حاج حسین یکتا تعریف می کرد
می گفت: تو یکی از مناطق با
پسر آیت الله احمدی میانجی(ره)
با آقا محمدحسین باهم بودیم شب خوابیدیم دم صبح و دم سحر دیدم محمدحسین یه جوریه...پریشان و مضطرب به نظر می رسه.
گفتم :محمد حسین چیه؟ چه طوری؟
چیزی نگفت ... انگار قرار بود حرف نزنه.
یک ماه هنوز به شهادتش مونده بود ازش پرسیدم محمدحسین بگو اون شب چی شده بود؟
گفت:بهت میگم . فقط به کسی نگی!
گفت :آقا حسین اون شب خیلی هوا سرد بود بعضی ها پتو نداشتن وقتی همه بچه ها خوابیدن امام عصر (عج) رو دیدم از در چادر تشریف آوردند داخل و روی بچه ها پتو مینداختن ...
می خواستم داد بزنم ولی نمیتونستم!!!
....
بچه ها ما کجاییم؟؟؟
خدایا به حق مولانا امیرالمومنین علی (ع)
عیدی ما را معرفت به حضرت و وصالش قرار بده!
آقا روی ما هم حساب کن...
#قلاویزان
@shohadatarigh
+
روز شهادت بانوی دوعالم حضرت زهرا(سلام الله) به لطف و کرم این بانو پیکر پاک سه شهید با پلاک پیدا شد...
.
در حین زدن کانال برای بازدید کاروان های راهیان نور در منطقه #قلاویزان پیکر مقدس شهیدی دارای پلاک و سربند (یا مهدی عج) ...
این شهید از لشکر 41 ثارالله کرمان و از همرزمان حاج قاسم هست...
@shohadatarigh