📝 #دل_نوشته
🌷 از #شــهدا آموختم👇👇
🌷 از ابراهیم #هادی، پهلوانی را...
🌷 از حاج همت، #اخلاص را...
🌷 از #باکری ها، گمنامی را...
🌷 از علی #خلیلی، امر به معروف را...
🌷 از محمد خانی، #فداکاری را...
🌷 از حاجی #برونسی، توسل را...
🌷 از مهدی زین الدین، #سادگی را...
🌷 از محمد #مشلب دل کندن از دنیا را
🌷 از سید مططفی #الحسینی انس با قرآن را
🌷 از عباس #بابایی، دوری از گناه را...
🌷 از #صیاد شیرازی، نماز اول وقت را...
🌷 از شهدا عشق و ایمان را آموختم...
بااین همه نمیدانم چرا، موقع عمل که میرسد، وامانده ام !!!😔😔
بجای شرمندگی و تنبلی باید بلند شوم و کاری کنم...😊😊
در اردوگاه سربازان مهدی (عج) بی حوصلگی و نا امیدی راه ندارد...👊
خدایا همانند شهدا مرا #مومن #مجاهد #انقلابی بخواه...🙏
🌷🌷
@shohadaes
#انقلابی های کوفه پس از دست
کشیدن از #آرمانهای_انقلاب_شان
نائبِ امامشان را اعدامِ انقلابی کردند!
#مسلم_بن_عقیل
@shohadaes
╭•⊰◄‹☫🕊›••⊱─━─━•─┈─ · · · ·
❲ من وزیر نفت ایران هستم! ❳
مهرماه سال ۱۳۵۹ بود که به عنوان وزیر نفت ایران منصوب شد. از همان مدیران #انقلابی که هرگز در پشت میز بند نمیشد و به دل کارزار و جهاد میرفت. در همان بحبوحه #جنگ به بازدید میدانی از پالایشگاهها رفت تا از نزدیک شرایط را مدیریت و بررسی کند. وقتی تنها #چهل روز از انتصابش به این مقام گذشته بود، برای بازدید از پالایشگاه آبادان عازم جنوب شد اما در راه به #اسارت نیروهای عراقی درآمد. او و همراهانش را به مکانی منتقل کردند که در آن محل بیش از ۵۰ نفر از مردم عادی هم که اسیر شده بودند، حضور داشتند. دستها و چشمهای آنها را بسته بودند که ناگهان صدای رگبار مسلسل و جیغ و داد مردم بلند شد. او برای اینکه جلوی کشتار مردم را بگیرد، بیمحابا و باشجاعت تمام فریاد زد: «من وزیر نفت ایران هستم.» همین جمله او کافی بود که صدای رگبار مسلسل قطع شود. بعد او را از جمعیت جدا کردند و به مکانی دیگر انتقال دادند.
سرانجام محمدجواد تندگویان، بر اثر شکنجههای سخت رژیم بعث عراق به #شهادت رسید.
#شهید_تندگویان