یڪ بار کھ از کنار عکس شهیدابراهیمهادی میگذشتیم . . ؛
- مھدی سلام کرد!!
با تعجب گفتم مهدی جان حمدۍ بخون ، صلواتـے بفرست چرا سلام میکنۍ؟!
در جوابم گفت : بھ چشماش نگاه کن ابراهیم زنده است داره ما رو میبینھ :)
#شهیدمھدینوری
#شهیدابراهیمهادی
🏴 @shohaday_110
شهدایۍ💚
#قسمتاولوصیتنامهشهیدسپهبدحاجقاسمسلیمانی♥️ #وصیت بسم الله الرحمن الرحیم شهادت میدهم به اصول
#قسمتدوموصیتنامهشهیدسپهبدحاجقاسمسلیمانی♥️
#وصیت
خداوندا ! تو را شکرگزارم که پس از عبد صالحت خمینی عزیز، مرا در مسیر عبد صالح دیگری که مظلومیتش اعظم است بر صالحیتش، مردی که حکیم امروز اسلام و تشیّع و ایران و جهان سیاسی اسلام است، خامنهای عزیز ــ که جانم فدای جان او باد ــ قرار دادی.
پروردگارا ! تو را سپاس که مرا با بهترین بندگانت در هم آمیختی و درک بوسه بر گونههای بهشتی آنان و استشمام بوی عطر الهی آنان را ـ یعنی مجاهدین و شهدای این راه ـ به من ارزانی داشتی.
خداوندا! ای قادر عزیز و ای رحمان رزّاق، پیشانی شکر شرم بر آستانت میسایم که مرا در مسیر فاطمه اطهر و فرزندانش در مذهب تشیّع، عطر حقیقی اسلام، قرار دادی و مرا از اشک بر فرزندان علیبن ابیطالب و فاطمه اطهر بهرهمند نمودی؛ چه نعمت عظمایی که بالاترین و ارزشمندترین نعمتهایت است؛ نعمتی که در آن نور است، معنویت، بیقراری که در درون خود بالاترین قرارها را دارد، غمی که آرامش و معنویت داد.
ادامه دارد...
🏴 @shohaday_110
شهدایۍ💚
#قسمتدوموصیتنامهشهیدسپهبدحاجقاسمسلیمانی♥️ #وصیت خداوندا ! تو را شکرگزارم که پس از عبد صالحت
#قسمتسوموصیتنامهشهیدسپهبدحاجقاسمسلیمانی♥️
#وصیت
خداوندا، تو را سپاس که مرا از پدر و مادر فقیر، اما متدیّن و عاشق اهلبیت و پیوسته در مسیر پا کی بهرهمند نمودی. از تو عاجزانه میخواهم آنها را در بهشتت و با اولیائت قرین کنی و مرا در عالم آخرت از درک محضرشان بهرهمند فرما.
خدایا! به عفو تو امید دارم
ای خدای عزیز و ای خالق حکیم بیهمتا ! دستم خالی است و کولهپشتی سفرم خالی، من بدون برگ و توشهای بهامید ضیافت عفو و کرم تو میآیم. من توشهای برنگرفتهام؛ چون فقیر [را] در نزد کریم چه حاجتی است به توشه و برگ؟!
سارُق، چارُقم پر است از امید به تو و فضل و کرم تو؛ همراه خود دو چشم بسته آوردهام که ثروت آن در کنار همه ناپاکیها، یک ذخیره ارزشمند دارد و آن گوهر اشک بر حسین فاطمه است؛ گوهر اشک بر اهلبیت است؛ گوهر اشک دفاع از مظلوم، یتیم، دفاع از محصورِ مظلوم در چنگ ظالم.
ادامه دارد...
🏴 @shohaday_110
سلام میدهم از بام خانه سمت حرم
چه می شود که بیایم منم قدم به قدم ؟
یک اربعين طلبیدن برای تو سهل است
حرم نرفته بمیرم برای من سخت است
#اربعینحسینی♥️
#امامحسیندلم💚
🏴 @shohaday_110
🍃🌸کار جهان و خلق جهان جمله در، هم است
🌸🍃آشوب در تمامی ذرات عالم است
🌹تعجیل درفرج #پنج صلوات🌹
🏴 @shohaday_110
شهدایۍ💚
#قسمتسوموصیتنامهشهیدسپهبدحاجقاسمسلیمانی♥️ #وصیت خداوندا، تو را سپاس که مرا از پدر و مادر فقی
#قسمتچهارموصیتنامهشهیدسپهبدحاجقاسمسلیمانی♥️
#وصیت
خداوندا! در دستان من چیزی نیست؛ نه برای عرضه [چیزی دارند] و نه قدرت دفاع دارند، اما در دستانم چیزی را ذخیره کردهام که به این ذخیره امید دارم و آن روان بودن پیوسته بهسمت تو است. وقتی آنها را بهسمتت بلند کردم، وقتی آنها را برایت بر زمین و زانو گذاردم، وقتی سلاح را برای دفاع از دینت به دست گرفتم؛ اینها ثروتِ دست من است که امید دارم قبول کرده باشی. خداوندا! پاهایم سست است، رمق ندارد. جرأت عبور از پلی که از جهنّم عبور میکند، ندارد. من در پل عادی هم پاهایم میلرزد، وای بر من و صراط تو که از مو نازکتر است و از شمشیر بُرندهتر؛ اما یک امیدی به من نوید میدهد که ممکن است نلرزم، ممکن است نجات پیدا کنم. من با این پاها در حَرَمت پا گذاردهام دورِ خانهات چرخیدهام و در حرم اولیائت در بینالحرمین حسین و عباست آنها را برهنه دواندم و این پاها را در سنگرهای طولانی، خمیده جمع کردم و در دفاع از دینت دویدم، جهیدم، خزیدم، گریستم، خندیدم و خنداندم و گریستم و گریاندم؛ افتادم و بلند شدم. امید دارم آن جهیدنها و خزیدنها و به حُرمت آن حریمها، آنها را ببخشی.
ادامه دارد...
🏴 @shohaday_110