#داستان_ظهور.........
#صفحه_دهم........
نزديك اذان صبح است و همه ياران امام زمان، براى خواندن نماز آماده مى شوند.
نماز برپا مى شود. نسيم مىوزد. وقت مناجات با خداى مهربان است.
بعد از نماز، ياران مى خواهند با ايشان بيعت كنند و پيمان ببندند.
امام كنار درِ كعبه مى ايستد و دست راست خود را باز مى كند.
آيا آن نور سفيد را مى بينى كه در دست راست امام مى درخشد؟
اين نور بسيار زيبا و خيره كننده است، ولى با اين حال هيچ چشمى را آزار نمى دهد.
دقّت كن ! در دست ديگر امام چه مى بينى؟ گويا يك نامه در دست امام است.
آرى، اين عهد و پيمانى است كه پيامبر براى امام زمان نوشته است.
پيامبر اين پيمان را به حضرت على(ع) داده است. سپس اين پيمان نامه را امام حسن(ع) به ارث برده است و همين طور از امامى به امام ديگر و اكنون به امام زمان رسيده است.
امام در حالى كه دست راست خود را باز كرده است مى فرمايد: اين دست خداست.
آيا مى دانى كه منظور امام از اين سخن چيست؟
امام اين آيه را مى خواند:(إنَّ الذينَ يُبايِعُونَكَ إنَّما يُبايِعُونَ اللهَ) ; "و هر آن كس كه با تو دست بيعت بدهد با خدا بيعت كرده است".
آرى، دست امام، دست خداست.
خوب نگاه كن آيا مى توانى اوّلين كسى را كه با امام دست مى دهد بشناسى؟
اين جبرئيل است كه خم مى شود و دست مبارك امام را مى بوسد و با او بيعت مى كند و بعد از آن همه فرشتگان با امام بيعت مى كنند.
اكنون نوبت بيعت ياران است.
امام رو به آنان مى كند و مى گويد: "شما بايد از گناهان و زشتى ها دورى كنيد و همواره امر به معروف و نهى از منكر كنيد و هيچ گاه خون بى گناهى را به زمين نريزيد. از ثروت اندوزى و تجمّل گرايى خوددارى كنيد، غذاى شما، نان جو باشد و خاك بالشت شما".
البته اگر ياران امام، اين شرايط را بپذيرند، امام هم قول مى دهند كه هرگز همنشينى غير از آنان انتخاب نكند.
ياران اين شرايط را قبول كرده و با امام بيعت مى نمايند....
🌹ادامه دارد.......
❤️🌺❤️🌺❤️🌺❤️🌺
======👇======
@shohada_vamahdawiat
======🌹======
❤️❤️🍃🍃
شهادت، یك لباس تكسایز است ...
صادق به آقا مرتضی گفت: باب شهادت هم دیگر بسته شد ...
جنگ تمام شده بود
آقای آوینی ولی جواب داد: اینطور نیست، شهادت یك لباس تكسایز است.
هر وقت و هر زمان اندازهات را به لباس شهادت رساندی،
هر جا كه باشی با شهادت از دنیا میروی
صادق گنجی را چندماه بعد وهابیون توی لاهور ترور كردند.
رایزن فرهنگی ایران بود
یكسال بعد هم آقا مرتضی رفت
√ خودشان را اندازه لباس شهادت كرده بودند
❤️🍃❤️🍃❤️🍃❤️🍃❤️🍃
======👇======
@shohada_vamahdawiat
======🌹======
🌸🌸🍃🍃
🔷انتظار حقیقی🔷
◀️مرحوم مطهری چند ماهی به قم میآمد و من افتخار میكردم که میزبان ایشان بودم. جمعهها در ماشین ایشان مینشستیم و از جاده قدیم به تهران میرفتیم.
◀️یك روز که در ماشین میرفتیم، گفت: قرائتی! مرحوم راشد یك مثال زیبایی زده است. من از این مثال خیلی خوشم آمد. چون گاهی وقتها یك عالم فقط برای یك ضرب المثل حرف را یاد میگیرد.
◀️ ایشان گفت: مرحوم راشد در رادیو صحبت میکرد. ایشان یك مثال برای امام زمان زد و گفت: ما منتظر صبح هستیم که خورشید بزند. اما انتظار صبح معنایش این نیست كه در تاریکی بنشینیم. همهی مردم که انتظار خورشید را دارند، لامپ هم روشن میکنند.
◀️کسی که منتظر امام زمان است باید خودش هم دست به یك کاری بزند. نباید بگوییم: انشاءالله آقا میآید و همه چیز درست میشود.
◀️در انتظار تابستان بودن به این معنا نیست که در زمستان یخ بزنی.
در انتظار امام مهدی بودن به معنای سکوت كردن نیست.
◀️از مثالهایی که من برای امام زمان زدم، مثال ابرو بود. گفتم: میگویند چطور امام زمان هزار و دویست ساله است ولی در قیافه چهل ساله است؟ مگر چنین چیزی امكان دارد؟ گفتم: بله! ابروی ما هشتاد سال است كه ثابت است. اما كنارهای ابرو هر چند وقت یكبار یك مقدار بلند میشود و ما آن را كوتاه میكنیم. اما خدا خواست كه مژه ثابت بماند. تغییر و تحول ما مثل موی ابرو هست. اما حضرت مهدی مثل مژه میماند. اگر خدا بخواهد پوست و گوشت یک نفر را نگه میدارد و پوست و گوشت یك نفر را هم از بین میبرد. برگ یك درخت را در زمستان سبز نگه میدارد و برگ یك درخت را هم در زمستان میریزاند.
🌸💐🌸💐🌸💐🌸💐
======👇======
@shohada_vamahdawiat
======🌹======
🌹🌹🌹🍃🍃
#داستان_ظهور.........
#صفحه_یازدهم.........
همسفرم! در اين سخنان كمى فكر كن !
درست است كه اين سيصد وسيزده نفر در آينده نزديك، فرمانروايان دنيا خواهند شد و هر كدام از آنان بر كشورى حكومت خواهند كرد; امّا عهد كرده اند كه تمام عمر بر روى خاك بخوابند !
بى جهت نيست كه آنان به چنين مقامى رسيده اند و يار امام شده اند.
اين عهدى كه امام با ياران خود مى بندد; گوشه اى از آن عدالتى است كه همه منتظرش بوديم.
آرى امام زمان از ياران خود بيعت مى گيرد كه بر اساس مفاهيم قرآن، عمل كنند.
نگاه كن ! از آسمان، شمشيرهايى نازل مى شود.
براى هر كدام از سيصد وسيزده نفر يك شمشير مخصوص مى آيد.
هر كسى شمشير خود را برمى دارد. هيچ كس اشتباه نمى كند و شمشير فرد ديگر را برنمى دارد; زيرا نام هر كس، بر روى شمشيرش نوشته شده است.
عجيب است، بر روى هر شمشير هزار كلمه رازگونه نوشته شده است. از هر كلمه، هزار كلمه ديگر فهميده مى شود.
آنها از هر كلمه، هزار كلمه ديگر دريافت مى كنند. خداوند براى ياران امام، اين كلمات را آماده كرده است تا در موقعيت هاى مختلف از آن استفاده كنند.
تعجّب در اين است كه چگونه ياران امام مى خواهند با اين شمشيرها با دشمنى بجنگند كه انواع سلاح هاى پيشرفته را در اختيار دارد؟
نزد يكى از آنها مى روم و اين سؤال را از او مى كنم.
او شمشير خود را به من مى دهد و مى خواهد به آن نگاه كنم.
شمشير را مى گيرم. هر كار مى كنم نمى توانم تشخيص بدهم كه از چه جنسى است.
او مى گويد: آيا مى دانى با اين شمشير مى توان كوه را متلاشى كرد !
آرى اين شمشير چنان قدرتى دارد كه اگر آن را بر كوه بزنى، كوه را متلاشى مى كند.
و بارها افرادى از من سؤال كرده اند كه امام زمان چگونه مى خواهد با شمشير، دنيا را در اختيار بگيرد؟
امروز من جواب آنها را يافتم، اگر شمشير ياران امام، مى تواند كوه را متلاشى كند، پس شمشير خودِ امام چه كارهايى مى تواند بكند؟
آرى، در دست اين فرمانده و لشكر بى نظيرش، اسلحه پيشرفته اى است كه به شكل شمشير است; امّا هرگز يك شمشير ساده و از جنس آهن نيست، اين يك اسلحه بسيار پيشرفته است.
در اين اسلحه چه خاصيّتى نهفته است؟
نمى دانم، فقط اين را مى دانم كه مى توان يك كوه را با آن متلاشى كرد.
🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃
======👇======
@shohada_vamahdawiat
======🌹======
#امـــیدوار_باشـــیم
درها برای ڪسانی باز می شــوند
ڪه جسارت در زدن داشته باشند!
با عشـق با محـبت با تـلاش و با
امـید به خدا در بزن حتما درها
گشـــوده خواهند شـد.
✨ لحظه هاتون پر از یاد خدا ✨
🌹✨ @shohada_vamahdawiat✨
┄┄┅┄┅┄✪﷽✪┄┅┄┅┄
🕊#بسمربالشهداوالصدیقین🕊
#فرازیازوصیتنامه📜
#شهیدعزتاللهفلاحی👌
🌴پیام اینجانب هم بعنوان یک ڪسے از شما ها هجران یافته است ڪه اگرمے خواهید آزاده و شجاع و از افرادی #باشهامتوغیرتباشید
🌴در راه حق قیام ڪنید و اسلام خود و ناموس خود و وطن خود را حفظ نمایید و #ازهیچقدرتےالاقدرت خدا بیم و هراس به دل راه ندهید
🌴و مانع رفتن عزیزان خود آنهائے ڪه خون شما در رگ آنهاست و خون آنها در رگ شماست نشوید و اجازه دهید #ڪهازخونشهدا به بدنشان تزریق گردد و حماسه بیافرینند
🌴و اگر معبود رضایت داشت خونشان با خون سید الشهداء هم مسیرگردد و جهت آبیارے درخت #اسلام در حرڪت باشد و هیچگاه اذن به ڪفار ندهید ڪه شما را از قیام حق طلبے خودتان منصرف ڪند
🌴 و اسلام را بدون اصحاب و انصار بگذارید. در هر حال به خدا پناه ببرید #وبهاوتوڪلڪنید.و از صبر و استقامت در راهش را طلب نمائید
#شهدارایادڪنیمباذڪرصلوات🌹
✨🌹
@shohada_vamahdawiat
🌹🌹🍃🍃
در وقت مرگ ، روی لبش خنده ای شکفت با خون خود نوشت:
"آخر فتاد مرغ سعادت به دام ما"
"زد روزگار ، سکه ی عزت به نام ما."
"مادر" چنان عقاب به بالین او رسید
"فرزند" را به سینه ی پر مهر خود فشرد
دستی میان اشک ، به موی پسر کشید
بر روی "خون گرفته ی" او بوسه ای نهاد
در موج اشک گفت:
رویت سپید باد ، "شهادت" مبارکت!
از ما ببر به شهیدان سلام ما
با کشتگان بگو:
با ننگ ظلم ، زیستن ما ، حرام ما.
فرزند پاکزاد
مغرور و سربلند
لبخند زد به مادر و در "آخرین وداع"
با دیدگان سرخ شهادت نگاه کرد
گفتا که: ای عزیزترین تکیه گاه من!
بشنو پیام ما:
ما کشتگان راه خداییم ،غم مدار
پاینده ایم و این بود آخر کلام ما:
"هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق"
"ثبت است بر جریده عالم دوام ما"
🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃
======👇======
@shohada_vamahdawiat
======🌹======
#شهید_متفکر_آیة_الله_بهشتی
ایمانمان را
اخلاصمان را
عملمان را درست کنیم
با اسلام منطبق کنیم
اگر این را داشته باشیم
یاری خدا تضمین شده است ):
#اللهم_عجل_لولیك_الفرج
طوبـے |:
@shohada_vamahdawiat
🌸🌿🌸🌿🌸🌿
#داستان_ظهور.........
#صفحه_دوازدهم.....
حالا ديگر آفتاب بالا آمده است، مردم مكّه متوجّه مى شوند كه در مسجد الحرام خبرهايى است.
آنها از يكديگر سؤال مى كنند: اين كيست كه در كنار كعبه ايستاده است و گروهى گرد او را گرفته اند؟
در اين ميان صدايى در همه جا طنين انداز مى شود.
گوش كن !
اين صداى جبرئيل است: "اى مردم! اين مهدى آل محمّد است، از او پيروى كنيد".
همه مردم دنيا اين صدا را مى شنوند.
عجيب اين است كه هر كسى اين ندا را به زبان خودش مى شنود، اگر عرب زبان است به زبان عربى مى شنود، اگر فارس زبان است به زبان فارسى.
وقتى مردم اين ندا را شنيدند با يكديگر در مورد ظهور سخن مى گويند و مى فهمند كه وعده خدا فرا رسيده است.
مردم مكّه با شنيدن اين ندا به سوى مسجد الحرام هجوم مى آورند تا ببينند چه خبر شده است.
آنان مى بينند كه امام با يارانش جمع شده اند.
اكنون امام مى خواهد با مردم سخن بگويد به نظر شما اوّلين سخن امام با مردم چيست؟
امام به كنار كعبه مى رود و به خانه خدا تكيه مى زند و چنين مى گويد: "اى مردم ! من مهدى، فرزند پيامبر هستم. هر كس مى خواهد آدم و ابراهيم و موسى و عيسى و محمّد(عليهم السلام) را ببيند، مرا ببيند ! اى مردم من شما را به يارى مى طلبم. چه كسى مرا يارى مى كند؟".
و اكنون يك امتحان بزرگ الهى در پيش روى مردم مكّه است; زيرا با اينكه امام بيش از هزار سال عمر دارد; امّا به شكل يك جوان ظهور كرده است.
مردم مكّه در شك و ترديد هستند، گروهى از آنها باور نمى كنند كه اين جوان، همان مهدى(ع) باشد.
آنها دسيسه مى كنند و تصميم مى گيرند تا امام را به قتل برسانند; ولى فراموش كرده اند كه امام چه ياران باوفايى دارد، يارانى كه عهد بسته اند تا آخرين نفس از امام دفاع كنند.
🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿
======👇======
@shohada_vamahdawiat
======🌹======
🚨#خبر_فوری
💐 وداع با پیکر مطهر دو شهید امنیت حوادث روزهای اخیر ، امروز ساعت ۱۶ در #معراج_شهدا
شهید مدافع امنیت مرتضی ابراهیمی🌹
شهید مدافع امنیت مصطفی رضایی🌹
✅با توجه به محدودیت دسترسی به شبکه های اجتماعی ؛ مراسم را به دوستان خود اطلاع دهید.
📱#رسانه_باشید
آدرس: تهران خ وحدت اسلامی انتهای خیابان بهشت کوچه معراج ستاد معراج شهدا✔️
======👇======
@shohada_vamahdawiat
======🌹======
لبیک یامهدی(عج):
#فرازی_از_وصیتنامه
#شهید_بابک_نوری
به تو حسادت میکنند ، تو مکن.
تو را تکذیب میکنند ، آرام باش.
تو را میستایند ، فریب مخور.
تو را نکوهش میکنند ، شکوه مکن
مردم از تو بد میگویند ، اندوهگین مشو
همه مردم تو را نیک میخوانند ، مسرور مباش
آنگاه از ما خواهی بود.
حدیثی بود که همیشه در قلب من وجود داشت ( از امام محمد باقر (ع))
#روحمان_بایادش_شاد
#ایام_شهادت
🌸🌸
@shohada_vamahdawiat
+هیجان زده پرسیدم:(اقامهدے مگه توشهید نشدے؟).....
#شهیدمهدےزینالدین
#عکسنوشتہ
@shohada_vamahdawiat
🌹🌿🌹🌿
گاز شیمیایـی و عشــق هردو می سوزانند!
یکی پـوست را ، و چشم را ، و جسم را و دیگری دل را و جان را
هردو سوختن ناله ها دارد و نشانها !
خوب که نه ،
بد هم نگاه کنی نشـانِ هردو سوختن را در او می بینی...
ولی این سوختن کجا وآن سوختن کجا
سلام دوستان صبحون بخیر
🌹🌿🌹🌿🌹🌿🌹🌿🌹🌿
======👇======
@shohada_vamahdawiat
======🌹======
⚘🍀⚘🍀⚘
#داستان_ظهور..........
#صفحه_سیزدهم.......
مدّتى است مردم دنيا صداى جبرئيل و نداى او را شنيده اند. دل هاى آنها به سوى امامِ خوبى ها متوجّه شده و همه دوست دارند امام را ببينند.
درست است كه كوفه و مدينه الآن در تصرّف سفيانى است; امّا اگر به يكى از اين دو شهر بروى، مى بينى كه سپاهيان سفيانى به حق بودن فرمانده خود شك كرده اند و مى خواهند از بند سپاه سفيانى رها شوند و به سوى امام بيايند.
از آنجا كه شيطان، دشمن سعادت انسان هاست، مى خواهد هر طور كه شده باعث گمراهى مردم شود. او اكنون نيز در فكر فريب دادن مردم است و مى خواهد مانع پيوستن آنها به امام بشود.
او مى داند كه با ظهور امام زمان، بندگان خوب خدا در دنيا حكومت خواهند كرد و براى ناپاكان در زمين جايى نخواهد بود.
به همين دليل، موقع غروب آفتاب، شيطان با صداى بلند، همه مردم دنيا را مورد خطاب قرار مى دهد و مى گويد: "اى مردم، آگاه باشيد كه سفيانى و ياران او حق هستند".
همه مردم اين صدا را مى شنوند; امّا نمى دانند كه صداى شيطان است. عدّه اى به گمراهى مى افتند و صداى شيطان آنها را فريب مى دهد و متأسفانه آنها از امام زمان بيزارى مى جويند.
من خيلى دلم به حال اين مردم مى سوزد كه چگونه فريب شيطان را مى خورند.
در سخنان امامان معصوم(عليهم السلام) آمده بود كه در نزديك روزگار ظهور، دو ندا در آسمان طنين خواهد انداخت.
نداى اوّل كه نزديك طلوع آفتاب به گوش مى رسد، نداى جبرئيل است و صداى دوم كه نزديك غروب خورشيد به گوش مى رسد، صداى شيطان است.
شيعيان كه از قبل، اين مطلب را مى دانستند هرگز فريب نمى خورند. آنها مى دانند كه حكومت عدل الهى بسيار
🍀⚘🍀⚘🍀⚘🍀⚘
======👇======
@shohada_vamahdawiat
======🌹======
✨﷽✨
💠حکایت جوان خدا ترس💠
✍سلمان یکی از یاران پیامبر ص تعریف کرده روزی از بازار آهنگران کوفه می گذشت. جوانی نقش زمین شده بود و مردم دورش را گرفته بودند.
سلمان از گرمای کوره ها، عرق از پیشانی اش سرازیر بود. هر کس درباره جوان سخنی می گفت. یکی می گفت: دچار تشنج شده است. دیگری می گفت: جن زده شده است. سلمان از میان جمعیت گذشت و کنار جوان نشست. او چشم خود را از هم گشود و گفت: من هیچ کسالتی ندارم، ولی اینان گمان می کنند بیمارم.
با شگفتی پرسید: پس چرا از حال رفتی و بر زمین افتادی؟ گفت: از بازار می گذشتم، صدای چکش های آهنین بر آهن های گداخته، مرا به یاد سخن خدا انداخت که فرمود: ((و لهم مقامع من حدید)) یعنی: و برای دوزخیان، گرزهایی آهنین است.حج/21
📚ترجمه تفسیر المیزان ج۱۶ ص۳۹۹
@shohada_vamahdawiat
#حدیث 💛
❈✦❈✦❈❈✦❈✦❈
رسول خدا (ص) مي فرمايد:
هر که امروزش با گذشته او #مساوی باشد
#زیانکار است
و هر که فردایش #بدتر از
امروزش باشد
از #رحمت خدا بدور است
و هر که در پی یافتن نقصان عملش و برطرف کردن آن نباشد عقلش نــــــــــاقــــــــــص است
و هر که "عمل و عقلش" ناقص باشد <مـــــــــــــرگ>
برای او #بهتر است
از زنده بودن (زیرا هر چه زنده بماند گناهی بر گناهانش می افزاید) 〰❁🌺❁❁🌺❁〰
@shohada_vamahdawiat
❤️❤️🍃🍃
#داستان_ظهور.........
#صفخه_چهاردهم.....
امشب، شب چهاردهم "مُحرّم" است و آسمان شهر مكه مهتابى است.
چهار شب از ظهور امام زمان مى گذرد و در شهر مكّه آرامش برقرار است، البته همچنان بيرون شهر سپاه سفيانى مستقر شده و شهر را در محاصره دارند.
سپاه سفيانى هراس دارد كه وارد شهر شود و با لشكر امام بجنگد.
آنها منتظرند تا نيروى كمكى از مدينه برسد تا بتوانند به جنگ امام بروند.
امشب، سيصد هزار نفر از سربازان سفيانى از مدينه به سوى مكّه حركت مى كنند.
سفيانى به آنان دستور داده تا شهر مكّه را تصرّف و كعبه را خراب كنند و امام را به قتل برسانند. اين نقشه شوم سفيانى است.
به راستى، امام زمان كه فقط سيصد و سيزده سرباز دارد، چگونه مى خواهد در مقابل لشكرى با بيش از سيصد هزار سرباز مقابله كند؟
من مى دانم كه خدا هرگز ولىّ خود را تنها نمى گذارد.
سپاه سفيانى از مدينه به سمت مكّه حركت مى كند و بعد از اينكه از مدينه خارج شد در سرزمين "بَيْدا" مستقر مى شود.
مى دانيد "بَيْدا" كجا است؟
حدود پانزده كيلومتر در جاده "مدينه" به سوى "مكّه" كه پيش بروى به سرزمين "بَيْدا" مى رسى.
پاسى از شب مى گذرد...
آن مرد كيست كه سراسيمه به اين سمت مى آيد؟
نگاه كن ! ظاهرش نشان مى دهد كه اهل مكّه نيست. او از راهى دور آمده است.
آن مرد سراغ امام را مى گيرد، گويا كار مهمّى با آن حضرت دارد.
ياران امام، آن مرد را خدمت امام مى آورند.
آن مرد مى گويد: "اى سرورم ! من مأموريّت دارم تا به شما مژده بزرگى بدهم، يكى از فرشتگان الهى به من فرمان داد تا پيش شما بيايم".
من كه از ماجرا خبر ندارم، از شنيدن اين سخن تعجّب مى كنم. چگونه است كه اين مرد ادّعا مى كند فرشتگان را ديده است؟
امام كه به همه چيز آگاهى دارد، مى گويد: "حكايت خود و برادرت را تعريف كن ".
آن مرد رو به امام مى كند و چنين مى گويد:
من آمده ام تا بشارت دهم كه سپاه سفيانى نابود شد. من و برادرم از سربازان سفيانى بوديم و به دستور سفيانى براى تصرّف مكّه حركت كرديم.
وقتى به سرزمين بَيْدا رسيديم، هوا تاريك شده بود، براى همين، در آن صحرا منزل كرديم.
ناگهان فريادى بلند در آن بيابان پيچيد: "اى صحراى بَيْدا ! اين قوم ستمگر را در خود فرو ببر".
من با چشم خود ديدم كه زمين شكافته شد و تمام سپاه را در خود فرو برد. فقط من و برادرم باقى مانديم و هيچ اثرى از آن سپاه بزرگ باقى نماند. من وبرادرم مات و مبهوت مانده بوديم.
ناگهان فرشته اى را ديدم كه برادرم را صدا زد و گفت: "اكنون به سوى سفيانى برو و به او خبر ده كه سپاهش در دل زمين فرو رفت".
بعد رو به من كرد و گفت: "به مكّه برو و امام زمان را به نابودى دشمنانش بشارت ده و توبه كن".
حالا ديگر خيلى چيزها براى من روشن شده است.
آرى خداوند به وعده خود وفا نمود و دشمنان امام زمان را نابود كرد.
آن مرد كه از كرده خود پشيمان است، وقتى مهربانى امام را مى بيند توبه مى كند و توبه اش قبول مى شود.
آيا مى دانى آن فرشته اى كه با اين مرد سخن گفت كه بود؟
آن فريادى كه درصحراى "بَيْدا" بلند شد چه بود؟
او جبرئيل بود كه به امر خدا به يارى لشكر حق آمده بود تا سپاه طاغوت را نابود كند.
سپاه سفيانى كه مى خواست كعبه را خراب كرده و با امام زمان بجنگد به عذاب خدا گرفتار شده و در دل زمين فرو رفته است.
خبر نابودى سپاه سفيانى به سرعت در همه جا پخش مى شود. گروهى از آنها كه از ماه ها قبل، مكّه را محاصره كرده بودند، با شنيدن اين خبر فرار مى كنند.
سفيانى كه در شهر كوفه است با شنيدن اين خبر، ترس تمام وجودش را فرا مى گيرد.......
🌺ادامه دارد.....
❤️🍃❤️🍃❤️🍃❤️🍃❤️🍃
======👇======
@shohada_vamahdawiat
======🌹======