eitaa logo
شهداءومهدویت
7.2هزار دنبال‌کننده
7.9هزار عکس
1.9هزار ویدیو
27 فایل
دفتر نوشته‌هایم را سفید می‌گذارم مولا جان! بی تو بودن که نوشتن ندارد درد دارد … (یارب الحسین اشف صدرالحسین بظهور الحجة) 🤲 ادمین تبادل: @Yassin_1234 شنوای حرفهاتون هستیم @Yare_mahdii313 مدیرکانال: @shahidbakeri110
مشاهده در ایتا
دانلود
🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋 ❣قسمت ششم ✨در کنار خانه پدر، خانه دختر قرار داشت که به بیت فاطمه معروف بود. خانه ای که امام خمینی در وصف اش می گفت: این کوخ محقر بر هزاران کاخ مجلل برتری داشت و برکات بی نهایتش، عالم را از نور پر ساخته بود. رسول خدا(صلی الله علیه و آله) بر حرمت خانه دختر اصرار داشت و هرگاه به سمت آن می رفت، نخست دست روی در می نهاد و آن را می گشود و با صدای رسا می فرمود: السلام علیکم. وقتی صدای دخترش را می شنید، از او اجازه ورود می طلبید و آنگاه پا به آن حریم الهی می گذاشت. اما این حریم سرشار از معنویت، بلافاصله پس از رحلت پیامبر(صلی الله علیه و آله) شکسته شد. جمع اندکی که در سقیفه بنی ساعده، خلیفه اول را برگزیده بودند، به بهانه ستاندن بیعت، راهی مسجد النبی شدند و در راه با هرکس روبه رو می شدند، از او بیعت می گرفتند. مقصد اصلی این گروه، گرفتن بیعت از امیرمومنان(علیه السلام) بود و با این قصد به خانه فاطمه(سلام الله علیه) یورش بردند. گروهی از پیشگامان اسلام، از بیعت سر باز زدند و در خانه فاطمه(سلام الله علیه) گرد آمدند؛ چون خلافت را امری الهی و روشن می دانستند و بر این باور بودند که ردای آن را پیامبر(صلی الله علیه و آله) بر دوش امیر مومنان(علیه السلام) نهاده است. ابن عبد ربه مدعی است عباس و زبیر، هم دوش علی(علیه السلام) در خانه فاطمه(سلام الله علیه) ماندند تا اینکه خلیفه فردی را به سوی ایشان فرستاد تا آنها را برای بیعت از خانه فاطمه(سلام الله علیه) خارج سازد. زید بن اسلم که از صحنه گردانان ماجرا بود، این گونه گزارش می کند: من از آن دسته کسانی بودم که در زمان خودداری علی و یارانش از بیعت، به همراه خلیفه دوم، هیزم به در خانه فاطمه(سلام الله علیه) بردیم. او به فاطمه (سلام الله علیه) گفت: هر کس را که در خانه ات حضور دارد بیرون کن، وگرنه خانه را با اهلش می سوزانم. این در حالی بود که در خانه او، علی و حسن و حسین و گروهی از یاران و اصحاب پیامبر بودند. فاطمه فرمود: آیا فرزندانم را می سوزانی؟ او پاسخ داد: آری! به خدا سوگند چنین می کنم؛ مگر آنکه بیرون بیایند و بیعت کنند. مهاجمان به خانه یورش بردند و در خانه را آتش زدند و حضرت علی(علیه السلام) را به زور از منزلش بیرون کشیدند. در آن هنگام فاطمه(سلام الله علیه) را در میان در و دیوار فشردند. 😔 ادامه دارد... 🌹 【با ما همراه باشید】👇 💫☆☆☆☆🌸☆☆☆☆💫 eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e5
🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋 ❣قسمت هفتم ✨این خبر تاریخی بسیار اسف بار است: فاطمه زهرا(سلام الله علیه) مضروب شد و جنینی را که نامش محسن بود، سقط کرد. محسن پنجمین نفر از فرزندان فاطمه(سلام الله علیه) است. او دیده به جهان نگشود و بی رحمانه در رحم مادر جان سپرد. همه مهاجمان به خانه، در شهادت محسن سهیم اند و نقش قنفذ و مغیره برجسته است. قنفذ در خانه را شکست و استخوان سینه دختر پیامبر(صلی الله علیه و آله) را خرد کرد و با غلاف شمشیر به فاطمه(سلام الله علیه) زد. بعدها حسن بن علی(علیه السلام) که خود شاهد ماجرا بود، با مغیرة بن شعبه روبه رو شد و بدو که یکی از حمله کننده ها به خانه مادر بود، چنین فرمود: مغیره؛ تو کسی هستی که فاطمه دختر رسول خدا را آن چنان کتک زدی که بدنش مجروح شد و طفلش را سقط کرد. تو این کار را برای نشان دادن برتری نظرت بر رأی پیامبر و برای مخالفت با دستور آن حضرت و شکستن حرمت او انجام دادی؛ در حالی که رسول خدا درباره فاطمه فرمود: فاطمه تو سرور زنان بهشتی. فاطمه(سلام الله علیه) محدثه خوانده شد، چون فرشتگان پس از رحلت پیامبر(صلی الله علیه و آله) پیوسته از آسمان فرود می آمدند و برای او خبر می آوردند. حضرت جبرئیل سرآمد فرشتگانی بود که به محضر زهرا(سلام الله علیه) می رسید. آمد و شد جبرئیل برای روزهای دشوار فاطمه(سلام الله علیه) آرامش و سکونی الهی فراهم آورده بود. این فرشته امین، فاطمه(سلام الله علیه) را از حال پدر آگاه می ساخت. همچنین او را از آنچه پس از وی برای فرزندانش رخ خواهد داد، باخبر می ساخت. آمدن جبرئیل نزد فاطمه(سلام الله علیه) در نگاه تیزبین امام خمینی(ره) خواندنی است: مسئله آمدن جبرئیل برای کسی یک مسئله ساده نیست. خیال نشود که جبرئیل برای هرکسی می آید و امکان دارد بیاید. این یک تناسب لازم است بین روح آن کسی که جبرئیل می خواهد بیاید و مقام جبرئیل که روح اعظم است... این تناسب بین جبرئیل که روح اعظم است و انبیای درجه اول بوده است؛ مثل رسول خدا، موسی، عیسی، ابراهیم و امثال اینها. بین همه کس نبوده است. امیرمومنان(علیه السلام) مطالب و نکاتی را که جبرئیل به همسرش می گفت، می نوشت. این دست نوشته ها همان مصحف فاطمه(سلام الله علیه) است. محتوای مصحف فاطمه(سلام الله علیه) نه قرآن است و نه احکام حلال و حرام. بلکه خبر از رویدادهای آینده است، و این گنجینه الهی نزد امامان معصوم(علیه السلام) قرار دارد. ادامه دارد... 🌹 【با ما همراه باشید】👇 💫☆☆☆☆🌸☆☆☆☆💫 eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e5
🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋 ❣قسمت هشتم ✨مردی نزد حضرت فاطمه(سلام الله علیه) آمد و گفت: ای دختر رسول خدا، آیا رسول خدا نزد تو چیزی گذاشته که برای من تازگی داشته باشد؟ حضرت رو به کنیز خود کرد و دستور داد: آن دستمال ابریشمی را بیاور. او هرچه به دنبال دستمال گشت، نتوانست آن را بیابد. حضرت فرمود: وای! حتما آن را پیدا کن؛ زیرا برای من به اندازه حسن و حسین ارزش دارد. کنیز آن را پس از جستجوی فراوان پیدا کرد؛ در حالی که پر از گرد و غبار بود. در آن دستمال، صحیفه ای وجود داشت و از قول حضرت رسول(صلی الله علیه و آله) این گونه آمده بود: کسی که همسایه اش از شر او در امان نباشد، از مومنان نخواهد بود؛ بنابراین هر کس به خداوند و روز قیامت معتقد است و به آن ایمان دارد، همسایه اش را آزار ندهد. کسی که به خداوند و روز رستاخیز ایمان دارد، یا سخن نیکو بگوید یا اصلا صحبت نکند و سکوت اختیار کند. همانا خداوند انسان نیکوکا، بردبار، پاکدامن را دوست دارد و زشت کار بخیل و گدای پررو را دشمن می دارد. همانا حیا از ایمان است و ایمان در بهشت جای دارد. ناسزاگویی از بی شرمی است و انسان دریده دهان و بی شرم در آتش خواهد بود. بلال حبشی به اذان باصفایش شهره بود و همگان صدایش را انتظار می کشیدند تا به وقت نماز، راهی مسجد شوند و به رسول خدا(صلی الله علیه و آله) اقتدا کنند. پس از رحلت پیامبر(صلی الله علیه و آله)، بلال از اذان گفتن خودداری کرد و گفت: دیگر برای کسی اذان نمی گویم. روزی فاطمه(سلام الله علیه) فرمود: دوست دارم صدای اذان مؤذن پدرم را بشنوم. این سخن به گوش بلال رسید و به جان پذیرفت و به وقت نماز، بر جایگاه خود قرار گرفت و لب به اذان گشود. آنگاه که او ندای الله اکبر سر داد، فاطمه(سلام الله علیه) به یاد پدر و آن دوران افتاد و نتوانست جلوی گریه اش را بگیرد. هنگامی صدای بلال به اشهد ان محمدا رسول الله بلند شد، فاطمه(سلام الله علیه) شیون جان سوزی کرد و به صورت بر زمین افتاد و بیهوش شد. بلال بی درنگ اذانش را قطع کرد. فاطمه(سلام الله علیه) وقتی به هوش آمد، از او خواست اذان را تمام کند؛ ولی بلال عذر خواست و گفت: ای برترین زنان، من نگران شمایم و اینکه هر گاه صدای اذان مرا بشنوید، غمیگن شوید. ادامه دارد... 🌹 【با ما همراه باشید】👇 💫☆☆☆☆🌸☆☆☆☆💫 eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e5
🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋 ❣قسمت نهم ✨در همان روزهای حزن و عزای خاندان رسالت، خلیفه اول فدک را از حضرت فاطمه(سلام الله علیه) ستاند. فدک زمین حاصل خیزی در اطراف خیبر بود که در سال هفتم هجری، مِلک رسول خدا(صلی الله علیه و آله) شد؛ زیرا نه با جنگ، بلکه با صلح به دست آمده بود و پیامبر(صلی الله علیه و آله) آن را به دستور الهی به دخترش زهرا(سلام الله علیه) تقدیم کرد. خلیفه برای توجیه تصرف فدک حدیث(نحن معاشر الانبیاء لا نورّث، ما ترکناه صدقة)(اهل سنت حدیثى در کتاب هاى مختلف خود از پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) به این مضمون نقل کرده اند که معنی آن این چنین است : «ما پیامبران ارثى از خود به یادگار نمى گذاریم، و آنچه از ما بماند باید به عنوان صدقه در راه خدا مصرف شود».) را بیان کرد؛ در حالی که با بیان این سخن، با صریح قرآن کریم مخالفت کرد. این نکته را فاطمه زهرا(سلام الله علیه) به خلیفه این گونه متذکر شد: آیا در کتاب خداست که تو از پدرت ارث ببری و من از ارث پدرم محروم باشم؟ امر تازه و زشتی آوردی! آیا آگاهانه کتاب خدا را ترک می کنی و پشت سر می اندازی؟ آیا قرآن نمی گوید سلیمان از داوود ارث برد، و زکریا آنگاه که گفت: پروردگارا مرا فرزندی عنایت فرما تا از من و خاندان یعقوب ارث ببرد، و فرمود: و خویشاوندان رحِمی به یکدیگر سزاوارتر از دیگران اند، و فرموده: خدای تعالی به شما درباره فرزندان سفارش می کند که بهره پسر دو برابر دختر است، و می فرماید: هنگامی که مرگ یکی از شما فرا رسد بر شما نوشته شده که برای پدران و مادران و نزدیکان وصیت کنید و این حکم حقی است برای پرهیزکاران. و شما گمان می برید که مرا بهره ای نبوده و سهمی از ارث پدرم ندارم؟ آیا خداوند آیه ای به شما نازل کرده که پدرم را از آن خارج ساخته؟ یا می گویید اهل دو دین از یکدیگر ارث نمی برند؟ آیا من و پدرم را اهل یک دین نمی دانید؟ یا شما به عام و خاص قرآن از پدر و پسرعمویم آگاه ترید؟ اینک این تو و این شتر، شتری مهارزده و رحل نهاده شده، برگیر و ببر. تثبیت خلافت نوپا و ایجاد محدودیت برای خاندان امامت، زمینه ای برای جعل حدیث و اصرار بر غصب فدک شد. امیرمومنان(علیه السلام) فرمود: آری، از میان آنچه آسمان بر آن سایه افکنده، تنها فدک در اختیار ما بود که گروهی بر آن هم حسادت ورزیده و گروه دیگری آن را سخاوتمندانه رها کردند. بهترین حاکم خداست. ادامه دارد... 🌹 【با ما همراه باشید】👇 💫☆☆☆☆🌸☆☆☆☆💫 eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e5
🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋 ❣قسمت دهم ✨غصب فدک بلافاصله پس از غصب خلافت انجام گرفت و دادخواهی دختر پیامبر(صلی الله علیه و آله) از خلیفه بی نتیجه ماند و در نتیجه حضرت فاطمه(سلام الله علیه) تصمیم گرفت به مسجدالنبی برود تا شکایتش را در جمع مهاجر و انصار ایراد کند. فاطمه زهرا(سلام الله علیه) در حالی که جمعی از زنان خویشاوندش گرد وی را گرفته بودند، روانه مسجد شد. راه رفتن او همانند شکوه قدم زدن پدر بود. خلیفه به همراه تعدادی از مهاجران و انصار در مسجد نشسته بودند و فاطمه(سلام الله علیه) قدم به مسجد گذاشت. حاضران چادری برپا کردند. دختر پیامبر نخست ناله ای کرد که مجلس را لرزاند و حاضران را به گریه انداخت. آنگاه لَختی خاموش ماند و پس از آرام گرفتن مردم، سخنان خود را آغاز کرد، بیاناتی شیوا و گله آمیز و آتشین که به خطبه فدکیه معروف شد. خطبه فدکیه با حمد و توصیف الهی آغاز می شود و بعثت پیامبر(صلی الله علیه و آله) را یادآوری می کند و سپس به نزدیکی امام علی(علیه السلام) با پیامبر(صلی الله علیه و آله) و سروری وی در میان اولیای الهی و شجاعت های بی نظیر وی در دفاع از پیامبر(صلی الله علیه و آله) و اسلام اشاره می کند و یاران رسول خدا را به دلیل اینکه با درگذشت وی پیرو شیطان شده و نفاق در میان آنها آشکار شده است و حق را رها کرده اند، به شدت سرزنش می کند. همچنین سخن خلیفه را تکذیب می کند که طبق چه قانونی او را از ارث پدر محروم کرده است. سپس یاران پیامبر(صلی الله علیه و آله) را به پرسش می گیرد که چرا در مقابل این ستم ها ساکت نشسته اند. در بخش پایانی خطبه، ننگ کار آنان را جاودانی و سرانجامشان را دوزخ می داند. ادامه دارد... 🌹 【با ما همراه باشید】👇 💫☆☆☆☆🌸☆☆☆☆💫 eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e5
🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋 ❣قسمت یازدهماِعلَموا اَنّی فاطِمَةُ و اَبی مُحَمَّدٌ(صلی الله علیه و آله). گویا فاطمه(سلام الله علیه) ناچار است در مسجدالنبی از پیامبر(صلی الله علیه و آله) و نسبت نزدیک با او بگوید تا زشتی رفتار مخاطبان با دختر و داماد رسول خدا را به رُخشان بکشد؛ _ای مردم، بدانید که من فاطمه ام و پدرم محمد(صلی الله علیه و آله) است. پیامبری از میان شما برانگیخته شد که رنج های شما بر او گران آمده و دلسوز بر شماست و بر مومنان مهربان و عطوف است. پس اگر او را بشناسید، می دانید که او پدر من است، نه پدر زنانتان و برادر پسرعموی من است، نه برادر مردانتان. چه نیکو بزرگواری است آنکه من این نسبت را با او دارم. رسالت خود را با انذار انجام داد. از پرتگاه مشرکان کناره گیری کرده، شمشیر بر فرقشان نواخت و با حکمت و پند و اندرز نیکو به سوی پروردگار دعوتشان کرد. بت ها را نابود ساخت و سر کینه توزان را شکست تا جمعشان را پراکند. تا آنگاه که صبح روشن از پرده شب برآمد و حق نقاب از چهره برکشید، زمامدار دین به سخن درآمد و فریاد شیطان ها خاموش شد. خار نفاق از سر راه برداشته شد و گره های کفر و تفرقه از هم گشوده شد و دهان های شما به کلمه اخلاص باز شد. فاطمه(سلام الله علیه) از حق بزرگ علی(علیه السلام) بر امت گفت، جوانی که همه هستی اش را در فرمان پیامبر(صلی الله علیه و آله) و دفاع از دین قرار داد: هر هنگام که شیطان سر برآورد یا اژدهایی از مشرکان دهان باز کرد، پیامبر برادرش را در کام آن افکند و او تا زمانی که سر آنان را به زمین نمی کوفت و آتش آن ها را با آب شمشیرش خاموش نمی کرد، بازنمی گشت. فرسوده از تلاش در راه خدا، کوشیده در امر او، نزدیک به پیامبر خدا، سروری از اولیای الهی، دامن به کمر بسته، نصیحتگر، تلاشگر و کوشش کننده بود و در راه خدا از ملامت و ملامت کننده نمی هراسید. این در هنگامه ای بود که شما در آسایش زندگی می کردید، در مهد امن متنعّم بودید و در انتظار به سر می بردید تا ناراحتی ها ما را در برگیرد و گوش به زنگ اخبار بودید و هنگام کارزار، عقب گرد می کردید و به هنگام نبرد، پا به فرار می گذاشتید. ادامه دارد... 🌹 【با ما همراه باشید】👇 💫☆☆☆☆🌸☆☆☆☆💫 eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e5
🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋 ❣قسمت دوازدهم ✨انحراف، از همان لحظه های پس از رحلت پیامبر(صلی الله علیه و آله) آشکار شد و این آسیب بزرگی بود که فاطمه(سلام الله علیه) در خطبه اش در برابر اربابان فتنه از آن یاد کرد: _آنگاه که خداوند برای پیامبرش خانه انبیاء و آرامگاه اصفیاء را برگزید، علایم نفاق در شما ظاهر شد و جامه دین کهنه و سکوت گمراهان شکست و پَست رُتبگان با منزلت شدند و شتر نازپرورده اهل باطل به صدا درآمد و درِ خانه هایتان بیامد و شیطان سر خویش را از مخفیگاهش بیرون آورد و شما را فراخواند. مشاهده کرد پاسخگوی دعوت او هستید و برای فریب خوردن آماده اید، آنگاه از شما خواست قیام کنید و مشاهده کرد که به آسانی این کار را انجام می دهید. شما را به غضب واداشت و دید غضبناک هستید؛ پس بر شتران دیگران نشان زدید و بر آبی که سهم شما نبود، وارد شدید. این در حالی بود که زمانی نگذشته بود و پیامبر(صلی الله علیه و آله) به قبر سپرده نشده بود، بهانه آوردید که از فتنه می هراسید، آگاه باشید که در فتنه قرار گرفته اید. این کار از شما بعید بود و چطور این کار را کردید؟ به کجا روی می آورید، در حالی که کتاب خدا رویاروی شماست؛ امورش روشن و احکامش درخشان و علایم هدایتش ظاهر و محرّماتش هویدا و اوامرش واضح است؛ ولی آن را پشت سر انداختید. آیا بی رغبتی به آن را خواهانید؟ یا به غیر قرآن حکم می کنید؟ سپس فاطمه(سلام الله علیه) آیاتی بر زبان راند: _بِئسَ للظّالمین بَدَلا(برای ستمگران چه عوض بدی است). وَ مَن یَبتَغِ غَیرَ الاِسلامِ دیناً فَلَن یُقبَلَ مِنهُ وَ هُوَ فی الاخِرَةِ مِنَ الخاسرین(و هر کس بخواهد غیر از اسلام را به عنوان دین بپذیرد، از او قبول نمی شود و او در آخرت از زیان کاران است) و این کلام انباشته از سوز و لبالب از درد ماست. باید بر این امور که همچون خنجر برّان و فرو رفتن نیزه در میان شکم است، صبر کنیم. دختر پیامبر(صلی الله علیه و آله) رو به انصار کرد، جمعی که در آغاز بر حمایت از رسول خدا(صلی الله علیه و آله) و میراث جاودانه اش هم داستان بودند، به آنان اینگونه نهیب زد: _ای بازوان ملت! ای حافظان اسلام! این ضعف و غفلت درباره حق من و این سهل انگاری از دادخواهی من چرا؟ آیا پدرم پیامبر نمی فرمود: اَلمَرءُ یُحفَظُ فی وُلدِه(حرمت هر کس در فرزندان او حفظ می شود) چه به سرعت مرتکب این اعمال شدید و چه با عجله آب از دهان و دماغ ای بز لاغر فرو ریخت! در صورتی که شما را طاقت و توان بر آنچه در راه آن می کوشیم، هست و نیرو برای حمایت من در این مطالبه و قصدم دارید. ادامه دارد... 🌹 【با ما همراه باشید】👇 💫☆☆☆☆🌸☆☆☆☆💫 eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e5
🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋 ❣قسمت سیزدهم ✨فاطمه(سلام الله علیه) دربستر بیماری آرمیده بود و روز به روز بدنش رنجورتر می شد. جمعی از زنان مهاجر و انصار برای عیادت،خدمتش حاضر شدند و از وضعیت بیماری ایشان پرسیدند. حضرت بدون اشاره به بیماری خویش، از بیمار دلی و فساد عقیده مردان مهاجر و انصار سخن گفت و از زشتی رفتارشان بیزاری جست و در قامت یک مدافع ولایت سخن گفت: وای بر آنها! چگونه خلافت را از کوه های محکم رسالت و شالوده های متین نبوت و رهبری و جایگاه نزول وحی و جبرئیل امین و آگاهان در امر دنیا و دین کنار زدند؟! آنها چه ایرادی بر ابوالحسن داشتند؟! والله آنها بر شمشیر برّنده او ایراد می گرفتند و بر بی اعتنایی اش در برابر مرگ در میدان نبرد و قدرت او در جنگجویی و ضربات درهم شکننده اش بر دشمن! دختر پیامبر(صلی الله علیه و آله) به خسارت بزرگی اشاره کرد که جامعه اسلامی بابت دوری از خلافت امیرمومنان(علیه السلام) بدان مبتلا شد: به خدا سوگند(اگر خلافت با او بود) هر گاه مردم از جاده حق منحرف می شدند و از پذیرش دلیل روشن سر باز می زدند، آنها را با نرمی و ملایمت به سوی منزل مقصود سیر می داد، سیری که هرگز آزار دهنده نبود؛ نه مرکب ناتوان می شد و نه راکب خسته و ملول. و سرانجام آنها را به سرچشمه زلال و گوارا وارد می ساخت، نهری که دو طرفش مملو از آبی بود که هرگز ناصاف نمی شد. سپس آنها را پس از سیرابی کامل بازمی گرداند و سرانجام او را در پنهان و آشکار خیرخواه خود می یافتند. او هرگز از دنیا بهره نمی گرفت و از آن سودی جز سیراب کردن تشنه کامان و سیر کردن گرسنگان نداشت. فاطمه(سلام الله علیه) بر جدایی پدر چنان فریاد و فغان می کرد که مردم مدینه آزرده شدند و به او گفتند: گریه های بی پایان تو مارا می رنجاند! مدتی فاطمه(سلام الله علیه) از مدینه رهسپار مزار شهدا در احد می شد و در آنجا می گریست و آنگاه که از گریستن خسته و ناتوان می شد، به مدینه بازمی گشت. او پیوسته روزهای دوشنبه و پنجشنبه بر مزار شهدای احد می رفت و گاه فرزندانش را همراه می کرد و از مشاهدات و خاطرات گذشته خود روایت می کرد و به نزدیکانش می فرمود: جایگاه پیامبر خدا اینجا بود و محل لشکر مشرکان آنجا. ادامه دارد... 🌹 【با ما همراه باشید】👇 💫☆☆☆☆🌸☆☆☆☆💫 eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e5
🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋 ❣قسمت چهاردهم ✨امّ سلمه از همسران ستایش شده پیامبر(صلی الله علیه و آله) بود که با فاطمه(سلام الله علیه) بسیار انس داشت و حتی در جریان غصب فدک نیز از او دفاع کرد. روزی ام سلمه از حضرت زهرا(سلام الله علیه) پرسید: دختر رسول الله، روزگارت چگونه است؟ فاطمه(سلام الله علیه) فرمود: با رنگی پریده و اندوه و بلایی سخت، شب را به صبح رساندم؛ اندوه از آنکه پیامبر از دنیا رفت و بلا از آنکه به وصیّ او ستم شد... همین که می خواست تیر به هدف برسد و کار نتیجه دهد، باران نفاق بر سر ما فرود آمد و از کمان سینه هایشان زه ایمان بریده شد و بر اثر گول خوردن از دنیا، بر آنچه خداوند وعده داده بود که رسالت را حفظ و مومنان را نگهداری فرماید، در احراز بهره خود بسیار بدرفتاری کردند و از آن کس که پدرانشان را در جاهای غم بار و میدان های شهادت از میان برده بود، انتقام گرفتند. روزی محمودبن لبید در احد شاهد حضور فاطمه(سلام الله علیه) و گریه او در کنار قبر حمزه بود. پیش رفت، سلام کرد و گفت: _ای بانوی زنان، با گریه خود شاهرگ قلب مرا پاره کردید. _ای پسر لبید، آیا نَگریم در حالی که در سوگ بهترین پدر هستم؟! _پرسشی دارم. _بپرس! _آیا رسول خدا(صلی الله علیه و آله) پیش از رحلت، درباره امامت علی(علیه السلام) سخنی فرمود؟ _شگفتا! آیا شما روز غدیر خم را فراموش کرده اید؟ _نه! ماجرای غدیر خم صحیح است؛ ولی می خواهم از آنچه رسول خدا در پنهانی به شما گفته است، بپرسم. _من خداوند را شاهد می گیرم که پیامبر(صلی الله علیه و آله) می فرمود: علی(علیه السلام) بهترین کسی است که من در میان شما می گذارم. پس از من، او امام و خلیفه است و دو فرزند او با نُه نفر از صلب حسین(علیه السلام) پیشوایان نیکو کردارند. اگر شما از آنها پیروی کنید، آنها را هدایت کننده و هدایت شده می یابید و اگر با آنها مخالفت کنید، این اختلاف در میان شما تا روز قیامت به طول خواهد انجامید. _بانوی من، چرا او از گرفتن حق خود کوتاهی کرد؟ _ای پسر لبید، پدرم رسول الله می فرمود: مثل علی(علیه السلام) مثل کعبه است که باید به سوی او بروند، نه آنکه او به سوی مردم برود. ادامه دارد... 🌹 【با ما همراه باشید】👇 💫☆☆☆☆🌸☆☆☆☆💫 eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e5
🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋 ❣قسمت پانزدهم ✨آنان که راهی مسجدالنبی می شدند، شاهد گریه های مستمر فاطمه(سلام الله علیه) بودند. گریه او نشان از غم فراغ پدر و حزن و اعتراض یک مظلوم بود و این خوشایند بزرگان مدینه نبود؛ از این رو به اعتراض به حضور امیرمومنان(علیه السلام) رفتند و مدعی شدند: گریه های همسرت آرامش شبانه روز ما را آشفته کرده است. از تو می خواهیم فاطمه یا شب بگرید یا روز! امام اعتراض آنان را به فاطمه(سلام الله علیه) منتقل کرد و حضرت در پاسخ فرمود: درنگم در میان مردم کوتاه است و به زودی از میانشان رخت برمی بندم. علی، به خدا سوگند از گریه آرام نخواهم شد تا اینکه به پدرم ملحق شوم. امیرمومنان(علیه السلام) برای همراهی با همسر، اتاقی خارج از شهر مدینه ساخت که به بیت الاحزان شهره شد. او صبحگاهان فاطمه(علیه السلام) را با دو میوه دلش حسن و حسین(علیه السلام) تا بیت الاحزان همراهی می کرد تا روح پیامبر(صلی الله علیه و آله) در آنجا بگرید و آنگاه شب به دنبالشان می آمد و عترت پاک را به خانه بازمی گرداند. حضرت فاطمه(سلام الله علیه) از زمان فوت پدر عزیزش، ۲۷روز این برنامه را انجام داد تا آنکه تشدید بیماری، او را از این رفت و آمد بازداشت. ادامه دارد... 🌹 【با ما همراه باشید】👇 💫☆☆☆☆🌸☆☆☆☆💫 eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e5
🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋 ❣قسمت شانزدهم ✨فاطمه(سلام الله علیه) در آستانه رفتن از دنیا، نگاهی به همسر کرد و گریست. امیرمومنان(علیه السلام) فرمود: بانوی من، چرا گریه می کنی؟ فرمود: أَبکی لِما تَلْقی بَعْدی(برای آن مصیبت هایی می گریم که تو بعداز من خواهی دید. امیرمومنان(علیه السلام) فرمود: گریان مباش. به خداوند سوگند آن مصائب برای رضای خداوند، نزد من کوچک و ناچیزند. هنگامی که بیماری بر فاطمه(سلام الله علیه) سخت شد، دست به نیایش برداشت و فرمود: _ای خداوند جاوید، به رحمت تو پناه می برم؛ پس مرا پناه ده و به فریادم برس. خدایا، از آتش دوزخ دورم کن و مرا به بهشت خود داخل ساز و به پدرم ملحق کن. امیرمومنان(علیه السلام) به او فرمود: خداوند تو را سلامت و عافیت بخشد. فاطمه(سلام الله علیه) گفت: ابوالحسن، چه نزدیک است ملاقات خدا! سپس چند توصیه به همسر فرمود و افزود: مرا شب به خاک بسپار. ادامه دارد... 🌹 【با ما همراه باشید】👇 💫☆☆☆☆🌸☆☆☆☆💫 eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e5
🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋 ❣قسمت هفدهم ✨در روزهای سخت بیماری فاطمه(سلام الله علیه) که حالش به وخامت گرایید، عباس بن عبدالمطلب برای عیادت راهی خانه حضرت شد. به عباس خبر دادند که حال دختر رسول خدا مساعد نیست و کسی نزد او نمی رود. عباس به سوی خانه خویش بازگشت و شخصی را نزد حضرت علی(علیه السلام) فرستاد و گفت: _از قول من به حضرت امیر بگو، عموی تو به تو سلام می رساند و می گوید: به خداوند سوگند که اندوخ حبیبه و نور چشم رسول خدا و نور چشم من، مرا به شدت رنج می دهد. من این طور گمان می کنم که آن بانو زودتر از همه ما به رسول خدا ملحق شود و خدا او را برمی گزیند و به رحمت خود نزدیک می کند. فدایت شوم! اگر فاطمه رحلت کرد، مهاجران و انصار را آگاه و جمع کن تا برای تشییع جنازه اش و نماز خواندن بر بدنش حاضر شوند و ثواب ببرند؛ زیرا این عمل باعث سرافرازی دین می شود. امیرمومنان(علیه السلام) به فرستاده عباس این گونه فرمود: _سلام مرا به عمویم برسان و به وی بگو: لطف و مرحمت تو زیاد باد. من از مشورت تو آگاه شدم. رأی تو نیکوست. ولی فاطمه دختر پیغمبر خدا پیوسته مظلوم بود، از حق خود ممنوع و از میراث خویشتن محروم بود. ملاحظه آن وصیتی را که پیامبر درباره اش کرد، نکردند. کافی است که خدا بین ما و آنان حکم کند و از ظالمان انتقام بگیرد. عموجان، من از تو خواهش می کنم از این مطلبی که گفتی، صرف نظر فرمایی؛ زیرا فاطمه به من وصیت کرده که فوت او را پوشیده بدارم. فرستاده عباس نزد او بازگشت و پاسخ امیر مومنان(علیه السلام) را برای وی شرح داد. عباس گفت: _خدا برادرزاده ام را بیامرزد؛ زیرا رأیش محکم و صحیح است. غیر از رسول خدا نوزادی برای عبدالمطلب متولد نشد که از لحاظ خیر و برکت از علی برتر باشد. حقا که علی در هر بزرگواری پیشگام تر، در هر فضیلتی داناتر، در هر سختی شجاع تر است و برای یاری دین خدا از همه بیشتر با دشمنان جهاد کرده. علی نخستین کسی است که به خداوند و رسول او ایمان آورد. ادامه دارد... 🌹 【با ما همراه باشید】👇 💫☆☆☆☆🌸☆☆☆☆💫 eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e5
🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋 ❣قسمت هجدهم ✨فاطمه(سلام الله علیه) رو به اسماء کرد و فرمود: _من لاغر شده ام و گوشت بدنم از بین رفته است. آیا بعد از فوتم چیزی که بدنم را بپوشاند، برای من درست نمی کنی؟ اسماء گفت: _زمانی که در حبشه بودم، نوعی تابوت می ساختند. مایل هستید شکل آن را نشان دهم؟ فرمود: مانعی ندارد. اسماء گفت تا تختی آوردند. آنگاه آن تخت را وارونه بر روی زمین نهاد. دستور داد تا شاخه های خرمایی هم آوردند. آن شاخه های خرما را به پایه های آن تخت محکم کرد و یک پارچه روی آنها انداخت و گفت: این، شکل همان تابوتی است که من دیدم. فاطمه(سلام الله علیه) فرمود: نظیر این تابوت را برای من بساز و بدنم را به وسیله آن بپوشان؛ خدا بدن تو را از آتش محفوظ بدارد. این نخستین تابوتی بود که در اسلام ساخته شد. ادامه دارد... 🌹 【با ما همراه باشید】👇 💫☆☆☆☆🌸☆☆☆☆💫 eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e5
🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋 ❣قسمت نوزدهم ✨فاطمه(سلام الله علیه) کسی را به دنبال امیرمومنان(علیه السلام) فرستاد. زمانی که امام آمد، فاطمه(سلام الله علیه) به او فرمود: _پسر عمو، احساس می کنم مرگم فرا رسیده است. چنانم که تردید ندارم در اینکه هر ساعت به پیوستن به پدرم نزدیک تر می شوم.اکنون به چیزهایی که در دل دارم، تو را وصیت می کنم. امام فرمود:«ای دختر رسول خدا، به آنچه می خواهی، وصیت کن.» آنگاه امیرمؤمنان علیه السلام کنار بالین همسر نشست تا وصیت او را بشنود. فاطمه سلام الله علیه لب به سخن گشود و گفت: پسرعمو، می دانی که هرگز دروغ نگفته ام واز هنگامی که با یک دیگر زندگی مشترک داریم، باتو مخالفتی نکرده ام. امام فرمود: پناه بر خدا! چگونه می توانم در آینده لب به ملامتتان بگشایم در حالی که شمادر قلهٔ دانایی به احکام خدا، نیکویی، پرهیزکاری، کرامت و خداترسی هستی، جدایی و از دست دادن تو بر من سخت گران است؛ولی افسوس که از این جدایی چاره نیست و به خدا سوگند با مرگ تو و از دست دادنت مصیبتی بسیار بزرگ است؛ ولی همگان از خداییم و همگان به سوی او باز می گردیم. این مصیبت چه سخت و دردانگیز و دشوار و اندوه افزاست و این اندوهی است که چیزی مایهٔ تسکین آن نیست و هیچ چیز آن را جبران نمی کند. هردو می گریستند. آنگاه علی علیه السلام سر همسر بیمارش را بر سینه نهاد و گفت: به آنچه می خواهی، وصیت کن که به هر چه وصیت کن، رفتار خواهم کرد و فرمان تو را بر خواسته خود ترجیح می دهم. فاطمه سلام الله علیه همسر را دعا کرد و چند وصیت به او کرد. آنگاه فرمود: وَادْفِنِِّی فِی اللَّیلِ اِذَا هَدَأَتِ العُیونُ وَ نَامّتِ الْاَبصَارُ «وچون چشم های مردم به خواب رفت و ارام گرفت مرا در نیمه شب به خاک بسپار» 🌹 【با ما همراه باشید】👇 💫☆☆☆☆🌸☆☆☆☆💫 eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e5
🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋 ❣قسمت بیستم هنگامی که زمان رفتن فاطمه «سلام الله علیه» نزدیک شد، به سمتی خیره گردید و فرمود: سلام بر جبرائیل، سلام به رسول خدا. بارخدایا، مرا با رسول خود محشور کن. پروردگارا، مرا در بهشت و جوار خود جای بده، خانه تو خانه سلامتی است. سپس فرمود: آیا آنچه را من می بینم، شما هم می بینید؟ زیرا مرکب های اهل آسمان هاست، این جبرئیل و این پیغمبر خداست که به من می فرماید:«دخترم بیا؛ زیرا این نعمت هایی که تو در پیش داری، برایت بهتر است» آنگاه بانو به جبرئیل و حضرت محمد «صلی الله علیه» و ملک الموت سلام کرد.... 🌹 【با ما همراه باشید】👇 💫☆☆☆☆🌸☆☆☆☆💫 eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e5
🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋 ❣قسمت بیست و یکم فاطمه (سلام الله علیه) جامه بر سر کشید، خود را پوشاند و به اسماء فرمود:«کمی منتظر باش و بعد مرا صدا کن، اگر پاسخت را ندادم، بدان که نزد پدرم رفته ام». اسماء مدتی به انتظار نشست، سپس ایشان را صدا زد؛ ولی پاسخی نشنید. صدا زد، «ای دخترمحمد مصطفی! ای دختر گرامی ترین فرزندی که از زنان متولد شده است! ای دختر بهترین کسی که بر زمین گام نهاده است! ای دختر کسی که به اندازه کمانی یا کمتر از آن به پروردگارش نزدیک شده است!» اما فاطمه (سلام الله علیه) پاسخی نداد. اسماء پارچه را از صورت (فاطمه سلام الله علیه) کنار زد و دید حضرت از دنیا رفته است. خود را بر روی او انداخت و در حالی که او را می بوسید، می گفت:«فاطمه جان! آنگاه که نزد پدرت پیامبر رفتی، سلام اسماء بنت عمیس را به او برسان!» در این هنگام حسن و حسین (علیه السلام) وارد شدند و گفتند:«اسماء! مادرمان در این وقت نمیخوابید!» پاسخ داد:«ای فرزندان پیامبر، مادرتان نخوابیده؛ بلکه از دنیا رفته است.» حسن (علیه السلام) خودش را بر روی مادر انداخت و در حالی که او را می بوسید، می گفت:«ای مادر! پیش از آنکه جانم از تنم بیرون رود، با من سخن بگو!» حسین (علیه السلام) نیز پیش آمد و در حالی که پاهای مادرش را می بوسید‌‌، می گفت:«مادرم! منم، پسرت حسین! پیش از آنکه قلبم بشکافد و از تپش بیفتد، با من سخن بگو!» اسماء به آن دو گفت:«ای فرزندان پیامبر، نزد پدرتان بروید و او را از رحلت مادرتان آگاه سازید!» آن دو بیرون رفتند تا نزدیک مسجد رسیدند، در آنجا صدا به گریه بلند کردند. همه صحابه حاضر پیش رفـتندو گفتند:«ای فرزندان پیامبر، خداوند چشمان شما را گریان نبیند، چرا گریه میکنید؟ آیا چشمتان به جایگاه پدربزرگتان افتاده و از علاقه به او به گریه افتاده اید؟» پاسخ دادند:«نه! همانا مادرمان فاطمه (سلام الله علیه) در گذشت، در آن حال‌، علی (علیه السلام) به زمین افتاد و می گفت:«بمن العزا یا بنت محمد؟ کنت اتعزی ففیم العزا من بعدک؟»،«ای دختر رسول خدا، از چه کسی تسلیت و تعزیت جوییم؟! ما از تو تسلی می یافتیم!؟»اکنون پس از تو از چه کسی تسلی بجوییم؟!» 🌹 【با ما همراه باشید】👇 💫☆☆☆☆🌸☆☆☆☆💫 eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e5
🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋 ❣قسمت بیست و دوم ✨فاطمه«سلام الله علیه» چند وصیت شفاهی به همسر فرمود و وصیتی مکتوب نیز داشت. امام این متن را در کنار بستر همسر یافت، بسم الله الرحمن الرحیم، این وصیتی است که فاطمه «سلام الله علیه» دختر پیغمبر خدا کرده است. فاطمه«سلام الله علیه» شهادت میدهد؛ خدایی جز خدای یگانه وجود ندارد. محمد«صلی الله علیه» بنده و پیامبر خداست. بهشت برحق و دوزخ بر حق است. قیامت خواهد آمد و شکی در آن نخواهد بود. خداوند تمامی افرادی را که در قبرها مدفون اند، برخواهد انگیخت. یاعلی«علیه السلام»، من فاطمه«سلام الله علیه» دختر محمد«صلی الله علیه» هستم. خدا مرا در دنیا وآخرت برای تو تزویج کرد.. یاعلی«علیه السلام»، تو بر دیگران برای غسل و کفن من مقدم هستی. مرا حنوط کن، غسل بده، شبانه مرا دفن کن شبانه بر بدنم نماز بگزار، شبانه به خاکم بسپار، احدی را از فوت من آگاه منمای، من تو را به خداوند میسپارم و به فرزندانم سلام می رسانم تا روز قیامت... 🌹 【با ما همراه باشید】👇 💫☆☆☆☆🌸☆☆☆☆💫 eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e5
🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋 قسمت بیست و سوم هنگامی که فاطمه «سلام الله علیه» در گذشت، بانگ از مردم مدینه برخاست و زنان مدینه در خانه فاطمه«سلام الله علیه» جمع شدند و شیون سردادند و فریاد می زدند:«ای بانوی ما! ای دختر رسول خدا!» مردان نیز به حضور علی «علیه السلام» رسیدند. حسن و حسین «علیه السلام» جلوی پدر نشسته بودند و می گریستند و مردم نیز از گریه آن دو گریه می کردند. در این هنگام ام کلثوم در حالی که روبند بر چهره افکنده بود و ردایی بر خو پوشانده و دامن آن بر خاک کشیده می شد، بیرون آمد و گفت:«یا رسول خدا! هم اکنون ما به واقع تو را از دست دادیم، فقدانی که هرگز پس از آن دیداری نخواهد بود.» مردم جمع شدند و نشستند و منتظر بودند که جنازه را بیرون آورند و برآن نماز بگزارند. ابوذر از درون خانه بیرون آمد وگفت:«بروید که بیرون اوردن جنازه دختر رسول خدا به تاخیر افتاد.» مردم برخاستند و رفتند. 🌹 【با ما همراه باشید】👇 💫☆☆☆☆🌸☆☆☆☆💫 eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e5
🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋 قسمت بیست و چهارم علی «علیه السلام» همسرش را غسل داد و اسماء بنت عمیس او را در این کار یاری می کرد. علی «علیه السلام» می فرمود:«فاطمه به من سفارش کرد غیر از من کسی او را غسل ندهد.» مفضل از امام صادق «علیه السلام» پرسید: چه کسی فاطمه «سلام الله علیه» غسل داد؟ امام فرمود: امیرمومنان او را غسل داد. این مطلب بر مفضل گران آمد و حضرت فرمود:«گویا از آنچه به تو خبر دادم، تنگ دل شدی؟» گفت:«فدایت شوم، چنین است.» امام فرمود:«تنگ دل مباش؛ زیرا فاطمه«سلام الله علیه» صدیقه بود و او را نباید غسل می داد جز صدیق. آیا نمی دانی که مریم را جز خود حضرت عیسی غسل نداد؟» 🌹 【با ما همراه باشید】👇 💫☆☆☆☆🌸☆☆☆☆💫 eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e5
🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋 قسمت بیست و پنجم امیر مؤمنان «علیه السلام» هنگام خاکسپاری همسر، این گونه گفت:«ای رسول خدا، درود بر تو باد، از سوی من به تو و از سوی دخترت که در جوار تو فرود آمده است و شتابان به تو ملحق شده است، ای رسول خدا، شکیبایی من از فراق این دخترت که برگزیدهٔ تو بود، اندک شده و پیاداری من کم گردیده است؛ ولی برای من درد تحمل درد بزرگ فراق تو و مصیبت بزرگ مرگ تو، مایهٔ تسکین و دلداری است. آه که خود من تو را در آرامگاهت قرار دادم و جان تو میلن سینع و گلوی مت از تن تو بیرون شد و همهٔ ما از خداییم و همانا که ما به سوی او برمی گردیم. همانا امانت پس داده شد گروگان باز پس گرفته شد؛ ولی اندوه من جاودانه و شب من همراه با بی خوابی و بیداری است تا آنگاه که خداوند برای من هم خانه ای را که تو در آن اقامت داری، برگزیند هم اکنون دخترت به تو خبر خواهد داد و نیکو از او سوال فرمای و اخبار را از او بپرس. هنوز از رحلت شما چیزی نگذشته و یاد شما فراموش نشده است و بر هر دو تن از من درود باد، درود وداع کنندهٔ با محبت، نه درود کسی که خشمگین و رنجیده باشد، اگر از این جا برمی گردم، چنین نیست که از دلتنگی برگردم و اگر بمانم، از سوءظن به آنچه خداوند به شکیبایان وعده داده است، نخواهد بود. 🌹 【با ما همراه باشید】👇 💫☆☆☆☆🌸☆☆☆☆💫 eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e5
🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋 قسمت بیست و ششم رسول خدا «صلی الله علیه» سه روز پیش از رحلت، به علی بن ابی طالب «علیه السلام» فرموده بود؛ ای پدر حسن و حسین، تو را درباره این دو ریحانه خودم در دنیا سفارش میکنم. به همین زودی دو رکن تو ویران می شود و خداوند بهترین جانشین برای تو خواهد بود. هنگامی که رسول خدا در گذشت، علی «علیه السلام» گفت:(این یکی از دو رکن من بود که ویران شد، و چون فاطمه «سلام الله علیه» به شهادت رسید، فرمود:(این هم رکن دومی است که پیامبر خبر داد) امیرمؤمنان «علیه السلام» پس از وفات فاطمه«سلام الله علیه» این شعر را سرود نفســی علی زفراتها محبوسة یا لیتها خرجت مع الــزّفــرات لا خیـر بعدک فی الحیاة و انّما ابکی مخافة ان تطول حیاتی جانم درسینه محبوس شده است. ای کاش به همراه نفسم از کالبدم بیرون می رفت. بعد از تو در زندگی خیر و خوشی نیست. گریه ام نیست مگر برای اینکه می ترسم[پس از تو] زندگی ام به درازا بکشد. 🌹 【با ما همراه باشید】👇 💫☆☆☆☆🌸☆☆☆☆💫 eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e5
🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋 ❣قسمت بیست و هفتم ✨در نیمه های شب، امام پیکر فاطمه زهرا(سلام الله علیه) را درون قبر نهاد و آنگاه این سخن را به همسر فرمود: بسم الله الرحمن الرحیم، بسم الله و بالله و علی ملة رسول الله محمدبن عبدالله. ای صدیقه! تو را به کسی وامی گذارم که از من بر تو اولی تر است. من به آنچه رضایت خداوند درباره تو در آن است، خشنودم. سپس این آیه را خواند: مِنها خلقناکم و فیها نُعیدُکم و منها نُخرِجُکم تارة اُخری«شما را از زمین آفریدیم و به آن باز می گردانیم و یک بار دیگر از آن بیرون می آوریم» آنگاه امام«علیه السلام» لحدهای قبر را نهاد و خاک را روی قبرش صاف و هموار ساخت. آبی بر روی قبر پاشید و سپس در کنار مزارش نشست و غمناک گریست. و این ابیات را قرائت کرد: هر با هم بودن دو دوست به جدایی می کشد و هر فراقی غیر از مرگ، کوچک و بی اهمیت است. همانا از دست دادن فاطمه پس از احمد، دلیل بر آن است که دوستی دوام ندارد. به زودی یاد من و دوستی من هم فراموش می شود و پس از من، دوستی برای دوستی حدیث خواهد گفت. ادامه دارد... 🌹 【با ما همراه باشید】👇 💫☆☆☆☆🌸☆☆☆☆💫 eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e5
🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋 ❣قسمت بیست و هشتم ✨غضب خدا در غضب زهرا(سلام الله علیها) نهفته است و رضایت الهی نیز در گرو رضایت اوست. این مطلب، سخنی است که پیامبر(صلی الله علیه و آله) به یگانه دخترش فرمود: یا فاطمه إن الله تبارک و تعالی یغضب لغضبک و یرضی لرضاک. فاطمه(سلام الله علیها) از دنیا رفت، در حالی که از رفتار حاکمان وقت ناراضی بود. مردی از خاندان برامکه نزد حضرت رضا(علیه السلام) رسید و نظر ایشان را درباره خلیفه اول جویا شد. امام پاسخی نداد و فقط این ذکر را بر لبان خویش جاری کرد: سبحان الله والحمدلله ولا اله الا الله و الله اکبر. پرسشگر دوباره پرسش خود را تکرار کرد و امام در پاسخ فرمود: ما مادر صالحه ای داشتیم که درگذشت، در حالی که از آن دو غضبناک بود. پس از درگذشت او نیز خبری از رضایت او از آن دو نفر به ما نرسیده است. ادامه دارد... 🌹 【با ما همراه باشید】👇 💫☆☆☆☆🌸☆☆☆☆💫 eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e5 eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e5
كربلايی حسين طاهری_سیاهپوشان فاطمیه97 - 25 دی - زمینه - ای روی تو ماه تمام-1547643127.mp3
33.81M
🖤🖤🖤🖤🖤🖤 🥀ای روی تو ماه تمام مادر سلام سلام ای مادر... ✋😔 شهادت یگانه بانوی عالم حضرت فاطمه زهرا«سلام الله علیها» را به فرزند بزرگوارشان امام زمان«عجل الله تعالی فرجه» تسلیت عرض می کنیم. @shohada_vamahdawiat
🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋 ❣قسمت آخر ✨از همان آغاز، محل خاکسپاری حضرت فاطمه«سلام الله علیها» در هاله ای از ابهام قرار داشت تا اعتراض همراه با مظلومیت او همچنان جاری باشد. خانه فاطمه«سلام الله علیها»، روضة النبی«صلی الله علیه و آله» و بقیع، به ترتیب به عنوان مکان های دفع ایشان مطرح بوده است؛ هرچند اولویت با خانه است. ابونصر بزنطی از امام رضا«علیه السلام» در این باره پرسید. امام در پاسخ فرمود: عیسی بن موسی در مجلسی حاضر بود، مردی از جعفربن محمد همین نکته را پرسید؛ ولی عیسی پاسخ مرد را داد و گفت: فاطمه در بقیع دفن شد. آن مرد دوباره از جعفربن محمد پرسید: نظر شما چیست؟ فرمود: عیسی پاسخت را داد. آن مرد گفت: با عیسی کاری ندارم، نظر شما چیست؟ پدرانتان در این باره چه گفته اند؟ فرمود: فاطمه در خانه خود دفن شد. چون قیامت برپا شود، منادی آواز دهد: ای مردم، چشم های خود را فروبندید تا فاطمه دختر محمد«صلی الله علیه و آله» بگذرد. امام رضا«علیه السلام» در سال۱۹۴هجری در مدینه از این سخن مهم رسول الله«صلی الله علیه و آله» یاد کرد: دخترم فاطمه در روز قیامت به عرصه محشر حاضر شود؛ در حالی که پیراهن هایی آلوده به خون با اوست و به پایه ای از ستون های عرش چنگ می زند و می گوید: ای بهترین داوران! میان من و قاتلان فرزندانم حکم کن. به پروردگار کعبه سوگند که خداوند از برای دخترم فاطمه حکم می کند. فاطمه«سلام الله علیها» نخستین کسی است که وارد بهشت می شود. ایشان این مژده را از پدر شنید: ای فاطمه، بشارت باد تو را. تو در پیشگاه خداوند مقام ارزنده ای داری. در آن جایگاه برای دوستان و شیعیانت شفاعت می کنی و شفاعتت پذیرفته می شود. فاطمه زهرا«سلام الله علیها» در سال یازدهم هجری به شهادت رسید. برخی محققان معتقدند حضرت فاطمه«سلام الله علیها» ۷۵روز پس از رحلت پدر شهید شد؛ یعنی در روز سیزدهم جمادی الاول. جمع دیگری بر این باورند که ایشان۹۵روز پس از درگذشت پدر به شهادت نایل آمد؛ یعنی در روز سوم جمادی الثانی. این دیدگاه در میان دانشمندان اعتبار بیشتری دارد. طبری به این فرمایش امام صادق«علیه السلام» استناد می کند: فاطمه«سلام الله علیها» ۹۵روز بعد از وفات پدر زیست و در سوم جمادی الثانی سال یازدهم هجری از دنیا رفت. این دو نظر و غلبه آن بر دیدگاه های دیگر، مبنای فاطمیه اول و دوم شده است. در این دو مناسبت، چندین رور متوالی، محافل عزای حضرت صدیقه«سلام الله علیها» برپا شده، فرصتی برای مردم فراهم می شود تا بیشتر به یاد او و فضیلت های بی شمارش باشند و در شهادتش سوگواری کنند. رهبر معظم انقلاب همه ساله ضمن برپایی مراسم عزای حضرت فاطمه«سلام الله علیها» از آغاز تا پایان مجلس حضور می یابند. برخی گله کرده بودند که چرا ایشان این اندازه برای مراسم وقت می گذارند، پاسخ ایشان درس آموز است: آنها نمی دانند، من رزق سال کشور را در شب های فاطمیه می گیرم. پایان. 🌹 【با ما همراه باشید】👇 💫☆☆☆☆🌸☆☆☆☆💫 eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e5 💫☆☆☆☆🌸☆☆☆☆💫 eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e5