eitaa logo
شهدای غریب شیراز
3.4هزار دنبال‌کننده
11.2هزار عکس
3.1هزار ویدیو
43 فایل
❇ﻛﺎﻧﺎﻝ ﺭﺳﻤﻲ هیئت ﺷﻬﺪاﻱ ﮔﻤﻨﺎﻡ ﺷﻴﺮاز❇ #ﻣﺮاﺳﻢ_ﻫﻔﺘﮕﻲ_ﻣﻴﻬﻤﺎﻧﻲﻻﻟﻪ_ﻫﺎﻱ_ﺯﻫﺮاﻳﻲ ﻫﺮ ﻋﺼﺮﭘﻨﺠﺸﻨﺒﻪ/ﻗﻂﻌﻪ ﺷﻬﺪاﻱ ﮔﻤﻨﺎﻡ ﺷﻴﺮاﺯ ⬇ انتشارمطالب جهت ترویج فرهنگ شهدا #بلامانع است.... به احترام اعضا،تبادل و تبلیغات نداریم ⛔ ارتباط با ادمین: @Kh_sh_sh . . #ترک_کانال
مشاهده در ایتا
دانلود
ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ اﺑﻼﻏﻴﻪ و ﻣﺠﻮﺯ ﺷﻮﺭاﻱ ﻫﻴﻴﺖ ﻫﺎﻱ ﻣﺬﻫﺒﻲ , ﻣﺮاﺳﻢ ﻣﻴﻬﻤﺎﻧﻲ ﻻﻟﻪ ﻫﺎﻱ ﺯﻫﺮاﻳﻲ ﺑﻪ ﺻﻮﺭﺕ ﺣﻀﻮﺭﻱ و ﺑﺎ ﺭﻋﺎﻳﺖ ﭘﺮﻭﺗﻜﻞ ﻫﺎﻱ ﺑﻬﺪاﺷﺘﻲ ﺑﺮﮔﺰاﺭ ﻣﻴﺸﻮﺩ 🏴🏴🏴🏴 ﻣﺪاﺡ : ﻛﺮﺑﻼﻳﻲ ﻣﺤﻤﺪ ﺷﺮﻳﻒ ﺯاﺩﻩ 👇 ﭘﻨﺠﺸﻨﺒﻪ 11 ﺩﻳﻤﺎه اﺯ ﺳﺎﻋﺖ 16 🏴🏴🏴🏴 ﺩاﺭاﻟﺮﺣﻤﻪ ﺷﻴﺮاﺯ / ﻗﻂﻌﻪ ﺷﻬﺪاﻱ ﮔﻤﻨﺎﻡ 🔻🔻🔻 ﺯاﻳﺮﻳﻦ ﺷﻬﺪا, ﻣﺎﺳﻚ, ﻛﺘﺎﺏ ﺩﻋﺎ ﻫﻤﺮاﻩ ﺩاﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻴﺪ 🏴▫️🏴▫️🏴 ﻫﻴﻴﺖ ﺷﻬﺪاﻱ ﮔﻤﻨﺎﻡ ﺷﻴﺮاﺯ 🏴🏴🏴🏴 ﻟﻂﻔﺎ ﻣﺒﻠﻎ ﺑﺎﺷﻴﺪ
*داستان دنباله دار هر روز یک قسمت* * * * * * صدای ناله ای آمد. فرخی تکان نمی‌خورد. بدن حاج محمود و خرمی افتاده بود روی روغنیان. از جا بلند شد کمرش تیر میکشید. تکه های بدن ایلای تیرآهن ها و تراورزها فرو رفته بود. دنده های یکی از بچه ها بود. بدنش لرزید.آمد آن را بیرون بکشد لبه استخوان تیز بود و دستش زخم شد. صدای ناله آمد فکر کرد روغنیان است. دستش را گرفت که از زیر بدن محمود بیرون بکشد. یک مرتبه رها شد و کف سنگ برخورد زمین. ترسیدن دست روغنیان از بدن جدا شده و توی دستش مانده بود. داده بلندی زد و از سنگر بیرون دوید. حاجی پشت سنگر هم نبود. برگشت به سنگر. دیواره سنگر فروریخته بود. پای افتاده بودم در بلندش کرد کتانی آبی پایش بود. یادش آمد که حسین کتانی آبی پوشیده بود. رفت بالای سر جلال که خوابیده بود: «جلال پاشو به بچه ها را ببریم بیرون» جلال جواب نداد.سرش داد زد: پاشو جلال پاشو بریم خبر بدین ماشین بیاد بچه ها را ببریم اورژانس. او را از سنگر بیرون کشید :جلال سوئیچ موتور را بده برم ماشین بیارم» دستگرد در جیب شیب تند بود و نتوانست سنگینی بدن را تحمل کند و با هم سر خوردند پایین. تا اینکه رسیدن دید جلال تکان نمی خورد. سر گذاشت روی قلبش نمیزد. چند تا از بچه ها که از دور انفجار سنگر را دیده بودن نفس نفس زنان رسیدند به قتلگاه. (حاج محمود ستوده جانشین،جلال کوشا جانشین اطلاعات لشکر،کرامت رفیعی از مسئولین طرح عملیات لشکر،عنایت الله روغنیان بیسیم‌چی فرمانده لشکر ،حسین ایرلو فرمانده واحد تخریب لشکر،حمید فرخی مسئول آموزش نظامی لشکر،در این سنگر به شهادت رسیده و حاج اسدی هم مجروح شد. با زخمی شدن خلیل مطهرنیا و حاج علی اکبر رحمانیان مسئولین اصلی لشکر شهید و زخمی شده و از طرف قرارگاه دستور عقب‌نشینی لشکر المهدی صادر شد. 🌿🌿🌿🌿 آن گلوله توپ ستون لشکر المهدی را در هم شکسته و باید از نو ساخته می‌شد. کاکا علی حالا شده بود همه امید بچه های تخریبچی.شده بود سبحان دار گروه و باید آنها را خوب هدایت می‌کرد.زیر بار شهادت حسین و حمید و بچه‌ها داشت کمرش خم می شد اما باید محکم می ایستاد.تکلیف عملیات که روشن شد نفسی تازه کرده و تا فرصتی پیش آمد جمع و جور کرده و راهی شدند.باید خیلی جاها می رفتند هر شهر و روستایی که یکی از شهدای تخریب چی بود باید سر میزدند. برای تجلیل از حسین هم به قرچک ورامین رفتند.در آنجا برای حسین سنگ تمام گذاشته و مراسم باشکوهی گرفتند و کاکاعلی سخنرانی کرد و خاطرات زیادی از حسین گفت. آنجا همه با هم دست به دعا برداشتند و از خدا خواستن تا همه مثل حسین شهید بشوند. کاکا علی به مادر حسین گفت: «مادر جان این بچه ها همه بچه های خودت هستند .همه حسین های شما هستند در حقشون دعا کن و از خدا بخواه که راه حسین را ادامه بدهند» ❤️❤️❤️❤️❤️❤️ در ایتا @shohadaye_shiraz 🌿🌿🌹🌿🌿🌹🌿🌿
اﻧﻼﻳﻦ ﺷﻮﻳﺪ اﺯ 16:15 ﺯﻳﺎﺭﺕ ﻣﺠﺎﺯﻱ ﮔﻠﺰاﺭ ﺷﻬﺪا ﺑﺎ ﻫﻢ ﺯﻳﺎﺭﺕ ﻋﺎﺷﻮﺭا ﺑﺨﻮاﻧﻴﻢ https://instagram.com/shohadaye_shiraz?igshid=18bw34gt43xwk
🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃 🔰 بیست و هفتمین فراز از وصیتنامه شهید حاج قاسم سلیمانی: 🔹خطاب به خانواده شهدا… خواهش می‌کنم مرا حلال کنید و عفو نمایید. من نتوانستم حق لازم را پیرامون خیلی از شماها و حتی فرزندان شهیدتان ادا کنم، هم استغفار می‌کنم و هم طلب عفو دارم .دوست دارم جنازه‌ام را فرزندان شهدا بر دوش گیرند، شاید به‌برکت اصابت دستان پاک آنها بر جسدم، خداوند مرا مورد عنایت قرار دهد. 🌷 ۲روزمانده تاسالروزعروج سرداردلها💔 http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb 🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃
7.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥اشک ها و ناگفته های دختر شهید سلیمانی از آخرین صحبت هایش با حاج قاسم 🔹خانم زینب سلیمانی: شب شهادت به طور خاصی اصرار داشتند که من تنها در خانه نمانم. قرار بود که من هم با ایشان برم اما روز اخر گفتند که وضعیت خوب نیست. آخرین باری که صحبت کردم گفتند که برمی‌گردم و باهم میریم مشهد، ایشان واقعا رفتند مشهد اما ما این سعادت را نداشتیم. 🌹🍃🌹🍃🌹 http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
8.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 🌷انتشار در آستانه سالگرد عروج ملکوتی سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی 📹لحظه شهادت حاج قاسم ع 🌹🍃🌹🍃🌹 : ﺩﺭ ایتا : http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
🍃🍃🌹🍃🍃 مهـــدی جانـم از داغ غمت کمر خمیدھ‌ست بیا یکبار دگر جمعـه رسیدھ‌ست بیا ای باخبر از راز دل بیمارم تا عمر به آخر نرسیده ست بیا... 🌸🍃 @golzarshohadashiraz 🍃🍃🌹🍃🍃
6.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 نماهنگ «رفیق ماه» با نوای حاج صادق آهنگران 🔹به مناسبت اولین سالگرد شهادت سردار دلها 🌹🍃🌹🍃 http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
*داستان دنباله دار هر روز یک قسمت* * * * * * کاکا علی خاطرهای از حسین تعریف کرد و گفت: باحسین مین خنثی می کردیم اما از هم فاصله داشتیم.یک بار صدای انفجاری از همون جایی که حسین داشتم این خنثی می کرد با دود و گرد و خاک به هوا بلند شد.با ترس دویدم و دیدم حسین روی زمین دراز کشیده بلند شد نشست خندید و گفت:«یک مین ضد تانک تله شده بود از زمین بلندش کردم که خنثی کنم متوجه شدم تله شده.امانش ندادم پرتش کردم آسمون و خوابیدن روی زمین که بالای سرم منفجر شد. خدا حسین را حفظ کرده بود و آسیبی ندید. مینی که یک تانک را به هوا می فرسته کنارت منفجر بشه و آسیبی نبینی عجیبه.!! با تعجب گفتم: تو چطور سالم در رفتی؟! گفت: علی جان من اینطور ها شهید نمیشم من باید تکه تکه بشم .باید فقط تکه ای از بدنم پیدا بشه. خدا رحمت کنه حسین رو به آرزوش رسید همان طور که دوست داشت آخرش هم فقط قطعه ای از پاش پیدا شد.حسین آرزو داشت مثل امام حسین شهید بشه .من فکر می کنم به نوعی حسین به آرزوش رسید و تکه ای از بدنش در شهری در شد.حالا حسین یک قبر شش گوشه داره یعنی در شش قبر دفن شده تکه‌هایی از حسین همراه بدن حمید فرخی در آباده دفن شده .تکه هایی از او در جهرم در مزار جلال کوشا و عنایت الله روغنیان مدفونه. و تکه هایی همراه حاج محمود و کرامت رفیعی به فسا رفته. یک پا هم از او مانده که در بهشت زهرای تهران دفن شد.حسین دعا می کرد که در راه اسلام تکه پاره بشه که شد شادی روح سید حمیدرضا و حسین و دیگر شهدا صلوات بفرستید. ستون‌های محکم از گروه تخریب افتاده بودند.آدم‌های مهمی شهید شده بودند که ثمره زحمت های چند ساله گروه بودند.بچه‌های تخریب چی می گفتند تنها کسی که می تواند گروه را به روزهای اوجش برگرداندو این کشتی طوفان زده را به سلامت به ساحل برساند فقط ناخدا علی است. کاکاعلی بعد از شهادت حسین فرمانده واحد تخریب شد. او مدام دلش برای حسین و سید حمید و بچه‌ها تنگ می‌شد و شبها در خلوت خودش به یادشان گریه میکرد یادش نمی رفت که به مادر حسین نامه بدهد یا به او سر بزند. وقتی به قرچک ورامین به خانه حسین می‌رفت مادر حسین خوشحال می گفت:علی آقا وقتی که به خانه ما می آید انگار حسین آمده در خواب میبینم که حسین اومده خونه چند روز بعد تو می آیی. همیشه حسین از جبهه برام نامه میداد حالا که تو نامه میفرستی احساس می‌کنم نامه حسین .من قبول می‌کنم و خوشحال میشم تو هم پسرمی برام بوی حسینم را میدی. کاکاعلی جلوی دوستان خیلی صمیمی خودش را رها می‌کرد و در فراق حسین و سید حمیدرضا و بچه ها گریه میکرد. حاج کاظم شبیری می گوید:کاکا علی با شهید ایرلو و رضازاده علاقه خاصی به هم داشتند یک علاقه‌ای که شاید غیرقابل وصل باشد خصوصیات اخلاقی و روحیاتش آن زیاد به هم نزدیک بود و همین امر باعث می‌شود که اینها به همدیگر وصل باشند به نظرم این خلوص و اخلاص هر کدام از اینها بود که اینطور همدیگر را درک می کردند. در عملیات بدر کاکاعلی در فراغ شهید ایرلو و رضازاده آنقدر ناله و گریه کرد که چهره سرخ شده و صدایش گرفته بود.اینقدر دل شبها وقت و بی وقت برایشان گریه می کرد که از حال می رفت اما کسی نمی دانست فقط چند نفر شاهد سوختنش بودند. ❤️❤️❤️❤️❤️❤️ در ایتا @shohadaye_shiraz 🌿🌿🌹🌿🌿🌹🌿🌿
... 🔰سـال ۶۵ بود. محــسن تازه از جبهه برگشته بود. چند روزے مرخصـےداشـت. مـن را صـدا زد. گفـت: برادرم خانـه اے اجاره ڪرده، بـیا با هـم بریم قـبل اسبـاب ڪشـی آن را تمـیز ڪنیــم. صبـح زود با موتـور و یک دبه ۲۰ لیتری آب به دنبال مـن آمـد. گفتم: مگـه آن خـانه آب نداره؟ گفت چرا، آب ڪہ داره، اما برادرم از وقتی ساکن آن خانه شد شماره کنتور را می نویسد، تا آن روز حساب آب با مسـتأجر قبلے اسـت، من یک لیوان آب هم از آنجــا برنمےدارم 🔰هـر وقـت از جبهـه مےآمـد، سـرےبه برادرش در گلـزار شهـدا می زد. آن شـب سـاعت یازده دوازده بـود. گفـت دلم گـرفته بریم گلزار شهدا... مثـل همیـشہ دورےدر قبـور شهـدا زد، تا رسـید به قـبر برادرش... مےگفـت:ببـین ڪنار مهـدے یڪ جای خالےهـست، این جاے مـن است... کسےرا اینجا خاک نمی کنند، چـون سـندش را به اسم من زده اند. همین جـور هـم شد.وقتے در ڪربلاے ۴ شهیـد، جـنازه اش، همـان جا ڪه مےگفت دفــن شد.😭 🌹🍃🌹🍃🌹🍃 🌹🍃🌹🍃 : ﺩﺭ ایتا : http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75 یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃 🔸بیست و دومین فراز از وصیتنامه شهید حاج قاسم سلیمانی: 🔹خطاب به مردم عزیز کرمان… عزیزان! من بنا به تقدیر الهی امروز از میان شما رفته‌ام. من شما را از پدر و مادرم و فرزندان و خواهران و برادران خود بیشتر دوست دارم، چون با شما بیشتر از آنها بودم؛ ضمن اینکه من پاره‌تن آنها بودم و آنها پاره وجود من، اما آنها هم قبول کردند من وجودم را نذر وجود شما و ملت ایران کنم. 🌷 ۱روزمانده تاسالروزعروج سرداردلها 💔 http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb 🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃
8.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 زینب سلیمانی در گفتگو با شبکه المیادین: حضرت آقا حکم رگ گردن حاج قاسم را داشت و به ایشان حساس بود 🔸 مقام معظم رهبری را خیلی مظلوم می‌دانست و به من سفارش می‎کرد در دانشگاه اگر به من توهین کردند سکوت کن ولی در مقابل هر حرفی به حضرت آقا هیچ وقت سکوت نکن و مقابلشان بایست. 🏴🌹🏴🌹🏴 : ﺩﺭ ایتا : http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75 یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید