🔴وزارت خارجه آمریکا: تصمیم دولت ترامپ برای خروج از برجام نسنجیده بود
🔹سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا:
💢 عمیقا مایه تاسف است که به خاطر یک تصمیم نامعقول یا نسنجیده دولت قبلی برای خروج از برجام، این دولت بدون برقرار بودن راستی آزماییها و پروتکلهای نظارتی سرسختانه روی کار آمد.
🔹تصمیم دولت قبلی آمریکا برای خروج از برجام، مطمئناً نامعقول بود.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅به کدامین خدا کافر هستند
✍آنهایی که جوری قدم برمیدارند و رفتار میکنند انگار هیچ چشم بینایی دائما ناظر آنها نیست خدایی که یک عنکبوت را اینسان حکیمانه آفریده است، چگونه انسان که اشرف مخلوقات و خلیفه خود در زمین است را رها میکند
ما چگونه انقدر بی معرفت شده ایم که گاهی از ترس نرسیدن رزق و روزی بچه دار نمیشویم. از ترس کار نداشتن ازدواج نمیکنیم از ترس حرف دیگران واجبات را رها و تن به محرمات میدهیم. خدا در همین نزدیکی است خیلی خیلی نزدیک تر از هرآنچه در نزدیکی ماست.
✨﷽✨
#یک_پند_یک_معرفت
✍اگر مرد هستید هرگز به زن متأهل که با همسرش مشکل دارد محبت نکنید. هرگز با جملات عاطفی و تکریمی مرد رؤیاهای او نشوید. اگر زن هستید، به مردی که با همسرش مشکل دارد هرگز از سر دلسوزی و ترحم نزدیک نشوید و محبت نکنید. معنی دل شکستن، گوش کردن به خواسته و به جا آوردن تمنیّات اطرافیانمان نیست. باید نخست مواظب کسی که بالا نشسته است باشیم که با معصیت کردن دل مهربان او را نشکنیم. هیچ آیه و حدیثی ندیدهام که بنویسند: «دل کسی را نشکنید.» دل شکستن با تحقیر کردن مخاطب، معصیت است؛ نه با ردّ خواسته کسی. اگر دل شکستن به آن معنی که ما برای خود تعریف کردهایم باشد، باید از آیات قرآن امر به معروف و نهی از منکر را برداریم؛ چون انجام این کارها قطعاً با دل شکستن همراه است. زمانی دل هیچکس را نباید شکست که هیچکس دلش آنچه خدا نمیخواهد جز آن را نخواهد و همه دلها آنچه خدا میخواهد را دلشان بخواهد. پس آن دل خانه خداست نباید شکست. در حالی که اکنون دلهای غالب ما سرشار از خواستههای شیطان است. هوسرانی ، زیادهخواهی، پارتیبازی، حقهبازی در دلهایمان جای گرفته است. این دلها را که دل شیطان است باید شکست تا به خدا رسید؛ اما باید مواظب بود که با کلام تندی یا بیاحترامی خواستهای را رد نکنیم با صبر و با نیت قربهالیالله باید همراه باشد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👌شما عالی عمل کردید
♦️امام خامنه ای: وقتی یک كاری تاخير افتاد،ديگر فایدهای ندارد؛ شما به لحظه عمل كرديد
♦️سالروز بازداشت نظامیان آمریکایی متجاوز به خلیج فارس
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کانون بسیج فرهنگیان منطقه مهربان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کانون بسیج فرهنگیان منطقه مهربان
شیمیایی می شوم.*
*حسین به همه اشاره کرد به جز من!*
*چند روز بعد تمام شهودهای حسین، در عملیّات والفجر 8 محقّق شد!...*
🌴 *گوهر عرفان*🌴
*✍🏻چرا سردار دلها وصیت کرده بود پیکرش کنار پیکر این شهید یوسف الهی به خاک سپرده شود*
*دریک کلام عملکرد شهید یوسف الهی بودکه باعث شد در سن کم به درجه عرفانی والا برسد*
1️⃣ *از ۱۹ سالگی تا ۲۴ سالگی که شهید شد تمام سالها بغیر از ۴ روز حرام را روزه بود*
2️⃣ *نماز شب ایشان ۲تا ۳ ساعت طول می کشید*
3️⃣ *دائما ذکر خدا می گفت*
4️⃣ *قبل از جبهه تمام هم و غمش کمک به فقرای محل بود*
5️⃣ *هیچگاه دل کسی را نشکست و بسیار مهربان بود*
6️⃣ *چشمان برزخی ایشان سالهای سال باز شده بود و به هیچکس نمی گفت*
7️⃣ *خبرهای غیبی را فقط به حاج قاسم و برای پیروزی در عملیات ها می گفت*
8️⃣ *روزهای آخر عمرش به بعضی بسیجی ها و پاسدارها عاقبت کارشان را گفته بود*
💥 *۵ داستان از شهید حسین یوسف الهی*
🔹 *شهید محمد حسین یوسف الهی، فرمانده واحد اطلاعات عملیات لشگر ۴۱ ثارالله کرمان بود و حاج قاسم وصیت کرده بود که در کنار او دفن شود.*
1️⃣ *همرزم شهید:* *حسین به من گفته بود در کنار اروند بمان و درجه جذر و مدّ آب که روی میله ثبت میشود را بنویس. بعد هم خودش برای مأموریّت دیگری حرکت کرد.*
*نیمه های شب خوابم برد. آن هم فقط 25 دقیقه. بعداً برای این فاصله زمانی، از پیش خودم عددهایی را نوشتم تا کسی کسی متوجه خوابیدن من نشود.*
*وقتی حسین و دوستش برگشتند، بی مقدّمه به من خیره شد و گفت: "تو شهید نمیشوی".*
*با تعجّب به او نگاه کردم! مکثی کرد و باز به من گفت: چرا آن 25 دقیقه را از پیش خودت نوشتی؟ اگر مینوشتی که خوابم برد، بهتر از دروغ نوشتن بود.*
*خدا گواه است که در آن شب و در آن جا، هیچ کس جز خدا همراه من نبود!!! او از کجا میدانست!؟*
2️⃣ *مادر شهید: با مجروح شدن پسرم محمّدحسین برای ملاقاتش به بیمارستان رفته بودم؛ نمی دانستم در کدام اتاق بستری است. در حال عبور از سالن بودم که یک دفعه صدایم کرد: مادر! بیا اینجا.*
*وارد اتاق شدم. خودش بود؛ محمّدحسین من! امّا به خاطر مجروح شدن، هر دو چشمش را بسته بودند!*
*بعد از کمی صحبت گفتم: مادر! چطور مرا دیدی؟! مگر چشمانت بسته نبود؟*
*امّا هر چه اصرار کردم، بحث را عوض کرد!*
3️⃣ *برادر شهید: برای پنجمین بار که مجروح و شیمیایی شد سال 62 بود. او را به بیمارستان شهید لبّافی نژاد تهران آوردند. من و برادر دیگرم با اتوبوس راهی تهران شدیم.از کرمان. ساعت 10:00 شب به بیمارستان رسیدیم. با اِصرار وارد ساختمان بیمارستان شدیم.* *نمیدانستیم کجا برویم.*
*جوانی جلو آمد و گفت:* *شما برادران محمّدحسین یوسف الهی هستید؟ با تعجّب گفتیم: بله!*
*جوان ادامه داد: حسین گفته: برادران من الآن وارد بیمارستان شدند.* *برو آنها را بیاور اینجا!*
*وارد اتاق که شدیم، دیدیم بدن حسین تمام سوخته ولی میتواند صحبت کند.*
*اوّلین سؤال ما این بود: از کجا میدانستی که ما آمدیم؟*
*لبخندی زد و گفت:* *چیزی نپرسید؛ من از همان لحظه که از کرمان راه افتادید، شما را می دیدم!*
*محمّدحسین حتّی رنگ ماشین و ساعت حرکت و... را گفت!*
4️⃣ *همرزم شهید: دو تا از بچّه های واحد شناسایی از ما جدا شدند. آنهم با لباس غوّاصی در آبها فرو رفتند. هر چه معطّل شدیم باز نگشتند. به ناچار قبل از روشن شدن هوا به مقرّ برگشتیم.*
*محمّدحسین که مسؤول اطّلاعات لشکر41 ثارالله کرمان بود، موضوع را با شهید حاج قاسم سلیمانی- فرمانده لشکر ـ در میان گذاشت.*
*حاج قاسم گفت: باید به قرارگاه خبر بدهم. اگر اسیر شده باشند، حتماً دشمن از عملیّات ما با خبر میشود.*
*امّا حسین گفت: تا فردا صبر کنید. من امشب تکلیف این دو نفر را مشخّص میکنم.*
*صبح روز بعد حسین را دیدم. خوشحال بود.* *گفتم: چه شده؟ به قرارگاه خبر دادید؟*
*گفت: نه. پرسیدم: چرا؟!*
*حسین مکثی کرد و گفت: دیشب هر دوی آنها را دیدم. هم اکبر موسایی پور هم حسین صادقی را.*
*با خوشحالی گفتم: الآن کجا هستند؟*
*گفت: در خواب آنها را دیدم. اکبر جلو بود و حسین پشت سرش. چهره اکبر نور بود! خیلی نورانی بود. می دانی چرا؟*
*اکبر اگر درون آب هم بود، نماز شبش ترک نمیشد. در ثانی اکبر نامزد هم داشت. او تکلیفش را که نصف دینش بود انجام داده بود، امّا صادقی مجرّد بود.*
*اکبر در خواب گفت: که ناراحت نباشید؛ عراقی ها ما را نگرفته اند، ما بر میگردیم.*
*پرسیدم: چه طور؟!*
*گفت: شهید شده اند*. *جنازه های شان را امشب آب می آورد لب ساحل.*
*من به حرف حسین مطمئنّ بودم. شب نزدیک ساحل ماندم. آخر شب نگهبان ساحل از کمی جلوتر تماس گرفت و گفت: یک چیزی روی آب پیداست.*
*وقتی رفتم، دیدم پیکر شهید صادقی به کنار ساحل آمده! بعد هم پیکر اکبر پیدا شد!*
5️⃣ *همرزم شهید:* *زمستان سال 64 بود. با بچّه های واحد اطّلاعات در سنگر بودیم. حسین وارد سنگر شد و بعد از کلّی خنده و شوخی گفت: در این عملیّات یک راکت شیمیایی به سنگر شما اصابت می کند.*
*بعد با دست اشاره کرد و گفت: شما چند نفر شهید می شوید. من هم
هدایت شده از شهدای منطقه مهربان
سلام. راه آهن استخدام زده خیلی هم میخواد برداره. دوستان اشناها فامیل کسی کار لازم بود ثبت نام کنه سایتشم اینه
www.wazmoon.com
🔴ناگفتهها از حمله موشکی به پایگاه آمریکایی عینالاسد
🔹سردار حاجی زاده:نیروهای تا دندان مسلحِ آمریکایی فقط توانسته بودند به بیابانهای اطراف پایگاه پناه ببرند. آنها از آسمان نگران موشکها بودند،از زمین نگران خشم نیروهای محور مقاومت عراقی و حمله زمینی به پایگاه
🔹یک لحظه هم حال خلبان و کروی پروازی هواپیمای سی ۱۳۰ توپدار آمریکایی که در ارتفاع پایین وظیفه مراقبت از نیروهای پراکنده شده در بیابانهای اطراف پایگاه عینالاسد را نمیتوان درک کرد، در عین حال که نظارهگر اصابت موشکها بود، میبایست گشت هوایی و مراقبت از نیروهای آواره در بیابان را انجام میداد، هر چند با اولین اصابت آنجا را ترک کرد
🔹دیدن ذلت فرماندهی که همه قدرت او یعنی مرکز فرماندهی و کنترل خود را از دست داده و برای دور کردن پهپادهای از کنترل خارج شده مجبور به تماس با تلفن موبایل میشود،و با تلفن همراه با مرکز کنترل پهپادها در کویت تماس میگیرد و از او میخواهد با کنترل پهپاد،آنها را به کویت برگرداند. دیدن تصاویر ماهوارهای از پراکنده کردن هواپیماهای پیشرفته همچون اف۳۵ در پایگاههای امارات،قطر و...این اوج ذلت و سقوط یک ابرقدرت است.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 برگزاری رزمایش ترکیبی نیرویزمینی سپاه
🔹با اجرای مراحل گوناگون بزرگترین رزمایش مشترک و ترکیبی قرارگاه قدس نیروی زمینی سپاه با عنوان محمد رسولالله (ص)، یکی از بزرگترین صحنههای تمرینات عملیاتی در جنوبشرق کشور برگزار شد.
🔹فرمانده نیرویزمینی سپاه: عملیاتهای واقعی در این رزمایش با موفقیت کامل اجرا شد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 اشرف غنی: آمریکاییها برای رسیدن به اهدافشان من را قربانی کردند!
🔹آنچه آمریکا بر سر رئیس جمهور افغانستان آورد.
♦️اولین ماهوارهبر سوخت جامد ایران با موفقیت پرتاب شد
▪️سردار حاجیزاده، فرمانده هوا فضای سپاه: هفته گذشته آزمایش پیشران و موتور اول ماهوارهبر ایرانی با سوخت جامد برای اولین بار با موفقیت انجام شد. در ماهوارهبرهای جدید ایرانی از بدنه غیر فلز و جنس کامپوزیت است و پیشران آن نیز غیر متحرک است که سبب افزایش بیشتر انرژی موشک و صرفهجویی در هزینهها خواهد شد.
▪️این فناوری فقط در ۴ کشور جهان وجود دارد. در تمام حوزههای مرتبط به هوا فضا تولید قدرت ادامه دارد و ایران به قدری در مساله هوافضا و ماهواره پیشرفت کرده که با ترور، تهدید و تحریم از بین رفتنی نخواهد بود.
⁉️چرا آقا بیش از ۱۵مرتبه از #غیرت_دینی سخن به میان آوردند؟
+ اهمیت این مفهوم دلیل تأکید ایشان است طبق بیان آقا، عامل نجات کشور در بزنگاهها، تبدیل تهدیدها به فرصتها و پیروزیها غیرت دینی است.
⁉️مخاطبشان چه کسانی بودند؟
+ گویندگان، نویسندگان، افراد مؤثر در فضاهای ذهنی و فکری مردم
🌼پنج شنبه است و ياد درگذشتگان
✍اَللّهُمَّ اغفِر لِلمُومِنینَ وَ المُومِنَاتِ وَ المُسلِمینَ وَ المُسلِمَاتِ اَلاَحیَاءِ مِنهُم وَ الاَموَاتِ ، تَابِع بَینَنَا وَ بَینَهُم بِالخَیراتِ اِنَّکَ مُجیبُ الدَعَوَاتِ اِنَّکَ غافِرَ الذَنبِ وَ الخَطیئَاتِ وَ اِنَّکَ عَلَی کُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ بِحُرمَةِ الفَاتِحةِ مَعَ الصَّلَوَاتِ
شاخه گلی بفرستيم برای
تموم اونهايی كه در بين ما نيستند
و جاشون بين ما خالیه
شاخه گلی به زيبايی يك فاتحه و صلوات...
✨﷽✨
🌟زیارت عاشورا🌟
✍نسخهای گرانبها برای کسانی که گرفتاری مالی دارند به این نسخه گرانبها عمل کنید زیارت عاشورا به نیابت از امام زمان -عجل الله فرجه- :
حاجسید احمد اصفهانی -رحمه الله- ما را خبر داد و برای ما نوشت: من به مسجد سهله مشرف بودم و روز جمعه در حجره نشسته بودم؛ ناگاه سید با وقاری که عمامه ای بر سر داشت بر من داخل شد، قبای فاخر و عبای قرمز پوشیده بود. به آنچه در زاویه حجره شامل کمی کتب، بعضی ظروف و فرشی بود نظری کرد و فرمود: برای حاجت دنیا تو را کفایت می کند؛ تو هر روز صبح به نیابت حضرت صاحب الزمان زیارت عاشورا می خوانی به قدر کفایت، معیشت هر ماهت را از من بگیر که اصلا به احدی محتاج نباشی. قدری پول به من داد و گفت:این کفایت یک ماه تو را می نماید.
⬅️رو به در مسجد رفت و من به زمین چسبیده بودم، زبانم بند آمده بود، هر چه خواستم تکلم نمایم نتوانستم، و نتوانستم برخیزم تا سید خارج شد. همین که بیرون رفت مثل این که زنجیرهایی از آهن بر من بود که باز شد و شرح صدری پیدا کردم. برخاستم و از مسجد خارج شدم، هر چه گشتم اثری از آن آقا ندیدم.
📚العبقری الحسان صفحه 961
تألیف: آیت الله حاج شیخ علی اکبر نهاوندی
✨﷽✨
#یک_داستان_یک_پند
✍ تختی پهلوان نامدار ایرانی روز به روز پلههای ترقی را پشت سر گذاشت. زنان و دختران جوان زیادی به او نامه عاشقانه نوشته و ابراز محبت میکردند. و از او برای مراسمهای خاص خود دعوت میکردند. اما تختی نهتنها در آن مراسمها حاضر نمیشد، بلکه پاسخی هم به ابراز احساساتکنندگان خود نمیداد.
روزی یکی از طرفداران تختی به روزنامه کیهان مطلبی ارسال کرد و ادعا کرد تختی مغرور و متکبر است و حتی جواب سلام عاشقان خود را نمیدهد.
تختی جوابیه خوبی نوشت و گفت:من متاهل هستم و از زندگی متاهلی خود راضی هستم. پس نیازی به ارتباط عاطفی با کسی در خود نمیبینم. از آن گذشته زمانیکه من خواستگاری همسرم رفتم، پهلوان نبودم یک هیزمشکن بودم که تبر تنها ثروت و سرمایه مادی من از زندگی بود. همسرم عاشق تختی هیزمشکن شد ولی شما عاشق تختی پهلوان هستید. من هرگز مهر او را با شما جایگزین نمیکنم.
📕 داستانی بر عکس این هم اتفاق افتاد، در سال 51 مردی مبلغ 30 هزار تومان برنده بلیطهای بختآزمایی شد،
خبرنگار پرسید: با این همه پول قصد انجام چه کاری داری؟ گفت: زنم مدتی است حرف مرا گوش نمیدهد، از بیپولی ذلیل شده بودم، همین فردا طلاقش میدهم، خدا پول طلاق او را به من رسانده است!!!