💢آرزویی از کودکی
🔹یکی از دوستان دوران ابتداییاش تعریف میکرد. میگفت در همان عالم بچگی یکبار هم از عبدالله بدی ندیدند. به کسی آزاری نمیرساند. با همان سن کم، حالوهوایش با دیگر هم سنوسالانش متفاوت بود.
🔹به گلزار شهدا میرفت و برای شهدا فاتحه میخواند. انگار بذر عشق و علاقهاش به شهادت از همان بچگی در دلش کاشته شده بود.به مدرسه که میرفتند یکبار ازشان سوال پرسیده بودند هر کسی برای آیندهاش آرزو دارد چه کاره بشود؟هرکسی جوابی داده بود. یکی میگفت دوست دارد ماشین بخرد و راننده بشود. یکی میگفت دکتری را دوست دارد. آن یکی مهندسی. بعضیها خلبانی.در بین تمام بچهها تنها یک نفر ایستاد و گفت: «من دوست دارم شهید بشم ! »آن بچه عبدالله رشیدی بود.
🔹شهید #عبدالله_رشیدی از سربازان انتظامی بم اول تیرماه ۹۵ در حین تعقیب و گریز قاچاقچیان به درجه رفیع شهادت نائل گردید
➥ @shohadanaja
➥ @shohada_vamahdawiat
✨﷽✨
🔴حکایت طبیب و قصاب
✍قصابی در حال کوبیدن ساطور بر استخوان گوسفند بود که تراشه ای از استخوان پرید گوشه چشمش. ساطور را گذاشت و ران گوشت را برداشت و به نزد طبیب رفت و ران گوشت را به او داد و خواست که چشمش را مداوا کند.
طبیب ران گوشت را دید طمع او را برداشت و فکر کرد حالا که یکی به او محتاج شده باید بیشتر از پهلوی او بخورد بنابراین مرهمی روی زخم گذاشت و استخوان را نکشید. زخم موقتا آرام شد. قصاب به خانه رفت. فردا مجددا درد شروع شد به ناچار ران گوشتی برداشت و نزد طبیب رفت. باز هم طبیب ران گوشت را گرفت و همان کار دیروز را کرد تا چندین روز به همین منوال گذشت تا یک روز که قصاب به مطب مراجعه کرد طبیب نبود اما شاگرد طبیب در دکان بود قصاب مدتی منتظر شد اما طبیب نیامد. بالاخره موضوع را با شاگرد بیان کرد. شاگرد طبیب بعد از معاینه کوتاهی متوجه استخوان شد و با دو ناخن خود استخوان را از لای زخم کشید و مرهم گذاشت و قصاب رفت. بعد از مدتی طبیب آمد از شاگرد پرسید، کسی مراجعه نکرد.
گفت چرا قصاب باشی آمد طبیب گفت تو چه کردی شاگرد هم موضوع کشیدن استخوان را گفت طبیب دو دستی بر سرش زد و گفت: ای نادان آن زخم برای من نان داشت تو چطور استخوان را دیدی نان را ندیدی.
گرچه لای زخم بودی استخوان
لیک ای جان در کنارش بود نان
🌹🌹🌹🌹🍃🍃🍃🍃
💐 #شهداء_ومهدویت
eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e59
حوالی میدان خراسان از داخل پیاده رو با سرعت در حال حرکت بودیم. یکباره ابراهیم سرعتش را کم کرد! برگشتم عقب و گفتم: چی شد، مگه عجله نداشتی؟
همینطور که آرام حرکت می کرد، به جلوی من اشاره کرد و گفت: یه خورده یواش تر بریم تا از این آقا جلو نزنیم.! من برگشتم به سمتی که ابراهیم اشاره کرد. یک نفر کمی جلوتر از ما در حال حرکت بود که به خاطر معلولیت، پایش را روی زمین می کشید و آرام را میرفت.
🍃ابراهیم گفت: اگر ما تند از کنار او رد شویم، دلش می سوزد که نمی تواند مثل ما راه برود. کمی آهسته برویم تا او ناراحت نشود.
گفتم: ابرام جون، ما کار داریم، این حرفا چیه؟ بیا سریع بریم. اصلا بیا از این کوچه بریم که از جلوی این معلول رد نشیم.
🔸آنچنان قلب رئوف و مهربانی داشت که به ریزترین مسائل توجه می کرد. او در حالی که عجله داشت، اما راضی نشد حتی دل یک معلول را برنجاند!
📚 سلام بر ابراهیم۲/ ص۳۱
#سلام_خدا_بر_شهید_ابرهیم_هادی
@shohada_vamahdawiat
💢شال سالاما
🔹در ذهنم به همه خاطراتی که با پسرعمه ام داشتم فکر کردم . به یاد شبی افتادم که با او هدیه هایمان را تقسیم کردم . هنوز بچه بودیم . بعد از آتش بازیهای چهارشنبه سوری چند تا شال و چادر برداشتیم و آویزان کردیم به درِ خانه فک و فامیل. عمه و دایی و خاله و عمو و هر کسی که فکر می کردیم برایمان هدیه ای می بندد به شال .
🔹 از قبل قرارمان را گذاشته بودیم : «هر چی گیرمون اومد نصف نصف » . وقتی شال ها را جمع کردیم کلی آجیل و شیرینی و جوراب و پول نصیب مان شد . همه را ریختیم روی فرش اتاق و هر کدام سهم خودش را برداشت . تا توانستیم خوراکی و هله هوله خوردیم اما پول ها را گذاشتیم برای خریدن « توپ عید نوروز» . این رسم ما ترک ها بود : «شال سالاما» ...
🔹از آن روزها سال ها گذشته بود و من بهت زده به جمعیت و تابوتی که روی دست می بردند نگاه می کردم . کاش راه و رسم شهادت هم «شال سالاما » داشت !
🔹شهید مدافع وطن #محبوب_قربانی از مرزبانان مرز سردشت پانزدهم خرداد ۹۷ مصادف با شب شهادت حضرت علی علیه السلام به همراه شهید یوسف پیرانه در درگیری با گروهک تروریستی پژاک به شهادت رسید
@shohada_vamahdawiat
🍃🍃🍃🌼🍃🍃🍃
💠حاج اسماعیل دولابی می گفت:
خدا یک تار، یک تور و یک تیر دارد.
با تار، تیر و تور خودش، آدمها را
جذب می کند. مجذوب خودش می کند.
💠تار خدا، قرآن است .نغمه های آسمانی است . خیلی ها را از طریق قرآن جذب خودش می کند.
💠خیلی ها را با تور خودش جذب می کند.
مثل مراسم اعتکاف و مراسم ماه رمضان و شب قدر
💠 تیر خدا همان بارهای مشکلات است . غالب آدمها را از این طریق مجذوب خودش می کند . اولیاء خدا برای این مشکلات لحظه شماری می کردند .
💠شیخ بهایی می گوید:
شد دلم آسوده چون تیرم زدی،
ای سرت گردم چرا دیرم زدی.
از وقتی بلا و مصیبت به زندگی ام آمد ، فهمیدم من ارزش دارم. ولی گلایه دارم
که چرا من را زودتر گرفتار نکردی.
💠سعدی هم می گوید:
بزن سیلی و رویم را قفا کن. خدایا من را بزن چون زدن های تو ارزش دارد. پنبه را وقتی می زنند، باز می شود و سفید می شود و ارزش پیدا می کند.
💠 اگر کسی به گرفتاری ها چنین نگاهی داشته باشد، دیگر جای ناامیدی برایش باقی نمی ماند.این گرفتاری ها باید زمینه امید ما را فراهم بکند.
💠گرفتاری ها باید زمینه نشاط ما را فراهم کند ولی چون ما با شیوه تربیتی خدا
آشنا نیستیم، تا مصیبتی می رسد،
ناراحت می شویم. این شیوه خداست!
📚کتاب مصباح الهدی(سخنان مرحوم حاج اسماعیل دولابی رضوان الله تعالی علیه)،
❤️❤️❤️❤️❤️🍃🍃🍃🍃
💐 #شهداء_ومهدویت
eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e59
من به آمار زمین مشکوکم اگر شهر پر از آدمهاست *پس چرا یوسف زهرا تنهاست
💐 #شهداء_ومهدویت
eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e59
#آی_شهداء_یه_دنیا_حرف_دارم
شعر شهادت
از زندگی، شعری جز شهادت نمیدانیم.
تقویم ها جفا کرده اند، اگر تنها به چند روز برای شهیدان بسنده کنند. قلمهای منظوم اگر کم بگذارند، در حق خون، کوتاهی کرده اند.
ما کجا میتوانیم با آمدن چند کتاب در قفسه هامان، به رفتن آنان پی ببریم؟! کجا میتوان آنان را شناخت؟!
پوتینها فقط اندکی از رشادت بچه ها را پیش بردند.
معبرها فقط مقداری باریک، برای شناخت آنان گام برداشتند. کوله های همت آنان، واکنش سبزی بود در برابر خزان زدگی و هجوم اتفاقِ پاییز. آنجا که آنان رفته بودند، چشمهای ما، حرفی برای گفتن نداشت.
همه حرفها را با لبخند و گریه ها میزدند.
خاکریزها، گواه خوبی هستند بر اشکهای چکیده از دعای کمیل شان.
شبهای جمعه بعد از آنها، تاولی است بر گامهای نرفته ما.
اُنس با واژه های دنیایی، برای لبهای ما ماند و شگفتا از آنان که در جبهه، با لحن های متفاوت، استقامت را به شعر درآوردند!
آنگاه که مفاتیح یا اسلحه به دست میگرفتند، غزلهایی از ملکوت، در چهار گوشه سنگر گل میکرد.
دنیایی از عرفان، گوشهای از لبخند آنان بود و برای ما، چیزی جز همین واژگان اشکآلود نمانده است.
«کمیل» و «حمله» و «لبخند»، «گریه»
درونِ کوله: عشق و چند گریه
دوبیتی مانْد و صد چشمانتظاری
شهیدان برنمیگردند... گریه!
🌹🌹🌹🍃🍃🍃
💐 #شهداء_ومهدویت
eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e59
#دردل_دل_با_یار_سفر_کرده
آقا اجازه!
آقا اجازه! اين دو سه خط را خودت بخوان!
قبل از هجوم سرزنش و حرف ديگران
آقا اجازه! پشت به من کرده قلبتان
ديگر نمي دهد به دلم روي خوش نشان!
قصدم گلايه نيست، اجازه! نه به خدا!
اصلا به اين نوشته بگوييد «دلنوشته های راد »
من خسته ام از آتش و از خاک، از زمين
از احتمال فاجعه، از آخرالزمان!
آقا اجازه! سنگ شدم، مانده در کوير
باران ببار برای " راد " دلگشته پیر
- اهل بهشت يا که جهنم؟ خودت بگو!
- آقا اجازه! ما که نه در اين و نه در آن!
«يک پاي در جهنم و يک پاي در بهشت»
يا زير دستهاي نجيب تو در امان!
آقا اجازه!
باشد! صبور مي شوم اما تو لااقل
دستي براي من بده از دورها تکان...
آقا اجازه! پنجره ها سنگ گشته اند،
ديوارهاي سنگي از کوچه بي نصيب.
آقا اجازه! باز به من طعنه مي زنند
عاشق نديده هاي پر از نفرت رقيب.
«شيرين»ي وجود مرا «تلخ» مي کنند
«فرهاد»هاي کينه پرست پر از فريب!
آقا اجازه! «گندم» و «حوا» بهانه بود،
«آدم» نمي شويم! بيا: ماجراي «سيب»!
باشد! سکوت مي کنم اما خودت ببين..!
آقا اجازه ! منتظرند اینهمه غریب
💚💚💚💚💚🍃🍃🍃🍃🍃
💐 #شهداء_ومهدویت
eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e59
💛سالروز شهادت شهیدجواد محمدی💛
🌹بسم رب شهدا
🍃#زندگی زیباست ، اما #شهادت از آن زیبا تر است،#سلامت تن زیباست اما پرنده #عشق ، تن را #قفسی میبیند که در #باغ نهاده باشند.🕊
.
🍃راه و رفتار خیلی هایشان فریاد میزد که " این دنیای #فانی برای شما و زندگی #ابدی برای ما" ،این #دنیا را به ما که #هنر عاشقی نداریم پیشکش میکنند و چه بد است درد بی هنری که به رخمان میکشند!😔
.
🍃«و ما الحیاة الدنیا الا لعب و لهو _ زندگی دنیا چیزی جز بازی و سرگرمی نیست.»
به گمانم #شاگردان_مکتب_عشق این را روزی چند بار دیکته میکنند...✍
که از عشق و #علاقه و فرزندشان میگذرند و با دل و #جان راهی #معرکه_عاشقی میشوند.
.
🍃جواد هم این دنیا را پیشکش ما کرد و #سعادت دنیای آخرت را برای خود خرید...
#امنیت را هدیه کرد ولی#بهشت را خریدار شد...
از #فاطمه_۵ساله اش گذشت اما رضایت #حضرت_مادر را خرید...
.
🍃#جواد_محمدی از خود گذشتن را خوب بلد بود،#بخشش را هم همینطور مثل نامش.
.
🍃این قلم به طور حتم نمیتواند آنچه را که #لیاقت #رهروان_عشق است روی کاغذ بیاورد اما میتواند، #قطره ای از این #دریای_بیکران باشد که دل و جان تشنه مرا #سیراب کند...
من #تشنه ای که بویی از #گذشت و عشق نبردم...💔
.
🍃عاشقی هنر است،و عاشق #هنرمند. من هنرمند نیستم که اگر بودم اکنون همره #خوبان_معرکه_عشق بودم.😔
.
🍃کاش روزی برسد گذشتن را از خوبان بیاموزیم و زندگی ابدی را برای خود بخریم ، کاش...😓
.
🕊به مناسبت شهادت #شهید_جواد_محمدی
@shohada_vamahdawiat
💎امـام عـلــی(ع) :
کـسـی کـه
به راههای اندیشه ها رو آورد
(از خردمندان، کمک فکری بطلبد)
جاهای خطاء و اشتباه کاری را بشناسد (و از آنچه زیان دارد، دوری گزیند).
💎نـهــج الـبـلاغــه
➥ @shohada_vamahdawiat
آسمان شدن
مثل کبوتری که به سنگر نمینشست
از پا نمینشست کبوتر نمینشست
ای مَرد شخم باغچه خاک جبههها
بیتو گلی به وسعت باور نمینشست
شأن نزول آیه «والسابقون» تویی
حتی بهشت از تو جلوتر نمینشست
پشت تن تو حادثه سنگر گرفته بود
تیری اگر به قلب برادر نمینشست
امشب مبارک است تو را آسمان شدن
دیگر سر مزار تو مادر نمینشست
🌸🌸🌸🌸🍃🍃🍃
💐 #شهداء_ومهدویت
eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e59
#وظایف_منتظران
🌿یکی از وظایفی که در روایات برای منتظران #امام_زمان و برای دوران غیبت مطرح شده، تقوای خدا و حفظ دینه.
🌿در روایات داریم که در این دوران امتحانهای مختلفی میاد و حفظ دین خیلی سخت میشه.بعد امام صادق( علیهالسلام) فرمودند که: "فَالیَتِقِ الله عَبدٌ وَلیَتَمَسَک بِدینِه" در این دوران غیبت امام زمان علیهالسلام سعی کنید که تقوای خدا را داشته باشید و دین خودتون رو خودتون مراعات کنید؛ این هم خیلی نکته مهمیه؛
🌿تقوای خدا یعنی اینکه انسان خدا را در محاسبات ملاحظه کنه. یعنی بدونه بین خود و هر کاری که میخواد انجام بده خدا هست؛ چون تقوا از سپر و وقایه گرفته شده؛ مثل اینکه آدم محافظتی قرار میده؛ سپری قرار میده برای خودش توی این مبارزه و توی این راه؛ تقوا هم به همین معناست،که انسان خدا را به عنوان فاصل خودش و چیزهای دیگه قرار بده؛
🌿یعنی هر کاری میخواد بکنه؛ اول خدا رو در نظر بگیره؛ هرچی میخواد بگه اول خدا رو در نظر بگیره؛ هر لبخندی میخواد بزنه اول خدا رو در نظر بگیره؛ هر خشمی میخواد بکنه خدا رو در نظر داشته باشه؛ وقتی این شد، این میشه تقوای خدا.
🌿 و نکته دیگه اینکه دینتون رو حفظ کنید. روایاتی داریم از امام رضا علیهالسلام به یکی از یارانشون فکر میکنم به جناب عبدالعظیم حسنی رحمة الله علیه فرمودند: سلام ما را به شیعیان ما برسون بعد به آنها بگو که شیطان رو راه ندن به درون خودشون؛ شیطان رو به کارهاشون راه ندن؛ یعنی حفظ کنن خودشون رو از شیطان .
🌿امروز عصر و دوره ای است که اگر مواظب دینمون نباشیم، دینمون راحت از بین میره. فضای مجازی، هر چند به ظاهر مجازی است؛ اما واقعی است یعنی اونجا جمله ای که ما مینویسیم در بالا حساب-کتاب داره؛ اون فرشته هایی که با ما هستند، دارند حساب–کتاب میکنند؛
🌿 نگاه نمیکنند بگن حالا فضای مجازی است؛ نه خیر، برای اونا مجازی نیست واقعیه. اون مطلبی که من مینویسم؛ اون لایکی که من دارم میکنم؛ اون لبخندی که من دارم میزنم؛ اون مطلبی رو که من دارم با حرفم تایید میکنم یا رد میکنم؛ یا صفحهای رو که باز میکنم و هرجایی که من دارم میرم ممکنه دین من رو لطمه بزنه؛
🌿اگر من به تهمتی دامن بزنم؛ اگر من شایعه ای رو بدون اینکه اطلاع داشته باشم، پخش کنم؛ اگر یک مسالهای رو بدون اینکه تحقیق کنم، مطرح بکنم؛ من هم توی این موضوع نقش دارم؛ و این دینه که لطمه داره میخوره و دین آدمه که داره لطمه می خوره؛
🌿بنابراین ممکنه فضا اسمش مجازی باشه اما لطمه خوردن دین اگه مراعات نکنیم؛ اگر درست عمل نکنیم؛ اگر فعال عمل نکنیم و فعال در مسیر حق عمل نکنیم؛ لطمه خوردن دین یک امر واقعی است.
🌿 بله از اون ور هم می تونه این فضا، فضایی باشه که ما به عنوان یک سردمدار یاری دیگران، تاثیرگذار برای دیگران باشیم و دیگران را به مسیر حق و مسیر امام عصر علیه السلام و وظایفمون در دوران امروز، وظایفمون نسبت به انقلاب اسلامی، وظایفمون نسبت به اهداف انقلاب، روشن کنیم؛ معلوم کنیم؛ مدافع باشیم و به دشمنان مهاجم باشیم؛ این رو میشه کاملا انجام داد.
🌿امام فرمود که تقوا داشته باشید یعنی خدا رو ملاحظه کنید و بعد دینتون رو مراعات کنید؛ شیطان را به تعبیر امام رضا علیهالسلام در جانتون راه ندید.
#استاد_جعفری
🌹🌹🌹🌹🌹🍃🍃🍃
💐 #شهداء_ومهدویت
eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e59
کاش لحظه اي در ضیافت نگاهت بـه زیارت خدا مشرف می شدیم ودر صحن چشم سیاهت بـه پابوس خورشید عشق می آمدیم.
کاش، آنی در آسمان سیمای زیبایت بـه تماشای بدر دیده و هلال ابرویت می نشستیم و رنج روزگار هجران بـه اشک اشتیاق، می زدودیم.
💐 #شهداء_ومهدویت
eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e59
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 داماد کنار عروس با اسلحه
و بی سیم
🔹 روایت دامادی شهید مدافع وطن #علی_اکبر_معصومی_نژاد
🔹شهید معصومی نژاد از مرزبانان ناجا بیستم خرداد 97 مصادف با بیست و پنجم ماه مبارک رمضان در درگیری با قاچاقچیان مواد مخدر در مرز میرجاوه به شهادت رسید.
➥ @shohadanaja
➥ @shohada_vamahdawiat
سلام
برای شفای کامل همه مریض ها همه اعضا لطف کنند یک حمد و شفا به همراه صلوات بخونند
ان شاء الله همه مریض ها عافیت کامل پیدا کنند
@aksneveshteheitaa
💢تربیت اسلامی در کارکنان پلیس کاملا مشهود است
🔹نماینده مراجع عظام تقلید استان یزد در دیدار با فرمانده انتظامی یزد گفت: انقلاب ما بر اساس امر به معروف و نهی از منکر به وجود آمده و در حال حاضر تمام اقدامات پلیس، نماد عقلانیت امر به معروف و نهی از منکر در کشور است.
@shohada_vamahdawiat
درعشـق یا وارد نشـو
یا مــرد رفتـن باش ...
این جـاده اصلا
دوربرگـردان نخـواهد داشـت ...
شهید مدافع وطن #احسان_شهبازی
شهید شهبازی از دریابانان دلاور ناجا در بندر گناوه هفدهم خرداد ۹۰ در درگیری با قاچاقچیان به شهادت رسید
@shohada_vamahdawiat
✨﷽✨
✍ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺣﺎﺩﺛﻪ یازده ﺳﭙﺘﺎﻣﺒﺮ، ﻋﺪﻩﺍﯼ ﺍﺯ ﮐﺎﺭﮐﻨﺎﻥ ﺑﺮﺟﻬﺎﯼ ﺩﻭﻗﻠﻮ ﺯﻧﺪﻩ ﻣﺎﻧﺪﻧﺪ. ﯾﮑﯽ از آنها ﺧﺎﻧﻤﯽ ﺑﻮﺩ که اون روز ﺑﺎطرﯼ ﺳﺎﻋﺘﺶ ﺗﻤﺎﻡ ﺷﺪﻩ ﻭ ﺯﻧﮓ ﻧﺰﺩﻩ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺩﯾﺮ ﺍﺯ ﺧﻮﺍﺏ ﺑﯿﺪﺍﺭ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ!
یک ﻧﻔﺮ دیگه ﭼﻨﺪ ﻗﻄﺮﻩ ﻗﻬﻮﻩ ﺻﺒﺤﺎﻧﻪ ﺭﻭﯼ ﻟﺒﺎﺳﺶ ﺭﯾﺨﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺑﺨﺎﻃﺮ ﻋﻮض ﮐﺮﺩﻥ ﻟﺒﺎﺳﺶ ﺩﯾﺮﺵ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ! اتومبیل ﯾﮑﯽ ﺍﺯ آنها ﻫﺮ ﭼﻘﺪﺭ ﺍﺳﺘﺎﺭﺕ ﺯﺩﻩ ﺑﻮﺩ، ﺭﻭﺷﻦ ﻧﺸﺪﻩ ﺑﻮﺩ.
ﻧﻔﺮ بعدی ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﺩﻟﯿﻞ ﺩﯾﺮ ﺭﺳﯿﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﯾﮏ ﺟﻔﺖ ﮐﻔﺶ ﻧﻮ ﺧﺮﯾﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺍﻧﮕﺸﺖ ﭘﺎﯾﺶ ﺑﻪ ﺩﻟﯿﻞ ﻧﻮ ﺑﻮﺩن ﮐﻔﺶ ﺗﺎﻭﻝ ﻣﯿﺰﻧﺪ و ﺑﻪ ﻫﻤﯿﻦ ﺩﻟﯿﻞ ﻣﺠﺒﻮﺭ میشوﺩ، ﺑﻪ ﺩﺍﺭﻭﺧﺎﻧﻪ ﺭﻓﺘﻪ ﻭ ﭼﺴﺐ ﺯﺧﻢ ﺧﺮﯾﺪﺍﺭﯼ ﮐﻨﺪ ﻭ ﻫﻤﯿﻦ ﺍﻣﺮ ﺑﺎﻋﺚ میشوﺩ ﺩﯾﺮ ﺑﻪ ﻣﺤﻞ ﮐﺎﺭﺵ ﺑﺮﺳﺪ ﻭ این ﺑﺎﻋﺚ میشوﺩ ﺯﻧﺪﻩ ﺑﻤﺎﻧﺪ!
ﻫﺮﮔﺎﻩ ﺩﺭ ﺗﺮﺍﻓﯿﮏ ﮔﯿﺮ میکنید، آﺳﺎﻧﺴﻮﺭﯼ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ میدهید، ﻓﺮﺯﻧﺪﺗﺎﻥ ﺑﺮﺍﯼ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺭﻓﺘﻦ ﺩﯾﺮ ﺁﻣﺎﺩﻩ میشود، ﺳﭙﺮ ﻣﺎﺷﯿﻦ ﻋﻘﺒﯽ ﺑﻪ ﺳﭙﺮ ﻣﺎﺷﯿﻦ ﺷﻤﺎ ﺑﺮﺧﻮﺭﺩ میکند ﻭ یا ﻣﺠﺒﻮﺭ میشوید ﻣﺘﻮﻗﻒ ﺷﻮﯾﺪ، ﻋﺼﺒﺎﻧﯽ ﻧﺸﻮﯾﺪ ﻭ ﺑﺪﺍﻧﯿﺪ ﮐﻪ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ میخوﺍﻫﺪ ﺟﺎﯼ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﻧﺒﺎﺷﯿﺪ، و ﺍﯾﻨﮕﻮﻧﻪ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﻣﺮﺍﻗﺒﺖ ﺍﺯ ﺷﻤﺎﺳﺖ.
💥اين همان حكمت خداوند است كه در تک تک ذرات هستى جاريست. همیشه چیزهای مثبت و نقاط قوت اطرافتون رو ببینید و جذب کنید بعد از مدتی شادابی به عادتهای خوبتون تبدیل میشه.
🌹🌹🌹🍃🍃🍃🍃
@shohada_vamahdawiat
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَـنِ الرَّحِيمِ
براى تو مى نويسم !
به راستى كه نوشتن براى تو افتخار من است.
اى كه عشق حضرت على(ع) به سينه ات دارى !
و چون نام زيبايش را مى شنوى، اشك شوق در چشم هايت حلقه مى زند.
من مى خواهم تو را به سفرى آسمانى ببرم.
آيا با من مى آيى؟
من و تو مى خواهيم به همراه پيامبر به آسمان ها برويم و ببينيم كه در آن بالا، چه خبرهايى بوده است؟
حتماً سؤال مى كنى كه چگونه؟
با خواندن اين كتاب، مى توانى از همه آنچه در سفر معراج پيامبر روى داده است با خبر شوى !
من با مراجعه به احاديث اهل بيت(ع)، اين سفر را برايت به تصوير مى كشم.
اميدوارم كه اين كتاب برايت مفيد باشد.
اين كتاب را به مادر مهربان خود، اهدا مى كنم چرا كه مهر او، معراج دل من است.
قم، شهريور 1386
مهدى خدّاميان آرانى
🌹🌹🌹🌹🌹🍃🍃🍃
هر روز باهم برگی از این کتاب را باهم ورق میزنیم
خادمان این کانال خوشحال می شوند از نقطه نظرات شما عزیزان با خبر شوند 🌹🌹🌹🌹👇👇👇
@Yare_mahdii313
@KolanafadakaYazeynab1
#قصه_معراج
#صفحه_اول
از خيلى ها سؤال كرده ام كه درباره معراج پيامبر چه مى دانيد؟
و اين چنين جواب شنيده ام: "پيامبر از مكه به بيت المقدس رفت و از آنجا به آسمان ها سفر كرد و سپس به مكه بازگشت".
اما در اين سفر، جريان هاى زيادى براى پيامبر پيش آمد كه بسيار شنيدنى و جالب است.
حتماً شنيده اى كه امام صادق(ع)، اعتقاد داشتن به معراج پيامبر را از نشانه هاى شيعه مى داند.
آرى، پيامبر ما با جسم خود (و نه در خواب و خيال)، به آسمان ها سفر كرد.
اگر ما بخواهيم همراه پيامبر در اين سفر باشيم بايد خودمان را به آن حضرت برسانيم.
اين سفر بعد از نماز عشاء شروع شده و تا صبح به طول خواهد انجاميد.
پس بيا خودمان را به شهر مكه برسانيم.
كنار خانه خدا !
داخل "حجر اسماعيل" را نگاه كن !
مولا و آقاى خود را شناختى !
او پيامبر توست كه امشب قرار است به مهمانى بزرگ خدا برود.
نگاه كن !
اين جبرئيل است كه از آسمان به سوى زمين مى آيد.
او تنها نيامده است، دو فرشته ديگر هم همراه او هستند !
آنها ميكائيل و اسرافيل هستند.
جبرئيل آمده است تا پيامبر را به "معراج" ببرد.
خداوند مى خواهد تا همه اهل آسمان ها به فيض ديدن رسول خدا برسند.
او مى خواهد تا فرشتگانى كه در آسمان ها هستند از بركت وجود پيامبر استفاده كنند.
آرى، فرشتگان مدت ها است كه در انتظار چنين شبى بوده اند.
شبى كه عزيزترين پيامبر خدا به آسمان ها مى آيد.
جبرئيل، "بُراق" را مى آورد.
حتماً مى گويى "بُراق" چيست؟
براق، مركبى بهشتى است كه خدا براى پيامبر آماده نموده تا پيامبر ما بر آن سوار شود و سفر خود را آغاز كند.
من نمى دانم در وصف اين براق چه بگويم؟
اگر اجازه بدهى سخن خود رسول خدا را برايت نقل كنم كه فرمود:
خدا "براق" را برايم آماده ساخت كه از دنيا و آنچه در دنيا مى باشد، بهتر است.
و تو خود حديث مفصّل بخوان از اين مجمل !
بُراق، همچون اسب بهشتى، دو بال دارد و با سرعت برق پرواز مى كند و مى تواند تمام دنيا را در يك چشم به هم زدن بپيمايد.
براق، بسيار نورانى است و خداوند او را به انواع جواهرات بهشتى، زينت نموده است.
او مركب مخصوص حضرت محمد(صلى الله عليه وآله وسلم) است و تا به حال هيچ كسى بر آن، سوار نشده است.
گوش كن !
براق، با پيامبر سخن مى گويد.
اى پيامبر به من قول بده كه روز قيامت، مركبى جز من نداشته باشى.
و پيامبر به او قول مى دهد كه روز قيامت هم "براق"، مركب او باشد.
و آن گاه سفر آغاز مى گردد...
آن جا را نگاه كن !
آن زن آرايش كرده، اين جا چه مى كند؟
او براى چه جلو راه پيامبر آمده است؟
گوش كن !
او چه مى گويد؟
اى محمد !
به من نگاه كن، تا با تو سخن بگويم !
اما پيامبر به او توجهى نمى كند.
آيا شما مى دانيد آن زن كيست؟
آيا مى خواهيد نام او را براى شما بگويم؟
نام او "دنيا" است.
اما چرا پيامبر جواب او را نداد؟
اگر پيامبر امشب با "دنيا" سخن مى گفت، تمام أمّت او، عاشق دنيا مى شدند و همواره دنيا را بر آخرت ترجيح مى دادند.
پيامبر به سفر خويش ادامه مى دهد...
صداى ترسناكى به گوش مى رسد !
اين صداى چيست؟
جبرئيل اين چنين پاسخ مى دهد:
هفتاد سال قبل سنگ بزرگى، به داخل جهنم انداخته شد.
و اكنون آن سنگ به قعر جهنم رسيد و اين صدا، صداى برخورد آن سنگ با قعرِ جهنم بود.
خدايا از شرّ آتش جهنم به تو پناه مى بريم.
سفر ادامه پيدا مى كند تا اينكه جبرئيل به براق دستور مى دهد كه توقف كند.
اى پيامبر پياده شو و نماز به جا بياور !
اينجا سرزمين پاكى است كه بعداً به آن مهاجرت خواهى كرد.
اينجا مدينه است !
و پيامبر از براق پياده مى شود و نماز مى خواند.
حتماً مى دانى كه پيامبر در شهر مكه زندگى مى كند و هنوز به "يثرب" هجرت نكرده است.
اما اين سرزمين آنقدر مقام و منزلت دارد كه پيامبر، امشب اينجا نماز مى خواند.
بى جهت نيست كه تو هم چون پا بر سرزمين مدينه مى گذارى دلت بى قرار مى شود !
و واقعاً چه جاى دنيا را با مدينه عوض مى كنى !
سفر ادامه پيدا مى كند...
بعد از مدتى جبرئيل مى گويد:
اى رسول خدا !
آيا مى دانى اكنون كجا هستى؟
الآن مقابل مسجد كوفه هستى.
جبرئيل محل مسجد كوفه را نشان پيامبر مى دهد و مى گويد:
اينجا جائى است كه حضرت آدم و همه پيامبران، در آن نماز خوانده اند.
و پيامبر نيز در اينجا نماز مى خواند.
تو خوب مى دانى كه اينجا يك بيابان است.
هنوز شهر كوفه بنا نشده است و اثرى هم از مسجد نيست !
اما اينجا مكان مقدسى است كه بعدها در آن مسجد كوفه بنا خواهد شد.
مسجدى كه اگر در آن نماز واجب خويش را بخوانى خدا ثواب حج واجب به تو مى دهد و اگر نماز مستحب بخوانى ثواب عمره خواهى داشت.
❣❣❣❣🍃🍃🍃🍃
#قصه_معراج
#علی_شناسی
#کانال_شهداء_ومهدویت
❣❣☂️☂️
eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e59
✨﷽✨
🔴منتظر یاران، منتظر انتقام
✍جناب عبدالعظیم حسنی میگوید: به امام جواد عرض کردم امیدوارم شما همان «قائم» موعود باشید که از اهل بیت حضرت محمد(ص) است و زمین را از عدل و داد پر میکند... آنحضرت فرمودند:
«ای ابوالقاسم، تمام ما امامان قائم به امر خدای بزرگ و هدایت کننده به دینش هستیم، ولی قائم موعود -که خدا بوسیله او زمین را از کافران پاک میکند و آن را پر از عدل و داد میکند- آن کسی است که ولادتش بر مردم پوشیده میماند، و خودش از آنها غائب میشود، و بردنِ نامش بر مردم حرام خواهد بود. او همنام و هم کُنیه رسول خداست، و کسی است که زمین برایش پیچیده میشود(با "طیُّ الارض") و هر سختی برایش نرم و رام میگردد
📜 و از یارانش ۳۱۳ مرد به تعداد سپاهیان جنگ بدر از دورترین نقاط زمین به سوی او جمع میشوند، و این فرموده خدای بزرگ است که "هرجا باشید خدا همه شما را حاضر میکند، زیرا او بر هر کاری تواناست" (بقره ۱۴۸) پس هرگاه این تعداد از مخلصین به گرد او جمع شوند، خداوند امر او را آشکار میفرماید و هنگامیکه ۱۰ هزار مرد برایش تکمیل شود به اجازه خداوند بزرگ قیام میکند، و دشمنان خدا را می کُشد تا اینکه خداوند راضی شود»
📚 کمال الدین، باب۳۶ حدیث۲
🏴۱۵شوال سالروز رحلت حضرت عبدالعظیم(ع)
🌹🌹🌹🌹🍃🍃🍃
@shohada_vamahdawiat
«اَلسَّلامُ عَلیْكَ یا مَنْ بِِزِیارَتِهِ ثَوابُ زِیارَة سَیِّدِ الشُّهَداءِ یُرْتَجی»
کربلا را با خودت
تا شهرری آورده ای
وَه چه نزدیک است
با ما کربلا، عبدالعظیم!
🆔 @shohada_vamahdawiat