چہ #غریــبندشهداےشــیراز و استــان فارس
🌸🌺🌸🌺
امروز سالروز ولادت سردار بے سر مدافع حرم شهرمان #شهیدحاج_عبداللہ_اسکنــدرے است
🌹🌷🌹🌷
چہ زیباست وقتے #سالروز ولادت و شهادت شهداے شاخص استانهاے مختلف از روزها قبل اعــلام مےشـود و برنامہ هاے مختلف حتے در شهر شیراز برایشان برگزار مے شود
✅✅✅
ولے افسوس کہ سرداران شهید گمنام اســتانمان همچنان غریبــند حتے در شهر خودشــان
💕🎊🎊🎊🎊🎊💕
#تولــدت_مبـارک سردار بزرگ شهــرمان
💐🌸💐🌸💐
#شهیدعبداللہ_اسکندرے
#شهداے_فارس
#شهداےمدافع_حرم
🌼🌷🌼🌷🌼
#نشــردهـــید
🌹🌷🌹
#ﻛﺎﻧﺎﻝ_ﺷﻬﺪاﻱ_ﻏﺮﻳﺐ_ﺷﻴﺮاﺯ:
ﺩﺭ اﻳﺘﺎ :
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
🍃🍃🍃🍃🍃🍃
🍃🌹🌹🌹🍃
🍃🌹🌹🍃
🍃🌹🍃
🍃🍃
🍃
می گفت شب قبل از شهادتش تو مقر نشسته بودیم.
صحبت از شهادت بود . یهو حاج عبدالله گفت :
" من شهید شدم ، منو با همین لباس نظامی ام خاکم کنید. "
بچه ها زدن زیر خنده و شروع کردن به تیکه انداختن .
حالا تو شهید شو .. !
شهیدم بشی تهران بفرستنت باید کفن بشی .
سعی میکنیم لباس نظامی ات رو بزاریم تو قبر .. !
تو خط مقدم بودیم که خبر شهادت #حاج_عبدالله رو شنیدیم .
محاصره شده بودن ، امکان برگشتشون هم نبود .
شهید شد و پیکرش هم موند دست #تکفیری_ها .
سر از تنش جدا کرده بودن و عکس هاش رو هم گذاشته بودن تو اینترنت .
بحث تبادل اجساد رو مطرح کرده بودیم که تکفیری ها گفته بودن خاکش کردیم .
چون پیکر سر نداره دیگه قابل شناسایی نیست ...
حاج عبدالله به آرزوش رسید ...
❤️شهید حاج عبدالله اسکندری
#شهیدبےسرمدافع_حــرم استان فارس
🍃🍀🍀🍃🍀🍀🍃
#ﻛﺎﻧﺎﻝ_ﺷﻬﺪاﻱ_ﻏﺮﻳﺐ_ﺷﻴﺮاﺯ
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
🌷🌷
🍃🍃
🍃🌹🍃
🍃🌹🌹🍃
🍃🌹🌹🌹🍃
🍃🍃🍃🍃🍃🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹 #پیشنهاد_دانلــود
📹 ذکر میگفتن، تیر میخوردن، شهید میشدن...🌷
🎙 به روایت حاج حسین یکتا
🍃🌸🍃
#ﻛﺎﻧﺎﻝ_ﺷﻬﺪاﻱ_ﻏﺮﻳﺐ_ﺷﻴﺮاﺯ:
ﺩﺭ اﻳﺘﺎ :
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
#شهدا_مددکنید
#نشردهید
#وصیت
در فرازی از وصیت نامه شهید لبنانی مدافع حرم، مهدی رعد آمده است: «وصیت من به دخترانی که عکسهایشان را در شبکههای اجتماعی میگذارند📲
این است که این کار شما باعث می شود #امام_زمان خون گریه کند...»💔😔
🍃🌸🍃
#ﺟﻤﻌﻪ_ﻫﺎﻱ ﻣﻬﺪﻭﻱ
🌹🌷🌹🌷
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
🔺🔺🔺
❂○° #وصیٺـــ_نامہ °○❂
🍂به والله قسم اگر ببینم باب شهادت درهرگوشه از جهان باز شده است. با آغوش باز به آنجا رفته و تاشهادت رادرآغوش نکشم باز نخواهم گشت
حافظ دین، قرآن و اسلام باشید، همیشه به فرزندان و دوستان توصیه می کنم که نمازشان را اول وقت بخوانند، به خواهران هم توصیه می کنم که حجابشان را رعایت کنند. 🍂
#شهید_بیسر_حاجعبدالله_اسکندری🌷*
📎سـالروز ولادت
#ﻳﺎﺩﺵ. ﺑﺎ #ﺻﻠﻮاﺕ
🌺🍁🍁🍁🍁🌺
ﺑﺎ ﻧﺸﺮ ﻣﻂﺎﻟﺐ ﺩﺭ ﺗﺮﻭﻳﺞ ﻓﺮﻫﻨﮓ ﺷﻬﺪا ﺳﻬﻴﻢ ﺑﺎﺷﻴﺪ
..,...........
#ﻛﺎﻧﺎﻝ_ﺷﻬﺪاﻱ_ﻏﺮﻳﺐ_ﺷﻴﺮاﺯ:
ﺩﺭ اﻳﺘﺎ :
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
إِلَهی كأنِّی بِنَفْسِی
وَاقِفةٌ بَيْنَ يَدَيْكَ
خدایا ! گویی من
با هـمهی هستیام
در برابرت ایستادهام.
🌹🌷
#اﻟﻬﻲ_ﺑﻪ_ﺣﻖ_ﺷﻬﺪا...
ﻋﺠﻞ ﻟﻮﻟﻴﻚ اﻟﻔﺮﺝ
#ﺭﻭﺯﺗﺎﻥ_ﻣﻨﻮﺭ_بایاد_شھـــــدا 🌹*
➖▫️➖▫️➖▫️
ว໐iภ ↬ http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
16.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎤 توضیحات مهم استاد #مهدوی_ارفع درباره #پویش_جهانی_استغاثه_به_امام_عصر
👌ﺗﺒﺪﻳﻞ ﭼﻠﻪ ﺑﺰﺭﮒ ﻗﺮﻥ ﺑﻪ ﭘﻮﻳﺶ اﺳﺘﻐﺎﺛﻪ ﺑﻪ اﻣﺎﻡ ﺯﻣﺎﻥ ﻋﺞ
👈 نحوه عمل به این استغاثه و طرح عظیم چیست؟؟؟
👈 انشالله همه نیروهای انقلابی با کنار گذاشتن اختلافات چند روزه ، این طرح مهم را که اصلاحیه طرح چله است انجام می دهیم
❇️ پس در حد توان تبلیغ کنید . نام طرح 👈 #پویش_جهانی_استغاثه_به_امام_عصر
🌹🌷🌹🌷
#ﻛﺎﻧﺎﻝ_ﺷﻬﺪاﻱ_ﻏﺮﻳﺐ_ﺷﻴﺮاﺯ:
ﺩﺭ اﻳﺘﺎ :
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
ﺩﺭ ﺳﺮﻭﺵ:
https://sapp.ir/shohadaye_shiraz
ﺩﺭ ﻭاﺗﺴﺎﭖ:
https://chat.whatsapp.com/BE71umQBe1UB84MK8aPoYv
👇👇👇
#ﻧﺸﺮﺣﺪاﻛﺜﺮﻱ
#پویش_جهانی_استغاثه_به_امام_عصر(عج)
#انجام_اعمال_مستحبی_به_نیابت_شهدا
👇👇
ﻟﻂﻔﺎ #ﻧﺸﺮﺣﺪاﻛﺜﺮﻱ ﭘﻮﺳﺘﺮ ﺩاﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻴﺪ
بیش از حد به #نماز_اول_وقت و #حجاب تاکید میکرد☝️ و خانه دوم و یا بهتر بگویم سنگرش مسجد بود.
از همان دوران کودکی خوش خلق و خوی و با معرفت بود. گفتار و کردارش در بین همسایگان خوب و صمیمی بود به طوری که هیچ وقت کسی از او گلایه و شکایتی نداشت.👌
متواضع بود و در #سلام_کردن پیشدستی میکرد و در کمک کردن به فقرا پیشقدم بود. انسانی وارسته و فداکار بود🍃او برای #دفاع از حرم حضرت زینب(س) به سوریه سفر کرد و گفت: ما مدیون هستیم و باید از حرم حضرت زینب(س) دفاع کنیم.🌺
#شهیدمحسن_الهی
*اﻳﺎﻡشهادت*
#یادش_باصلوات
ﺷﻬﺪاﻱ اﺳﺘﺎﻥ ﻓﺎﺭﺱ - ﻣﺪاﻓﻌﻴﻦ ﺣﺮﻡ
🌺🍁🌺🍁🌺
ﺑﺎ ﻧﺸﺮ ﻣﻂﺎﻟﺐ ﺩﺭ ﺗﺮﻭﻳﺞ ﻓﺮﻫﻨﮓ ﺷﻬﺪا ﺳﻬﻴﻢ ﺑﺎﺷﻴﺪ
..,...........
#ﻛﺎﻧﺎﻝ_ﺷﻬﺪاﻱ_ﻏﺮﻳﺐ_ﺷﻴﺮاﺯ:
ﺩﺭ اﻳﺘﺎ :
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
🚩رهبرانقلاب: هر وقت که دل امام حسین (علیه السلام) براى پیامبر(ص) تنگ مىشد، به حضرت علی اکبر (علیه السلام) نگاه مىکرد.
🌸🌺🌸🌺
آنقدر حضرت علےاڪبر😍
شفاعت میڪند ڪه نوبت
به امام حسین (ع) نمیرسد...☘🌻
#آیتاللهڪوهستانے👆
🍃🌸🍃
#ﻣﻴﻼﺩﺣﻀﺮﺕ_ﻋﻠﻲ_اﻛﺒﺮ(س)ﻣﺒﺎﺭﻙ...
🌸🌹🌸🌹🌸
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
🔻 بوی عطر عجیبی داشت.
🔅هر وقت اسم عطرش رو میپرسیدیم سربالا جواب میداد
وقتی شهید شد تو وصیت نامه اش نوشته بود :
«بخدا قسم #هیچگاه به خودم عطر نزدم هروقت میخواستم معطر بشوم از ته #دل می گفتم
" یا حسین (ع) "
🌷 #شهید_علی_حیدری
✍ از کتاب: تا کرﺑﻼ
🌺🌷🌺🌷🌺
ﺑﺎ ﻧﺸﺮ ﻣﻂﺎﻟﺐ ﺩﺭ ﺗﺮﻭﻳﺞ ﻓﺮﻫﻨﮓ ﺷﻬﺪا ﺳﻬﻴﻢ ﺑﺎﺷﻴﺪ
***
#ﻛﺎﻧﺎﻝ_ﺷﻬﺪا:
ﺩﺭ اﻳﺘﺎ :
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
ﺩﺭ ﺳﺮﻭﺵ:
https://sapp.ir/shohadaye_shiraz
ﺩﺭ ﻭاﺗﺴﺎﭖ:
https://chat.whatsapp.com/BWYt9AXokIyI7n5VyrsVDG
#زندگینامه_شهید_احسان_حدائق
#نویسنده_مریم_شیدا
#روایت_شانزدهم
#براساس_کتاب_میاندار
۱۳۵۹/۹/۹
صدای دورگه و بلند احسان وسط سالن مدرسه پیچیده بود: «ما خون دادیم.. *ابوذر فیروزی* رو چطور لب تشنه تو ماه رمضان شهید کردند!!؟ چطور مردم را تو شهرها به خاک و خون کشیدند؟! همه را بریزید بیرون هرچی کتاب و مجله و نشریه شاهنشاهی و حزبه بریزید بیرون. دفترشون را خالی کنید باید مدرسه از وجودی ناپاک بشه»
تمام بچه ها در تکاپو بودند گروه گروه وارد دفتر حزب های مختلف شده بودند گروهی هم به کتابخانه مدرسه رفتند و هرچه کتاب درباره رژیم و حرف ها بود بیرون کشیدند.
احسان دستی به کمر عبدالله زاده زد و گفت:
«چند تا از بچه ها را بفرست جلوی در مدرسه. کسی حق خروج و ورود ندارد»
چشمی گفت و دوید سمت حیاط.
پشت در بسته مدرسه خدا میدانست چه خبر بود! مدیر و معاون ها و دبیران طرفدار شاه چه جلز ولزی میکردند. کاغذ نشریه و کتاب بود که از پنجره مدرسه به کف حیاط می ریخت.
احسان مدام می دوید و بچه ها روحیه میداد:
_بدو پهلوان ....ماشالا جوانمرد..... درود بر خمینی..... برای شادی روح شهدا صلوات»
احسان مشتی کاغذ دستش بود و می دوید که سعید ابوالاحرار به سمتش رفت و گفت:
_مدیر تهدید کرده اگر در مدرسه را باز نکنیم، زنگ میزنه شهر بانی بریزن اینجا»
احسان نفسش را چاق کرد
_هیچ کاری نمیتونه بکنه بزار بچه ها کارشان را بکنند.
تلی از کاغذ وسط حیاط مدرسه جمع شده بود سعید کبریتی زیر کاغذها کشید تمام بچه ها دور آتش حلقه زدن احسان مشتهایش را گره کرد.
_برای شادی روح شهدا صلوات..
همه کاغذهایی که همه کاغذهایی که توی آتش می سوخت نگاه می کردند که احسان دوباره گفت:
_«اسم مدرسه را هم عوض میکنیم اسم شاپور باید عوض بشه»
فردا در جلسه انجمن اولین اسمی که به زبان آمد «ابوذر » بود.
مستجابی روی پارچه با زغال اسم جدید مدرسه را نوشت. احسان بالا رفت تا پارچه را روی تابلوی اصلی مدرسه وصل کند هنوز پای بشر به زمین نرسیده بود که صدای مدیر بلند شد:
«آخر سرت را به باد میدی آقای حدائق !!! غلط های زیادی....»
وسط حیاط مدرسه دنبال احسان می دوید.
🌷 🌷 🌷 🌷
در واتس آپ 👇
https://chat.whatsapp.com/F4LSvAcL2g99PP58OICsAO
در ایتا 👇
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75