🚩 #با_لبخند_شهدا 🌷
🔸️️سردار شهید محمد اسلام نسب
🔹️لشکر در خط پدافندی فاو بود. آن شب گردان امام علی(ع) در خط بود. خط آرام بود. به سمت سنگر فرمانده خط رفتم. وارد شدم، جا خوردم. دیدم به جای فرمانده گردان، آقای اسلام نسب به دیواره سنگر تکیه داده است.
🔹️با دیدن من لبخند به لبش آمد. کنارش نشستم، با مهربانی حال و احوال من را پرسید و از وضعیت بچه های تخریب پرسید. من هم گزارشی از مین ریزی های این مدت در برابر خط عراق و کانال زنی با انفجار را به محمد دادم.
🔹️در حال صحبت بودیم که ناگهان زمین لرزید. فکر کردیم خمپاره ای سرگردان است. اما بلافاصله با انفجار بعدی، سقف سنگر لرزید و دانه های شن روی سر ما ریخت. بیرون دویدیم. آسمان تیره ستاره باران شده بود، ستاره های دنباله داری که به سمت خط ما می آمد.
🔹️ناگهان مثل باران بهاری، خمپاره و گلوله توپ بود که پشت در پشت هم روی خط ما به زمین می نشست. زمین می لرزید و از این همه انفجار نعره می زد.
🔹هر کس را می دیدی، به زمین یا گوشه ای چسبیده بود، جز اسلام نسب. تمام قامت ایستاده بود. شروع به دویدن کرد. به سنگر اول رفت. دنبالش دویدم. نیروهای سنگر را سر و سامان داد و گفت نترسید، محکم باشید، سنگرتان را ترک نکنید.
🔹️به سمت سنگر بعد دوید و سنگر های بعد. محمد می دوید و جلو و عقب و کناره هایش گلوله خمپاره به زمین می نشست و بی تفاوت به این حجم آتش و آهن و موج، فقط بین سنگر ها جابه جا می شد. من شجاعت فرماندهان لشکر را زیاد دیده بودم، اما این جسارت و شجاعت محمد برایم کم نظیر و حتی بی نظیر بود.
🔹️بیشتر از شجاعتش، محبت عجیب و پدرانه اش نسبت به نیروهایی بود که در آن خط بودند. اگر چاره ای داشت، تک تک آنها را در آغوش می گرفت تا سپر بلای آنها باشد و تیر و ترکشی به جانشان نشیند. در آن بارش بی سابقه خمپاره ها، به تک تک نیروها سر زد و از جان پناهشان مطمئن شد و نکاتی که باید رعایت می کردند را گوشزد کرد.
🔹️بعد از آن فرمانده گردان، فرمانده گروهان ها و دسته هایش را جمع کرد تا خط پدافندی را مستحکم کند، چون بعد از این آتش سنگین حتماً نیروی زرهی و پیاده دشمن جلو می آمد. محمد آن شب در برابر هجوم همه جانبه عراق محکم و استوار ایستاد.
🔹️به اقرار فرماندهان لشکر، آن شب، یکی از سهمگین ترین پاتک های دشمن در فاو اجرا شد که اگر مقاومت رزمندگان لشکر فجر، به خصوص گردان امام علی(ع) نبود، سقوط زود هنگام فاو بعد از عملیات والفجر ۸، دور انتظار نبود.
🔹️مقاومتی که مرهون شجاعت بی نظیر محمد و فرماندهی [سردار] احمد عبدالله زاده و شهیدان مسلم شیرافکن و منصور خادم صادق و دیگر رزمندگان دلیر لشکر فجر بود.
برشی از کتاب ستاره سهیل
ﺷﻬﻴﺪﺣﺎﺝ ﻣﺤﻤﺪ اﺳﻼﻣﻲ ﻧﺴب
🌷🌹🌷🌹
#ﻛﺎﻧﺎﻝ_ﺷﻬﺪاﻱ_ﻏﺮﻳﺐ_ﺷﻴﺮاﺯ:
ﺩﺭ اﻳﺘﺎ :
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
ﺩﺭ ﺳﺮﻭﺵ:
https://sapp.ir/shohadaye_shiraz
ﺩﺭ ﻭاﺗﺴﺎﭖ:
https://chat.whatsapp.com/BWYt9AXokIyI7n5VyrsVDG
#ﻧﺸﺮﺩﻫﻴﺪ