــرگردید
بحق مادرش زهرای اطهر
بحق فرق اکبر، حلق اصغر
مهیّاکن تو اسباب ظهورش
منوّرکن تو گیتی را زنورش
اللهم عجل لولیک الفرج
🌸🌿🌸🌿🌸
@shohada_vamahdawiat