رمضان:
🌹 سلام علیکم و رحمة الله و برکاته
🍀بسم الله الرحمن الرحیم
🌺 اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
☀️ امروزچهارشنبه ، شانزدهم فروردین و چهاردهم رمضان به خیر
📿 ذکر روز چهارشنبه صد مرتبه:
💐 یاحی و یاقیوم💐
☘️🌹☘️🌹☘️🌹☘️
ای "حا و سین و نونِ" الفبای من حسن
ای ختم هر کلام، به هر انجمن حسن
هر کس ز باده ای بشود مستِ مستِ مست
من باده می شوم به نوای "حسن حسن"
این تارهای صوتی من کوکِ اسم توست
آواز عشق من بشود یک دهن "حسن"
نامت قیامتی بکند در قیامتم ...
وقتی که بشنوم ز لب مرد و زن "حسن"
ای یکه تاز جنگ جمل، ای دلیر مرد
ای ذوالفقار حیدر و ای صف شکن حسن
ای حضرت شجاعت و ای شیر مرتضی
با لشکری حریف شدی تن به تن حسن
مرهون صلح توست، اگر که حسینی ام
از لطف توست، گر شده ام سینه زن حسن
خالیست دست من، تو بیا و پُرش بکن
این تن بمیرد و بشود در کفن حسن...
دیشب برای ماتم تو سینه می زدم
فریاد زد به روی تنم پیرهن "حسن"
جا می دهم تمام غمت را به مصرعی...
"ای حضرت غریب، "غریب وطن حسن..."
نوكر نوشت:
از عنایاٺ حسن ناڹ و نوایی داریم
خودمانیم چه روزی و بهایی داریم
روی هر شاپرڪی را به خدا ڪم ڪردیم
رمضان تا رمضان دور حسن میگردیم
صلي الله عليک يا سيدناالغريب يااباعبدالله الحسين
ندهد فرصت گفتار به محتاج کریم
گوش این طایفه آواز گدا نشنیده است
#صائب_تبریزی ولادت امام حسن مجتبی (ع)مبارک🌹🌹
این خبر را برسانید به عشاق نجف
بوی سجاده خونین کسی میآید...
▪️صلی الله علیک یا امیرالمومنین
#شب_قدر
#ماه_رمضان
نجف اشرف
🔸️ وقتی بندهای واقعا عاشق عبادت است و دلش نمیخواهد توجهی به غیر خدا داشته باشد، خداوند طوری کارهایش را جور میکند که وقتش خیلی صرف این کارها نشود.
۱۳۹۰/۰۶/۲۳
#قرار_عاشقی
🌹 بسم رب الشهداء و الصدیقین
شب جمعه ست یادی کنیم از شهدا ی۸سال دفاع مقدس وجبهه مقاومت باذکر صلوات وسلام به روح مطهرحضرت سیدالشهداویاران باوفایش
بسم الله الرحمن الرحیم
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا عَبْدِاللهِ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتي حَلَّتْ بِفِنائِكَ عَلَيْكَ مِنّي سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَبَقِيَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّي لِزِيارَتِكُمْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَعَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَيْنِ(ع)
شب جمعه کربلابیادرفقا
🙏 التماس دعای فرج
بِسْــــــــمِ اٌللَّهِ اٌلرَّحْمَنِ اٌلرَّحِيْـــــــــمِ
شهيد محمد چمني دانشجوی رشته راه و ساختمان که درس دانشگاه را ترک نمود و برای شرکت در جنگ تحمیلی عازم اهواز شد
محمد چمني در سال 1336 در شهرستان نيشابور ديده به جهان گشود . دوران كودكي را مانند ديگر كودكان در دامان خانواده گذراند . در سن 6 سالگي وارد دبستان شد و در طول دوران ابتدايي و راهنمايي از دانش آموزان ممتاز بود .
وي پس از ورود به دبيرستان ، در رشته رياضي تا مرحلة ديپلم ادامه داد و سپس به عنوان معلم پيماني آموزش و پرورش در يكي از روستاهاي اين شهرستان مشغول به تحصيل شد . او در ضمن تدريس ، در اوقات فراغت خويش دروس رشتة طبيعي را نيز به صورت آزاد مطالعه و پس از چندي ديپلم طبيعي را نيز كسب كرد.
دانشجوی مهندسی راه و ساختمان
محمد ، پس از شركت در آزمون سراسري و قبولي در رشتة مهندسي راه و ساختمان ، به دليل عدم علاقه به اين رشته ، از رفتن به دانشگاه منصرف گرديد و در دانشسراي راهنمايي به ادامه تحصيل پرداخت و از همان سالها نيز فعاليت سياسي خود را آغاز نموده و به مبارزه با رژيم ستمشاهي پرداخت .
دانشجوی مهندسی مکانیک
محمد ، پس از پايان دوره دانشسرا در كنكور شركت نمود و در رشتة مهندسي مكانيك در دانشگاه صنعتي شريف تهران مشغول به تحصيل شد و با مطالعه دروس رشته ادبي به صورت آزاد ، به كسب ديپلم ادبي نيز موفق گرديد .
وي تا مدتها پس از آن ، به عنوان نماينده دانشگاه صنعتي شريف ، در لانة جاسوسي به فعاليت ادامه داد و متعاقب آن به اتفاق گروهي از برادران جهاد دانشگاهي به سيستان و بلوچستان هجرت نموده و در آن ديار محروم ، به خدمت مردم پرداخت . محمد در همان ايام ، با تكيه بر دانش و ذوق سرشاري كه داشت ، موفق به طراحي و اختراع كورهاي آجرپزي شد كه با كمترين امكانات براي عموم قابل استفاده بود .
با شروع جنگ تحميلي ، محمد در همان هفته نخست عازم اهواز شد و با نيروهاي اندكي كه اكثراً بومي بودند توسط دكتر چمران سازماندهي شد و مدتي را در آن مناطق گذرانيد . وي پس از آن دوباره به دانشگاه برگشت و به مبارزه عليه گروهكها كه اوج فعاليتشان را در دانشگاه ميگذراندند ، پرداخت .
وي مجدداً در تابستان سال 1360 دوباره عازم جبهه شد و اين بار خداوند جبهه كردستان را براي او مقدر ساخت تا برگ زريني از زندگي اش را آغاز كند .
چند ماه محمد به اسارت اشرار درآمد كه اين دوره 27 ماه به طول انجاميد و در اين ماهها حماسه عشقبازي خالق و مخلوق را به نمايش گذارد .
وي پس از آزادي ، به زادگاهش بازگشت ، اما هنوز چند ماه نگذشته ، براي سومين بار عازم جبهه گرديد و اين بار آنقدر حضور خويش را در كربلاي عشق ادامه داد ، تا اينكه سرانجام موفق به دريافت مجوز ورود به خلوت محبوب را دريافت كرد . جبهة «ميمك» آخرين سجده گاه آن جوانمرد نستوه بود .
|||شهید بـےنام ۱۱۲
#برای_حــــــین
🔹معلم فداکار هم رفت
حسن امیدزاده، معلم فداکاری که در سال76 برای نجات 30دانش آموز گرفتار در آتش سوزی مدرسه روستای «بیجار سر شفت» خود را به شعلههای آتش زد و از ناحیه سر و صورت دچار سوختگی شدید شد، پس از 15سال تحمل درد و ناشی از سوختگی شدید در بیمارستان فومن جان باخت.
تو هیچ اخباری هم اعلام نشد.
این فداکاری رو باید توی کتابهای تاریخ نوشت
یادش گرامی ... و روانش شاد !
✍آیت الله حق شناس رحمه الله:
رفقای عزیز ! شما را به خدا مواظب زبان و گوشتان باشید. هر حرفی نزنید، به هر حرفی گوش ندهید.خدا شاهد است گاهی اوقات به خاطر یک غیبت فقط یک غیبت حاجت شما را نمیدهند.در قیامت از اعمال خوب شما بر میدارند و روی اعمال خوب غیبت شونده میگذارند. حال هِی برو غیبت کن ببیبن کجا رو میگیری؟
من در یک جلسه ای بودم که پشت سر شخصی غایب حرف های ناروایی زده شد. با اینکه بنده حرف های آنها را رد کردم و از آن شخص دفاع کردم.امّا شب در عالم رویا به بنده گفتند: چرا از آن مجلس برنخواستی؟ گفتم: من هر آنچه که آنها گفتند رد کردم و از شخص غایب دفاع کردم. گفتند: آیا حرف های شما را قبول کردند؟ گفتم خیر! گفتند: پس چرا از آن مجلس بیرون نرفتی؟ همان رفتن تو جواب قاطعی برای آنها بود.آره داداش جون! مسئله، بسیار مهم و ظریف است
همیشه این حدیث را به یاد داشته باشید که: " سامع الغیبة احد المغتابین " یعنی گوش کننده به غیبت در حکم غیبت کننده است.