🔹 عشق، یک راهِ پر از حادثه و یک طَرفهست
روضهخوانی وسط حال دعای عرفهست!
یاعلی! بال و پری دِه که اسیرت گردم
عید، روزیست که قربان غدیرت گردم
زخم را اقربُ مِن حبلِ وریدی دادند
و فدیناهُ بذبح آمد و عیدی دادند
یاعلی! عشق، تویی... عید، تویی... راه، تویی!
اشهد ان علیا، ولی الله تویی...
عشق، بغضیست که در راه، گلوگیر شدهست
عشق، یک حاجیِ تشنهست که تکفیر شدهست
فصل یک ذبح عظیم آمده که مست خداست
عشق، چاقوی خلیل است که در دست خداست
عید اضحاست! هیاهو به طواف آمده است
و فَدَیناه بخوان... فصل مصاف آمده است
عشق، چون گیسوی آئینه، پریشان شدن است
مثل مسلم، وسط دلهره، قربان شدن است
نام مسلم، شب عید آمد و عشق، افزون شد
از حرم، قافله تشنه لبان، بیرون شد
قافله، تشنه... حرم، تشنه... مرا هم ببرید!
راضیام... در بغل دشنه، مرا هم ببرید!
هم وطن! تشنه اگر ماندهای از آه بگو
اشهد ان علیا، ولی الله بگو...
یاعلی! تشنه لبخند ملیحت شدهایم
فصل انگور شده... مست ضریحت شدهایم
عشق، یک غمزه، تماشاست... که عیدش کردی
ای به قربان غدیرت که شهیدش کردی
ای به قربان غدیرت که فَدَینا هَم داد
آنقدَر نام تو بردم که خدا راهم داد!
یاعلی! ما به طواف تو دلیل آوردیم
بوسهای بر لب چاقوی خلیل آوردیم
عید، روزیست که من خیمه به طف خواهم زد
دل دیوانه به دریای نجف خواهم زد
من به دریای نجف، ماهی سرگردانم
رو به دیدار خود،ای آینه! بر گردانم!
گفتم از عشق و عطش، منتظر بارانم
چند وقتی ست که بیچاره خوزستانم
نمک، آن بت که به زخمت بزند مَحرم نیست
هم وطن! مزد شکیبایی تو ماتم نیست
گر دلم بهر تو مضطر نشود، شرمم باد!
اگر از شعر، لبیتر نشود، شرمم باد!
شاعر غیرتِ تفتیده خوزستانم
روضه خوانِ لبِ خشکیده خوزستانم
شرم بر حیرتِ بی حاصلم آتش زده است
هم وطن! تشنگیات بر دلم آتش زده است
هم وطن! گرتر و گر خشک، در این قافلهایم
من و تو، هر دو، ز فرط گِله، بی حوصلهایم
خاک اگر تشنه، ولی چشم، پر از ترسالیست
حاج قاسم، وسط حادثه، جایش خالی ست
حاج قاسم که کنون نزد خدا مهمان است
گفت: امروز، حرم، حرمت خوزستان است
گفت قاسم که سرم هدیه میهن گردد
عید، روزی ست که چشم «همه»، روشن گردد
حرفم این است! ببین! روز حسابی هم هست...
های... مسند زده! آیات عذابی هم هست...
هم وطن! تشنه ای...، اما گِله با چاه بگو...
«اشهد ان علیا، ولی الله» بگو...
#احمد_بابایی
#شعر
#غدیر
#خوزستان
* کانال شهدای هویزه؛ موثق ترین منبع روایت و اطلاعات حماسه هویزه
@shohaday_hoveizeh
🖋 یادداشت دکتر سید محمد حسین علم الهدی در خبرگزاری فارس
‼️ ملاحظه ای در خدمت به مردم خوزستان
🔺 درست است که خوزستان به دلیل به کفایتی برخی مسئولان در سالهای گذشته و برخی تغییرات اقلیمی یا درگیر سیل است یا خشکسالی ولی حتی همین حالا هم بد می دانند که مهمان دست در جیبش کند. یادمان باشد که خوزستان میزبان نفت، گاز، آب، برق تا محصولات کشاورزی و ایثار و فداکاری است.
🖋 به گزارش خبرگزاری فارس، سید محمد حسین علم الهدی طی یادداشتی نوشت:
🔹 با تعدادی از اقوام در مزار شهدای هویزه بودیم، عصر برای خرید برخی اقلام مورد نیاز به روستاهای اطراف مزار که در ۵۰ کیلومتری شهر اهواز و ۱۵ کیلومتری شهر هویزه است رفتم، بعد از انجام خریدها وارد نانوایی در یکی از روستاهای کوچک شدم، دیدم تنور خاموش است و شاطر و شاگردش هم نشستند و دارند چایی میخورند.
بعد از سلام و احوالپرسی، اومدم از نانوایی خارج بشوم که شاطر با تعجب پرسید: کجا؟
🔹 گفتم: آمده بودم نان بگیرم که ظاهراً تمام شده می روم جای دیگه.
🔸 گفت: خمیرم تمام شده.
با لبخندی ادامه داد: فکر کردی اینجا چندتا نانوایی هست؟ بقیه روستاها هم این ساعت پخت نمیکنند!
🔹 گفتم: باشه، ممنون حالا یک فکری میکنم.
اومد جلو و چایی ریخت و گفت: فعلاً یک چایی بخور.
در حال خوردن چایی حسابی گرم گرفتیم و صحبت کردیم اینکه از کجا آمدیم وکجا هستیم و از این صحبتها.
🔹 خواستم خداحافظی کنم که یک پارچهای را کنار زد و گفت: هر چقدر نان میخواهی بردار.
تعجب کردم و با ناراحتی گفتم: نان که ظاهراً تمام شده بود.
🔸 با لبخندی گفت: بله نان تمام شده، فردا ظهر مهمان داریم این نانها را گذاشته بودم که ببرم خانه چون فردا قرار نبود بیایم نانوایی.
🔹 با حالت شرمندگی گفتم: خب اینها برای مهمانهای خودت هستند.
🔸 گفت: شما هم مهمان ما هستی. حالا برنامه را عوض میکنم و صبح میام برای مهمانان نان پخت میکنم.
🔹 از اون بنده خدا اصرار و از من انکار.
البته واقعاً هیچ گزینه دیگهای هم نداشتم و باید برای شام و صبحانه کلی آدم، نانها را میگرفتم.
نانها را که بهم داد، دست کردم تو جیبم تا پول را حساب کنم.
🔸با عصبانیت گفت: رسم ما عربها را نمیدانی؟ برای ما خوزستانیها زشته مهمان دست در جیبش کند.
🔹 خندیدم و گفتم: منم هم ولایتی هستم، مهمان،۱ نان نهایتاً ۲ تا نان میخورد نه اینکه اینجوره غارت کند.
🔸 حالت صورتش هیچ تغییری نکرد و گفت: گفتم که این نانها را برای خودم پخته بودم ربطی به نانوایی ندارد و الان تو مهمان من هستی نه مشتری نانوایی...
🔹 از لحظه خداحافظی با شاطر تا رسیدن به مزار و تا الان که بیش از ۱۰ سال از این اتفاق میگذرد ذهنم مشغول مهمان نوازی یکشاطر روستایی است که شاید بخش مهمی از پخت روزانهاش من را مهمان کرد
🔹 درست است که خوزستان به دلیل به کفایتی برخی مسئولان در سالهای گذشته و برخی تغییرات اقلیمی یا درگیر سیل است یا خشکسالی ولی حتی همین حالا هم بد می دانند که مهمان دست در جیبش کند.
‼️ یادمان باشد که خوزستان میزبان نفت، گاز، آب، برق تا محصولات کشاورزی و ایثار و فداکاری است
حالا که بسیاری از مردم دغدغه کمک به مردم خوزستان را دارند لطفاً همه توجه کنند که با حفظ شأن و کرامتشان باید به آنها خدمت شود این نکته بویژه باید در دستورکار دولت سیزدهم قرار بگیرد.
#خوزستان
#یادداشت
#علم_الهدی
* کانال شهدای هویزه؛ موثق ترین منبع روایت و اطلاعات حماسه هویزه
@shohaday_hoveizeh
🔰کانال رسمی، زعیم حوزه های علمیه استان خوزستان و نماینده مردم شریف و ولایتمدار #خوزستان در مجلس خبرگان رهبری، فقیه بزرگوار حضرت آیت الله موسوی جزایری «دامت برکاته» در پیام رسان #ایتا
🔹جهت عضویت⬇️
https://eitaa.com/joinchat/3557949448Cbba1aa8d2b
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
پایگاه اطلاع رسانی دفتر معظم له:
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
🌐 jazayeri.ir
* کانال شهدای هویزه؛ موثق ترین منبع روایت و اطلاعات حماسه هویزه
@shohaday_hoveizeh