eitaa logo
شهداءومهدویت
7.1هزار دنبال‌کننده
8.1هزار عکس
1.9هزار ویدیو
28 فایل
دفتر نوشته‌هایم را سفید می‌گذارم مولا جان! بی تو بودن که نوشتن ندارد درد دارد … (یارب الحسین اشف صدرالحسین بظهور الحجة) 🤲 ادمین تبادل: @Yassin_1234 شنوای حرفهاتون هستیم @Yare_mahdii313 مدیرکانال: @shahidbakeri110
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸🍃🌸🍃🌸 🍃🌸🍃🌸 🌸🍃🌸 🍃🌸 تقریبا دانشگاه تق و لق شده بود. خیلی کم بچه ها سر کلاس هاحاضر می شدند، مگرسر کلاسِ استاد هایی که خیلی سخت گیر بودند و همان اول ترم خط و نشان هایشان راکشیده بودند. برای بعضی استادهای سخت گیری که روی یادگیری دانشجوها تعصب داشتند، اهمیت ویژه ایی قائل بودم. وقتی سرکلاس این جوراستادها می نشستم که تعصب وسختگیری بی مورد نداشتند، ولی چیزی راسرسری نمی گرفتند و کارشان باحساب وکتاب بودتاحقی ازدانشجویی ضایع نشودحس خوبی پیدامی کردم وباخودم می گفتم کاش این استاد یک نماینده‌ی مجلس بود، تابرای مشکلات مردم هم اینقدر وجدان و تعصب خرج می‌کرد.من هم می‌توانستم بعضی روزها دانشگاه نروم، ولی انگار یک نیرویی اجازه نمی داد خانه بمانم.نیرویی که به امید دیدن کسی مرا به دانشگاه می‌کشاند.روز تولدم مادر، خانواده‌ی خاله و دایی را هم دعوت کرده بود و کلی به همه خوش گذشت.آن روز نمی دانم این فکر چرا رهایم نمی کرد ، که ممکن است آرش پیام بدهد و تولدم را تبریک بگوید.به خاطر همین فکر بچه‌گانه، چند بار گوشی‌ام را چک کردم. دفعه،ی آخر، پیامی از آقای معصومی امد. بازش کردم.نوشته بود:«باور کن ماه هاست زیباترین جملات را برای امروز کنار می گذارم ، امشب اما همه ی جملات فرار کرده‌اند همین طور بی وزن وبی هوا بگویم ... تولدت مبارک.»با خواندنش زل زدم به نوشته ها و بغض گلویم را گرفت. انگار این پیام را از کس دیگری توقع داشتم و حالا یک جورایی جا خورده بودم.سعیده که بی هواوارداتاق شد، وقتی حال مرا دید، نگاهی به گوشی‌ام انداخت که هنوز روشن بود. متن را خواند و تعجب زده گفت:– الان از خوشحالی اینطوری شدی یا ناراحتی؟وقتی سکوتم را دید ادامه داد: –اونوقت این از کجا تاریخ تولد تو رو می دونه؟در پاهایم احساس ضعف می کردم، گوشی را خاموش کردم وزیرتخت انداختمش تادیگرنبینمش. خودم هم نشستم روی تخت و سرم راتوی دستهایم گرفتم.سعیده که از کارهای من هاج و واج مانده بود گفت: –توچته راحیل؟ منتظر پیام کسی بودی؟ سرم را بلند کردم و بغضم راقورت دادم و گفتم: –یادته از رنج برات می گفتم؟ ــ خب.ــ الان برای من از رنج گذشته، شده شکنجه. کاش یه قرصی چیزی بود که آدم می خورد و همه چیز رو فراموش می کرد. کنارم نشست و سرم را روی سینه‌اش فشار داد و گفت: –راحیل باورم نمیشه تو این حرف هارو میزنی، فکر می کردم بی خیالترو قویتر از این حرف ها باشی.اینجوری که داغون میشی. آخه آرش از کجا باید روزتولد تو رو بدونه. خودم را کنار کشیدم و گفتم:– من قویم، یعنی باید باشم.فقط امروز این شیطونه بد جور واسه خودش ویراژ داد نتیجشم این شد.باید همون اول صبحی شاخش رو می شکوندم.لبهای سعیده کش امد و گفت: – آهان، این شد.حالا بگو ببینم قضیه ی ای پیام چی بود؟ اون از کجا می دونست... حرفش را بریدم و گفتم: –اون قبلا کادوش رو هم داده.بعد رفتم و از کمد جعبه ی گل رز رو آوردم که دیگر تقریباخشک شده بود. و پلاک زنجیر را هم نشانش دادم. وبرگرداندمش تا پشتش راهم ببیند.همانطور که با دهان باز نگاهشان می کردگفت: –چه با احساس! همین کارهارو کرده توقع تو رو برده بالا دیگه. بعد چشمکی زد و گفت: –ببینم تا حالا چیزی در مورد علاقش نگفته؟ــ نه ــ چه محتاط؟ــ یعنی تو فکر می کنی بهم علاقه داره؟ــ اووووو چه جورم. ولی به خاطر شرایطی که داره شاید خودش رو در حد تو نمی دونه که بگه. ــ کاش شرایط بهتری داشت، چون معیارهای من رو داره.سعیده خنده ایی کردو گفت: –عزیزم مگه خودت همیشه نمیگی همه چی یه جا جمع نمیشه طبق خواسته‌ی ما، همیشه یه جاش می لنگه؟ خب اینم همونه دیگه.با صدای مادر که صدایمان می کرد، فوری وسایل را داخل کمد گذاشتم و ازاتاق بیرون رفتیم.وقتی وارد کلاس شدم با دیدن آرش گل از گلم شکفت، ولی زود خودم را جمع و جور کردم و رفتم همان ردیف جلو نشستم.خدارو شکر کردم که حالش خوب شده.با سارا و بهار و سعیدگرم حرف بود و متوجه‌ی من نشد.سوگند از ردیف عقب امد کنارم نشست وغر زد: –چقدر جا عوض می کنی بعد اشاره کرد به آرش وپرسید: – شنیدی چی می گفت؟ــ نه ، من که الان رسیدم.ــ می گفت دلیل تصادفش این بوده که یکی از بچه های کلاس اعصابش رو خرد کرده، اونم دیگه سر کلاس نرفته و زده بیرون. با سرعت رانندگی کرده و باعث تصادف شده. بعد با حالت مسخره ایی گفت: –عزیزم جواب سلام بچه مردم رو بده نره بزنه خودش رو شل و پل کنه.هر دو از این حرف خندیدیم. با امدن استاد خندهایمان جمع شد و به پچ پچ تبدیل شد. ✍ ... 🍃🌸 🌸🍃🌸 🍃🌸🍃🌸 🌸🍃🌸🍃🌸 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e59
AUD-20201102-WA0007.mp3
4.04M
🎤 اقای حامد زمانی ❤️محمد مقتدای کل عالم❤️ اللهم عجل الولیک الفرج بحق محمدوآل محمد eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef
🍃🌺🍃🌺 🌺🍃🌺 🍃🌺 🟣 ناله‌ی فراق سر می‌دهیم اما تب هجران نمی‌کشیم. ➖ داستان مظلومیت پیامبر را برای فرزندانمان می‌خوانیم اما در برابر اهانت به ایشان سکوت را اختیار می‌کنیم. ➖ کاهلی و سستی کوفیان را شماتت می‌کنیم اما به بیخیالی و دست روی دست گذاشتن خودمان توجّهی نمی‌کنیم. ➖ بر تنهایی مسلم ابن عقیل آه میکشیم اما ولیّ فقیه را تنها می‌گذاریم. ➖ العجل می‌گوییم اما با گناهانمان ظهور را به تأخیر می اندازیم. ➖ بر یزید لعنت می‌فرستیم اما شبکه‌ها و صفحه‌های یزیدیانِ زمان را بالا و پایین می‌کنیم. 🔺 عزیزان! امام زمان می‌خواهد که بیاید. ما هستیم که جلوی آمدنشان را گرفته‌ایم! اگر راه را برایشان باز نمی‌کنیم، لااقل جلوی راهشان را نگیریم. و چه بد حسرتی خواهد بود حسرتِ زمینه ساز ظهور نبودن... 🍃🌺 🌺🍃🌺 🍃🌺🍃🌺 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e59
‌🌷مهدی شناسی ۱۴۴🌷 🔷اسامی امام زمان عجل الله فرجه 🌹تایید🌹 🍃"تاييد" نام ديگری از القاب حضرت است که اين واژه از ماده «يد» به معنای توان و قدرت است. 🍃وجود مقدس بقية الله(عج الله فرجه) نيروبخش افراد هستند و به اذن حق آنها را در امر بندگی کمک می‌کنند تا از توانايی کافی برای بندگی خدای سبحان بهره‌مند شوند. 🍃اين لقب را حضرت علی(علیه السلام) برای امام زمان(عج الله فرجه) قرار دادند. زمانی‌که فرمودند: « هر گاه دست او بر روی هر سری قرار بگيرد قوت چهل مرد قوی به فرد عطا می‌شود» عدد چهل عدد کمال است به اين معنا که قوت و توان زيادی به فرد داده می‌شود. 🍃مويِّد عدد کمال بودن ۴۰ رواياتی را ذکر می‌کنيم که خالی از لطف نيست. 🍃«از امام صادق(ع) نقل شده است که هرکس چهل صباح دعای عهد را بخواند از ياوران قائم ما باشد و اگر پيش از ظهور آن حضرت بميرد خداوند متعال او را از قبر بيرون آورد که در خدمت آن حضرت باشد و خداوند به هر کلمه هزار حسنه او را کرامت فرمايد و هزار گناه از او محو کند.» 🍃«امام صادق(ع) فرمودند: زمانی که مومن آية الکرسی را بخواند و ثوابش را برای اهل قبور قرار دهد خداوند از هر حرفی ملکی گرداند که خدا را بر او تسبيح کند تا روز قيامت و به او مزد ۶۰ پيامبر دهد و خدا در هر قبری از مشرق تا مغرب چهل شمع از نور داخل کند و قبرهای آنها را وسعت بخشد». ☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️ eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e59
🌹🕊 ... چه زیبا گلچین می‌ڪنی خوبان عالـم را ...! و من مبهوت هر شهیـدم ڪه چه زیبا می‌رود تا عرش اعلا ... 🥀 🕊 @shohada_vamahdawiat
هدایت شده از ❣کمال بندگی❣
وَمَنْ بايَعَ فَإِنَّما يُبايِعُ الله، (يَدُالله فَوْقَ أَيْديهِمْ). مَعاشِرَالنّاسِ، فَبايِعُوا الله وَ بايِعُوني وَبايِعُوا عَلِيّاً أَميرَالْمُؤْمِنينَ وَالْحَسَنَ وَالْحُسَيْنَ وَالْأَئِمَّةَ (مِنْهُمْ فِي الدُّنْيا وَالْآخِرَةِ) كَلِمَةً باقِيَةً. و هر كس بيعت كند، هر آينه با خداوند پيمان بسته، كه «دست خدا بالاي دستان آن هاست.» هان مردمان! اينك با خداوند بيعت كنيد و با من پيمان بنديد و با علي اميرالمؤمنين و حسن و حسين و امامان پس از آنان از نسل آنان كه نشانه ي پايدارند در دنيا و آخرت. منابع: 1. مصباح المتهجد وسلاح المتعبد، شيخ طوسي، به تصحيح اسماعيل انصاري زنجاني، ص694 2.اقبال الاعمال: رضي الدين ابوالقاسم علي بن موسي بن طاووس ص461 3. مصباح كفعمي ص695 4.بحارالانوار علامه ملا محمّد باقر مجلسي ج97،ص112 ⚡️⚡️⚡️🌻⚡️⚡️⚡️ يُهْلِكُ الله مَنْ غَدَرَ وَ يَرْحَمُ مَنْ وَ في، (وَ مَنْ نَكَثَ فَإِنَّما يَنْكُثُ عَلي نَفْسِهِ وَ مَنْ أَوْفي بِما عاهَدَ عَلَيْهُ الله فَسَيُؤْتيهِ أَجْراً عَظيماً). مَعاشِرَالنّاسِ، قُولُوا الَّذي قُلْتُ لَكُمْ وَسَلِّمُوا عَلي عَلي بِإِمْرَةِ الْمُؤْمِنينَ خداوند مكّاران را تباه مي كند و به باوفايان مهر مي ورزد. «هر كه پيمان شكند»جز اين نيست كه به زيان خود گام برداشته، و هر كه بر عهدي كه با خدا بسته پابرجا ماند، به زودي خدا او را پاداش بزرگي خواهد داد.» هان مردمان! آن چه بر شما برگفتم بگوييد و به علي با لقب اميرالمؤمنين سلام كنيد منابع: 1. مصباح المتهجد وسلاح المتعبد، شيخ طوسي، به تصحيح اسماعيل انصاري زنجاني، ص694 2.اقبال الاعمال: رضي الدين ابوالقاسم علي بن موسي بن طاووس ص461 3. مصباح كفعمي ص695 4.بحارالانوار علامه ملا محمّد باقر مجلسي ج97،ص112 ⚡️⚡️⚡️⚡️🌻⚡️⚡️⚡️⚡️ 🌹 🌹 🌹 🌹 🌹 🌹 🎁 🌹 🌹 eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef
4_134438278865617527.mp3
2.09M
خدایاتو میدونی که من نمیخوام اسیر دنیابمونم ازشهدا جابمونم😔 آرزومه.... منتخبِ خادم کانال ❤️ @shohada_vamahdawiat
🌷💦🌷 ✨ما آمادگی نداریم! 🍃 اگر امام زمان غیبت کرده است، این غیبت ماست نه غیبت او ... 🍃این ما هستیم که چشمان خود را بسته‌ایم. این ما هستیم که آمادگی نداریم. شهید چمران @shohada_vamahdawiat ┈•✾•🍃🌺🍃•✾•┈
بعد از لحظاتى . . .صداى الله اكبرِ پيامبر در غدير مى پيچد . خدايا چه خبر شده است ؟ گويا جبرئيل آمده و آيه جديدى را آورده است : (الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِى وَرَضِيتُ لَكُمُ الاِْسْلامَ دِينًا). "امروز دين را بر شما كامل كرده و نعمت خود را تمام نمودم و به اين راضى شدم كه اسلام ، دين شما باشد. پيامبر اين آيه را براى مردم مى خواند ، همه مردم مى فهمند كه اسلام با ولايتِ على(ع) كامل مى شود. اسلام بدون ولايت ، دين ناقصى است كه هرگز نمى تواند انسان را به كمال برساند . سخن پيامبر ادامه پيدا مى كند: "اى مردم! على جانشين من است، او امام بعد از من است، على براى من، همچون هارون(ع) است براى موسى(ع) به راستى پيامبر در اين سخن مى خواهد به چه چيزى اشاره كند؟ بايد خاطره اى از سال نهم هجرى را در اينجا بازگو كنم. وقتى پيامبر همراه با لشكر اسلام از مدينه به سوى تبوك حركت كرد، از على(ع) خواست تا در مدينه بماند و در لشكر اسلام شركت نكند. آرى، پيامبر نگران كارشكنى منافقان بود و براى همين على(ع) را در مدينه باقى گذارد تا نقشه هاى منافقان نقش بر آب شود. وقتى پيامبر از مدينه بيرون رفت، منافقانى كه در مدينه مانده بودند، شايعه اى را بر سر زبان ها انداختند; آنها گفتند: "پيامبر دوست نداشت على(ع) همراه او باشد و براى همين على(ع) را همراه خود نبرد". اين سخن به گوش على(ع) رسيد، او از مدينه بيرون آمد تا خود را به پيامبر برساند، هنوز پيامبر از مدينه زياد دور نشده بود. وقتى على(ع) به پيامبر رسيد ماجرا را براى آن حضرت تعريف كرد. پيامبر به على(ع) گفت: "اى على! به مدينه بازگرد كه براى حفظ مدينه، هيچ كس مثل تو شايستگى اين كار را ندارد". سپس پيامبر رو به على(ع) كرد و گفت: يا علىّ أنتَ منّي بِمَنزِلَةِ هارُونَ مِنْ مُوسى... اى على! مقام و منزلت تو در پيش من، مانند مقام و منزلت هارون(ع) در نزد موسى(ع) است، همان طور كه هارون(ع)، جانشين (بدون واسطه) موسى(ع) بود، تو نيز بعد از من جانشين من هستى با اين تفاوت كه بعد از من ديگر پيامبرى نخواهد بود. اين حديثِ پيامبر به "حديث منزلت" مشهور شد، چون پيامبر از منزلت و جايگاه و مقام على(ع) سخن به ميان آورد. حتماً مى دانى كه هارون(ع)، برادرِ حضرت موسى(ع) و جانشين و وصىّ او بود. اين سخن پيامبر دليل روشنى است كه على(ع) بعد از پيامبر جانشين اوست. اكنون كه پيامبر در سرزمين "غدير" از حديث "منزلت" ياد مى كند. بار ديگر به مردم مى گويد كه مقام و منزلت على(ع) نزد من، مانند مقام و منزلت هارون(ع) نزد موسى(ع) است. پيامبر مى خواهد همه بدانند كه مقام على(ع) در نزد او چگونه است. 🌺🌺🌺🌺🌻🌺🌺🌺🌺 eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e59
💢حراست از مرزهای کشور در مقابل گرگ های تکفیری 🔹شهید «محمدرضا ارسلانی» از شهرستان اسدآباد در تاریخ سیزدهم خرداد ماه سال ۱۳۸۰ در منطقه جهانگیروک زاهدان به درجه رفیع شهادت نائل شد. https://bit.ly/2Dum7fo@shohada_vamahdawiat