🚌 #سفرنامه_اول،# در_راه_هویزه...
👞 کفشهایی که جا ماند، قسمت اول:
اتوبوس از دهلاویه راه افتاده بود. نجوای قدم قدم مهدی رسولی، انگار حتی در تکانهای اتوبوس هم رسوخ کرده بود. همه چیز و همه کس، عجیب، قدم قدم راهی هویزه شده بود.
📣 طنین «هویزه نزدیک است!» که در گوشم افتاد، پرده را کنار زدم و از چهارگوشۀ پنجره به دنبال گنبد فیروزهای و پرچم قرمزش گشتم. همان طور که از لای پردهها به بیرون سرک میکشیدم، اتوبوس از کنار خانهها گذشت و کودکان با لبخندهای شیرینشان برایم دست تکان دادند. آن لبخندهای آشنا... آن استقبال شیرین کودکانه گویی هویزه بود که برایم دست تکان میداد. هویزۀ زندهای که داشت با دستان کودکانش خواب فراموشی را از چشمهایم می پراند. اتوبوس جلو رفت و من و هویزه و کودکانش برای هم دست تکان دادیم تا این که پرچم قرمز مسجد نمایان شد و اتوبوس از حرکت ایستاد.
🚩 پیاده که شدیم، با اولین قدم بر خاک، هویزه زندهتر از همیشه جلویم قد علم کرد و خشت خشت وجودش شروع به سخن گفتن کرد و در چند ثانیۀ کوتاهی که کفشهایم را درمیآوردم تا وارد شوم جلویم را گرفت و سربلند؛ اما خاضعانه و مهربان رو به رویم ایستاد و گفت: یادم تو را فراموش! الوعده وفا. و همان جا پایی که داشت از در گذر میکرد سر جایش خشک شد و با یک نسیم دیوار خاطرهای زندانی شده شکسته شد!
ادامه دارد...
#راهیان_نور
#سفرنامه_اول
* کانال شهدای هویزه؛ موثق ترین منبع روایت و اطلاعات حماسه هویزه
@shohaday_hoveizeh
🔆 یک روز تا مسابقه کتابخوانی سفر سرخ باقیاست...
🏆 جوایز
🥇نفر اول ۲۰۰ هزار تومان
🥈نفر دوم ۱۵۰ هزار تومان
🥉نفر سوم ۱۰۰ هزار تومان
🆔ثبت نام : safarsorkh@
#برشیازکتاب📚
#شهیدعلمالهدی🌷
#مسابقه_کتابخوانی
* کانال شهدای هویزه؛ موثق ترین منبع روایت و اطلاعات حماسه هویزه
@shohaday_hoveizeh
خاک هویزه هر غروبش غصه دارد...
* کانال شهدای هویزه؛ موثق ترین منبع روایت و اطلاعات حماسه هویزه
@shohaday_hoveizeh
🌱 سلام ماه بارش بيدريغ بهارِ آمرزش؛ سلام سُرمه چشمانِ دلربای اسلام...
🌱 در تنهايي ابدي انسان كه فقط نام پروردگار، تشنگي جانها را شفا ميبخشد و دست لطف او، تاولِ ديرسال دوري را از شانههاي روح، برميدارد؛ گريزان ميآيم اي خدا، از گردنههاي مه آلود گناه تا جادههاي پر مخاطره شوق. پس از سالها جستجو، گم شدهام را دركنار ميگيرم و بندرگاه بندگي، مرا به خويش ميخواند؛ چون تنها چراغ مغفرت خداست که دلهاي دريايي را راه و پناه ميدهد.
🌱 و تو رمضان، حصار توكلي، نشاني وادي ايمني، موساي مساواتي، عيساي استقامتي، محمد محبتي، رمضاني تو كه با برق بيبديل عنايت خدايي، خرمن اهريمني هواي نفس را ميسوزاني. تو همنشين دلنشين با فرشتههاي مقربي كه ما را به روزهاي رنج رسول خدا (ص) ميبري.
🌱 رمضان! با تو ميشود از دلها و ديدهها، آفتابگرداني ساخت و دنبال خورشيد خرسندي خدا رفت.
🌱 رمضان! مرهم نفسهاي سحرگاهي تو، ريههاي اميد را باز ميكند و «يا كريمِ» افطارهايت، اشك اشتياق را برچهره مينشاند.
🌱 رمضان! درِ خانه خدا را بزن و دلهاي از گناه رميده ما را به قيمت سكههاي دوستي با پروردگار، به خدا نشان بده...
🌱 امروز برگشته ام و ميخواهم به خودم جرأت بدهم تا به تو سلام كنم. سلام آدمي كه يك سال است خيلي حرفهاي پروردگارش را گوش نكرده، اما حالا احساس ميكند كه بايد از جاده لغزشها برگردد و مطمئن است كه خدا آن مادر مهرباني است كه هروقت به نزدش برگردد، يك كاسه گرم دعا جلويش ميگذارد و به رويش نميآورد كه چندين سال است در این محله پيدايش نشده است.
🌱 خدا منتظر من است؛ همانطور كه من منتظرش هستم.
#ماه_رمضان
* کانال شهدای هویزه؛ موثق ترین منبع روایت و اطلاعات حماسه هویزه
@shohaday_hoveizeh
▫️آیا مے دانستید حدود پانزده هزار شهید در ماه مبارڪ رمضان عطش شــــهادت نوشیده اند؟!
#سلام_برشهداے_عطشان
#ماه_رمضان
* کانال شهدای هویزه؛ موثق ترین منبع روایت و اطلاعات حماسه هویزه
@shohaday_hoveizeh
🌺 دعای روز اول ماه مبارک رمضان
* کانال شهدای هویزه؛ موثق ترین منبع روایت و اطلاعات حماسه هویزه
@shohaday_hoveizeh
📜 پوستر
👈 برشی از کتاب سفر سرخ
#شهید_علم_الهدی
* کانال شهدای هویزه؛ موثق ترین منبع روایت و اطلاعات حماسه هویزه
@shohaday_hoveizeh
🌺 دعای روز دوم ماه مبارک رمضان
* کانال شهدای هویزه؛ موثق ترین منبع روایت و اطلاعات حماسه هویزه
@shohaday_hoveizeh
🚌 #سفرنامه_دوم،#لطفاًباقلبشکستهواردشوید!
👞 کفشهایی که جا ماند،قسمت دوم:
و همان جا پایی که داشت از در گذر میکرد، سر جایش خشک شد و با یک نسیم دیوار خاطرهای زندانی شده شکسته شد...
💌 او شنیده بود که چگونه اصرار میکردم و میگفتم مگر چه میشود بروم و استدلال پشت استدلال می آوردم و همه گفتههایم با یک جواب سادۀ «دلم راضی نمیشود» بیدلیل میشد. و او دیده بود که چگونه با یادگاری سالها پیشش، همان پلاکی که نام شهید حسین علمالهدی بر آن حک شده بود، قهر کرده بودم و به رفاقش شک و بماند که چه قدر رجزخوانی کردم که مروت این نبود و چه و چه...
🕌 اما حالا او روبه رویم ایستاده بود و با مهربانی لبخند می زد و مرا به ورود دعوت می کرد. سراپا خجالت؛ اما با شوقی که مرا به سوی آن مزار میکشید وارد شدم... از دالان سربلند سربندهای سبز و سرخش گذشتم، از کنار مزارها سرو گذر کردم تا رسیدم به شهید. آن لحظه پر بودم از احساسات متضاد. خجالت از گفتهها و شعف از حضور... آن قدر که درست به خاطر ندارم چه گفتم و چه شد. بعد از زیارت، بر سر مزار مادر رفتم و عذرخواهانه گریستم تا این که اذان ظهر از منارههای هویزه صدایم کرد و برگرداند بر سر مزار پسر. بعد از چند کلمه درددل، نماز در هوای باصفای یادمان هویزه و نسیم های خوشعطرش برگزار شد و بعد روایتگری!
⏰ دقایق آخر به هوای تفأل به یکی از دلنوشتههای شهید علم الهدی در کنار مزاری نشستم و کتاب فریاد و سکوت را که از یادمان به یادگاری گرفته بودم، باز کردم. نوشته بود: «تنهایی موهبتی است الهی. در تنهایی از تنهایی به در میآییم. در تنهایی به خدا میرسیم.» و زحقیقتاً خانۀ فریاد و سکوت علم الهدی چنین بود. روح او در این خانه رسوخ کرده بود. با جمعی وارد میشدی و تنها با خویشتن بیرون میآمدی!
ادامه دارد...
#راهیان_نور_مجازی
#سفرنامه_دوم
* کانال شهدای هویزه؛ موثق ترین منبع روایت و اطلاعات حماسه هویزه
@shohaday_hoveizeh
📣 مراسم سومین و هفتمین روز درگذشت «حاجیه خانم سعیدی»
مادر والامقام شهید کربلای هویزه «قدیر قدرتی»
6️⃣2️⃣ پنجشنبه 26 فروردین
🕓 ساعت 16 الی 18
🌱 بر مزار آن مرحوم واقع در قطعه 232 بهشت زهرای تهران برگزار می گردد.
🌸 شادی روح مادران آسمانی شهدا صلوات
#اطلاعیه
#مادر_شهید_قدرتی
* کانال شهدای هویزه؛ موثق ترین منبع روایت و اطلاعات حماسه هویزه
@shohaday_hoveizeh