✍️ یک شهید؛ یک خاطره... 🌷 دانشجوی شهید سید محمد علی حکیم ▫️ تاریخ تولد:28 بهمن 1338 ▫️ نام پدر:سید علی اکبر ▫️ شهرستان: اهواز ▫️ تحصیلات: دانشجوی سال سوم پزشکی دانشگاه جندی شاپور اهواز ▫️ شهادت: 16 دی 1359 – کربلای هویزه ▫️ محل آرامگاه: ردیف دوم- قبر ششم 🔹 روایت عاشقی: توی اهواز رسم بود روز عاشورا، دسته های سینه زنی می رفتند سمت میدان شاه. محرم 53 محمد علی و سید حسین [علم الهدی] و چند تا از بچه های انجمن دانشوران اسلامی، دسته عزاداری راه انداختند. دسته ای متفاوت. همه بچه ها یک سری روبان سیاه بستند روی سینه شان که رویشان نوشته شده بود:« اِنَّ الحَیاه عقیده و جهاد» صد نفری می شدند. حواس همه جلب شده بود به آنها. سابقه نداشت روز عاشورا دسته ای فقط قرآن بخواند و بقیه آرام سینه بزنند. آن هم آیات حماسی و انقلابی که همه را به مبارزه با کفر و ستم دعوت کند. به فلکه مجسمه که رسیدند به رسم همیشگی دسته ها باید دور مجسمه شاه می چرخیدند. دور مجسمه نگشتند. با بی اعتنایی مسیر را عوض کردند. پاسبان ها و ساواکی ها ریختند توی دسته. خیلی ها فرار کردند. چند تایی هم دستگیر شدند. جگر شیر داشتند. توی وقایع آن سال ها این ماجرا هنوز نقل زبان هاست. 👤 راوی: یکی از دوستان شهید حکیم 📕 منبع: کتاب آیه های سرخ هویزه 🌷شادی روح امام و شهدا، صلوات #یک_شهید_یک_خاطره * کانال شهدای هویزه؛ موثق ترین منبع روایت و اطلاعات حماسه هویزه @shohaday_hoveizeh

♣️ «شب قتل حسین (ع) و یاورانش، امشب است امشب به تقویم حسینی ها، قمر در عقرب است امشب»... ♣️ شب عبور عبودیت است! ♣️ ترک های عمیق بر نازکی کودکان متولد شده است! ♣️ آخر زمین است و فردا را طاقتی از جنس علی (ع)... تماشای 72 معجزه در یک روز، توان می خواهد! ♣️ فردا زمین از گردش می ایستد تا «قیامت عشق» را تماشا کند ♣️ فردا بوسه های خدا، خونین است و عشق را با خون تازه می نویسند! ♣️ فردا حنای خون واجب است و رگ های تشنه برای سیراب شدن فوران می کنند... ♣️ فردا 72 شمشیر، دوشادوش فرزند شمشیرخدا، جرأت ذوالفقارشدن می یابند... ♣️ فردا دریاها از شرم لب هایی که آب را جاگذاشتند، ماهی های قرمز به دنیا می آورند و کِشتی نوح (ع) به گِل می نشیند!... ♣️ فردا صداها را به داغ می کشند و گلوی مَشک ها را «نحر» می کنند! ♣️ فردا دست های سیراب را از وجودهای عطش خورده جدا می کنند... ♣️ فردا «گودال»، تشنه خون کسی است که از فرات ننوشیده باشد!... ♣️ فردا زخم ها، لب هایی مستجاب الدعوه اند که عاشورا را به عرش می برند ♣️ فردا... آیا کسی بُوَد که کند یاری حسین(ع)؟... آجرک الله #شب_دهم #عاشورا #ما_ملت_امام_حسینیم #محرم * کانال شهدای هویزه؛ موثق ترین منبع روایت و اطلاعات حماسه هویزه @shohaday_hoveizeh

🌷یاد مردان هویزه کرده ام یاد رقص روی نیزه کرده ام... #هویزه، تکرار کربلاست... سندش؟ بدن هایی که زیرشنی تانک ها اِربا اِربا شد!! 📷عکس: زینب سعیدی * کانال شهدای هویزه؛ موثق ترین منبع روایت و اطلاعات حماسه هویزه @shohaday_hoveizeh

◾️🎤 #مداحی ▪️👤 حاج محمود کریمی ───┤ ♩♬♫♪♭ ├── ♣️ دیر رسیدم من... * کانال شهدای هویزه؛ موثق ترین منبع روایت و اطلاعات حماسه هویزه @shohaday_hoveizeh

♣️ میدان، تمام شد؛ «مرگ»، معرکه را باخته و تسلیم شده است! ♣️ «یزید» چه واژه کوچکی است... ♣️ نیایش «عطش» با «آب» به پایان رسیده و عباس (ع) در پیچ و خم علقمه، جاری است... ♣️ هنوز از اندام های اِربا اِربا، «رَجَز» فوران می کند! ♣️ چقدر پیامبر در دشت پراکنده شده است! ♣️ حالا زینب (س) است و یک صحرا صورت گلکاری شده مهربان که جایی برای بوسیدن ندارد؛ یک زمین، زخم که آبروی خداست!... ♣️ امشب زینب (س) نافله اش را 72 بار می خواند و «سر»فرازی برادرها را جز زیبایی نمی بیند... ♣️ از امشب است که کام دنیا را با تربت حسین (ع) برمی دارند و فرشته ها سجده بر خاک را جشن می گیرند! ♣️ مهمانیِ مخصوص خداست... مگر می توان لحظه ای از امشب را فاش کرد؟! چشم را باید توبه داد!!... ♣️ امشب... ما را هم به کربلا ببرید؛ ما اهل کوفه نیستیم! نوبت ما را هم نگاه دارید... #شام_غریبان #ما_ملت_امام_حسینیم #محرم * کانال شهدای هویزه؛ موثق ترین منبع روایت و اطلاعات حماسه هویزه @shohaday_hoveizeh

🔹شهید مهدی زین الدین: هرگاه شب جمعه شهدا را یاد کنید، آنها شما را نزد اباعبدالله علیه السلام یاد می کنند. 🎥 شب جمعه و زیارت مرقد یک شهید حماسه هویزه #شهید_محمد_حسین_علم_الهدی * کانال شهدای هویزه؛ موثق ترین منبع روایت و اطلاعات حماسه هویزه @shohaday_hoveizeh

🚩 نسیمِ پرچم ... 🔹 نسیمِ پرچمِ تو زنده می کند ما را گرفته بوی «محرم» تمامِ دنیا را رسیده جمعه، الهی به حقِ خونِ حسین (ع) رسان به منتظرانش عزیزِ زهرا را... اللهم عجل لولیک الفرج #عصر_جمعه * کانال شهدای هویزه؛ موثق ترین منبع روایت و اطلاعات حماسه هویزه @shohaday_hoveizeh

🔺 همه پسران از پدران شان ارث می برند. چون همه بندگان، پسر معنوی امام حسین (ع) محسوب می شوند؛ پس از پدران شان ارث می برند؛ چرا که حسین (ع)، اباعبدالله است یعنی پدر بنده ها. اما شهدا، ارث خاصی دارند و آن شهادت است که از اباعبدالله(ع) ارث برده اند. #شهدای_گمنام، ارث خاص الخاص تری هم دارند و آن گمنامی است که از صدیقه طاهره (س) ارث برده اند... #در_مقتل_گمنامی * کانال شهدای هویزه؛ موثق ترین منبع روایت و اطلاعات حماسه هویزه @shohaday_hoveizeh

✍️ یک شهید؛ یک خاطره... 🌷 دانشجوی جانباز شهید محمد حسن (محمود) قدوسی ▫️ فرزند شهید آیت الله قدوسی و نوه ارشد علامه طباطبایی (اعلی الله مقامه الشریف) ▫️ تاریخ تولد: 7 بهمن 1336 ▫️ نام پدر: علی ▫️ شهرستان: قم ▫️ تحصیلات: دانشجوی سال سوم جامعه شناسی دانشگاه فردوسی مشهد(دانشجوی انصرافی رشته زبان خارجه دانشگاه مشهد) ▫️شهادت: 16 دی 1359 – کربلای هویزه ▫️ محل آرامگاه: ردیف دوم- قبر آخر 🔹 روایت عاشقی: 1️⃣ عراقی ها تا 3 کیلومتری جاده هویزه- سوسنگرد جلو آمده بودند. همه جا زیر آتش شدید بود. برق شهر قطع شده بود. بنزین و گازوئیل به سختی گیر می آمد. مردم بی آذوقه مانده بودند سید حسین [علم الهدی] فرمانده سپاه هویزه بود، اما بی تفاوت نبود. باید راهی پیدا می کرد. با مشورت محمد حسن قدوسی، ستاد ارزاق عمومی درست کردند. مایحتاج مردم با کامیون از استان های مختلف می آمد هویزه و از طریق این ستاد بین مردم پخش می شد. 2️⃣ محمد حسن، توی هر کار سختی پیش قدم بود. ظهر و شب، فاصله هویزه تا سوسنگرد را زیر توپ و ترکش طی می کرد تا برای بچه ها غذا بیاورد. هیچ کس این مسیر را بی وصیت نامه نمی رفت! شرایط این قدر خطرناک بود. 📕 منبع: کتاب آیه های سرخ هویزه #یک_شهید_یک_خاطره * کانال شهدای هویزه؛ موثق ترین منبع روایت و اطلاعات حماسه هویزه @shohaday_hoveizeh

◾️ هر چه ما روضه شنیدیم، تمامش را دید!... ▪️آجرک الله یا صاحب الزمان (عج) #شهادت_امام_سجاد * کانال شهدای هویزه؛ موثق ترین منبع روایت و اطلاعات حماسه هویزه @shohaday_hoveizeh

✍️ یک شهید؛ یک خاطره... 🌷 دانشجوی جهادگر شهید حسن فتاحی ثانی ▫️ تاریخ تولد: 10 آبان 1333 ▫️ نام پدر: عبدالجواد ▫️ شهرستان: سبزوار ▫️ تحصیلات: دانشجوی سال سوم رشته شیمی دانشگاه فردوسی مشهد(دانشجوی انصرافی رشته فیزیک دانشگاه مشهد) ▫️ شهادت: 16 دی 1359- کربلای هویزه ▫️ محل آرامگاه: ردیف چهارم- قبر ششم 🔹 روایت عاشقی: 1️⃣ قبل از این که برود جبهه، بی مقدمه برگشت سمت مادر و گفت:«می شنوی؟» - کدام صدا را مادر؟ - صدا را نمی شنوی؟ - کدام صدا را پسرجان؟ - همین صدای «هل من ناصر ینصرنی؟» را. چشمان حسن پر اشک بود و به جانماز بی بی نگاه می کرد. بی بی به این جور برخوردهای حسن عادت داشت. حرف های دل حسن را تا آخر خواند و با همان حکمت مادرانه اش گفت:« السلام علیک یا اباعبدالله...» مادر رضایت داد و حسن از خوشحالی در پوست خود نمی گنجید. *** 2️⃣ دم غروب 16 دی، پاتک عراقی ها سنگین تر شد. یکدفعه چشمم افتاد به حسن. گلوله کالیبر 50 تیربار تانک، قلبش را پاره پاره کرده بود. خون فواره می زد از سینه اش... حسن، «هل من ناصر...» مولایش را با جان، جواب داد و کربلایی ماند. 📕 منبع: کتاب آیه های سرخ هویزه #یک_شهید_یک_خاطره * کانال شهدای هویزه؛ موثق ترین منبع روایت و اطلاعات حماسه هویزه @shohaday_hoveizeh