یادواره شهدا
❤️ دلنوشته و خاطره ای در مورد شهید 🌷 حاج فریدون مهدیه بروجنی (به نقل از فرزند شهید 🌷) ✅ یکی ازجمعه
#عکس_تاریخی
📸 عکس تاریخی و خاطره انگیز از رزمندگان شهرستان بروجن در دوران دفاع مقدس
از سمت راست 👇
1⃣ رزمنده و پاسدار پیشکسوت، مرحوم حاج حیدر رفیعیان (پدر شهید 🌷 کیومرث رفیعیان)،
2⃣ رزمنده و کاسب بسیجی، شهید 🌷 حاج فریدون مهدیه،
3⃣ دانشجوی رزمنده و فرمانده بسیجی، شهید 🌷 عباس قادری.
🗓 زمان
اوایل مهر ۱۳۶۱
اوایل ذیحجه ۱۴۰۲
(حدود یک ماه قبل از عملیات محرم)
📌 مکان
استان خوزستان، جاده اهواز-آبادان، شهرک دارخوین
👈 مقر تیپ (لشکر) ۱۴ امام حسین، گردان امیرالمؤمنین، گروهان ابوالفضل علیهم السلام.
#حیدر_رفیعیان
#کیومرث_رفیعیان
#فریدون_مهدیه
#عباس_قادری
🍃🌷🍃🌷🍃
#یادواره_شهدا
https://eitaa.com/shohadab
.
یادواره شهدا
تعدادی از شهدای فعال در برگزاری #نماز_جمعه و منتسب به نهاد نماز جمعه شهرستان بروجن 👇 🌷 شهید #علی_
تعدادی از شهدای فعال در برگزاری
#نماز_جمعه
و منتسب به نهاد نماز جمعه شهرستان بروجن 👇
🌷 شهید #علی_اکبر_امیری
(پاسدار و محافظ امام جمعه)
🌷 شهید #گودرز_باصیری
(پاسدار و محافظ امام جمعه)
🌷شهید #محسن_برجیان بروجنی
(پاسدار و محافظ امام جمعه)
🌷 شهید #الله_داد_برنا بلداجی
(پاسدار و محافظ امام جمعه)
🌷 شهید #قنبرعلی_رضوانی بروجنی
(عضو ستاد نماز جمعه)
🌷 شهید #حسنعلی_زمانی فرادنبه
(پاسدار و محافظ امام جمعه)
🌷 شهید #عباس_شهباز بروجنی
(عضو ستاد نماز جمعه)
🌷 شهید جاویدالاثر #محسن_علمی_نژاد
(فرزند دومین امام جمعه بروجن)
🌷 شهید #علی_اکبر_علیمیرزایی
(پاسدار و محافظ امام جمعه)
🌷 شهید جاویدالاثر #عبدالرحیم_غلامیان
(پاسدار و محافظ امام جمعه)
🌷 شهید #سید_علیرضا_فیاضی بروجنی
(مداح، مؤذن و مکبر نماز جمعه)
🌷 شهید حاج #فریدون_مهدیه بروجنی
(عضو ستاد نماز جمعه)
🌷 شهید #سید_محمد_میرصالحی بروجنی
(عضو ستاد نماز جمعه، مداح، مؤذن، مکبر و معروف به وزیر شعار شهرستان بروجن)
🌷 شهید #تاری_وردی_یلمه
(خداداد یلمه)
(پاسدار و محافظ امام جمعه)
🍃🌷🍃
🌷 گرامی باد یاد و خاطره مرحوم آیت الله طالقانی، شهدای محراب و همه شهیدان🌷 نهاد نماز جمعه
👈 پنجم مرداد، سالروز برگزاری اولین نماز جمعه باشکوه در کشور در سال ۱۳۵۸، بعد از استقرار نظام مقدس جمهوری اسلامی 🇮🇷
🍃🌷🍃🌷🍃
#یادواره_شهدا
https://eitaa.com/shohadab
.
یادواره شهدا
#روزشمار دفاع مقدس، شهدا و انقلاب اسلامی ✅ ادامه رویدادهای مهم مطابق تقویم هجری شمسی (۱۹ نوزدهم آب
#روزشمار
دفاع مقدس، شهدا و انقلاب اسلامی
✅ ادامه رویدادهای مهم
مطابق تقویم هجری شمسی (۱۹ نوزدهم آبان) 👇
🔻 ادامه وقایع ۱۹ آبان ۱۳۶۱
👈شهادت دانش آموز بسیجی، شهید 🌷
#سعید_الهیان بروجنی
👈شهادت دانش آموز بسیجی، شهید 🌷
#عبدالعظیم_باقری
👈شهادت دانش آموز پاسدار، شهید 🌷
#شکرالله_پیکار
👈شهادت پاسدار شهید 🌷
#محمدرضا_عباسیان
👈شهادت بازاری بسیجی، شهید 🌷 حاج
#فریدون_مهدیه بروجنی
و
👈شهادت دانش آموز نوجوان بسیجی، شهید 🌷
#حشمت_الله_یوسف_زاده
#عمليات_محرم
#محرم
🔻وقایع ۱۹ آبان ۱۳۶۳
🔹 درگيری رزمندگان اسلام با چته های حزب دمكرات و كومله.
🔹 ارائه گزارش اطلاعات شاجا از جلسه جبهه نجات ايران در لندن.
👈درخواست وزارت خارجه از فرماندهی كل سپاه برای اعزام نماينده ای به آلمان به منظور شركت در يك كنفرانس مربوط به سلاح شيميایی همراه با اسناد و مدارك استفاده ارتش بعثی عراق از سلاح های شيميایی بر عليه ايران.
🔻 وقایع ۱۹ آبان ۱۳۶۵
🔹آغاز برگزاری جلسات توجيه طرح مانور عمليات بزرگ آتی برای فرماندهان گردان های عمل كننده.
🔹تحركات دشمن در منطقه بوارين و جنوب كانال پرورش ماهی.
👈به رغم تلاش بسيار برای جلوگيری از آگاهی دشمن از منطقه عمليات اصلی، عراقی ها به تقويت اين منطقه پرداخته اند.
🔹ادامه كوشش برای تأمين نيروی مورد نياز عمليات بزرگ آتی.
🔹اعلام آمادگی دانشجويان پزشكی دانشگاه تهران برای تأمين بخشی از نيازهای امداد و درمان جبهه ها.
👈 ادامه در صفحه بعد 👇
🍃🌷🍃🌷🍃
#یادواره_شهدا
https://eitaa.com/shohadab
.
یادواره شهدا
#عکس_تاریخی 📸 عکس تاریخی و خاطره انگیز از رزمندگان شهرستان بروجن در دوران دفاع مقدس از سمت راست 👇
✅ بازاری مؤمن، کاسب منصف، بسیجی عارف و امدادگر شهید 🌷 حاج فریدون مهدیه بروجنی
فرزند مرحوم حاج نعمت الله
🗓 ولادت 🌺
۳۱ مرداد ۱۳۱۵
👈 متأهل (ازدواج در سال ۱۳۳۵)
👈 دارای ۸ فرزند (۵ پسر و ۳ دختر)
👈 فروشنده لوازم یدکی خودرو
👈 از مبارزان فعال و زندانیان سیاسی دوران ستمشاهی پهلوی
👈 از افراد حاضر در حماسه ۲۰ بهمن ۵۷ (بیعت مردم انقلابی شهرستان بروجن با حضرت امام خمینی 🌺 و انزجار بختیاری ها از بختیار خائن)
👈 مؤسس و مسئول صندوق قرض الحسنه ولی عصر (علیه السلام) بروجن
👈 همکار افتخاری کمیته امداد امام خمینی (ره) 🌺
👈 عضو داوطلب و فعال جمعیت هلال احمر شهرستان بروجن
👈 عضو گردان اعزامی از شهرستان بروجن در محور زعند شوش به فرماندهی شهید 🌷
#احمد_بنایی
👈 جمعی تیپ (لشکر) ۱۴ امام حسین، گردان امیرالمؤمنین، گروهان ابوالفضل (علیهم السلام)، دسته چهار
👈 امدادگری که شجاعانه تا آخرین لحظه به تنهایی در نزدیکترین فاصله با دشمن مقاومت نمود تا به فیض شهادت 🌷 نائل شد.
🗓 شهادت 🌷
۱۹ آبان ۱۳۶۱
🔹 اصابت ترکش خمپاره ۶۰
👈 مرحله سوم عملیات محرم
#محرم
📌 منطقه
استان ایلام، عین خوش، شرهانی، ارتفاعات ۱۷۵
📍 مزار
روضه الشهدای بروجن
🏴 درگذشت همسر مکرمه شهید 🌷 (حاجیه خانم اشرف السادات ستوده)
🗓 دوشنبه ۲۶ مهر ۱۴۰۰
#فریدون_مهدیه
👈 ادامه در صفحه بعد 👇
🍃🌷🍃🌷🍃
#یادواره_شهدا
https://eitaa.com/shohadab
.
یادواره شهدا
✅ بازاری مؤمن، کاسب منصف، بسیجی عارف و امدادگر شهید 🌷 حاج فریدون مهدیه بروجنی فرزند مرحوم حاج نعمت ا
❤️ دلنوشته و خاطره ای در مورد شهید 🌷 حاج فریدون مهدیه بروجنی (به نقل از فرزند شهید 🌷)
✅ یکی ازجمعه های تابستان سال ۱۳۶۰ بود. آنروز قرار بود گروهی از رزمندگان به جبهه اعزام شوند که یکی از رزمنده های این گروه آقاجان 🌸بود. به نظرم بار دوم بود که اعزام میشد. قرار بود همه در محل قبلی سپاه جمع شوند و بعد از شرکت در نماز جمعه اعزام بشند. اون روز با خودم گفتم سری به سپاه بزنم و از اونجا به همراه آقاجان به مسجد بریم.
سپاه حال و هوای خاصی پیدا کرده بود. رزمندها کم کم به جمع حاضر اضافه میشدند. اونها چهل پنجاه نفری میشدند که تو حیاط سپاه جمع شده بودند. از بین اونها فقط سیمای جدی و پرجذبه شهید میرصالحی به یادم مونده.توی جمع آقاجان راپیداکردم.لباس بسیجی پوشیده بودوداشت پوتینشو میپوشید.خیلی خوشحال وخندان بود.تواون لباس جذابترودوست داشتنی ترشده بود.بی اختیاردلم گرفت وبغض راه گلومو بست.انگارمتوجه حالم شد. همینطورکه توحیاط سپاه(محل فعلی درمانگاه صادقیه) روی پله نشسته بود. صدام کردوگفت:
بلدی بندپوتین ببندی؟بیاببندببینم.
رفتم جلو.نشستم روبروی آقاجان وشروع کردم به محکم کردن بندپوتینها.هنوزچندلحظه ای نگذشته بودکه طاقت نیاوردم وبلاخره بغضم شکست وبی اختیارگریم گرفت.دیگه نتونسم بمونم.بندپوتینورها کردم ورفتم یه کنارایستادم.آقاجان که این حالمودیدتوروم نیاوردوبالبخندی خودش مشغول بستن پوتینهاش شد.
یه کمی آروم شده بودم وداشتم به اقاجان نگاه میکردم که چشمم به علی اکبرعلیاری(مسئول وقت تبلیغات سپاه بروجن)افتاد.
انگاردنبال کسی میگشت.تاچشمش به من افتادسریع خوشوبه من رسوندوگفت:
تواینجایی ومن دنبالت میگردم.بجه ها الان بایدبرند مسجدحاج کرامت تونمازجمعه شرکت کنند.چیزی داری دربین راه براشون بخونی.خوب نیست همینطورساکت ازسپاه به طرف مسجدبریم.
بابی میلی گفتم :چیزآماده ای که الان ندارم .
دوباره بااصرارگفت:ببین ،هرچی باشه خوبه فقط میخوام تامسجدهمراهیشون کنی.
فکری کردم.یه دفعه یادم به سرودی افتادکه مشهد شنیده بودم .تواردوی دانش اموزی که چندوقت قبل رفته بودیم درمراسم تعدادی ازشهداکه تویکی ازصحنهای حرم برگزارشده بودسرودزیبایی اجراشدومن چندبیت ازشعرهاشوحفظ کرده بودم.
گفتم من اینوفقط توذهن دارم.
ازخداخواسته گفت خیلی عالیه.بعدبه سرعت رفت وبایه بلندگوی دستی برگشت.
برادرای رزمنده توجه کنند.به ستون دوبایستندتاقبل ازاینکه به طرف مسجدحرکت کنیم اشعاری که اقای مهدیه میخونن راچندبارتمرین کنیم وبعد حرکت کنیم.
بااین اعلام کم کم همه جمع شدندوبه ستون دوایستادن.نفراول دو ستون آقاجان و شهیدمیرصالحی که ازهمه رشیدتربودندایستادند.
وسط ستون ایستادم ،بلندگوی دستیو دستم گرفتم وشروع کردم:
خون سرخ شهیدندای قرآن دهد
درس آزادگی به هرمسلمان دهد
این شعارمن است رو سیه دشمن است
حزب حزب الله رهبرروح الله
ای خداای خدابهشتی ما چه شد....
چندباردم گیره اول راخوندم وراه افتادیم به طرف مسجدحاج کرامت.
اول یه مقداردلهره داشتم اما وقتی دیدم آقاجانم داره سینه میزنه وتکرارمیکنه بااعتمادبه نفس تومسیرادامه دادم.ازسپاه تامسجددوسه بندشعرهاروکه یادم بود چندبارتکرارمیکردم تارسیدیم مسجد.
قبل ازاینکه توصف نمازقراربگیرم علی اکبردوباره سراغم اومد وگفت:علی نصر(فرمانده وقت سپاه بروجن)میخواد بین دونمازهمین نوحه بین راه را بخونی.به دنبالش راه افتادم وصف اول نشستم.امام جمعه اون موقع بروجن حاج آقای علمی مثل همه هفته خطبه اولو بامواعظ دلنشین اخلاقی شروع وخطبه دوم راهم بابیان مناسبتهای روزوبه ویژه ترغیب مردم برای حضوردرجبهه به پایان برد.
اضطراب ودلهره ای که بعدازصحبت علیاری برای اجرای برنامه دوباره به سراغم اومده بودهرلحظه بیشترمیشد.مکبرکه اتمام نمازرااعلام کردفرمانده سپاه میکروفون را دست گرفت وطی سخنان کوتاهی ضمن تشکرازمردم بابت حمایتهایشان ازرزمندگان واعلام اعزام اون روز از رزمنده ها خواست همگی جلوبیان وجلوی جایگاه ،روبروی مردم بایستد.همه ازجمله آقاجان جلوی جایگاه ،کنارهم ایستادند طوری که عرض مسجدراکامل کردند.بعدازاینکه همه سرجایشان ایستادندبااشاره فرمانده سپاه بلندشدم وبامعرفی او(که فرزندیکی ازرزمنده هابرنامه ای داره..) ،میکروفون به دست دوباره همون نوحه روبرای مردم خوندم.بعدازاتمام اشعاردوباره میکروفون را به دست گرفت وبدون هیچ مقدمه ای گفت:
واینک پدر
میکروفون رادست آقاجان دادوآقاجان شروع به صحبت کرد.منم بلافاصله بعد ازاجرانشستم امادیگه نتونستم جلوی خودموبیگیرم گریه امانموبریده بود.سرموپایین انداختم تاصورت خیس ازاشکمو ازدیدحاج آقای علمی که بهم خیره شده بود پنهان کنم.
ازصحبتهای آقاجان چیززیادی خاطرم نیست .فقط همین قدریادمه که صحبتای آقاجان مردم رومنقلب کرده بودوآرام آرام اشک بعضیها جاری شده بود.حالادیگه تنهامن نبودم که اشک میریختم.
#فریدون_مهدیه
🍃🌷🍃🌷🍃
#یادواره_شهدا
https://eitaa.com/shohadab
.
یادواره شهدا
❤️ دلنوشته و خاطره ای در مورد شهید 🌷 حاج فریدون مهدیه بروجنی (به نقل از فرزند شهید 🌷) ✅ یکی ازجمعه
#عکس_تاریخی
📸 عکس تاریخی و خاطره انگیز از رزمندگان شهرستان بروجن در دوران دفاع مقدس
از سمت راست 👇
1⃣ رزمنده و پاسدار پیشکسوت، مرحوم حاج حیدر رفیعیان (پدر شهید 🌷 کیومرث رفیعیان)،
2⃣ رزمنده و کاسب بسیجی، شهید 🌷 حاج فریدون مهدیه،
3⃣ دانشجوی رزمنده، فرمانده بسیجی و غواص شهید 🌷 عباس قادری.
🗓 زمان
اوایل مهر ۱۳۶۱
اوایل ذیحجه ۱۴۰۲
(حدود یک ماه قبل از عملیات محرم)
📌 مکان
استان خوزستان، جاده اهواز-آبادان، شهرک دارخوین
👈 مقر تیپ (لشکر) ۱۴ امام حسین، گردان امیرالمؤمنین، گروهان ابوالفضل علیهم السلام.
#حیدر_رفیعیان
#کیومرث_رفیعیان
#فریدون_مهدیه
#عباس_قادری
🍃🌷🍃🌷🍃
#یادواره_شهدا
https://eitaa.com/shohadab
.
یادواره شهدا
تعدادی از شهدای فعال در برگزاری #نماز_جمعه و منتسب به نهاد نماز جمعه شهرستان بروجن 👇 🌷 شهید #علی_
تعدادی از شهدای فعال در برگزاری نماز جمعه و منتسب به نهاد نماز جمعه شهرستان بروجن 👇
🌷 شهید #علی_اکبر_امیری
(پاسدار و محافظ امام جمعه)
🌷 شهید #گودرز_باصیری
(پاسدار و محافظ امام جمعه)
🌷شهید #محسن_برجیان بروجنی
(پاسدار و محافظ امام جمعه)
🌷 شهید #الله_داد_برنا بلداجی
(پاسدار و محافظ امام جمعه)
🌷 شهید #قنبرعلی_رضوانی بروجنی
(عضو ستاد نماز جمعه)
🌷 شهید #حسنعلی_زمانی فرادنبه
(پاسدار و محافظ امام جمعه)
🌷 شهید #عباس_شهباز بروجنی
(عضو ستاد نماز جمعه)
🌷 شهید جاویدالاثر #محسن_علمی_نژاد
(فرزند دومین امام جمعه بروجن)
🌷 شهید #علی_اکبر_علیمیرزایی
(پاسدار و محافظ امام جمعه)
🌷 شهید جاویدالاثر #عبدالرحیم_غلامیان
(پاسدار و محافظ امام جمعه)
🌷 شهید #سید_علیرضا_فیاضی بروجنی
(مداح، مؤذن و مکبر نماز جمعه)
🌷 شهید حاج #فریدون_مهدیه بروجنی
(عضو ستاد نماز جمعه)
🌷 شهید #سید_محمد_میرصالحی بروجنی
(عضو ستاد نماز جمعه، مداح، مؤذن، مکبر و معروف به وزیر شعار شهرستان بروجن)
🌷 شهید #تاری_وردی_یلمه
(خداداد یلمه)
(پاسدار و محافظ امام جمعه)
🍃🌷🍃
🌷 گرامی باد یاد و خاطره مرحوم آیت الله طالقانی، شهدای محراب و همه شهیدان🌷 نهاد نماز جمعه
👈 پنجم مرداد، سالروز برگزاری اولین نماز جمعه باشکوه در کشور در سال ۱۳۵۸، بعد از استقرار نظام مقدس جمهوری اسلامی 🇮🇷
#سالروز_برگزاری_اولین_نماز_جمعه
#شهدای_نماز_جمعه
#اولین_نماز_جمعه
#شهدای_محراب
#پنجم_مرداد
#نماز_جمعه
🍃🌷🍃🌷🍃
#یادواره_شهدا
https://eitaa.com/shohadab
.
یادواره شهدا
#روزشمار دفاع مقدس، شهدا و انقلاب اسلامی ✅ ادامه رویدادهای مهم مطابق تقویم هجری شمسی (۱۹ نوزدهم آب
#روزشمار
دفاع مقدس، شهدا و انقلاب اسلامی
✅ ادامه رویدادهای مهم
مطابق تقویم هجری شمسی (۱۹ نوزدهم آبان)
#روزشمار_شهادت
#روزشمار_شهدا 👇
🔹 شهادت سرهنگ شهید 🌷 منوچهر شریفی فرمانده ناحیه ژاندارمری کردستان توسط عناصر #ضدانقلاب وابسته به استکبار جهانی (۱۳۵۸ ه.ش.)..
#منوچهر_شریفی
🔹 شهادت 🌷 تعدادی از رزمندگان اسلام در ادامه عملیاتپیروزمندانه محرم و در ضدحمله های دشمن در ارتفاعات ۱۷۵ (۱۳۵۸ ه.ش.).، از جمله:
👈 دانش آموز بسیجی، شهید 🌷
#سعید_الهیان بروجنی
👈 دانش آموز بسیجی، شهید 🌷
#عبدالعظیم_باقری
👈 دانش آموز پاسدار، شهید 🌷
#شکرالله_پیکار
👈 پاسدار شهید 🌷
#محمدرضا_عباسیان
👈 بازاری بسیجی، شهید 🌷 حاج
#فریدون_مهدیه بروجنی
و
👈 دانش آموز نوجوان بسیجی، شهید 🌷
#حشمت_الله_یوسف_زاده
#عمليات_محرم
#محرم
🔹 شهادت 🌷 امیر ارتش اسلام، سرتیپ شهید 🌷 محمدجعفر نصر اصفهانی، فرمانده تیپ ۱ لشکر ۷۷ پیاده ثامن الائمه علیه السلام 🌺 (۱۳۷۵ ه.ش.).
#محمدجعفر_نصر
📸 عکس و معرفی برخی از شهدای امروز در صفحات بعد 👇
🍃🌷🍃🌷🍃
#یادواره_شهدا
https://eitaa.com/shohadab
.
یادواره شهدا
#عکس_تاریخی 📸 عکس تاریخی و خاطره انگیز از رزمندگان شهرستان بروجن در دوران دفاع مقدس از سمت راست 👇
✅ بازاری مؤمن، کاسب منصف، بسیجی عارف و امدادگر شهید 🌷 حاج فریدون مهدیه بروجنی
فرزند مرحوم حاج نعمت الله
🗓 ولادت 🌺
۳۱ مرداد ۱۳۱۵
👈 متأهل (ازدواج در سال ۱۳۳۵)
👈 دارای ۸ فرزند (۶ پسر و ۲ دختر)
👈 فروشنده لوازم یدکی خودرو
👈 از مبارزان فعال و زندانیان سیاسی دوران ستمشاهی پهلوی
👈 از افراد حاضر در حماسه ۲۰ بهمن ۵۷ (بیعت مردم انقلابی شهرستان بروجن با حضرت امام خمینی 🌺 و انزجار بختیاری ها از بختیار خائن)
👈 مؤسس و مسئول صندوق قرض الحسنه ولی عصر (علیه السلام) بروجن
👈 همکار افتخاری کمیته امداد امام خمینی (ره) 🌺
👈 عضو داوطلب و فعال جمعیت هلال احمر شهرستان بروجن
👈 عضو گردان اعزامی از شهرستان بروجن در محور زعند شوش به فرماندهی شهید 🌷
#احمد_بنایی
👈 جمعی تیپ (لشکر) ۱۴ امام حسین، گردان امیرالمؤمنین، گروهان ابوالفضل (علیهم السلام)، دسته چهار
👈 امدادگری که شجاعانه تا آخرین لحظه به تنهایی در نزدیکترین فاصله با دشمن مقاومت نمود تا به فیض شهادت 🌷 نائل شد.
🗓 شهادت 🌷
۱۹ آبان ۱۳۶۱
🔹 اصابت ترکش خمپاره ۶۰
👈 مرحله سوم عملیات محرم
#عملیات_محرم
#محرم
📌 منطقه
استان ایلام، عین خوش، شرهانی، ارتفاعات ۱۷۵
📍 مزار
روضه الشهدای بروجن
🏴 درگذشت همسر مکرمه شهید 🌷 (حاجیه خانم اشرف السادات ستوده)
🗓 دوشنبه ۲۶ مهر ۱۴۰۰
#فریدون_مهدیه
👈 ادامه در صفحه بعد 👇
🍃🌷🍃🌷🍃
#یادواره_شهدا
https://eitaa.com/shohadab
.
یادواره شهدا
✅ بازاری مؤمن، کاسب منصف، بسیجی عارف و امدادگر شهید 🌷 حاج فریدون مهدیه بروجنی فرزند مرحوم حاج نعمت ا
#عکس_تاریخی
📸 عکس تاریخی و خاطره انگیز از رزمندگان شهرستان بروجن در دوران دفاع مقدس
از سمت راست 👇
1⃣ رزمنده و پاسدار پیشکسوت، مرحوم حاج حیدر رفیعیان (پدر شهید 🌷 کیومرث رفیعیان)،
2⃣ رزمنده و کاسب بسیجی، شهید 🌷 حاج فریدون مهدیه،
3⃣ دانشجوی رزمنده، فرمانده بسیجی و غواص شهید 🌷 عباس قادری.
🗓 زمان
اوایل مهر ۱۳۶۱
اوایل ذیحجه ۱۴۰۲
(حدود یک ماه قبل از عملیات محرم)
📌 مکان
استان خوزستان، جاده اهواز-آبادان، شهرک دارخوین
👈 مقر تیپ (لشکر) ۱۴ امام حسین، گردان امیرالمؤمنین، گروهان ابوالفضل علیهم السلام.
#حیدر_رفیعیان
#کیومرث_رفیعیان
#فریدون_مهدیه
#عباس_قادری
👈 ادامه در صفحه بعد 👇
🍃🌷🍃🌷🍃
#یادواره_شهدا
https://eitaa.com/shohadab
.
یادواره شهدا
#عکس_تاریخی 📸 عکس تاریخی و خاطره انگیز از رزمندگان شهرستان بروجن در دوران دفاع مقدس از سمت راست 👇
❤️ دلنوشته و خاطره ای در مورد شهید 🌷 حاج فریدون مهدیه بروجنی (به نقل از فرزند شهید 🌷)
✅ یکی ازجمعه های تابستان سال ۱۳۶۰ بود. آنروز قرار بود گروهی از رزمندگان به جبهه اعزام شوند که یکی از رزمنده های این گروه آقاجان 🌸بود. به نظرم بار دوم بود که اعزام میشد. قرار بود همه در محل قبلی سپاه جمع شوند و بعد از شرکت در نماز جمعه اعزام بشند. اون روز با خودم گفتم سری به سپاه بزنم و از اونجا به همراه آقاجان به مسجد بریم.
سپاه حال و هوای خاصی پیدا کرده بود. رزمندها کم کم به جمع حاضر اضافه میشدند. اونها چهل پنجاه نفری میشدند که تو حیاط سپاه جمع شده بودند. از بین اونها فقط سیمای جدی و پرجذبه شهید میرصالحی به یادم مونده.توی جمع آقاجان راپیداکردم.لباس بسیجی پوشیده بودوداشت پوتینشو میپوشید.خیلی خوشحال وخندان بود.تواون لباس جذابترودوست داشتنی ترشده بود.بی اختیاردلم گرفت وبغض راه گلومو بست.انگارمتوجه حالم شد. همینطورکه توحیاط سپاه(محل فعلی درمانگاه صادقیه) روی پله نشسته بود. صدام کردوگفت:
بلدی بندپوتین ببندی؟بیاببندببینم.
رفتم جلو.نشستم روبروی آقاجان وشروع کردم به محکم کردن بندپوتینها.هنوزچندلحظه ای نگذشته بودکه طاقت نیاوردم وبلاخره بغضم شکست وبی اختیارگریم گرفت.دیگه نتونسم بمونم.بندپوتینورها کردم ورفتم یه کنارایستادم.آقاجان که این حالمودیدتوروم نیاوردوبالبخندی خودش مشغول بستن پوتینهاش شد.
یه کمی آروم شده بودم وداشتم به آقاجان نگاه میکردم که چشمم به علی اکبرعلیاری(مسئول وقت تبلیغات سپاه بروجن)افتاد.
انگاردنبال کسی میگشت.تاچشمش به من افتادسریع خودشوبه من رسوندوگفت:
تواینجایی ومن دنبالت میگردم.بچه ها الان بایدبرند مسجدحاج کرامت تونمازجمعه شرکت کنند.چیزی داری دربین راه براشون بخونی.خوب نیست همینطورساکت ازسپاه به طرف مسجدبریم.
بابی میلی گفتم :چیزآماده ای که الان ندارم .
دوباره بااصرارگفت:ببین ،هرچی باشه خوبه فقط میخوام تامسجدهمراهیشون کنی.
فکری کردم.یه دفعه یادم به سرودی افتادکه مشهد شنیده بودم .تواردوی دانش آموزی که چندوقت قبل رفته بودیم درمراسم تعدادی ازشهداکه تویکی ازصحنهای حرم برگزارشده بودسرودزیبایی اجراشدومن چندبیت ازشعرهاشوحفظ کرده بودم.
گفتم من اینوفقط توذهن دارم.
ازخداخواسته گفت خیلی عالیه.بعدبه سرعت رفت وبایه بلندگوی دستی برگشت.
برادرای رزمنده توجه کنند.به ستون دوبایستندتاقبل ازاینکه به طرف مسجدحرکت کنیم اشعاری که اقای مهدیه میخونن راچندبارتمرین کنیم وبعد حرکت کنیم.
بااین اعلام کم کم همه جمع شدندوبه ستون دوایستادن.نفراول دو ستون آقاجان و شهیدمیرصالحی که ازهمه رشیدتربودندایستادند.
وسط ستون ایستادم ،بلندگوی دستیو دستم گرفتم وشروع کردم:
خون سرخ شهیدندای قرآن دهد
درس آزادگی به هرمسلمان دهد
این شعارمن است
رو سیه دشمن است
حزب حزب الله
رهبرروح الله
ای خداای خدابهشتی ما چه شد ...
چندباردم گیره اول راخوندم وراه افتادیم به طرف مسجدحاج کرامت.
اول یه مقداردلهره داشتم اما وقتی دیدم آقاجانم داره سینه میزنه وتکرارمیکنه بااعتمادبه نفس تومسیرادامه دادم.ازسپاه تامسجددوسه بندشعرهاروکه یادم بود چندبارتکرارمیکردم تارسیدیم مسجد.
قبل ازاینکه توصف نمازقراربگیرم علی اکبردوباره سراغم اومد وگفت:علی نصر(فرمانده وقت سپاه بروجن)میخواد بین دونمازهمین نوحه بین راه را بخونی.به دنبالش راه افتادم وصف اول نشستم.امام جمعه اون موقع بروجن حاج آقای علمی مثل همه هفته خطبه اولو بامواعظ دلنشین اخلاقی شروع وخطبه دوم راهم بابیان مناسبتهای روزوبه ویژه ترغیب مردم برای حضوردرجبهه به پایان برد.
اضطراب ودلهره ای که بعدازصحبت علیاری برای اجرای برنامه دوباره به سراغم اومده بودهرلحظه بیشترمیشد.مکبرکه اتمام نمازرااعلام کردفرمانده سپاه میکروفون را دست گرفت وطی سخنان کوتاهی ضمن تشکرازمردم بابت حمایتهایشان ازرزمندگان واعلام اعزام اون روز از رزمنده ها خواست همگی جلوبیان وجلوی جایگاه، روبروی مردم بایستند.همه ازجمله آقاجان جلوی جایگاه، کنارهم ایستادند طوری که عرض مسجدراکامل کردند.بعدازاینکه همه سرجایشان ایستادندبااشاره فرمانده سپاه بلندشدم وبامعرفی او(که فرزندیکی ازرزمنده هابرنامه ای داره..)، میکروفون به دست دوباره همون نوحه روبرای مردم خوندم.بعدازاتمام اشعاردوباره میکروفون را به دست گرفت وبدون هیچ مقدمه ای گفت:
واینک پدر میکروفون رادست آقاجان دادوآقاجان شروع به صحبت کرد.منم بلافاصله بعد ازاجرانشستم امادیگه نتونستم جلوی خودموبگیرم گریه امانموبریده بود.سرموپایین انداختم تاصورت خیس ازاشکمو ازدیدحاج آقای علمی که بهم خیره شده بود پنهان کنم.
ازصحبتهای آقاجان چیززیادی خاطرم نیست. فقط همین قدریادمه که صحبتای آقاجان مردم رومنقلب کرده بودوآرام آرام اشک بعضیها جاری شده بود.حالادیگه تنهامن نبودم که اشک میریختم.
#فریدون_مهدیه
🍃🌷🍃🌷🍃
#یادواره_شهدا
https://eitaa.com/shohadab
.
یادواره شهدا
❤️ دلنوشته و خاطره ای در مورد شهید 🌷 حاج فریدون مهدیه بروجنی (به نقل از فرزند شهید 🌷) ✅ یکی ازجمعه
✅ فرازهایی از آخرین دست نوشته های شهید 🌷 حاج فریدون مهدیه بروجنی
🔹 اینجا (جبهه) فقط جای دلدادگان حق خالیست.
🔹 ... جبهه یعنی مکان حق، هوای حق، صدای حق، آرامش حق ...
🔹 ... مبادا فکر آن باشید که چرا رفتم جبهه، گرچه میدانم دراین فکر نیستید ....
🔹 ... سلام مرا به رفقایی که احوالپرسی مینمایند برسانید و بگوئید:
اگر حالش را دارید بیائید و ببینید دنیای دیگری را ...
🔹 ... امید از امام زمان (عج) دارم که از کربلای حسین (ع) پیامم را بشنوید ...
🔹 ... در هر حال از دعا برای امام کوتاهی نکنید ...
🔹 خداوندا قابلیتی ده در مکان دوست که دعوت کردی مرا بپذیری ...
🔹 ... امید آنکه لطف حق شامل حالم گردد و فقط به خاطر خدا قدم بردارم ...
🔹 ... جای شما خالیست، اگر لذتی هست انشاءالله ما داریم نزدیک آن میشویم ...
🔹 ... آری، عمری که با نبودن در این دنیای فانی لحظه ای بیشتر فاصله ندارد، بایستی بیشتر قدر دانست، که نزدیک به حق و به حق پیوست (انا لله و انا الیه راجعون)
#فریدون_مهدیه
#دست_نوشته
🍃🌷🍃🌷🍃
#یادواره_شهدا
https://eitaa.com/shohadab
.