eitaa logo
شهدای هویزه
5.9هزار دنبال‌کننده
9.8هزار عکس
828 ویدیو
30 فایل
http://eitaa.com/joinchat/2875523072C71b2b4b72a 🌷 محفلی برای معرفی و زنده نگه داشتن یاد و نام شبیه ترین شهدا به شهدای کربلا در ایران... 🌍 خوزستان_ هویزه 🔰 کانال‌رسمی‌یادمان‌شهدای مظلوم کربلای هویزه؛ اولین یادمان دفاع مقدس ⬅️ ارتباط با ادمین: @h_media
مشاهده در ایتا
دانلود
✍️ 0️⃣1️⃣ قسمت دهم 🔺 اذان مغرب که شد همه رفتیم قرار عاشقی، خادم‌ها یکی یکی با آستین‌های بالا زده و کفش هایی با پاشنه‌ی خوابیده وارد مزار میشدن و خودشون رو به صف‌های نماز جماعت میرسوندن، فکر کردم بعد از نماز برنامه‌ای نیست و احتمالا همه خُر و پفشون بلند میشه، ولی ظاهرا باید داخل صحن مزار «واقعه» خوانی برگزار می شد. 🔹 بچه‌ها بین قبرها نشستن و شروع به همخوانی سوره‌ی واقعه کردند، حال و هوای عجیبی بود انگار دوباره بچه‌ها درحال شارژ شدن بودن، دوباره خودم رو بین شهدا دیدم. سید حسین علم‌الهدی با همون چفیه‌ی دور گردنش محور اصلی واقعه خوانی بود و با صدای زیبای خودش آیات رو می‌خوند، بعد از اتمام سوره قرارشد نفری یک دعا بکنیم به یاد یک شهید: -اللهم عجل لولیک الفرج به یاد شهید . - یکی اشاره کرد به کناریش و گفت خدایا همه ی مریضا رو شفا بده به یاد شهید جهاد . - خدا پاکم کن بعد خاکم کن؛ به یاد شهید . 🔹 نوبت به من رسید، دوباره اون علامت سوال اومد جلوی چشام، گفتم:«خدایا مارو به وظائفمون آشنا کن.» نا خود آگاه اسم شهید علم‌ا‌لهدی رو به زبون آوردم. 🔹 همه که دعا کردن یکی از خدام از یک گوشه ذکر «حسین حسین» گرفت و رفت کنار قبر شهید و سینه زنی شروع شد. واقعا لذت اون سینه‌زنی و روضه رو نمیشه با این واژه‌های محدود توضیح‌ داد. دوباره نسیمی وزید و دل همه هوایی کربلا شد با مداحی:«یه عالمه گریه به روضه بدهکارم...» 🔹 اصلا انگار ذکر حسین و روضه‌ی کربلا با یکی شده بود، این طرف تشنگی و مقاومت، اون طرف هم تشنگی و مقاومت. این طرف جسم محمد حسین و رفیقاش زیر شنی تانک، اون طرف پیکر عزیز زهرا زیر سُم‌های اسب... حالا هم همه‌ی ما وسط بین الحرمین سینه می‌زدیم. 👈 ادامه دارد... * کانال شهدای هویزه؛ موثق ترین منبع روایت و اطلاعات حماسه هویزه @shohaday_hoveizeh
✍️ | 🔹 این که معلم‌ها را شمع و چراغ می‌دانند که نور می‌دهند و روشن می‌کنند و می‌سوزند، غلط نیست. اما کلیشه‌ای و کارت پستالی‌ست. از همان‌ها که هی تکراری خریدم و تقدیم کردیم. تعریف معلم را که من و تو بلد نیستیم. باید وضو بگیریم و زانو بزنیم و زُل به کلام وحی، تا خدا بفهماندمان ارج و قرب معلمی را. خدا در سوره‌ی «الرحمن» بسم الله الرحمن الرحیم را که گفته حرف را کشانده به مهربانی عام و فراگیرش. خیر و مهری که به همه می‌رسد حتی عاصی و طاغی. آیه‌ی دومش "عَلّمَ القرآن" است. یعنی خدا قرآن را یاد داد. تعلیم کرد. آموخت. خدا، معلم شد. سرچشمه‌ی بسیط و وسیع محبت خدا از شاهراه معلمی به بندگان رسید و می‌رسد. پروردگار، آموزگاربودنش را صدرِ سوره آورده که یادمان بماند به هرکجا رسیده‌ایم از کجا آب می‌خورد. یادمان نرود اگر "یُعَلّمُکُم مَالَمْ تَکُونُوا تَعلَمون"ی اتفاق نمی‌افتاد روزگار نابسامان و نخواستنی از رویمان رد می‌شد. یادمان نرود منشِ گشاددستانه‌ی معلمْ به خیزاندن، سبز و آبادمان کرد. معلم، بایر ببیند؛ دایر می‌کند. اصلا من اتفاقی نمی‌دانم تلاقی اردیبهشت و دست‌بوسی از معلم را. معلم مِثلِ بهار است. منشش به رویاندن است. عادت و خصلتش به رشد رساندن است. به جوانه کاشتن. به بار و ثمر رساندن حالش را خوب می‌کند. معلم مظهرِ مَرحَمتِ خاص خداست. 🔸 تمام‌قد سپاسگزاریم، دست‌بوس و دست‌به دعا، و هرچه احترام و اکرام می‌دانیم تقدیم همه‌ی معلم‌های تاریخ کنم بالأخص: استاد شهید مرتضی و که شهادت سرخ اینان، تأییدی است بر درستی آنچه خوانده اند؛ امضایی است بر صحت و سلامت آنچه باور دارند؛ نشان قبولی در آزمون «عمل به تکلیف» در مکتب دین است و کارنامه ی خونین عمل به وظیفه ی انقلابی و مکتبی است. 💐 روزتان مبارک * کانال شهدای هویزه؛ موثق ترین منبع روایت و اطلاعات حماسه هویزه @shohaday_hoveizeh