🌷🕊🍃
عاشقانی که مدام از فرجت میگفتند
عکسشان قاب شد و از تو نیامد خبری
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#صبح_عاقبتتون_شهدایی 🕊
🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷
https://eitaa.com/shohadaye_shiraz
#پیش_بینےشهیدےدررابطہ_شهیدےدیگر..
🔰هـمان روز عقد یه رازے بهم گفت...
گفت:شهـید حاج شیرعلی سلطانے را می شناسے؟
گفـتم: نه!
گفت: حاج شـیرعلے, مـداح مشهور شـیراز که تو مسجد المهدی برای خودش قبر حفر کرده بود, اون هم به اندازه تن بی سرش...
با آه ادامه داد, تن بےسرش را همـان جا دفن کردند.
گفتم خوب...
گفت: یه روز به من گفت فلانےتو ازدواج می کنے, دو تادختر گیـرت میاد بعـد هم #شهید میشے!
و من تمام این سال ها با این راز سر می کردم دختر اول امد بعد هم دومی. عزت سر از پا نمی شناخت و من ...😔
#شهید عزت الله نعمت الهی
#شهدای_فارس
#سالگرد_شهادت
🍃🌷🍃🌷
#ڪانال_شهداےغریـب_شیـراﺯ:
https://eitaa.com/shohadaye_shiraz
#نشردهیـد یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
🌹🌱🌷🍃🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌پاسخ متفاوت شهید رئیسی به سؤال علیرضا پناهیان
🌹شهادت اتفاقی نیست ....
#شهیدخدمت
#سید_شهیدان_خدمت
🌹🌱🌹🌱
@shohadaye_shiraz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🚨🎥 واکنش همسر رئیس جمهوری بعد از شهادت
🎞همسر و فرزندان شهدای خدمت از حس خود میگویند 😭
🌱🌷🌱🌷
@shohadaye_shiraz
نشردهید
17.15M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📢روایت مادر شهیدان زینالدین از دیدار با شهید رئیسی
🔹مادر شهیدان زینالدین که در دومین سفر استانی رئیس جمهور شهید به قم در ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۳ با ایشان دیدار داشتهاند، میگوید وقتی خبر شهادت آیتالله رئیسی را شنیدم انگار خبر شهادت فرزندانم را دوباره به من دادند.😭
#شهید_جمهور
🌱🌷🌱🌷🌱
@shohadaye_shiraz
May 11
🌷🕊🍃
مسیر بهشت
خطّ شلوغی دارد
آن هم اگر وعدهی
«بَلْأَحْیاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقونْ»
را در قرآن خوانده باشی
#روزتونمنوربهنگاهشهدا
#صبحوعاقبتتونشهدایی 🕊
🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷
https://eitaa.com/shohadaye_shiraz
💠 عملیات بیت المقدس بود, ازاد سازی خرمشهر.
حسن تک تیرانداز بود من هم تیربارچی...
اولین روز سقوط شهر بود که وارد خرمشهر شدیم. تک و توک درگیری توی شهر بود, هلیکوپترهای عراقی هم که دیگر محل نیروهای خودشان را نمی دانستن, مرتب در حال گشت بودن.
حسن گفت مجید من برم تو این سنگر ببینم چه خبره.
ربع ساعتی گذشت که دیدم, یک عراقی از در سنگر امد بیرون, تا امدم ببندمش به رگبار, گفت:
نزن بابا, حسنم!
خودش بود, یک دست لباس نو عراقی پوشیده بود.
قیافه سبزه اش هم کمک کرده بود تا بشود یک عراقی تمام عیار!
به سنگر لجستیک عراقی ها تک زده بود. چند دقیقه بعد سر و کله یک هلیکوپتر عراقی پیدا شد, من پناه گرفتم, اما حسن ایستاد و چشم دوخت به هلیکوپتر. چند لحظه بعد یک بسته بزرگ تدارکات از هلیکوپتر جلو حسن افتاد. حسن هم یک موشک ار پی جی به سمتش شلیک کرد.
موشک به هلیکوپتر خورد و منفجر شد..
آن روز از رادیو سراسری با حسن مصاحبه کردند ...
حسن دیگر ان لباس را بیرون نیاورد و بین بچه ها معروف شد به حسن عراقی!
#شهید حسن صفرزاده(حسن عراقی)
#شهدای_فارس
🌱🌷🌱🌷🌱🌷
https://eitaa.com/shohadaye_shiraz
نشردهید