#براساس_زندگی_شهیدان_ایزدی
#نویسنده_مریم_شیدا
#منبع_کتاب_مرابه_مسیح_بسپار
#قسمت_بیست_و_یکم
راست میگفت خسرو خیلی باهوش بود .گاهی تا خود صبح می نشستم و درس می خواندم
ولی خسرو کلی فعالیت داشت و این طرف و آن طرف می رفت و باز نمراتش بالا بود .با وجودی که من چند روز تمرین حساب حل کردم اما او بدون اینکه وقت زیادی بگذارد، امتحان داد و نمره خوبی گرفت. بعد از مدرسه ازش پرسیدم: این هوش خوبت را از کجا آوردی ؟!خندید و گفت: معلومه خدا داده !
_خدا چرا به من نداده ؟!
_خدا به همه داده. به تو استعداد علوم طبیعی و پزشکی و به من ریاضی. یکی دیگه شاید هنرنوشتن و یکی هنر نقاشی.
_ خب خیلی ها استعداد دارند ولی به جایی نمی رسند !
_دقیق نمیدونم. ولی خدا به هر که استعداد داده و با شکوفا کردن استعداد ها است که به رشد میرسه که اون هم با زحمت به دست می آید.
_تو که خیلی کم میشه بشینی پای کتاب!
_اشتباه نکن .من درس میخونم.علم داشتن خیلی چیز خوبیه. امام علی در نهج البلاغه گفته که علم سلطان است یعنی اینکه علم با خودش قدرت میاره ما باید عالم باشیم.
_پس چرا توکم درس میخونی؟!
_الان مبارزه ،ریختن توی خیابون و پخش اعلامیه است و فردا شاید مبارزه، بشه علم و داشتن علم به ما قدرت میده.
خسرو ببین من به دنبال علم رفتم، تا قدرت داشته باشم تا با قدرت علم و جهان سیطره پیدا کنم .اما در مقابل تو کم آوردم. علم نمیتواند بیابد که چگونه می شود که جسد تو متلاشی نشود .خاک و خونت را گذاشتم توی دستگاه اندیکاتور برای کشت و ۳ روز دیگر باید برم سراغش .نمونه ای از خاک آن دستمال را هم فرستادم آمریکا تا جیسون آنجا با دستگاههای مجهزتر برایم جوابی بگیرد .احتمالاً با پرواز پس فردا به دستش برسد. باید یک چیزی این وسط باشد.
فرهاد دنباله حرفش را میگیرد
_یه بار کسی خونه نبود و همه رفته بودن مسافرت خونه کثیف بود اما خسرو قشنگ سرتاپای خونه را تمیز کرد تا در نبود مادر چیزی حس نشه .وقتی میومد خونه نمیزاشت مامان دست به چیزی بزنه و همه کارها را خودش انجام میداد.
با خودم می گویم دیگه بدتر !تازه توی خانه هم به جای درس خواندن به مادرش کمک می کرده .او این وقت ها را از کجا می آورد ؟!آدم چطور میتواند این همه بُعد داشته باشد؟!
_خسرو خیلی قرآن می خواند و انس عجیبی با نهج البلاغه داشت و به ما برادرها هم توصیه میکرد بخوانیم . به هر کسی رسید به ویژه آنهایی که خیلی دوستشان داشت نهج البلاغه هدیه می کرد .گاهی فکر میکنم خسرو با این سن کم خیلی چیزها را میدانست و بینش عمیقی که داشت برای خواندن و مانوس بودن با این کتاب بود .می گفت امام علی شاگرد اول قرآن است و نهج البلاغه هم کلام امام و بازتاب قرآن است به همین دلیل خیلی به نهج البلاغه اهمیت میداد.
پس خسرو من را هم دوست داشت که به من این کتاب را داد، اما من هدیه از سر محبت او را در کنج انباری قایم کردم.
_خسرو توی جبهه وقتی پشت تویوتا سوار بوده و خمپاره میاد و نزدیک ماشین زمین میخوره یکی از ترکش ها میخوره به گردن راننده و دردم شهید میشه. یه ترکش هم میخوره به بازوی خسرو که مجروح میشه و میارنش عقب.
عمو پرسید: کی ؟چه موقع؟!
_چند ماه قبل از شهادتش. با مجروحیت دستش آسیب جدی میبینه، طوری که دکترش میگه باید بازوش قطع بشه .چند ماهی دستش توی گچ بود و قرار شد نوبت برای عمل و قطعه دستاش بدن!
_آخ دستاشو قطع کردن؟!
_خسرو ناراحت بود .می گفت اگه دستام قطع بشه دیگه نمیتونم اسلحه دست بگیرم .ولی چاره ای نبود. دستش کبود شده بود و ممکن بود عفونت به جاهای دیگه بدنش بزنه.
یادم به قلاب سنگ های خسرو افتاد. سنگ ها را تا کجاها پرتاب که نمی کرد !این بازی شده بود بازی نوجوانی ما .میگفت که برای پرتاب سنگ ها باید دست و بازوی قوی باشد.بیشتر وقتا وقتی خارج از شهر با بچههای مدرسه اردو می رفتیم قلاب سنگ بازی می کردیم.
_صبحی که باید میرفتم عمل را انجام میداد ،خسرو برای عمل از بیمارستان سعدی با آمبولانس به بیمارستان نمازی بردند بین راه کسی سوار آمبولانس بودیم . یکی از دوستانش هم باهامون بود بهش گفت :برام زیارت عاشورا بخون و اون شروع کرد به خواندن زیارت عاشورا.تا آن موقع اشکای خسرو ندیده بودم تا زیارت عاشورا. رسید به اللهم اجعل محیای محیا محمد و آل محمد و مماتی ممات محمد و آل محمد»اشک خسرو جاری شد و ریخت روی بازوی که قرار بود قطع بشه.
_این چیزی را که خوندین یعنی چی؟
_یعنی خدا مرا با محمد و آلش زنده بدار و با محمد و آلش بمیران.
عمو با صدای لرزان گفت:بعدش چی شد؟ دستش را قطع کردند؟!
_قبل از عمل از دست خسرو عکس گرفتند اما دکتر دید که هیچ اثری از جراحت در دست خسرو نیست.
واتس اپ👇👇
https://chat.whatsapp.com/BwMzXYHqYVrEhEZrFmI872
ایتا👇👇
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
🚩📷 طریقه خواندن نماز روز یکشنبه ماه ذیالقعده
🔹️نماز یکشنبه ذیالقعده، نماز مستحبی و چهار رکعتی است که روزهای یکشنبه ماه ذیالقعده خوانده میشه و فضائل بسیاری از جمله آمرزش گناهان و با ایمان مردن برای آن در روایات ذکر شده.
🔹️اگر نماز در یکی از یکشنبههای این ماه هم خونده بشه کفایت میکنه اما بهتره که همه یکشنبهها خونده بشه.
#اﻟﺘﻤﺎﺱﺩﻋﺎﻱﻓﺮﺝ
🌷🌹🌷
#ڪانال_شهداےغریـب_شیـراﺯ:
ﺩﺭ ایتا :
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
#نشردهیـد
اگه یه روز خواستی
تعریفی برای شهید پیدا کنی،
بگو شهیـد یعنی باران... :)
حُسْنِ باران این است
که زمینے ست ولی
آسمانی شده است...
و به امداد زمین میآید... :)
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
14.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کلیپ زیبای مدافعین حرم با تصاویری از شهدا و فرزندان شهــداء
ﻳﺎﺩﺷﻬﺪاﻱ ﻣﺪاﻓﻊ ﺣﺮﻡ #ﺻﻠﻮاﺕ
#ﺷﻬﺪاﺷﺮﻣﻨﺪﻩ اﻳﻢ
🌹🌼🌹🌼🌹🌼🌹🌼🌹🌼🌹🌼
#ڪانال_شهداےغریـب_شیـراﺯ:
ﺩﺭ ایتا :
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
#نشردهیـد یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
#سیره_شهید
جلیل هر زمان از اداره به خانه می آمد تمام خستگی هایش را پشت در می گذاشت و با لبخند وارد خانه می شد. با شور و نشاط خاصی که داشت با صدای بلند سلام می کرد. در این 18 سال روزی نشد که با بی حوصلگی آشپزی کنم همیشه با عشق به همسر و فرزندانم و با تمام وجود آشپزی می کردم. ✅
روزهای جمعه نیز در خدمت خانه بود. نمی گذاشت به چیزی دست بزنم. تمام کارهای خانه را انجام می داد . از ظرف شستن تا جارو کردن خانه . گاهی دلم برایش می سوخت و به او کمک می کردم . سریع کارها را تمام می کرد غذا را می پخت تا به خطبه های نماز جمعه برسد. اکثرا با دخترم به نماز جمعه می رفت . و در راه بر گشت برای مریم تنقلات می خرید و باهم می خوردند و قتی نزدیک خانه می شد دست و صورتش را می شست که من متوجه نشم..😁
وقتی هم برمی گشتند سفره را پهن می کردم و همه دور هم جمع می شدیم من و محمد با اشتها غذا میخوردیم ولی آنها نه .... بعدها متوجه شدم که پدر و دختر یواشکی تنقلات می خوردند و سیر بودند که غذا نمیخوردند....😊😊
✍به روایت همسربزرگوارشهید
#شهید_جلیل_خادمی🌷
#سالروز_ولادت
#ﺷﻬﺪاﻱ_ﻓﺎﺭﺱ
ولادت : ۱۳۵۶/۴/۱۵ فسا ، شیراز
شهادت : ۱۳۹۴/۸/۲۴ سامرا ، عراق
🌷🌹🌷🌹
#ڪانال_شهداےغریـب_شیـراﺯ:
ﺩﺭ ایتا :
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
#نشردهیـد یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
#ﺟﺸﻦ_ﺗﻮﻟﺪ ﺁﺳﻤﺎﻧﻲ🌸
فاطمه به دوسالگی که رسید .قصد داشتم جشن تولدی را برایش بگیرم.
اما زخم زبان هایی از اطراف به گوشم رسید.
تصمیم گرفتم تولد دوسالگی را همانند سال پیش با جمع چهار نفری در کنار مزار جلیل برای فاطمه بگیرم.
خیلی دلم گرفته بود. به گلزار شهدا رفتم و خودم را روی سنگ مزارش انداختم و گفتم : جلیل تحمل زخم زبانهای مردم را ندارم...
برای من شاد کردن دل فاطمه مهم است و هدایای مردم برایم اصلا مهم نیست .
خیلی گریه کردم و به او گفتم :روز تولد فاطمه کیک تولد می خرم و به خانه می روم و تو باید به خانه بیایی.
روز بعد در بانک بودم که گوشی تلفنم زنگ خورد . جواب دادم . گفتند: یک سفر زیارتی سوریه به همراه فرزندان در هر زمانی که خواستید...
از خوشحالی گریه کردم.در راه برگشت به خانه آنقدر در چشمانم اشک بود که مسیر را درست نمی دیدم. یک روزه تمام وسایل ها را جمع کردم و روز بعد حرکت کردیم. از هیجان سوریه تولد فاطمه را فراموش کردم.
ﺭﻭﺯ ﺗﻮﻟﺪ ﺩﺧﺘﺮﻡ, بدون اینکه به من بگویند حرم حضرت رقیه (س) را تزئین کردند و با حضور تمام خانواده شهدای مدافع حرم جشن گرفتند .
شروع سه سالگی فاطمه خانم در کنار سه ساله امام حسین (ع) یک آرزوی بزرگی برای من بود. ﺁﺭﺯﻭﻳﻲ ﻛﻪ ﺣﺘﻤﺎ ﺑﺎ ﻧﻆﺮ ﭘﺪﺭﺷﻬﻴﺪﺵ ﺑﻮﺩﻩ اﺳﺖ
#ﺷﻬﻴﺪﻣﺪاﻓﻊﺣﺮﻡ
#ﺷﻬﻴﺪﺟﻠﻴﻞ_ﺧﺎﺩﻣﻲ🌷
#ﺷﻬﺪاﻱ_ﻓﺎﺭﺱ
#ﺳﺎﻟﺮﻭﺯﺗﻮﻟﺪ🌸
🌹🌷🌷🌹
#ڪانال_شهداےغریـب_شیـراﺯ:
ﺩﺭ ایتا :
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
#نشردهیـد یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
﷽
"دیر یا زود فـرقی ندارد، لایق #شهادت
که باشی...💔
هـر زمان ڪہ باشد #خریدارت میشوند..."
🌷🌷
ﺧﺪاﻳﺎ ... ﻣﺎ ﺭا ﻻﻳﻖ #ﺷﻬﺎﺩﺕ ﻛﻦ ..
#ﺷﺒﺘﺎﻥ ﺷﻬﺪاﻳﻲ🕊
🍃🌸🍃
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
🌷
🔶اینجا دلی💓 جامانده از قافلهٔ عشق در آرزوی رسیدن به #عُشاق
#بیقراری میکند
اﻟﻬﻲ ﻣﺎ ﻫﻢ ﺑﻪ ﻗﺎﻓﻠﻪ ﺷﻬﺪا ﺑﺮﺳﻴﻢ 🤲
🌹🌷
#ﺻﺒﺤﺘﺎﻥ ﺑﻪ ﻳﺎﺩ ﺷﻬﺪا ﻣﻨﻮﺭ ﺑﺎﺩ🌷
🍃🌹🍃🌹
http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
سوریه نا آرام شده بود. همه جنگ و خونریزی بود. اخبار را از تلوزیون یا اینترنت مرتب دنبال می کرد. من از کارهایش سر در نمی آوردم.
یک روز دیدم یواشکی گریه می کند که کسی متوجه اشکهایش نشود.
اول ترسیدم گفتم نکند برای کسی اتفاقی افتاده که نمی خواهد به من بگویید.
با شتاب به سراغش رفتم. و علت گریه کردنش را پرسیدم.
رو به من گفت: مگر امروز اخبار را گوش نکردی؟
باتعجب گفتم نه؟
- دارم برای مظلومیت دختر سه ساله ای که در دریا غرق شده و پیکرش را کنار ساحل پیدا کردند گریه می کنم...
گریه می کرد و می گفت: خدا لعنت کند باعث و بانی این اتفاق ها را. باید حتما انتقام این دختر را بگیرم. ظلم تا کی؟ پس چرا آقایمان نمی آید؟
#شهیدجلیل_خادمی
#ﺷﻬﺪاﻱ_ﻓﺎﺭﺱ . ﻓﺴﺎ
#اﻳﺎم_ﺘﻮﻟﺪ
🌹🌷🌷🌹
#ڪانال_شهداےغریـب_شیـراﺯ:
ﺩﺭ ایتا :
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
#نشردهیـد یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
9.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شوخی به سبک مدافعان حرم
( #شهیدسیدمصطفی_صدرزاده )😄🍃
😄😇
🍃🌸🍃
ﺩﻟﺘﺎﻥ ﺑﻪ ﺣﻖ ﺷﻬﺪا, ﺷﺎﺩ ﺑﺎﺷﺪ....
ﻫﺪﻳﻪ ﺑﻪ ﻫﻤﻪ ﺷﻬﺪاﻱ ﻣﺪاﻓﻊ ﺣﺮﻡ #ﺻﻠﻮاﺕ
🌷 🌷🌷🌷
#ڪانال_ﮔﻠﺰاﺭشهدا:
ﺩﺭ ایتا :
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
#نشردهیـد
شهید #جلیل_خادمی صدای دلنشینی داشت. با صدای زیبایش قرآن تلاوت می کرد و فرزندان خود را به خواندن قرآن تشویق می نمود.😊
علاقه زیادی به روضه حضرت رقیه داشت. به همین جهت در هیئتی که هر یکشنبه شب برگزار می شد مداحی می کرد و مدیریت هیئت را بر عهده می گرفت.👌
اقا جلیل اسوه صبر، ایمان، صداقت و پاکی و همچنین نمونه والا از رفتار و اخلاق اسلامی بود. شهید خادمی در طول بیست سال خدمت صادقانه اش در مناطق مختلف حضور فعال وچشمگیری داشت .✅
و در عملیات ها تا پای جان میجنگید و جایش را به کسی نمیداد حتی اگر خسته ی خسته بود💔
شهید مدافع حرم جلیل خادمی🌹
#محل_شهادت_سامرا
#اﻳﺎﻡ_ولادت 🕊
#ﺷﻬﺪاﻱ_ﻓﺎﺭﺱ
🌹🌹🌷🌹🌹
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75