eitaa logo
شهدایی
759 دنبال‌کننده
5.7هزار عکس
2.4هزار ویدیو
160 فایل
"هرچه امروز کشور ما دارد و هرچه در آینده بدست آورد به برکت خون این جوانان #شهید است ." #مقام_معظم_رهبری(مدظله العالی) ✅جهت ارتباط با مدیر،انتقاد ،پیشنهاد: @mpsh76 ✅پل ارتباطی شما با ادمین کانال آیدی تبادلات👇👇 @fpshm63
مشاهده در ایتا
دانلود
10.96M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌷امروز مصادف است با سالروز شهادت عارف لشکر ۴۱ ثارالله شهید عبدالمهدی مغفوری. 🔹شهادت: پنجم دی ۱۳۶۵ @shohadaes
شهید عبدالمهدی مغفوری... زندگینامه : عبدالمهدی مغفوری در سال 1335 در کرمان در خانواده ای تنگدست ولی متدین به دنیا آمد. پدرش برای دل مردم روضه می خواند و مخارج زندگی را از پشت دار قالی بافی فراهم می کرد. عبدالمهدی در سایه چنین خانواده ای رشد کرد و تحصیلات ابتدائی و متوسطه را در کرمان به پایان برد. آنچه در این دوران او را از دیگر همسن و سالانش متمایز کرد پایبندیش به دینداری بود. او پس از پایان دوره دبیرستان در دانشسرا پذیرفته شد و در رشته برق فوق دیپلم گرفت.در همین زمان بود که به خدمت سربازی فرا خواند ه شد.این روزها با اوج گیری انقلاب توأم بود. عبدالمهدی در این دوران سخت به مبارزات خود ادامه داد و پس از پیروزی انقلاب به کرمان باز گشت. با اینکه در دانشگاه پذیرفته شده بود با پوشیدن لباس سبز سپاه را ترجیح داد. او مدتی در کردستان بود.بعد از آغاز جنگ،تلاشش برای حضور در میدانهای نبرد و سازماندهی نیروها در استان کرمان،از او چهره ای مخلص و دلپذیر ساخته بود. عبدالمهدی در موقعیت مختلف فرماندهی در سطح لشکر 41 ثارالله و بسیج قرار گرفت و بیش از بیش در روند پر تلاطم نبرد سهیم شد. عملیات کر بلای 4 آخرین عملیاتی بود که عطر نفسهای این پیرو حقیقی ائمه اطهار (ع) و امام راحل را به جان می خرید. عبد المهدی مغفوری در جزیره ام الرصاص پاداش جهاد اکبر و اصغر خود را گرفت و ساکن کوچه پروانه ها شد. @shohadaes
خلاصه ای از زندگینامه شهید عبدالمهدی مغفوری با دستخط شهید را مرور می کنیم: بنده در سال 1335 در سراسیاب فرسنگی متولد شدم و دوران دبستان را در دبستان سراسیاب فرسنگی گذراندم و دوران دبیرستان را به کرمان می آمدم و پس اتمام دوران دبیرستان و اخذ دیپلم یعنی در سال 1354 منزل مسکونی خودمان را به کرمان انتقال دادیم. در سال 54 الی 56 بنده در انستیتو تکنولوژی کرمان تحصیل می کردم و صبح ها که درس نداشتم به کار تعمیرات الکتروموتور و ژنراتور مشغول بودم. بعد از اخذ مدرک دیپلم به سربازی رفتم و در پادگان حشمتیه مربوط به لشکر گارد خدمت می کردم تا اینکه به فرمان امام در ماه محرم سال 57 فرار کردم و در همان زمان چه در پادگان چه بیرون از پادگان و پس از فرار به فعالیت های سیاسی علیه رژیم می پرداختم تا اینکه پس از پیروزی انقلاب به فرمان امام به پادگان بازگشتم و مابقی خدمتم را به اتمام رساندم. بعد از آن حدود یک سال و نیم به کار تعمیرات الکتروموتور و ژنراتور و استادکاری در دانشکده فنی و انستیتو پرداختم و سرانجام در تاریخ 10/4/59 بعد از گذراندن یک ماه دوره آموزشی به عضویت سپاه کرمان درآمدم. @shohadaes
🔷منطقه عملیاتی کربلای ۴، با شلیک منورها مثل روز روشن شده بود.در هنگامه سخت تبادل آتش طرفین، ناگهان روی خاکریز به شهید مغفوری برخوردم... همدیگر را سخت در آغوش گرفتیم. هنوز گرمای بوسه هایش را احساس می کنم و به تکرار آن در جنت لقای حق، دلخوش و امیدوارم! عصر روز بعد - پنجشنبه ۴ دی ۱۳۶۵ - منطقه با بمباران دشمن، در دود سیاه و غلیظی گم شد. وقتی روشنایی بازگشت؛ بچه های لشکر ثارالله در بهتی غم آلود یکدیگر را باز یافتند. از عبدالمهدی مغفوری خبری نبود.... عارف لشکر هم آسمانی شده بود. ... صدای گریه ی بلند در فراق شهید هم هنوز در گوشم طنین اندازست. 🔹نوشته: حاج محمود خالقی دوست شهید مغفوری ✅ @shohadaes
سردار سلیمانی در صحبتی اشاره کرده بود که ما هرگز فراموش نمی‌کنیم قرآن خواندن شهید مغفوری را در تابوت و اذان گفتنش را در قبر هنگام دفن، در همین رابطه یکی از دوستان شهید روایت کرده است: «وقتی پیکر شهید مغفوری را آوردند حال مساعدی نداشتم، داشتم گریه می‌کردم. در حزن و اندوه بودم که ناگهان صدایی شنیدم که می‌گفت، شهید قرآن می‌خواند. یکی از روحانیون هم قسم خورد که صدای قرآن او را شنیده است. گفتم خدایا این شهید چه مقامی پیش شما دارد که این کرامت را به وی عطا کردی که از جنازه‌اش پس از چند روز که شهید شده صدای تلاوت قرآن می‌آید. وضو گرفتم، رفتم بالای سرش و روی او را کنار زدم، رنگش مثل مهتاب نور می‌داد و بوی عطر عجیبی از پیکرش به مشام می‌رسید، وقتی گوشم را به صورت و دهانش نزدیک کردم مثل کسی که برق به او وصل کرده باشند در جا خشکم زد، چون من هم از او تلاوت قرآن شنیدم. درست یادم است در همان لحظه‌ای که گوشم نزدیک دهان او بود شنیدم که سوره کوثر را می‌خواند. چند نفر دیگر هم شنیده بودند که قرآن می‌خواند.» @shohadaes
شهید عبدالمهدی مغفوری که معروف به عارف شهدا در عملیات کربلای 4 در جزیره ام الرصاص پاداش جهاد اکبر و اصغر خود را گرفت و به درجه رفیع شهادت نائل آمد در ادامه چند نمونه از کرامات این شهید بزرگوار را با هم میخوانیم: پس از شهادت حاج عبدالمهدی مغفوری در عملیات کربلای ۴ پیکر پاکش را برای تشیع به کرمان آورده بودند خانواده شهید و سه فرزند دلبندش برای آخرین دیدار بر گرد وجود آن نازنین حلقه زدند. مادر خانم حاج‌ عبدالمهدی می‌گفت:وقتی خواستم چهره مطهر و نورانی شهید را برای وداع آخر ببوسم،با کمال تعجب مشاهده کردم که لبان ذکرگوی آن شهید سعید به تلاوت سوره مبارکه کوثر مترنم است. و من بی‌اختیار این جمله در ذهنم نقش می‌بندد که هان ای شهیدان.با خدا شب‌ها چه گفتید؟ جان علی با حضرت زهرا(ص) چه گفتید؟ پسرعموی شهید مغفوری هم از مراسم دفن این شهید خاطره‌ای شگفت دارد: وقتی می‌خواستیم او را که به برکت زندگی سراسر مجاهده‌اش شهد وصال نوشیده بود به خاک بسپاریم با صحنه عجیبی مواجه شدیم،که به‌ یکباره منقلبمان کرد. وقتی پیکر شهید را در قبر می‌گذاشتیم صدای اذان گفتن او را شنیدیم. ازکرامات شهید از زبان دوست شهید: تا اینکه من دچار بیماری سختی شدم و پزشکان از بهبودی من قطع امید کردند یک روز حاج مهدی با یک دسته گل سرخ به عیادتم آمد وقتی نظر پزشکان را به او گفتم اشک در چشمانم حلقه زد پس لیوانی را برداشت آن را تا نیمه آب کرد و چیزی زیر لب خواند و به آب داخل لیوان دمید پارچه سبزی را از جیب پیراهنش درآورد و با آب لیوان خیس کرد و نم آن را بر لبان من کشید و درآخر زمزمه کرد به حق دختر سه ‌ساله‌ی حسین… روز بعد در عالم رویا خودم را در صحنه‌ی کربلا دیدم دختربچه ‌ای سمتم آمد و من قمقمه ‌ام را به او دادم او آن را گرفت و فقط لب‌های خشکش را تر کرد و دوباره به سوی خیمه‌ها رفت اما سواری دختر بچه را با سیلی زد هرچه تقلا کردم به کمکش بروم نتوانستم یکباره از خواب پریدم و از همان لحظه حالم خوب شد و بهبود یافتم. @shohadaes
وقتی عبدالمهدی آن دعا را بالای سرم خواند حالم دگرگون شد انگار که اصلاً مریض نبودم یکی از روزهای ماه مبارک رمضان مهمان داشتیم و مادرم من هم مریض شده بود و داخل بیمارستان بستری بود. من از این قضیه خبر نداشتم و وقتی مهمان ها رفتند شهید به من گفت: آماده شو باید جایی برویم. رفتیم بیمارستان. اول من به داخل بیمارستان پیش مادرم رفتم. قرار بود که فردای آن روز مادرم را به خاطر عارضه قلبی عمل کنند. آمدم بیرون تا عبدالمهدی برود. شهید بالای سر مادر دعایی خوانده بود و برگشتیم خانه. فردا مادرم حالش خیلی خوب بود و گفت: من نیاز به عمل ندارم. وقتی آزمایش ها و عکس را دوباره تکرار می کنند اثری از آن بیماری نبود و مادر گفت: وقتی عبدالمهدی آن دعا را بالای سرم خواند حالم دگرگون شد انگار که اصلاً مریض نبودم. @shohadaes
شهیدی که در قبر اذان گفت و سوره مبارکه کوثر را تلاوت کرد. عارف شهدا شهید حاج عبدالمهدی مغفوری @shohadaes این شهید بزرگوار مستجاب دعوه هست و سریع حاجت میده. مزار این شهید نازنین را مقام معظم رهبری طبق گفته ها ۵بار زیارت کردند. حتی گفته میشه حضرت آقا در سفر استانی خود به کرمان نیمه شب ها مزار شهید را زیارت میکردند
سکینه مغفوری از بستگان نزدیک شهید درباره شهید می گوید: تأسفانه بسیاری از نکات رفتاری ایشان پنهان مانده و خیلی ها با زندگی این شهید و حتی مقاماتی که در عالم معنا به آن رسیدند، آشنایی ندارند. وی «احترام به والدین» را یکی از ویژگی های بارز شهید مغفوری نام برد و توضیح داد: ایشان هرگز پشت به والدین نمی کردند حتی هنگامی که قصد داشتند از نزد آنان بروند، پشت به ایشان حرکت نمی کرد؛ یا اینکه یک زمانی از مأموریت برگشته بودند و از خستگی قصد استراحت داشتند اما چون در منزل پدر بودند تأکید کردند وقتی پدر به خانه آمد حتماً مرا بیدار کنید زیرا نمی خواهم در مقابل ایشان دراز کشیده باشم. ایشان با تصریح به اینکه شهید مغفوری بسیار متواضع بودند؛ افزود: نکته دومی که در زندگی ایشان برجسته بود «مبارزه با هوای نفس» است که در جهاد با نفس بسیار تلاش داشتند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مروری بر زندگی عبدالمهدی مغفوری, از همرزمان شهید سلیمانی @shohadaes
18.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شهیدی از جنس عبودیت انقلاب اسلامی ایران متکی بر خون شهدای پاکی است که با گام نهادن در مسیر عبودیت ، به مراحل بالای انسانیت و کمال حیات دست یافته و با بصیرت، ایمان و عمل صالح خویش یعنی شهادت ، راه را برای سعادت همنوعان خود گشودند ، شهید عبدالمهدی مغفوری از جمله این شهدا بود. اسفند ۹۷
7.64M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥روایت بغض‌آلود😔😔 رهبر انقلاب از انتظار حاج قاسم سلیمانی پشت درب اتاق عمل جراحی و همراهی با خانواده دوست شهیدش @shohadaes