. ساعاتی از شروع عملیات می گذشت، خورشید گویی در گرماگرم آن همه جنوب، تنها داغستان شروه هایش را نثار زمین کرده بود. از آسمان و زمین آتش می بارید و بچه ها در طول مسیر عطش قمقمه هایشان را جرعه جرعه سر می کشیدند سید حال و هوای دیگری داشت و چشمان خسته و بی فروغش را به دور دستها دوخته و پا به پای نیروهای خود به پیش می رفت. لبهای خشکیده و تبدار خود را در طاقت سوز عطش، پشت لبخندهایی مهربان پنهان ساخته و با تکرار نام مقدس آقا ابا عبدالله(ع) به بچه ها روحیه می داد.
فردای عملیات، گرمای هوا به اوج خود رسیده و قمقمه ها از تشنگی در سایة فانسقه ها خزیده بودند. خوب که گوش می دادی صدای تلاطم آب را از قمقمة سیّد می شنیدی؛ از تمام هفت دریا گویی تنها در مشک خالی او ته جرعه ای آب مانده بود. او همان مقدار اندک را برای بچه ها گذاشته بود و در صبوری آن همه نیاز، عطش آنها ار اگر چه با لب تر کردنی فرو می نشاند .
...و آن روز شاید به شکرانة همین دستهای بارانی، ملایک آسمان کام عطشناک او را با جرعه ای از زلال سرخ شهادت فرو نشاندند و سیّد با لبانی تشنه به خیل عاشوراییان هشت سال دفاع مقدس پیوست...
#ﺷﻬﻴﺪﺗﺸﻨﻪ_ﻟﺐ
#ﺷﻬﻴﺪﻣﺤﻤﺪﺗﻘﻲ_ﻣﻮﺳﻮﻱ
#ﺷﻬﺪاﻱ_ﻓﺎﺭﺱ
#ﺳﺎﻟﮕﺮﺩﺷﻬﺎﺩﺕ🌹
🌷🌷
#ﻛﺎﻧﺎﻝ_ﺷﻬﺪاﻱ_ﻏﺮﻳﺐ_ﺷﻴﺮاﺯ:
ﺩﺭ اﻳﺘﺎ :
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
#ﻧﺸﺮﺩﻫﻴﺪ
💫کلامی از سردار شهید حاج منصور خادم صادق💫
🌾ای عزیز ملاک در مقطع کنونی انجام وظیفه است و فردا هم هر چه پیش آید خوش آید. ملاک زندگی انسان های شیعه علی همین زندگی مبارزه ای است. شناخت حق و مبارزه و جهاد در راه حاکمیت حق.
... ملاک انجام وظیفه است و این راهی بس سخت و مشکل است و لیکن ارزش دارد. قدم گذاشتن به وادی تربیت خود و جامعه و طی طریق بسوی خالق متعال کمر شکن است و در این راه باید از همت ائمه اطهار و اولیاء و پیامبران و شهدا مدد بجوئیم و به آنها اقتدا کنیم .
زیارت مداوم امامزاده ها و سید علاء الدین حسین و شاهچراغ و سید میر محمد و فراموش نگردد. دوستدار تو خادم صادق.
همتم بدرقه راه کن ای طائر قدس
که دراز است ره مقصد و من نوسفرم
🌿🌷🌿🌷🌿
#ڪانال_شهداےغریـب_شیـراﺯ:
ﺩﺭ سروش:
https://sapp.ir/shohadaye_shiraz
#نشردهیـد یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
🛑 #گــزارش 🛑
#کمک_مومنانه
#طرح_قربانی_اشتراکی
♦️ذبح قربانی روز اول ذی القعده و روز ولادت حضرت معصومه س🎊🎊🎊
🔹جهت سلامتی و ظهور امام عصر عج🔹
#ﺑﻪ_ﻧﻴﺎﺑﺖ_اﻣﺎﻡﺯﻣﺎﻥﻋﺞ و ﺷﻬﺪا
➖🔻➖🔻➖
ﺑﻪ ﺣﻤﺪاﻟﻠﻪ و ﺑﺎ ﻋﻨـﺎﻳﺖ صاحب الزمان عج , رسم ماهانه ﺗﻌﺪاﺩ ۳ ﺭاﺱ ﮔﻮﺳﻔﻨﺪ ﺫﺑﺢ و توسط خادمین شهدا در مناطق فقیرنشین جنوبی شیراز در ﺑﻴﻦ ۱۱۰ ﺧﺎﻧﻮاﺩﻩ ﻧﻴﺎﺯﻣﻨــﺪ ، در روز ۲۳ خرداد ماه ،توزیع گردید
انشاءالله خداوند این امر خیر ، سبب سلامتی و ظهور منجی موعود امامـ زمان عج و رفع بلا و مصیبت و بیماری از همه عالم شود و این انتخابات را با حضور حداکثری و انتخاب اصلح سبب خیر برای مردم ایران قرار دهد
شادے روح امام و شهدا و اموات بانیان خیر #صلوات
🌷▫️🌷▫️
#ﻫﻴﻴﺖﺷﻬــﺪاےﮔﻤﻨﺎﻡ_ﺷﻴــﺮاﺯ
#مرکز_نیکوکاری_شهدای_گمنام شیراز
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
👈 هم رأی دادند ، هم خون دادند ، تا ذره ای دل ما نلرزد ‼️
الان هم از بالا نظاره گر ما هستند
از ما چه میخواهند ⁉️🤔
✅ نخواهیم گذاشت پرچم شهدا به زمین بیوفتد ، ما هم مدافع وطن و انقلاب هستیم ✌️🇮🇷✌️🇮🇷
#صبحتون_شهدایی
🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷@golzarshohadashiraz
🔰مثل شهیدان
از شهدای غواص دست بستهای بود که در سال 1394 تفحص شدند
برای گرم کردن تنور انتخابات و کمک به انتخاب درست از سوی مردم، بهطور خودجوش وارد صحنه میشد و یک بلندگو روی ماشین شخصیاش نصب میکرد و روستا به روستا میرفت و مردم را به #شرکت_در_انتخابات و انتخاب گزینهای که فکر میکرده #اصلح است دعوت میکرد.
طلبه شهید محمد شیخ شعاعی🌷
شهدای کرمان
http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
*داستان دنباله دار هر روز یک قسمت*
* #شهید_جلال_کوشا*
* #نویسنده_فاطمه_ملاحت(کوشا)*
* #قسمت_سی_و_هفتم*
✅به روایت ابوالفضل رضاییان
گروه شناسایی تشکیل دادیم و با تجهیزات چریکی و لباس کردی از ارتفاعات کلاشین رها شدیم به طرف خاک عراق. از کوهستان های سرد می گذشتیم. ارتفاعات کلاشین در جنوب غربی استان آذربایجان غربی واقع است و از شرق به شهر اشنویه و از غرب به حد مرزی ایران و عراق و ترکیه می رسد. این منطقه بیشتر محل تردد قاچاقچیان بود .
تاریک روشنای صبح کنار رودخانهای به نماز ایستاده ایم ،صبحانه خوردیم و حرکت کردیم. آفتاب کامل پخش شده بود روی کوهستان . از بلندی سرازیر شدیم پایین مقابلم دشت وسیعی دیدم با روستایی سرسبز با پشت بام ها و حیاط های بالا و پایین. روستا پایگاهی بود برای کومله ها دموکرات ها و عراقی ها..
از کنار روستا حرکت کردیم به طرف ارتفاعات. (شهید) خلیل مطهرنیا فرمانده طرح و عملیات و کاظم حقیقت عقب افتاده بودند. برخوردیم به سنگرهای کمین.
_قف قف ..
غافلگیر شده بودیم مطهرنیا اسلحه کلاشش را گرفت طرف سنگر. یک بار صدای خنده بلند شد بچهها از سنگر بیرون آمدند و شروع کردند به خندیدن.
_اف ترسوندین ما رو ..
بعد از ساعت رسیدیم سر دوراهی نیروها به دو گروه تقسیم شدند.عدهای با عبدالرحیم روحانیان از محور سمت راست و بقیه هم از محور سمت چپ سرازیر شدیم به طرف پایگاه های دشمن.
_اونجا را!! سنگرهای کمین.
خلیل مطهرنیا گفت؛ من جلو میشم.
اسلحه کلاش را از ضامن خارج کرد و دستش را گذاشت روی ماشه و جلو رفت . یکی یکی سنگرها را می پایید دست تکان داد که بیایید. سنگرهای ایذایی بودند. در چند قدمی سنگرها برخوردیم به میدان می از اینجا به بعد شناسایی نشده بود.
حاج کاظم گفت : خطر داره ممکنه ما را ببینند.
جلال گفت: راهی نیست. شما بمونید من و سیدجمال جلو میشیم. مسیر را پاکسازی کردیم خبرتون می کنیم.
سه ربع ساعتی می شد که آنها رفته بودند آنی نفسی گرم به گردنم خورد .خلیل مطهرنیا بود.
_برو اینا را پیدا کن بگو چرا خبر نمیدین؟!
توی تاریکی سینهخیز بند معبر را گرفته بودم و پیش می رفتم که صدای مطهرنیا را شنیدم.
_ابوالفضل برگرد!
سرما توی تنم لانه کرده بود را دور خودم پیچیدم یک ساعتی میشد که از جلال و سید جمال خبری نبود.یکباره منوری نقره ای روی سرمان ترکید و صورت بچه ها را واضح تر دیدم. لحظه بعد صدای رگبار پیچید توی گوشم دلم ریخت.
_آخ ...بچه ها درگیر شدند!
ادامه_دارد ...
❤️❤️❤️❤️❤️❤️
در ایتا
@shohadaye_shiraz
🌿🌿🌹🌿🌿🌹🌿🌿
#سیره_شهدا
به اتفاق عباس با یک دستگاه تویوتا عازم منطقه عملیاتی غرب بودیم.
دلهره و تشویش تمام وجودم را گرفته بود، دوست داشتم هر چه زود تر به مقصد برسیم. اما عباس آرام نشسته و نگاهش به جاده بود. چشمم رفت روی عقربه کیلومتر ماشین، دیدم روی عدد 90 ایستاده، گاهی پائین می آمد اما بالاتر نه.
گفتم: عباس! جاده که خلوته، تندتر برو؟😳
در حالی که چشمش به جاده بود گفت: مگه نشنیدی، امام فرموده اند، رعایت سرعت مجاز و قانونی در جاده ها و قوانین راهنمایی رانندگی شرعاً واجبه!☺️
جوابی جز سکوت نداشتم. عباس ادامه داد: این ماشین هم بیت الماله، نباید با سرعت زیاد مستهلکش کنیم!😲
#شهید_غلامعباس_کرمی
#شهداے_فارس
🌹🌹🌹
ڪانـــــالــــ_ﺷﻬـــﺪاے_غــــریــــــبــــ_ﺷﻴــﺮاﺯ
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
ﻓﺮﻫﻨﮓﺷﻬﺪاﺭا ﺑﻪ ﺩﻳﮕﺮاﻥ ﻣﻨﺘﻘﻞ ﻛﻨﻴﻢ
💫یادی از سردار شهید حاج منصور خادم صادق💫
🌷حاج منصور تازه به شهادت رسيده بود. براي زيارت مزار ايشان رفتم که صحنه عجيبي ديدم. سربازي، سر قبر ايشان نشسته بود و همچون فرزند پدر از دست داده اشک مي ريخت. کنارش نشستم و رابطه اش با حاج منصور را پرسیدم. با بغض تعريف کرد: يک شب حاج منصور در پادگان امام حسين(ع) مسئول شب بود. نيمه شب ديدم، حاجي وارد آسايشگاه سربازها شد. جوراب هايي را که سرباز ها کنار تخت گذاشته بودند، همه را جمع کرد و با خودش برد. ساعتی گذشت دیدم جوراب ها را شسته و دوباره آورد پائین تخت ها پهن کرد. از همان زمان من تحت تاثير رفتار ايشان قرار گرفتم و عاشقش شدم.
راوی: کبیری نژاد
🌿🌷🌿🌷
#ڪانال_شهداےغریـب_شیـراﺯ:
ﺩﺭ سروش:
https://sapp.ir/shohadaye_shiraz
#نشردهیـد یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلام_امام_راه_امام
🔻 در قضیه ریاست جمهور هم همه مکلفاند که شرکت کنند. من تکلیف خودم را دارم ادا میکنم. همه مکلفاند، از من طلبه که اینجا نشستهام تا شما علمای اعلام و تا همه روستاها و همه جا، مکلف هستند به اینکه در این امر حیاتی دخالت کنند، بیتفاوت نباشند. میخواهند شما را بیتفاوت کنند. دستهایی الآن در کار است که از حالا مشغولاند به اینکه نگذارند شما اصلًا وارد بشوید در صحنه، نگذارند که ملت ما وارد بشود در صحنه. باید وارد بشوید؛ چاره ندارید!
#امام_خمینی_رحمه_الله_علیه
#انتخابات
#حضور_حداکثری
#انتخاب_آگاهانه
🍃🌹🍃🌹
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
سال 65 بود. به اتفاق جمعی از رزمندگان لشکر، من جمله سید باقر به حج مشرف شده بودیم.در طبقه دوم مسجد الحرام بودیم و به کعبه و طواف زوار نگاه می کردیم. سید باقر با چهره سرخ و سفیدش در آشوب بود. گفت حاج نبی دلم روضه حضرت زهرا کشیده، می خوام روضه بخوانم!
اینجا؟
اره همین جا.
رو به کعبه شروع به خواندن روضه حضرت زهرا سلام الله علیها کرد. اشک از دیدگانش جاری شده بود و هق هق گریه اش بلند بود. نمی دانم چرا شرطه ها و چفیه قرمزها اصلاَ به سمت ما نمی آمدند و مانع ما نمی شدند. در میان همان هق هق گریه ها گفت: بیا به هم قول بدهیم هر کدام زودتر شهید شدیم دیگری را شفاعت کنیم!
قول را که گرفت صدای نوای سیدباقر در مسجد الحرام بلند شد.
ای غریبی که لب تشنه بریدند سرت
تا زجان سوخت زداغ علی اکبرجگرت
برلب خشک تو آبی پسر سعد نریخت
باوجودی که بُدی ساغی کوثر پدرت
تشنه لب هیچ مسلمان نکشد کافر را
توچه کردی که بریدند لب تشنه سرت...
سه چهار ماه بیشتر تا وعده دیدارش با حضرت اباعبدالله نمانده بود...
👆🏻به روایت سردار حاج نبی رودکی
🌹🌱🌷🌱🌹
#سردارشهید سیدمحمد باقر دستغیب صلوات-
#شهداے_فارس
🌱🌷🌱
#ڪانال_شهداےغریـب_شیـراﺯ:
ﺩﺭ ایتا :
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
#نشردهیـد یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
13.99M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#گزارش
#آرزویی_شهدایی
#به_نیابت_امام_زمان عج و شهدا
#نذرظهورمنجی_موعود
🍃🍃🎊🎊🍃🍃
در ایام ولادت حضرت معصومه س و روز دختر، به همت خیرین ، آرزوی ملینا خانم دختر ۷ ساله ای که سرطان خون دارد و در خانواده ای مستضعف زندگی می کند، برآورده شد...
آرزوی ملینا داشتن یک دوچرخه🚴♀️ بود که به لطف شهدا و همت خیرین، این دوچرخه به مبلغ ۶میلیون و ۲۵۰ تومان خریداری شد ...
خداوند از همه خیرین قبول کند و فرج منجی عالم بشریت را تعجیل نماید🙏🤲
🔹🔹همچنین پدر خانواده، یک کارگر ساده هست واین خانواده در یک زیرزمین اجاره ای حدود ۲۰ متری با کمترین امکانات زندگی می کنند . این خانواده فاقد تلویزیون و یخچال می باشد . انشاالله خیرین همت کنند و قسمتی از این مشکلات را کم کنند
🌱🌷🌱🌷
#هییت_شهدای_گمنام_شیراز
#مرکز_نیکوکاری_شهدای_گمنام شیراز
تمنای چَشمان تــو ...
امیـد چَشمان تــو ...
پاڪے چَشمان تـــو ...
شرمنده ام میڪند اگࢪ دشمن شادت ڪنم ....💔💔
#صبحتون_شهدایی
🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷
@golzarshohadashiraz