eitaa logo
شهداءومهدویت
6.8هزار دنبال‌کننده
8.5هزار عکس
2هزار ویدیو
33 فایل
دفتر نوشته‌هایم را سفید می‌گذارم مولا جان! بی تو بودن که نوشتن ندارد درد دارد … (یارب الحسین اشف صدرالحسین بظهور الحجة) 🤲 ادمین تبادل: @Yassin_1234 شنوای حرفهاتون هستیم @Yare_mahdii313 مدیرکانال: @shahidbakeri110
مشاهده در ایتا
دانلود
abozarbiukafi-@yaa_hossein.mp3
زمان: حجم: 3.96M
📂🖤 🍃ذکر لبم هرشب همه جاشده بابایی... 🎙ابوذر #️⃣شهادت @shohada_vamahdawiat 🏴🏴🏴
14.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📂🖤 🍃معجزه حضرت رقیه (س).... 🎙غلامرضا #️⃣شهادت @shohada_vamahdawiat 🏴🏴🏴🏴🏴
10.94M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌روضه خوانی که شفایش را از حضرت رقیه(س) گرفت... 🔸می گفت جوان بودم. تازه وارد راه روضه‌خوانی شده بودم،زخم عجیبی به زانوم خورده بود... یه زخم عمیق و خطرناک... 🔹هفتاد روز تمام روی تخت افتاده بودم. تکون نمی‌تونستم بخورم.چندتا دکتر خارجی اومدن بالا سرم گفتن:پات باید قطع بشه... ▪️شب شد شروع کردم شعرهای سوزناک حضرت رقیه رو خوندن... _بود در شهر شام، از حسین دختری _آسیه فطرتی، فاطمه مَنْظری _تالیِ مریمی، ثانیِ هاجری _او سه ساله بُد و عقل چِل ساله داشت ▫️یه لحظه دیدم در عالم رویا ،حضرت اباعبدالله (ع) داره میاد،ختر سه‌ساله اش، انگشت باباشو گرفته،می‌کشه سمت اتاق من □حضرت وارد شد. سلام کردم.فرمود:"افشار من این شعرهای صامت رو خیلی دوست دارم.بخون، می‌خوام گریه کنم. ◇گفتم: آقا... من هفتاد روزه افتادم… نمی‌تونم…فرمود:ارباب اگر به نوکرش بگه بلند شو، خودش بلندش می‌کنه...حسین داره بهت می‌گه بلند شو! ●"یه لحظه به خودم اومدم…نه خواب بود، نه رؤیا…بیدار بودم، داشتم می‌خوندم. ○پرستارا دور تخت جمع شده بودن،گریه می‌کردن.دکترا گریه می‌کردن.همه‌ی مریضا گریه می‌کردن… ◇صبح رفتم آزمایش عکس از پام گرفتن دکتر گفت: همون پایی که باید قطع می شد الان باید مرخص بشه... 🔻هفته بعد برگشتم بیمارستان گفتن، اون شب که حضرت رقیه و امام حسین اومدن اینجا…همه مریضایی که بودن، شفا گرفتن… راوی: استاد غلامرضا سازگار 🪴 (س)💔 🕯 ➥ @shohada_vamahdawiat