eitaa logo
شهدای غریب شیراز
3.3هزار دنبال‌کننده
11هزار عکس
3هزار ویدیو
43 فایل
❇ﻛﺎﻧﺎﻝ ﺭﺳﻤﻲ هیئت ﺷﻬﺪاﻱ ﮔﻤﻨﺎﻡ ﺷﻴﺮاز❇ #ﻣﺮاﺳﻢ_ﻫﻔﺘﮕﻲ_ﻣﻴﻬﻤﺎﻧﻲﻻﻟﻪ_ﻫﺎﻱ_ﺯﻫﺮاﻳﻲ ﻫﺮ ﻋﺼﺮﭘﻨﺠﺸﻨﺒﻪ/ﻗﻂﻌﻪ ﺷﻬﺪاﻱ ﮔﻤﻨﺎﻡ ﺷﻴﺮاﺯ ⬇ انتشارمطالب جهت ترویج فرهنگ شهدا #بلامانع است.... به احترام اعضا،تبادل و تبلیغات نداریم ⛔ ارتباط با ادمین: @Kh_sh_sh . . #ترک_کانال
مشاهده در ایتا
دانلود
قــدم به قـــدم تا ولایـــت با شهـــدا
✒️ هر وقت بود مأموریت برود اگر من راضی نبودم😰 تمام تلاشش را می کرد ،یا را نرود و یا به هر نحوی مرا راضی می کرد.💯اما این بار فرق داشت...مدام می کردم تا منصرفش کنم،⚠️اما نه به گریه هایم توجه کرد تا شود و نه از رفتن منصرف شد🚫...صبح با اشک و بدرقه اش کردم.دستی به صورتم کشید و خیسی را به سر و صورتش زد و گفت:😇"بیا بیمه شدم. صحیح و بر میگردم" ✍به روایت همسر بزرگوار شهید 🌷 🌷 💠 http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
پیـامبــر اڪـــرم(ص): غدیـر را تا قیـامـت،حـاضـران به غـایبان و پــدران به فرزنـدان بـرسـانـنـد 🗓۱۴ روز به برترین عید الهے (غدیر خم)باقیست.💕 🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃 #کانال_شهدای_غریب_شیراز http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
یک سالی📆 از زندگی می گذشت که یکی از دوستانش👥 دعوت کرد، برویم خانه شان گفته بود ( یک ساده گرفتیم به مناسبت سالگرد ازدواجمان💍 ) همراه عباس و دختر روزه مان رفتیم از در که وارد شدیم، فهمیدیم😱 آن جا جای ما نیست. خانم ها و آقایان نشسته بودند و خوش و بش می کردند 😞از سر و به خاطر تعارف های صاحب خانه رفتیم نشستیم، ولی نتوانستیم آن وضعیت را تحمل کنیم 🚫. کردیم و آمدیم بیرون پیاده راه افتادیم سمت خانه عباس ناراحت بود😔 . بین راه حتی یک کلمه هم حرف نزد هایش را بلند بر می داشت که زود تر برسد به خانه 🏡که رسیدیم دیگر طاقت نیاورد زد زیر مدام خودش را سرزنش می کرد که چرا به آن مهمانی رفته⚠️ کمی که آرام شد، گرفت سجاده اش را گوشه ای پهن کرد و ایستاد به نماز تا نزدیک صبح صدایش را می شنیدم می خواند و اشک 😭می ریخت...آن خیلی از دوستانش آنجا ماندند . برای شان مهم نبود❌ که شاید راضی نباشد...ولی عباس همیشه یک قهرمان بود؛💞 حتی در مبارزه با نفس اش... ✍ به روایت همسر بزرگوار شهید 📎معاون عملیات نیروی هوایی ارتش 🌷 💠 http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
9.23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ﻳﺎﺩ #ﺷﻬﻴﺪﺳﻴﺪﻣﺤﻤﺪﻛﺪﺧﺪا #شهدای_فارس #ﻳﺎﺩﺵ ﺑﺎ ﺻﻠﻮاﺕ 🌹
قــدم به قـــدم تا ولایـــت با شهـــدا
بسمه تعالے قابل تـــوجہ مســؤولین محترم هیئــات مڌهبے ، مراکز فرهنــگے و فعالیــن فرهنگے ، خیرین علوے 👇👇👇 در راستاے هماهنگے و تبــادل نظر در خصــوص برگزارے عید غدیــر در مناطق و محروم شــیراز جلسه اے در مورخ ۱۶ مرداد ساعت ۱۷:۳۰ ( ) در مکان: بلوار امیرکبیر خیابان فراشبندے،مؤسسہ ورزشی بنیادشهیــد و امور ایثارگران فارس برگزار مینماید *لذا از همہ متولیان فرهنگے این مناطق جهت شرکت در این جلسہ به عمل مے آیـــد* 🌺🌺🌺🌺🌺 لطفا" بہ ﻣﺴوﻮﻟﻴﻦ و ﻣﺘﻮﻟﻴﺎﻥ ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ اطلـــاع رســـانے کنیــد http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75 ﺳﺘﺎﺩ ﺑﺰﺭﮔﺪاﺷﺖ ﻋﻴﺪ ﻏﺪﻳﺮ ﺟﻨﻮﺏ ﺷﻴﺮاﺯ
در کودکی خوابی دیده بود. هنوز هم با یادآوری این خواب احساس می کنم که خود شهید دوباره با همان هیجان برایم تعریف می کند "توی صحرای بیابونی می رفتم که صدایی در گوشم پیچید " عبدالقادر عبدالقادر" نگاه کردم، یک نفر سوار بر اسب با چهره ای نورانی که خودشون رو امیرالمؤمنین معرفی کردند. ندا داد.. عبدالقادر این سنگ رو جابه جا کن. گفتم نمیتونم. خیلی بزرگه ندا داد بلندش کن. دست بردم تا سنگ را بردارم، سنگ مثل پر کاهی بلند شد. نامه ای سبز رنگ و نورانی زیر سنگ بود. امیرالمؤمنین فرمود: این نامه جایگاه تورو نشون میده. 🌹راوی خواهر شهید شهید مفقودالاثر عبدالقادر تابع بردبار 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 #کانال_شهدای_غریب_شیراز http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
شهدای غریب شیراز
در کودکی خوابی دیده بود. هنوز هم با یادآوری این خواب احساس می کنم که خود شهید دوباره با همان هیجان
شهید از کودکی علاقه شدیدی به امیرمؤمنان علی داشت. پدر شهید یک ماه قبل از وفاتش (سال 87) شب بیست و یک رمضان، در عالم خواب می بیند که شهید به همراه امام علی (ع) به دیدارش می آید و از پدر می خواهد که همرا انها برود. پدرشهید می گوید :عبدالقادر تو پیش ما بیا، اما شهید می گوید"من نمیتونم شما بیایید" یک ماه بعد پدر فوت کرد و به دیدار فرزند شهید و امام مظلومش شتافت. 🌹راوی خواهر شهید 💓شهید مفقودالاثر عبدالقادر تابع بردبار 🌼☘🌼☘🌼☘🌼☘ http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
از 16 سالگی وارد بسیج شد و 4 بار به جبهه اعزام شد. بار آخری که قرار بود اعزام شود از ایشان خواستیم که نرود. محکم گفت: "من با شهدا عهد بستم. اگر نروم جلوی بچه های شهدا شرمنده میشم. من که مجردم . اما آنها با داشتن زن و فرزند، این راه را رفته اند و از جانشان دریغ نکردند. او رفت و دیگر هرگز طنین صدایش در خانه نپیچید. 🌹راوی خواهر شهید 💓شهید مفقودالاثر عبدالقادر تابع بردبار 🌺🌺🌺🌺 #کانال_شهدای_غریب_شیراز http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
به سبب مشکلات مالی و تامین مسکن ، خیلی نگران و درمانده بودم. یک شب (خواهرزاده شهید) خواب دیدم که با برادر و همسرم سوار ماشین هستم. ناگهان سربازی رو سوار ماشین دیدم. از برادرم پرسیدم _ محمد این سرباز کیه؟ محمد گفت نمیدونم کی و کجا سوار ماشین شده! وسط حرف ما، شوهرم گفت _مریم، تو واقعا داییت رو نمیشناسی. نگاش کردم آروم گفت _دایی تو چطور منو نشناختی؟ یک تسبیح خیلی نورانی دستش بود و ذکر صلوات می گفت. پرسید _مریم مادرت چرا اینقدر گریه می کنه؟ مشکلاتمون رو براش گفتم.دایی گفت "به مادرت بگو نگران نباش چند روز دیگه همه مشکلاتت حل میشه" همینطور هم شد. صاحب خانه ای که اجاره کرده بودیم آمد و گفت، من این خونه منزل یک دختر شهید(بستان) هست که باردار نمیشه و نذر کرده که خانه را به خانواده ای با شرایط شما واگذار کنه. به این ترتیب ما با پرداخت مبلغی کمتر و کرامت دو شهید صاحبخانه شدیم. 🌹شهید مردانه به قولی که در خواب داده بود عمل کرد.💓 🌹راوی خواهرزاده شهید 💓شهید مفقودالاثر عبدالقادر تابع بردبار 🌸✨🌸✨🌸✨ http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75