🌃🚶🏻♂...
مائیم و
شب تار و
غم یار و
دگر هیچ ...
حضورسبزشما باعث افتخارماست
خوشحال میشیم روزی چند وعده به
صرف شعرمهمون ما باشید
دوستاتونم دعوت کنید به کانال
به وقت عاشقی
@lovetime6
@lovetime6
@lovetime6
@lovetime6
💢آرمانمان
🔹سوم دبیرستان با هم همکلاس بودیم . یک روز که خیلی دیر به مدرسه آمده بود ، مدیر و معاون گیر دادند که «کجا بودی؟» وقتی علت را بررسی کردند معلوم شد که در مسیر مدرسه به یک راننده ناتوان کمک می کرده و به همین دلیل معطل شده بود .
🔹 این را که فهمیدم به جوانمردی اش غبطه خوردم و سعی کردم در دوستی ام با آرمان صمیمی تر باشم. اما دست روزگار ما را از هم جدا کرد .او خودش را «ژن خوب» نمی دانست . وقتی به سن قانونی رسید رفت برای خدمت زیر پرچم . دیگر او را ندیدم تا این که ...خبر خیلی کوتاه و ناگهانی بود : « سرباز وظیفه «آرمان اکبری » جمعی مرزبانی شمال غرب (غرب) کشور بر اثر سقوط بهمن به شهادت رسید! » آرمان غریبانه شهید شد که به آرمان های این مرز و بوم دست درازی نشود ...
🔹 شهید #آرمان_اکبری دوم اسفند ۹۵ در مرز ارومیه حین گشت زنی بر اثر سقوط بهمن به درجه رفیع شهادت نائل گردید
➥ @shohadanaja
➥ @shohada_vamahdawiat
🌷مهدی شناسی ۵۷🌷
🔷اسامی امام زمان عج الله فرجه🔷
🌹ابوتراب🌹
⬅️مرحوم نهاوندی در کتاب عبقری الحسان به نام ابوتراب حضرت بقية الله اشاره می کنند و میفرمايند: اين لقب منسوب به جدشان حضرت اميرالمومنين(علیه السلام) است.
⬅️ابوتراب کنيه اميرالمومنين علی (علیه السلام) بوده است.
ابوتراب از دو لغت ابو و تراب تشکيل شده است. در ظاهر به معنای پدر خاک و يا دمساز خاک و يا پدر و رئيس خاکيان است.
⬅️نام ابوتراب اميرالمومنين(علیه السلام) از نيکوترين نامهای ايشان بود. عبدالله بن عباس میگويد: رسول الله (صلی الله علیه و آله) اميرالمومنين(علیه السلام) را با اين نام صدا میکردند و اين نامگذاری از آن رو بود که علی (ع) صاحب زمين و حجت خدا بر اهل آن پس از رسول خداست، و بقای زمين و آرامش آن وابسته به وجود اوست و از رسول خدا(ص) شنيدم میفرمود: چون روز قيامت شود و کافران پاداش و نزديکی و کرامتی را که خدای متعال برای شيعيان علی آماده نموده ببينند میگويند: « ای کاش من ترابی بودم» يعنی کاش از شيعيان علی (ابو تراب) بودم.
⬅️علامه مجلسی: شايد علت ديگری که برای نامگذاری اميرالمؤمنين به نام ابوتراب وجود دارد اين باشد که شيعيان او به جهت تذلل و تواضع بيش از اندازه در برابر فرامين خداوند سبحان، تراب ناميده شدهاند. اين روايت اشاره به ميزان تسليم بودن شيعيان حضرت علی علیه السلام در مقابل خدای سبحان است.
⬅️ابوتراب را مربی و پرورش دهنده خاک نيز گفتهاند، خاک مکانی مناسب برای پرورش هر سبزينهای است كه هم از دامن خاک میرويد و هم در آن مدفون میشود. در هر دو وضعيت چرخه ی موجودات متصل به خاک است. از خاک میرويد و به خاک بر میگردد.
⬅️امام صادق(ع) میفرمايند: گِل شيعه از اضافه گِل وجود ما خلق شده است. اگر اين معنای ابوتراب و روايت امام صادق(علیه السلام) را کنار يکديگر قرار دهيم خواهيم گفت: چون خاکِ وجوديِ ما برگرفته از اضافه گل حضرات معصومین است، ذاتاً براي هر رشد و نموی آماده است و برای کاشت و برداشت هر نوع بذر معرفتیای آمادگی لازم را دارد.
⬅️اگر همين روايت را از زاويه ديگر بررسی کنيم میگوئيم: هر كس بعد از فوت به دامن خاك باز ميگردد. در عالم معنا هركس به سوي امام زمانش رجعت ميكند حساب و كتاب هركس با امام زمان اوست، مرگ سفري است كه مسافر ميطلبد، مسافر اين سفر بايد براي رفتن از پدر خويش اجازه بگيرد، امضاي هر رجعتي از عالم خلق به سوي قيامت به دست امام زمان صورت ميگيرد ويا به عبارتي ديگر امضاي هر مرگي به دست مبارك ابوتراب نقش ميبندد.اين پدر است که اجازه ميدهد تا فرزندش سفر ماندگار قيامت را آغاز كند.
ادامه دارد...
#مهدی_شناسی
#قسمت_57
#اسامی_امام
#ابوتراب
🍃❤️❤️🍃🍃🍃❤️❤️🍃🍃
💐 #شهداء_ومهدویت
eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e59
میرسد روزی که بی چون و چرا می بینمت
میرسد روزی که ای شاه وفا می بینمت
عامل وصل من و تو ذوق بارانی بود
میرسد روزی که با حال بکا می بینمت
میرسد روزی که تکیه میدهی بر کعبه و
در کنار خانه ی امن خدا می بینمت
➥ @shohada_vamahdawiat
💢نذر نگاهت
🔹روزی تصمیم گرفته بودم سرمزار عباسم بروم. وقتی که رفتم شمع بخرم، خانمی از آشنایان قدیمیمان را دیدم. وقتی که شنید با نذری که بر مزار پسرم کردم، حاجت بزرگی را از خدا گرفتم متاثر شد و چند دقیقه ای سخت به فکر فرو رفت؛ تااینکه از من خواست که برایش یک شمع روشن کنم.
🔹 از طرف او هم، یک شمع روشن کردم. بعد از گذشت یک ماه او را دیدم که بر مزار عباسم به پهنای صورت اشک می ریخت. نشستم و احوالش را جویا شدم، در حالیکه داشت قبر پسرم را می شست گفت: «حاج خانم؛ اگر اجازه بدهید من هم در نذرتان میخواهم شریک شوم؛ بعداز پانزده سال انتظار، دخترم باردار شد»!
🔹شهید مدافع وطن #عباس_مهراندوز از سربازان هنگ مرزی نگور سیستان و بلوچستان هفدهم فروردین ۹۴ توسط تروریست ها به شهادت رسید
➥ @shohadanaja
➥ @shohada_vamahdawiat
💔🍃🌺🍂🍂🍂🍂🍂
🍃🌺🍂🍂🍂🍂
🌺🍂🍂🍂🍂
📜روایت خاکسپاری غریبانه سر بیپیکر شهید فاطمیون
✨از اینجا شروع میکنم، یکی دو هفته پیش پیکر مطهر شهید اصغر پاشاپور که بهمن سال گذشته در سوریه به شهادت رسیده بود در خاک آرام گرفت.
💔شهید اصغر وقتی در خانه قبر قرار گرفت، سری در بدن نداشت. تکفیریهای کافر به خاطر کینهای که از مدافعان حرم داشتند سر و دست او را جدا کردند. وقتی برای این شهید ذکر تلقین را میخواندم دوستانی که در اطراف قبر بودند مدام یاد میکردند از بدن بیسر سیدالشهدا علیه السلام.
🔻پنجشنبه هفتم خرداد دوستان خبر دادند که پیکر یکی از شهدای فاطمیون برای دفن در قطعه ۵۰ به گلزار شهدای بهشت زهرا (س) آمده. سوال کردم تازه شهید شده و یا اینکه از شهدایی است که پیکرش بعد از ماهها تفحص شده؟ جواز دفن را دیدم.
🕊تاریخ شهادت بهمن ۹۸ ذکر شده بود، یعنی اینکه بیش از چهار ماه از شهادتش میگذشت؛ اما شنیدم که در تابوت فقط راس شهید را تشییع میکنند. تابوت شهید را مقابل قبر قرار دادند.
حرف از مادر و خواهر شهید نبود. فقط نام برادرش را میبردند تا برای آخرین بار با برادرش وداع کند. من هم کفشها را کندم و آستینها را بالا زدم تا شهید مدافع حرم دیگری را در خاک بخوابانم.
به توفیق الهی و لطف شهدا، پیکر مطهر تعداد زیادی از شهدای مدافع حرمی که در گلزار شهدای بهشت زهرا (س) دفن شدند را در خاک گذاشتم. خیلی از آنها بیسر بودند و رگهای گردنشان روی خاک قرار گرفت، اما این شهید با همه آنها فرق داشت.
😔این شهید پیکرش بیسر نبود بلکه سرش بیپیکر بود. وقتی بندهای کفن را باز کردم با وسواس خاصی سراغ سرش رفتم. سرش را داخل پارچهای سفید پیچیده بودند. تصورم این بود که جمجمهاش در پارچه پیچیده شد، اما سیاهی موی پرپشت و یک دست مشکی این جوان ۲۲ ساله شهید متحیرم کرد. بیش از چهار ماه از شهادتش گذشته بود.
مقداری خاک آغشته به تربت کربلا و مهر کربلا زیر گونه شکستهاش قرار دادم و تلفین خوانده شد. دست راستم را پشت سرش گذاشته بودم و با ذکر تلقین تکان میدادم. حالم دست خودم نبود.
چند وقت قبل بدن بیسر شهید اصغر پاشاپور و این بار سر بیبدن شهید محمد ناطقی. بعد از تلقین هم کفن کربلا رسید و سر بیبدن در آن پیچیده شد. حکایت عجیبی بود....
💫شما هم اگر توفیق پیدا کردید و گلزار شهدای تهران رفتید فاتحهای بر مزار شهید بیسر «اصغر پاشاپور» و مزار شهید بیبدن «محمد ناطقی» بخوانید. انشاءالله در روز حشر شفیع ما باشند...
#شهید_محمد_ناطقی
#شهید_حاج_اصغر_پاشاپور
✍راوی : جعفر طهماسبی
💐 #شهداء_ومهدویت
eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e59
🍃❤️🍃
دختر دوممون👧 خیلی سر به هوا بود☺️ ، همیشه کفشاشو گم میکرد👟😐 یک روز که داشتیم میرفتیم مسجد جامع🕌، دیدم کفشاش نیست، 🙄برگشت به باباش گفت:😐 بابا اگه پای من زخم بشه، فرشای مسجد نجس میشه چیکار کنم؟😥
ایشان گفت: بیا بغل من.☺️
گفتم : آخه یه حرفی به این بچه👧 بزن بگو مواظب کفشاش باشه،😁 هر وقت ما اومدیم بیرون کفشاشو گم کرده،😒 دعواش کن تا دیگه کفشاشو گم نکنه.🙁
یه نگاه به من کرد و گفت :☹️
نمیتونم چیزی بهش بگم آخه همنام حضرت فاطمه است.😔😢
#شهید_عبدالمهدی_مغفوری
روایتی از همسر شهید🌷
🌹شادی روحش صلوات🌹
@shohada_vamahdawiat
🌸🍃
بی تو طلوع و غروب بازیچه است برای تقویمها
اینکه می گویند ((صبح نزدیک است))، یعنی فقط با تو طلوع خواهند کرد تمام طلوعها...
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج 💕
@shohada_vamahdawiat
توییت یک پزشک مسیحی لبنانی در واکنش به حوادث مینیاپولیس...
#نژاپرستی
#مینیاپولیس
@shohada_vamahdawiat
#در_آغوش_خدا
#برگ_هفدهم
خداوند دو فرشته را مأمور نوشتن اعمال ما نموده است و اسم آنها "رقيب" و "عتيد" مى باشد، آنها تمامى اعمال و كردار ما را ثبت مى نمايند تا در روز قيامت موقع حسابرسى اعمال، به پيشگاه خداوند عرضه شود.
اين دو فرشته از لحظه اى كه ما به بلوغ مى رسيم مشغول انجام وظيفه خود مى شوند و تا آخرين لحظه هاى عمر ما، اعمال نيك و بد ما را ثبت مى كنند.
تا به حال فكر كرده ايد كه وقتى يك نفر از دنيا مى رود، تكليف اين دو فرشته كه مخصوص ثبت اعمال بودند، چه مى شود؟
آيا خدا به آنها مأموريتى تازه مى دهد؟ يا اينكه آنها هم بازنشسته مى شوند ! !
اما آنها بايد بدانند كه از بازنشستگى خبرى نيست، خدا به آنها مأموريتى جديد مى دهد.
من توجّه شما را به حديثى از امام صادق(ع) جلب مى كنم.
آن حضرت فرمودند:
هنگامى كه مؤمن جان به جان آفرين تسليم مى كند آن دو فرشته اى كه مأمور ثبت اعمال او بودند به آسمان صعود مى كنند.
آنان در حالى كه اشك مى ريزند و گريه مى كنند به درگاه خداوند عرضه مى دارند:
بار خدايا !
مرگ بنده خوب تو فرا رسيد، او اهل طاعت و بندگى تو بود، چقدر از او اعمال نيك و پسنديده ديديم.
بار خدايا اكنون وظيفه ما بعد از مرگ او چيست؟
پس خطاب مى رسد:
به روى زمين بر گرديد و تا روز قيامت، در كنار قبر او منزل كنيد و همواره مشغول عبادت من باشيد و ثواب آن عبادت هاى خود را در پرونده اعمال او بنويسيد.
و چون روز قيامت بر پا شود او را به سوى بهشت رهنمون شويد و در بهشت به خدمت او درآييد.
❣❣❣❣🍃🍃🍃🍃
#در_آغوش_خدا
#کانال_شهداء_ومهدویت
💐 #کانال_شهداء_ومهدویت
eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e59
#در_آغوش_خدا
#برگ_هجدهم
امام سجاد(ع) در حديثى فرمودند:
هنگامى كه موقع مرگ بنده مؤمن فرا مى رسد خداوند دو شاخه گل از بهشت براى مؤمن مى فرستد.
يادم نمى رود يك روز اين حديث را در محفلى ذكر كردم، يكى از افرادى كه آنجا بود به من رو كرد و گفت:
"آخر يك نفر نيست به خدا بگويد كه اى خدا، در مدت عمر مؤمن، يك شاخه گل برايش نفرستادى، حالا كه عزرائيل مى خواهد جانش را بگيرد براى او شاخه گل مى فرستى !".
اما اگر اين دوست من صبر مى كرد براى او توضيح مى دادم كه همه كارهاى خداوند، حكمتى دارد.
اينكه خدا صبر مى كند و در لحظه جان دادن براى مؤمن، شاخه گل مى فرستد براى اين است كه در آن شرايط هيچ چيز به اندازه اين شاخه گل براى او مفيد نيست.
خداوند براى مؤمنى كه مى خواهد جان بدهد دو شاخه گل مى فرستد اما اين دو شاخه گل، گلهاى معمولى نيستند !
هر كدام از اين شاخه گل ها اثر مخصوصى را دارد.
مقدارى فكر كن، هر انسانى در اين دنيا وظيفه دارد براى گذران امور زندگى خود به تلاش و فعاليّت اقتصادى بپردازد.
آرى، كار و تلاش در اسلام به عنوان عبادت معرفى شده است و شخص مؤمن هم در راستاى اين دستور اسلامى، به كسب درآمد مى پردازد.
خوب اين بنده خدا، يك عمر زحمت كشيده است، خانه و ماشين و ديگر وسائل زندگى را فراهم نموده است و معلوم است كه به آن علاقمند است و شايد دل كندن از آن براى او سخت باشد.
آيا مى دانى نام يكى از آن شاخه گلها، "مُسيخه" مى باشد؟
مُسيخه به معناى "بى خيال كننده" مى باشد، مؤمن چون اين شاخه گل را مى بويد قلبش از دلبستگى به مال دنيا بى خيال مى شود، با بوييدن اين شاخه گل، ديگر هيچ علاقه اى به مال دنيا در دل مؤمن باقى نمى ماند.
اكنون ديگر مؤمن، هيچ علاقه اى به اموال و دارايى خود ندارد، اصلاً به آنها فكر نمى كند، تمام اموالش براى او بى ارزش مى شود.
آيا مى دانى نام آن گل ديگر چيست؟
امام سجاد(ع) نام آن را "مُنسيه" معرفى مى كند.
منسيه، يعنى "فراموشى آور" !
آيا ديده اى افرادى دچار بيمارى فراموشى شده اند و ديگر هيچ چيز را به ياد نمى آورند.
مؤمن با بوييدن اين شاخه گل دوم، به يك فراموشى مبتلا مى شود.
البته نه اينكه مؤمن همه چيز را فراموش كند، نه، بلكه او هر چه رنگ و بوى دنيا را دارد فراموش مى كند.
خانه من، ماشين من، شهرت من، رياست من، فرزند من، همسر من !
مؤمن همه اينها را فراموش مى كند.
اكنون او ديگر به ياد ندارد كه خانه و زندگى داشته است !
حالا شيطان ديگر چه مى تواند بكند؟
حتماً شنيده اى كه شيطان در آن لحظه هاى آخر عمر، به سراغ انسان مى آيد و چون مى داند او به اموال و دارايى خود محبّت دارد تلاش مى كند تا انسان را به گمراهى بكشاند مثلاً به او مى گويد اگر دست از خداپرستى برندارى خانه تو را آتش مى زنم، ماشين تو را آتش مى زنم و...
آن لحظه، لحظه بسيار حساسى است، چه بسا افرادى بوده اند كه در آن لحظه به دنبال وسوسه شيطان، عاقبت به خير نشده اند.
اما خداوند در آن لحظه هاى حساس، با فرستادن دو شاخه گل، بنده مؤمن خود را يارى مى كند.
مؤمن چون آن دو شاخه گل را مى بويد حافظه اش از مال دنيا و هر آنچه رنگ دنيايى دارد خالى مى شود، ديگر شيطان هيچ كارى نمى تواند بكند، اگر بخواهد به مؤمن بگويد كه اگر "شهادتين" بگويى خانه تو را آتش مى زنم، مؤمن اصلا يادش نمى آيد كه خانه اى داشته است !
و به اين ترتيب تلاش شيطان بى نتيجه مى شود و مؤمن با راحتى و آسودگى تمام به سوى ديار باقى مى شتابد و مرگ در كام او شيرين جلوه مى كند.
❣❣❣❣🍃🍃🍃🍃
#در_آغوش_خدا
#کانال_شهداء_ومهدویت
💐 #کانال_شهداء_ومهدویت
eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e59
#شهیدانہ•|🥀
یادماݩ بآشد ↴
گناه ڪهڪردیم°•○
آݩ را به حساب جوانی ݩگذاریمـ×°•
میشود↷
🌱°•جوانی ڪرد به عشق مهدے(عج)
به شهادت رسید فدای مهدے(عج)•°
شہیدبابڪنورے♥️
@shohada_vamahdawiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
رفته رفته وقت ما دارد به پایان می رسد
تا که عمری هست ناز یار را باید کشید
#یا_امیرالمومنین_ع
#یا_حسین_ع
#یا_حیدر
@shohada_vamahdawiat
حتما تا آخر بخونید👇👇
رضا سگ باز!!!
یه لات بود تو مشهد...
هم سگ خرید و فروش می کرد،
هم دعواهاش حسابی سگی بود!!
یه روز داشت می رفت سمت کوهسنگی برای دعوا و غذا خوردن! که دید
یه ماشین با آرم ”ستاد جنگهای نامنظم“
داره تعقیبش میکنه.
شهید چمران از ماشین پیاده شد و دست اونو گرفت و گفت: ”فکر کردی خیلی مردی؟!“
- رضا گفت: بروبچه ها که اینجور میگن.....!!!
- چمران بهش گفت: اگه مردی بیا بریم جبهه!!
به غیرتش بر خورد، راضی شد و راه افتاد سمت جبهه......!
مدتی بعد....
شهید چمران تو اتاق نشسته بود که یه دفعه دید داره صدای دعوا میاد....!
چند لحظه بعد با دست بسته، رضا رو آوردن تو اتاق و انداختنش رو زمین و گفتن: ”این کیه آوردی جبهه؟!“
رضا شروع کرد به فحش دادن.
(فحشای رکیک!)
اما چمران مشغول نوشتن بود!
وقتی دید چمران توجه نمی کنه، یه دفعه سرش داد زد:
”آهای کچل با تو ام.....! “
یکدفعه شهید چمران با مهربانی سرش رو بالا آورد و گفت:
بله عزیزم!
چی شده عزیزم؟
چیه آقا رضا؟
چه اتفاقی افتاده؟
- رضا گفت: داشتم می رفتم بیرون که سیگار بخرم ولی با دژبان دعوام شد!!!!
چمران: ”آقا رضا چی میکشی؟!! برید براش بخرید و بیارید.....!“
چمران و آقا رضا تنها تو سنگر.....
- رضا به چمران گفت: میشه یه دو تا فحش بهم بدی؟! كشيدهای، چیزی؟!!
- شهید چمران: چرا؟!
- رضا: من یه عمر به هرکی بدی کردم، بهم بدی کرده....!
تا حالا نشده بود به کسی فحش بدم و اینطور برخورد کنه!!
- شهید چمران: اشتباه فکر می کنی!!!!
یکی اون بالاست که هر چی بهش بدی می کنم، نه تنها بدی نمی کنه، بلکه با خوبی بهم جواب میده!
هِی آبرو بهم میده.....
تو هم یکیو داشتی که هِی بهش بدی میکردی ولی اون بهت خوبی میکرده.....!
منم با خودم گفتم بذار یه بار یکی بهم فحش بده و منم بهش بگم بله عزیزم.....!
تا یکمی منم مثل اون (خدا) بشم …!
رضا جا خورد!....
رفت و تو سنگر نشست.
آدمی که مغرور بود و زیر بار کسی نمیرفت، زار زار گریه میکرد!
تو گریه هاش میگفت: یعنی یکی بوده که هر چی بدی کردم بهم خوبی کرده؟
اذان شد.
رضا اولین نماز عمرش بود.
رفت وضو گرفت.
سرِ نماز،
موقع قنوت صدای گریش بلند شد!!!!
وسط نماز،
صدای سوت خمپاره اومد.
پشت سر صدای خمپاره هم صدای زمین افتادن اومد.....
رضا رو خدا واسه خودش جدا کرد......!
(فقط چند لحظه بعد از توبه کردنش)
یه توبه و نماز واقعی........
(به نقل از کتاب خاطرات شهید مصطفی چمران)
🔵 گاهی برای کمک به افراد و هدایت اون ها تذکر کافی نیست و باید دستشون رو گرفت و آورد تو راه...
گاهی باید در برابر داد و فریادهای افراد؛ صبوری کرد و مهربونی به خرج داد...
گاهی باید با بعضی افراد مثل گمشده ها رفتار کنیم؛ باید دستشون رو بگیریم و بذاریم تو دست خدا...باید کمکشون کنیم تا راه رو پیدا کنن...
و این. یعنی با دلسوزی و محبت امر به معروف و نهی از منکر کنیم نه با خشم و تکبر...
❤️❤️❤️❤️❤️❤️🍃🍃🍃🍃
💐 #شهداء_ومهدویت
eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e59
🍃🌹🕊🍃🌹🕊🍃
🌹🕊🍃
🍃
#نذر_کرده_امام_رضا_ع
🍒محمدجواد قربانی در اولین روز فروردین سال ۱۳۶۲ متولد شد. مادر کودک را در آغوش گرفت و یا امام رضایی زیر لب گفت. بعد لبخندی زد و همزمان که به نوزادش شیر میداد، در خاطرات خوبش فرورفت...
💫سال قبلش بود که به زیارت امام رضا (ع) رفته بودند. وقتی وارد حرم شده بود، دلش لرزیده بود و امام رضا (ع) را به جوانش قسم داده بود که پسری به آنها عطا کند و به همان خاطر بود که نوزاد را محمدجواد نامیده بودند.
🌹محمدجواد خیلی زودتر از سن شرعی تکلیفات دینی را انجام داد و به نماز ایستادنش اشک شوق در چشمان مادر میآورد.
😊محمدجواد همزمان که فرزند صالحی برای خانواده بود، دانشآموز کوشا و منظمی هم برای مدرسه بود. تحصیلات ابتدایی را در دبستان فتح حاجیآباد گذراند و سپس تحصیلات مقطع راهنمایی را در مدرسه فتح حاجیآباد و دبیرستان خود را در نواب صفوی شاهینشهر ادامه داد.
به دلیل کمی درآمد خانواده تابستانها کار میکرد و اوقات فراغت خود را با کار کردن میگذراند.
#مدافع_حرم
#زمینه_ساز_ظهور
#شهید_محمدجواد_قربانی
🔻قسمت اول🔺
🍃
🌹🕊🍃
🍃🌹🕊🍃🌹🕊🍃
@shohada_vamahdawiat
🔴 #رهبر_انقلاب:
💠 هیچکس به همسرش نگوید که من از تو #بالاترم؛ بالاتری یعنی چه؟ یعنی پدر شما بالاتر است از پدر او؛ این حرفِ مفت است، یعنی ثروت شما بیشتر از ثروت همسرتان است؛ اینهم حرفِ مفت است. یعنی شما زیباتر از همسرتان هستید؛ این هم حرفِ مفت است، اسلام این حرفها را قبول ندارد. یعنی شما #تقوایتان بیشتر است، خب اگر تقوایتان بیشتر است که نبایـــد بگویید من بالاترم! آنیکه میگوید من تقوایم بیشتر است، خود این #تنــــزل در تقواست! پس با هم #بسازید. همانی که مقدر و نصیب شده، آن را مغـــتنم بشمارید، #عطیه_الهی بدانید، نعمـــت خدا بدانید تا انشاءالله خدای متعال هم برکاتش را بر شما نازل کند.
۸۱/۷/۱۱
❤️❤️❤️❤️🍃🍃🍃🍃
@shohada_vamahdawiat
آه و افســوس که خورشـید جهان آرا رفت
صبر و آرام و قرار از دل مــا یکجا رفت
شد سیه پوش وطن از غـم آن پیر مـــراد
در دریـای شـرف ، گوهــر بی همتا رفت
@shohada_vamahdawiat
#در_آغوش_خدا
#برگ_آخر
من در اينجا مى خواهم بار ديگر تصوير جان دادن مؤمن را به روايت امام صادق(ع)، برايت بازگو كنم تا بدانى كه اگر شيعه واقعى اهل بيت(ع) باشى چقدر مرگ براى تو دلنشين مى شود !
آن لحظه اى كه ديگر زبان تو بند آمده است و قادر به سخن گفتن نيستى و فرزندان و همسر و آشنايان، گرد تو جمع شده اند و تو اشك را در چشم آنها مى بينى و آرام آرام مى فهمى كه بايد بار سفر بر بندى و از همه آنها جدا شوى !
و تو نگاه به اطرافيان خود مى كنى و مى خواهى با آنان سخن بگويى اما نمى توانى زيرا كه زبانت بند آمده است !
اما تو نبايد نگران باشى چرا كه درست همان لحظه اى كه زبانت بند مى آيد وعده بزرگ خداوند فرا مى رسد.
اين قانون خداوند است، درست آن موقعى كه زبان مؤمن بند مى آيد، يك مهمانى بزرگ آغاز مى شود.
آنجا را نگاه كن !
آن آقا كيست كه با عده اى به خانه تو آمده اند !
آنها مهمانان تو هستند !
آنها را شناختى يا نه؟
آن يكى رسول خدا مى باشد، آن ديگرى حضرت على(ع) است، آن ديگرى امام حسن(ع) و ديگرى امام حسين(ع) !
همه امامان معصوم(ع) آمده اند !
نگاه كن حضرت زهرا(س) هم آمده است.
آيا نمى خواهى به آنها سلام كنى !
يادت هست يك عمر زيارت جامعه خواندى و گفتى:
"الّسَلامُ عَلَيْكُمْ يا أَهْلَ بَيْتِ النُّبُوّةِ"
حالا هم همين جمله را بگو !
رسول خدا مى آيد طرف راست تو مى نشيند و حضرت على(ع) در سمت چپ تو !
بعد از آن مى بينى كه جبرئيل و ميكائيل و اسرافيل و عزرائيل هم آمده اند.
شنيده ام كه تو از عزرائيل مى ترسى !
خوب، قبل از اينكه عزرائيل بيايد چهارده معصوم(ع) مى آيند تا تو ديگر نترسى !
آرى، قبل از آنكه عزرائيل بيايد آن عزيزانى كه يك عمر عاشقشان بودى، به كنار تو آمده اند !
حضرت زهرا(س) هم زودتر از عزرائيل آمده است !
مگر تو نبودى كه براى فرزندان او عزادارى مى كردى !
مگر تو نبودى كه براى مظلوميت آنها اشك مى ريختى !
اكنون نوبت آنهاست تا تو را يارى كنند و چه خوب يارى مى كنند !
گوش كن !
همه چهارده معصوم(ع) دارند با عزرائيل سخن مى گويند، همه آنها يك حرف و يك سخن را تكرار مى كنند:
اى عزرائيل !
اين مؤمن را كه مى بينى ما را دوست دارد، با او مهربان باش !
و عزرائيل پاسخ مى دهد:
قسم به خدا، من با او همچون پدرى مهربان برخورد مى كنم و براى او از برادر، دلسوزتر خواهم بود.
اكنون عزرائيل نزديك تو مى آيد و با تو سخن مى گويد:
اى بنده خدا !
آيا برگه آزادى از آتش جهنم را با خود دارى؟
و تو جواب مى دهى: آرى، با محبّت و عشق به محمد و آل محمد(ع) و با ولايت حضرت على(ع)، برگه آزادى از جهنم را دارم.
و اكنون رسول خدا با تو سخن مى گويد:
نگران نباش، نترس، كه تو در أمان هستى !
اين سخن رسول خدا است كه قلب تو را آرام مى كند.
و تو محو جمال دلرباى آن حضرت مى شوى !
و اكنون به دستور رسول خدا پرده ها از جلوى چشم تو كنار مى رود و تو نگاه مى كنى خانه خودت را در بهشت مى بينى !
و تو به سوى بالا نگاه مى كنى !
دارى بهشت را مى بينى !
نگاه كن، شاخه اى از درخت طُوبى به خانه تو هم آمده است !
آيا مى توانى برايم بگويى كه اصل اين درخت طوبى در كجاى بهشت است؟
آرى، اصل اين درخت در خانه حضرت على(ع) است !
(خواننده عزيز، نمى دانم تا به حال بالين شخصى بوده اى كه دارد جان مى دهد، اگر ديدى كه او چشم باز كرده و به سمت بالا نگاه مى كند، بدان آن همان موقعى است كه او به چهره چهارده معصوم(ع) نگاه مى كند).
رسول خدا به تو مى گويد:
اين خانه تو در بهشت است، اكنون، اختيار با خودت است اگر بخواهى مى توانى در دنيا بمانى ! و البته اگر دنيا را انتخاب كنى خداوند به تو ثروت و دارايى زيادى خواهد داد !
اما تو در جواب چه مى گويى؟
امام صادق(ع) فرمود:
مؤمن در آن لحظه به رسول خدا مى گويد:
اى رسول خدا، من ديگر به دنيا كارى ندارم !
آرى، چون چشم تو به جمال رسول خدا و اهل بيت او(ع) روشن شد و جايگاه بهشتى خود را ديدى، ديگر دنيا آنقدر در چشم تو كوچك مى شود كه حاضر نمى شوى براى يك لحظه هم در دنيا بمانى !
(خواننده محترم، وقتى در بالين كسى حاضر شدى كه در لحظه جان دادن است اگر ديدى كه ابروهاى خود را به سوى بالا حركت مى دهد، حواست باشد اين همان لحظه اى است كه او دارد در جواب رسول خدا مى گويد كه من دنيا را نمى خواهم ! جواب منفى او به صورت حركت ابروها به سوى بالا جلوه مى كند).
پس خودت اين مرگ زيبا را انتخاب مى كنى !
اين يك قانون است كه خداوند جان مؤمن را به زور نمى گيرد، بلكه مؤمن با ميل و رغبت مرگ را انتخاب مى كند !
اكنون عرق به پيشانى تو مى نشيند و اشك از گوشه چشم راستت جارى مى شود.
اين اشك شوق است !
شوق وصال آنهايى كه يك عمر به عشقشان زندگى كردى !
شوق ديدار آن عزيزانى كه ديدار آنها همواره آرزوى تو بود !
در آن نفس كه بميرم در آرزوى تو باشم***بدان اميد دهم جان كه خاك كوى تو باشم
و روح تو
از جسمت جدا مى شود و از همين جا زندگى عالم برزخ تو آغاز مى گردد.
و تو مى بينى كه مردم، جمع شده اند و بدن تو را براى غسل دادن مى برند و بعد از غسل دادن، كفن بر بدنت مى پوشانند و براى تشييع جنازه تو آماده مى شوند.
نگاه كن، ببين دوستان تو كه قبل از تو از دنيا رفته اند به استقبال تو آمده اند، آنها را به ياد مى آورى يا نه؟
روح مؤمنانى كه قبل از تو از دنيا رفته اند به استقبال تو مى آيند و به تو سلام نموده و تو را به نعمتهاى خدا بشارت مى دهند.
و اين گونه زندگى جديد تو آغاز مى شود.
اين يك تولّد دوباره براى توست !
و به راستى كه با حضور امامان معصوم(ع) مرگ بسيار دلنشين است.
آرى، زندگى فقط با محبّت و عشق به آنان دلنشين مى شود و مرگ و جان دادن هم با حضور آنان از عسل شيرين تر !
بار خدايا !
چه مى شود كه ما را به آخرين و بزرگترين آرزويمان برسانى !
ما را هم از جمله آنانى قرار ده كه بزرگترين مهمانى عمرشان را در آخرين لحظه عمرشان برگزار مى كنند !
پایان
❣❣❣❣🍃🍃🍃🍃
#در_آغوش_خدا
#کانال_شهداء_ومهدویت
💐 #کانال_شهداء_ومهدویت
eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e59