🍀 ﷽ 🍀
#ارغــــــــوانــــــ🍁
#پارتـــ_صد_دویست_یک.....
جمله ای که حتی از پدرم هم نشنیدم . دلم هوای همان
پدری را کرد که پدر لفظی ام بود . و چقدر پدر دلسوزی بود
. نمیدانستم بعد از اینهمه سال مرا میشناسد یا نه. حتی
برای پیدا کردن مغازه اش هم کمی چرخیدم و در آخر
پیدایش کردم. ماشین را پارک کردم و پیاده شدم . نگاهم
به سردر مغازه افتاد . تا آنروز نخوانده بودم .
" پارچه فروشی حیدر بابا "
بغض گلویم را گرفت . بی دلیل . در مغازه را باز کردم .
چند خانمی مشغول خرید بودند . تامل کردم تا خرید کنند و
مغازه خالی شود . که شد .
_جانم بابا ...چیزی میخوای پسرم ؟
بغضم به انفجار نزدیک شد. چرا گفت
" جانم بابا ؟ " میدانست من عطش نداشتن پدری مهربان
رو دارم ؟!
" آخر جمله اش که بی تابم کرد. چرخیدم
پسرم
و آن "
مقابلش . چند قدمی تا من فاصله داشت که با آن بغض
حسرت وار گفتم :
_ حیدر بابا ... منو یادته ؟
زل زد به چشمانم تا جستجو کند در خاطرات گمشده ی
گذشته اش .
_نه بابا جان ... پیرمردا آلزایمر میگیرن ... ولی قیافت رو
انگار یه جایی دیدم .
قدمی جلو رفتم و ایستادم ..
_همون پسر عصبانی پنج شش سال پیش که یه روز توی
همین خیابون دعواش شد ، شما آوردیش داخل مغازه ات و
بعد من از روی عصبانیت ....
لبخندش واضح شد و پرسید:
_همونی که تموم پارچه هامو ریخت کف مغازه ؟!
سری تکون دادم که با آن پاهای الغر و کم جونش سمتم
آمد و دستانش را گشود:
_ سالم پسرم ... چقدر خوب کردی از بابای پیرت سر زدی
در آغوشش جای گرفتم و چه حس خوبی بود این دایره ی
تنگ پدرانه ای که بوی محبت میداد برای منی که هیچ
وقت اینگونه پدری نداشتم . اشکی از چشمم بارید . خودم
را عقب کشیدم که گفت:
_ خوش اومدی بابا ...بیا بشین واست یه چایی بریزم ...
خوبی ؟
نشستم روی چهار پایه ی چوبی کنج مغازه اش که آه
غلیظی کشید و گفت :
_ ای باباجان ... دم و معرفت شما گرم ...یکی مثل شما
میاد دیدن من پیرمردی که پنج سال پیش فقط از روی
دلسوزی یه نصیحتش کردم و یکی هم مثل پسرای من
ارث رو نَمُرده تقسیم کردن و خوردن و من شدم
مستاجرشون ... ای داد بیداد... ای روزگار .
با اخمی از شدت تعجب پرسیدم:
_ چی ؟! .... شما مستاجر پسرتونید ؟
یه استکان کوچک باریک چای ، برایم از فالکس رنگ و
رو رفته اش ریخت و صندلی پالستیکی گوشه ی مغازه اش
را آورد و مقابلم نشست و با آهی که جگر مرا هم سوزاند
گفت:
🦋
🦋🦋
🦋🦋🦋✨
#سلامبرحسین
#کانالشهداءومهدویت
@shohada_vamahdawiat
<======🏴🌻🏴======>