eitaa logo
شهدای غریب شیراز
3.3هزار دنبال‌کننده
10.8هزار عکس
2.9هزار ویدیو
42 فایل
❇ﻛﺎﻧﺎﻝ ﺭﺳﻤﻲ هیئت ﺷﻬﺪاﻱ ﮔﻤﻨﺎﻡ ﺷﻴﺮاز❇ #ﻣﺮاﺳﻢ_ﻫﻔﺘﮕﻲ_ﻣﻴﻬﻤﺎﻧﻲﻻﻟﻪ_ﻫﺎﻱ_ﺯﻫﺮاﻳﻲ ﻫﺮ ﻋﺼﺮﭘﻨﺠﺸﻨﺒﻪ/ﻗﻂﻌﻪ ﺷﻬﺪاﻱ ﮔﻤﻨﺎﻡ ﺷﻴﺮاﺯ ⬇ انتشارمطالب جهت ترویج فرهنگ شهدا #بلامانع است.... به احترام اعضا،تبادل و تبلیغات نداریم ⛔ ارتباط با ادمین: @Kh_sh_sh . . #ترک_کانال
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷🕊🍃 آقا جانم.. مولایِ من... امام زمانم عج... دلم به وسعتِ غیبتِ کبری تنگ است...♡ میشود این جمعه بیایی؟؟... دورتان بگردم آقای مهربان... السَّلامُ‌عَلَيْكَ‌يَاحُجَّةَ‌اللَّهِ‌فـٖے‌أَرْضِهِ..✋🏻✨ 💚 🕊 🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷 http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
✍وصیت عشاق : 🔰.. همانطور که امام خمینی (ره) فرمودند: «پیرو ولایت فقیه باشید تا به مملکت و اسلام ضربه نخورد»، اصل ولایت فقیه اصل بسیار مهمی است که همه کسانی که به خدا و اهل بیت(ع) اعتقاد دارند، باید توجه ویژه به آن داشته باشند. 🔰هر کجا که دور شویم و غفلت کردیم ضربه خوردیم. مطمئن باشید که دین خدا و اسلام را خود خداوند به واسطه حجت خودش بر روی زمین محافظت می کند و حجت خدا بر روی زمین که امام زمان (عج) هستند، به واسطه نائب آن حضرت که بلاشک مقام معظم رهبری هستند مدیریت می شود و وظیفه ما در این برهه از زمان که تمام کفر مقابل اسلام ایستاده اند تا آن را تضعیف و به خیال پوچ و بیهوده خود نابود کنند، سنگین است و باید تمام تلاش خود را به کار ببریم که فرمایشات قرآنی و اهل بیت (ع) و نائب امام زمان (عج) را خوب درک کرده و در زندگی و روش و رفتار و کردار و عمل مان نشان دهیم، تا سعادتمند شویم. 🔰به گفته شهید اهل‌قلم (آوینی): "اگر شهید نشدیم لاجرم باید مرد" چه بهتر که انسان به‌واسطه‌ی ریختن خون خودش بتواند به دین اسلام کمک کند. چه چیزی بالاتر از این است که خیر دنیا و آخرت در پی دارد. البته این مطلب را بگویم که شهادت را به هر کس نمی‌دهند و خدا به بندگان ویژه‌ی خود می‌دهد و من این احساس را می‌کنم که لیاقت این امر را ندارم و از خدا می‌خواهم که این لیاقت را شامل من سرتاپا گناه و تقصیر کند... محمد استحکامی حرم 🌷🌱🌷🌱 http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍️ تنظیم یک قرار ملاقات با حضرت معصومه سلام‌الله‌علیها وسط بهشت! ✨ویژه سالروز ورود حضرت معصومه سلام‌الله‌علیها به قم س 🌱🌷🌱🌷 http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
🔰 | شهید علی اکبر شیرودی:اگر برای احیای اسلام نبود، هیچوقت اسلحه بدست نمی گرفتم و به جبهه نمی رفتم. پیروزیهای ما مدیون دستهای غیبی خداوند است. این کشاورز زاده تنکابنی، سرباز ساده اسلام است و به هیچ کدام از حزب ها و گروه ها وابسته نیست. 🌱🍃🌱🍃🌱 http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
32.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 | 🎙 کانال بهشت … 🔻برشي از روایتگری حاج سعید تاجیک 🍃🌷🍃🌷 http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
وصیت شهدا رو فراموش نکنیم... 🕊 🌹🍃🌹🍃 http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥حاج قاسم سلیمانی: این نظام قطعه ای از بهشت است، باید رو پلک چشممون حفظش کنیم‌. باید جان بدیم براش...☝️ 🍃🇮🇷🇮🇷🇮🇷🍃 http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
🌷🕊🍃 اینچنین‌!' جمع‌ شهیدانم‌ آرزوستـــــ ...💔(: جاموندگی‌ بد دردیه مگه نه؟ 🕊 🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷 http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
🌷تعدادی سرباز فراری به لشکر دادند،‌همه اهل شر و دعوا،‌ با همه فرمانده گردان ها درگیر شدند،‌آقا منصور گفت همه اینها را با یک خط بدید من! همه را جمع کرد و با خود برد.. شهید استوار می گفت یک روز برای بازدید همان خط رفتم. دیدم صدای دعای توسل می آید، با تعجب دیدم این سرباز ها یک جا جمع شده و دعای توسل می خوانند،‌گفتم الان چه وقت دعا هست؟ گفتند:‌فرمانده ما،‌آقا منصور مریض شده،‌داریم برای سلامتیش دعا می کنیم! گفتم چند وقته مرخصی نرفتید؟ گفتند 3 ماه،‌گفتم به زور شما را نگه داشته،‌گفتند نه،‌خیلی اصرار می کنه شما به مرخصی برید، اما ما تا خود آقا منصور به مرخصی نره، ما ‌از جبهه بیرون نمی ریم. گویی آقا منصور به این دل فراری ها کیمیا زده بود که این طور متحول شده بودند!!! حاج منصور خادم صادق💫 🌿🌷🌿🌷 : http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
1_1378638076.mp3
9.35M
✅ کتاب صوتی "خاطراتی متفاوت و خوانده نشده از سردار شهید حاج قاسم سلیمانی" نویسندگان : تولید ایران صدا http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تو این شلوغی‌ها ببینید ، روحیه تون عوض بشه ... مثل این پیرزن باشید ❤️ حضرت آقا به این مادر شهید میگه این روز آخر رو فقط به خاطر شما قم ماندم. میگه نه آقاجان به خاطر من نموندید ، عمه‌تون حضرت معصومه(س) شما را فرستاده اینجا ... ┄┅═══❉☀❉═══┅┄ http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
از دوستان ابراهیم بود. می‌گفت همراه با یکی از اساتید اخلاق از بازار مولوی عبور می کردیم. ✅ استاد ما متوجه یک باربر شد که از کنار ما عبور می کرد و صورتش را با چفیه بسته بود. استاد بلافاصله با صدای بلند گفت اگر می خواهی نفست را بشکنی، صورتت را باز کن من ابتدا متوجه نشدم منظورش چیست، اما نگاه کردم که این باربر چفیه را از صورتش باز کرد. یکباره جا خوردم. آن باربر ابراهیم هادی بود. 📙خاطرات منتشر نشده از شهیدهادی 🌱🌷🌱🌷 http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷🕊🍃 تــو، خوب ترین اتفاق ممکنی وقتی که ، اول صبح 🌤در یادم می افتی....❣ 💔 🕊 🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷 http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
🔹به مناسبت سالروز شهادت اسوه عرفان و اخلاق 🌹 🔰عملیات کربلای پنج بود .آن روز روز وحشتناکی بود. کمتر زمانی را دیده بودم که اینقدر گوله توپ و خمپاره به زمین ببارد.زمین شلمچه آرام و قرار نداشت و هر لحظه تکه ای از آن مثل آتشفشان از جا کنده میشد و به زمین می‌ریخت.یک کلاه فلزی عراقی پیدا کردم و روی سرم گذاشتم. در ماشین کنار آقا منصور نشستم .از ترس صدای انفجار ها و ترکش های سرگردان خودم را به منصور نزدیک کردم و همچون طفلی که به مادر میچسبد به حاجی چسبیدم . برخلاف من حاج منصور آرام آرام بود جویی جز صدای ذکری که برلب داست چیز دیگری نمیشنید.. گفت: چیه میترسی؟ گفتم : آره.. خیلی با اطمینان گفت: خب ذکر بگو آرام میشی..یاد خدا ،دل رو آروم میکنه 🌺🍃🌺🍃🌺🍃 ﺑﺎ ﻧﺸﺮ ﻣﻂﺎﻟﺐ ﺩﺭ ﺗﺮﻭﻳﺞ ﻓﺮﻫﻨﮓ ﺷﻬﺪا ﺳﻬﻴﻢ ﺑﺎﺷﻴﺪ http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
هدایت شده از گلزار شهدا
1_1336575941.mp3
11.19M
✅ کتاب صوتی "خاطراتی متفاوت و خوانده نشده از سردار شهید حاج قاسم سلیمانی" نویسندگان : تولید ایران صدا http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏷 پیروزمندترین انسان در دنیا و آخرت 🔺سخنان شنیدنی سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی درباره آنچه «شهید» برای مردم و ملتش به ارمغان می‌آورد. 🍃🌷🍃🌷 http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
⭐یادی از سردار شهید امان الله عباسی⭐ 🌷با امان در کوچه ای می رفتیم، من ده سالم نشده بود، امان هم که سه سالی از من بزرگتر بود. همین طور که می رفتیم، چشمم روی زمین بود، یک دو ریالی دیدم. خوشحال آن را برداشتم و به سمت امان دویدم. گفتم: داداش نگاه کن من پول دارم! چهره در هم کشید. گفت: «این را از کجا آوردی!» سکه را محکم در دستم فشردم و گفت: مال خودمه، خودم پیداش کردم. اخم کرد و گفت: «نه این مال تو نیست. از کجا پیدا کردی؟» با دست به جلو خانه ای اشاره کردم. گفت: «داداش برو بزار سرجاش، همان جا که پیدا کردی، این سکه حرام است!» 🌹🍃🌹🍃 : ﺩﺭ ایتا : http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75 یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
کفش هاشو داده به یه پیرمرد... 🔵قبل انقلاب تو خیابون زیبا سکونت داشتیم. جوانهای این خیابون همه ابراهیم را می‌شناختند. 🔴یک روز ظهر تابستان جلوی خانه نشسته بودم. ابراهیم از دور به سمت من می آمد. همینطور که نزدیک می‌شد دیدم کفش ندارد! پایش را همینطور بلند میکرد. روی آسفالت داغ می‌سوخت. سریع بلند شدم و گفتم: کفشات چی شد؟ تو مسجد دزد برد؟ 🔵گفت: نه بابا. یه پیرمرد جلو مسجد گدایی می کرد، کفش نداشت، من هم چیزی همراهم نبود کفش هام رو دادم بهش... http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
🌷🕊🍃 ادعــایے در شما نمے بینیم و تمـــام هویتتان خلاصــــہ شـدہ در همیــن بے ادعــایے ... مـــا را دریابــید اے مــــــردان بے ادعـا 🥀 :زین الدین،باڪری،ڪاظمی،سلیمانی و... .....رفاقت باشهدا دو طرفه است...... 🕊 🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷 http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
🔹آن شب من مسئول خط بودم، آقا منصور آمد سرکشی. گفت: وضعیت خط چطوره؟ - خوبه! - اسکله رفتی؟ - آره دیشب رفتم. - پاشو امشب هم بریم! - آقا منصور، آنجا شب ها تیربار کار می کنه ها! - خوب اون بزنه، ما هم می ریم! ما روی اسکله 8 آبادان هیچ خاکریز و جان پناهی نداشتیم. فاصله ما هم با عراقی ها حدود 500 تا 700 متر بود، سر تیربار عراقی هم درست روی اسکله بود. حاج منصور پا روی اسکله گذاشت و شروع کرد با طمأنینه روی آن راه رفتن. من هم با ترس و لرز کنارش بودم. گفتم: آقا منصور، تیرباری که سمت چپ جزیره مینو هست، روی ما دید داره، الانِ که شروع کنه به زدن. برای اینکه توی دلش را خالی کنم با هیجان ادامه دادم: تیربار چی خوبیه، میلی متری هم می زنِ ها! گوشش بدهکار این حرف ها نبود. حرفم تمام نشده تیربارچی شروع کرد روی ما آتش ریختن. یک تیرش هم از میان ریش های بلند منصور رد شد. با ترس و لرز گفتم: حاجی دیدی جدیه، بیا برگردیم. - بله معلومه، خیلی جدیه! باز به رفتنش ادامه داد. عراقی هم که دید ما کوتاه نمی آییم، کوتاه نیامد و یه نفس تیر بود که روی اسکله می ریخت. کم کم از حاجی فاصله گرفتم، که یه تیر از داخل بادگیرم رد شد. دیگر طاقت نیاوردم و پریدم توی کانال حاشیه اسکله. اما منصور عین خیالش نبود با آرامش عجیبی کارش خودش را کرد و تا انتهای اسکله رفت و همه جا را کنترل کرد و برگشت. عراقی ها هم که کفری شده بودند شروع کردن به ریختن رگبارِ تیر و خمپاره و ... . اما آرامش در صورت خندان منصور موج می زد. 🌷🍃🌷 حاج منصور خادم صادق 🌱🌷🌱 http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75