⭐️یادی از سردار شهید محمد دریساوی⭐️
🇮🇷27 ماه صفر سال 65، در پادگان شهید دستغیب اهواز بودیم. محمـد سرگشته و حیران بود. گفتم: چی شده محمـد؟
گفت: یه جای خلوت و دنج میخوام، با خودم خلوت کنم، کسی مزاحمم نشه!
دیگر ندیدمش تا فردا که 28 صفر، سالروز رحلت حضرت محمـد(ص) بود. محمـد را دیدم. یک رادیو روی زمین بین دو پایش گذاشته بود. رادیو روضه میخواند و شانههای محمـد از گریه تکان میخورد. تا اذان ظهر بیآنکه سرش را بلند کند، اشک میریخت.
وقت نماز شد. نمازش را که خواند دوباره سرش را روی زانو گذاشت و شروع به گریه کردن کرد. دیدم حال خوشی دارد مزاحمش نشدم. غروب حال و احوالش سر جا آمده بود. گفتم: محمـد چی شده، امروز خیلی بیتابی کردی؟
گفت: امروز اتفاق بزرگی افتاده، پیامبر اسلام(ص) رحلت کرده و از دنیای ما به دنیای دیگه رفته. این غم واقعاً برام سخت و سنگین بود.
گفت ولک عباس کسی نفهمه...
🌹🍃🌹🍃
#ڪانال_شهداےغریـب_شیـراﺯ:
ﺩﺭ ایتا :
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
#نشردهیـد یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
🌷🕊🍃
حرف دل❤️
فرقی نداره ایرانی باشی یا لبنانی ..
جهاد باشی یا آرمان ..
مهم اینه برای آرمان هات جهاد کنی . . .
و سرانجام قصه دنیات بشه شهادت:🌷
#صبح_و_عاقبتمون_شهدایی 🕊
🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
📸از راست سردارن شهیدان رضا بدیهی، مرتضی جاویدی، جلیل اسلامی و علی صیاد شیرازی....
🔰 رضا, علاقه عجیبی به مرتضی جاویدی داشت. همیشه با هم بودند و معاونش. می گفت اگر قرار است شهید شوم دوست دارم با مرتضی باشم.😔
وقتی کربلای ۴ مجروح شد و به عقب می رفت گفت:می ترسم با مرتضی نباشم!😔
وقتی با همان جراحات برگشت گفتم چرا با این وضعیتت برگشتی؟
گفت امدم با مرتضی باشم, اخه وقت تنگه!
حق با او بود. مرتضی ۹:۳۰ صبح شهید شد. دیدم رضا به شدت اشک می ریزد و می گوید:خدایا ما را از هم جدا نکن!
۵:۳۰ دقیقه روز بعد رضا هم شهید شد. هر دو را با هم به شیراز منتقل و با هم در فسا تشییع کردند.
#شهید محمد رضا بدیهی
#شهدای_فارس
#ایام_شهادت
🍃🌷🍃🌷
#ڪانال_شهداےغریـب_شیـراﺯ:
ﺩﺭ ایتا :
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
#نشردهیـد یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
هدایت شده از گلزار شهدا
1_2614366341.mp3
9.73M
🥀 داستان روزانه هر روز یک قسمت🥀
کتاب صوتی " #لوطی_و_آتش" اثر رحیم مخدومی
( مجموعه ۵ داستان از زندگی سردار #شهید_حسن_باقری)
با صدای #رامین_پور_ایمان
قسمت2⃣
http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
•┈┈••✾❀🍃♥️🍃❀✾••┈┈•*
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹 وقتی مادر شهید تصویر فرزند شهیدش رو در بیلبورد کنار خیابان میبیند...
🔸قربون اون مهربانیت مادرجان! خدا از اونایی که خون عزیز شهیدت را با حرکاتشان و رفتارشان پایمال می کنند نگذرد
#بر_دامن_مادر_شهیدان_صلوات
🌱🌷🌱🌷
http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
⭐️یادی از سردار شهید محمد دریساوی ⭐️
🇮🇷محمد به مرخصی آمده بود، وقت برگشت همیشه در این مسیر من را نصیحت میکرد. نماز اول وقت یادت نره، قرآن بخوان و حفظ کن، درسهات را ادامه بده تا دکتر بشی، مملکت بعد از جنگ به دکتر و مهندس احتیاج داره و ...اما آن روز ساکت بود. نیم ساعتی تا حرکت اتوبوس مانده بود.
- امین مو دیگه برنمیگردم!
منظورش را نفهمیدم. گفتم: یعنی دیگه فقط میری قم، دیگه شیراز نمیای!
بیآنکه به من نگاه کند گفت: نه، یعنی این خداحافظی آخره، دیگه برنمیگردم، تو باید مواظب آقا و مامان باشی.
لحظه آخر هم رو به من چرخید و گفت: امین مواظب مامان باش...آقا قویه، مامان یادت نره!
حتما زمان و مکان شهادتش را می دامست. یک روز قبل از شهادتش نوشته بود: پدر و مادرم هرکجا که راحت بودید من را به خاک بسپارید، البته اگر جسدم بدست شما رسید!
🌹🍃🌹🍃
#ڪانال_شهداےغریـب_شیـراﺯ:
ﺩﺭ ایتا :
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
#نشردهیـد یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
🌹👆نحیف بود و لاغر
مادرش میگفت اخه پسرم تو چکاری از دستت برمیاد و میتونی تو جبهه انجام بدی
❤️نمیدانست فرزندش مغز متفکر برنامه ریزی و عملیات های مهم و استراتژیک و معاون فرمانده نیروی زمینی ست.
او کسی نیست جز غلامحسن افشردی معروف به حسن باقری فرمانده شجاع و کارآمد دوران جنگ
از مادرش پرسیدند:
چی شد که پسری مثل آقا حسن تربیت کردی؟! جمله خیلی قشنگی گفتند: نگذاشتم امام زمان (عج)در زندگیمان گم شود.
🕊۹بهمن سالروز شهادت/شادی روحش #صلوات
🌷🍃🌷🍃
http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
🌷🕊🍃
شهادت🌷
نام گرفت
وقتی خدا
کسی
را
کشت
از
شدت عشق...
#صبح_و_عاقبتمون_شهدایی 🕊
🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75