🌸شهادت جان کندن نیست، دل کندن است🌸
نخستین عامل شهادت او حیا بود، حتی به خالههایش نگاه نمیکرد.👀
وقتی هم که مجبور بود کار اداری انجام دهند در حد ضرورت با نامحرم صحبت میکردند. 🙈
در فضای مجازی خیلی ورود نمیکرد و فقط کارهای مرتبط با شهدا را در آن فضا انجام میداد.📱
ادب و اخلاقشان خیلی بالا بود. اوج عصبانیتش سکوت بود، مظلوم بود.☺️
مادرم همیشه میگفتند که من آدمهای زیادی را دیدهام، همه آنها چند صفت خوب دارند و در بقیه موارد مشکل دارند. محمد جامع صفات خوب است.😇
ببینید یک جوان ۲۸ ساله چقدر روی خودش کار کرده بود که هم حیایش و هم اخلاقش هم تواضع و ادبش به این مرحله رسیده بود.👌
ﺧﻴﻠﻲ ﺑﻪ ﻧﻤﺎﺯ ﺷﺐ ﻋﻼﻗﻪ ﺩاﺷﺖ
هدف او برای رفتن به سوریه هم دفاع از اسلام بود، میگفت: «دفاع از خاک و حضرت زینب(س) خیلی مهم است؛ اما مسئله مهمتر این است که داعش با پرچم اسلام دارد اسلام را نابود میکند.» 😠
و جمله معروفی دارند که شهادت جان کندن نیست دل کندن است.🕊
راوی همسر شهید🌹
#شهید مدافع حرم محمد مسرور🕊
#ﺷﻬﺪاﻱ_ﻓﺎﺭﺱ
🌷🌹🌷
#ﻛﺎﻧﺎﻝ_ﺷﻬﺪاﻱ_ﻏﺮﻳﺐ_ﺷﻴﺮاﺯ:
ﺩﺭ اﻳﺘﺎ :
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
#ﻧﺸﺮﺩﻫﻴﺪ
#دلتنگی💔
ای شهید! ای آنكه بر كرانهی ازلی و ابدی وجود برنشستهای! دستی برآر و ما قبرستان نشینانِ عاداتِ سخیف را نیز از این منجلاب بیرون كش.
👤 #شهید_آوینی
🌷 🌷🌷
#ﺻﺒﺤﺘﺎﻥﺷﻬﺪاﻳﻲ
🌹🌷🌹🌷
#ﻛﺎﻧﺎﻝ_ﺷﻬﺪاﻱ_ﻏﺮﻳﺐ_ﺷﻴﺮاﺯ
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
✨🌺
سـرش مے رفـت نمـاز اول وقـتش را
ترڪ نمے کرد همـیشہ مـیگفت:
مـأموریتے مـهم تـر از نـماز نداریـم .
🌷 🌷🌷
#ﺷﻬﻴﺪﺣﺎﺝﻗﺎﺳﻢ_ﺳﻠﻴﻤﺎﻧﻲ
#ﻧﻤﺎﺯاﻭﻝ_ﻭﻗﺖ
🌹🌷🌹🌷
#ﻛﺎﻧﺎﻝ ﺷﻬﺪاﻱ ﺷﻴﺮاﺯ
https://chat.whatsapp.com/BE71umQBe1UB84MK8aPoYv
....:
#براساس_زندگی_شهید_محمدحسن_ایزدی(خسرو) #و_برادران_شهیدش_علی_اکبر(فرهاد)
#علی_اصغر(مهدی)
#نویسنده_مریم_شیدا
#منبع_کتاب_مرابه_مسیح_بسپار
#قسمت_هفتم
.
عمو در خودش فرو می رود، ولی خیلی زود خودش را جمع میکند.
می زند به پایم و می گوید: «از خودت بگو پسر زن داری؟ بچه چطور؟! رابرت میگفت تو آمریکا واسه خودت برو بیایی داری. دکتر شدی ،جز هیئت علمی دانشگاه هاروارد هستی..
_نه عمو زن ندارم !یعنی یک بار با یکی از همکارانم که پزشک عمومی بود نامزد کردم ،ولی ازش جدا شدم. در واقع او از من جدا شد و رفت با یکی دیگه! خانواده اش مخالف بودند و میگفتند ما دخترمون را به کسی که رگه ایرانی داره نمیدیم. میترسیدن بلایی سرش بیارم اونجا خیلی از ما ایرانی ها می ترسند.»
_تو که مسیحی هستی پسر نه مسلمان!
_خب خیلی از مسلمانها ایرانی ان! جو بدی اونجا نسبت به ایرانی ها درست شده!
_با این حساب چرا تورا در سمت های مهمشان راه دادند!؟
_عمو اونها با مغزم کار دارند نه با ملیتم، و به علاوه اونجا کسی نمیدونه من ایرانی الاصل هستم. به نامزدم هم گفتم چون نمیخواستم بهش دروغ گفته باشم!
_کی برمیگردی آمریکا؟!
_نمیدونم شاید به زودی!
_تا هفت پاپات بمونی خوبه!
_راستش دلیل اینکه می خوام ایران بمونم چیز دیگری هست!
_نکنه میخوای اینجا بمونی و زن ایرانی بگیری!؟
فکر نرگس توی ذهنم می پیچد و سریع فرار می کند.
_میدونی عمو! پاپام قبل از مرگش واسم یه نامه فرستاد. خیلی منظور حرفش را نمیفهمم. ازم خواسته واسش یه کاری انجام بدم.
نامه را از جیب بغل لباس هم در می آورم و به سمت عمو میگیرم.
_از دم غروب تا حالا چند بار نامه پدر را خواندم. ولی باز هم نفهمیدم باید چه کار کنم.
امان نامه را از دستم می گیرد و بازش می کند و می خواند.
«سلام پسرم برنابی!
شاید زمانی به ایران بیاید که من دیگر نباشم هرچند امیدوار بودم قبل از مرگم تو را ببینم.لطفاً کاری را که از تو می خواهم انجام بده. هر طور شده خسرو را پیدا کن و بسته را که همراه نام است به او بده.پسرم هر طور شده خسرو را پیدا کن .متاسفانه من زمانی چیزهایی را که باید فهمیدم، که دیگر به بیماری قدرت برایم باقی نگذاشته و سرطان مرا از پا انداخته است.پسرم برنابی!به وصیت عمل کن تا لااقل در آن دنیا رو هم هرچند اندک در آرامش باشد بعد از پیدا کردن خسرو ،دوستیت را با ادامه بده که او دوست شایستهای برای تو خواهد بود. دوباره تاکید می کنم برنابی لطفاً خسرو را پیدا کن.
باز به خاطر اینکه تو را و خودم را از دیدار تو محروم کردم ببخش.
ممنون پدرت رابرت»
عمو نامه را تا کرد و گفت :«چه چیز این نامه برات عجیبه؟!»
_اینکه خواسته خسرو را پیدا کنم .چرا خسرو؟!
عمو دوباره نامه را باز کرده عینک نزدیک بینش را از بغل جیبش در آورد و نگاهی به نامه کرد.
_دقیق نمیدونم. ولی شاید برمیگرده به گذشته پدرت.. من زیاد نمیدونم
_چطور نمیدونید ؟!شما با هم دوست بودین.
_آره ولی تا یه جایی با هم بودیم و بعدش پدرت تنها ادامه داد.
_از حرف هاتون سر در نمیارم !چی را ادامه داد؟!
عمو نخ سیگاری را از توی جعبه بیرون آورد و گذاشت کنار لبش.
_ اولین بار که پدر را دیدم توی دانشگاه افسری بود.وقتی توی صف صبحگاه ازش به عنوان دانشجوی نمونه تجلیل شد. ازش خوشم اومد و سعی کردم با پدرت دوست بشم و شدم. ما دوستان خوبی برای هم بودیم هر چند دین و مذهب ما فرق میکرد. درسته رابرت مسیحی بود اما خیلی به عبادتش اهمیت می داد، اما من توی یک خانواده ایرانی بزرگ شده بودم با پدر و مادری مسلمان. اما در واقع دینی نداشتم.
خیلی از فرمانده ها و افسر های عالی رتبه از پدرت راضی بودند و رابرت هم عاشق کارش بود.
_خوب این چه ربطی به این ماجرا داره؟!
_رفتش همینجاست برنابی وقتی یک افسر جوان و ممتاز باشی خیلی به چشم می آیی! به ویژه بین آنهایی که توی راس بودند.
اونهایی که مستقیم با شاه در رفت و آمد بودند .پدرت بهترین بود و همین بهترین بودن کار دستش داد.
_«مسخره است به دلیل بهتر بودن توی شهرداری گذاشته بودند دفترداری کنه؟!! بعدشم که مغازه لباس فروشی راه انداخت!!»
_رابرت یک دفتر دار ساده نبود .در نقش یک دفتر دار بود. حتی بیشتر از یک مغازه دار.
_ عمو از حرفاتون سردرنمیارم! شما چی میدونین؟!
_من و رابرت مدتی با هم کار میکردیم. بعد از دو سال من خسته شدم و استعفا دادم و یه مغازه نقره کاری را انداختم. اوایل پدرت خیلی اصرار بر گردم.
هیچ وقت از خودت پرسیدی چرا پدرت نمی خواست ببیندت؟!!
صدای آژیر بلند میشود یک دفعه از جا کنده می شوم خانه تاریک می شود.
_نترس آژیر خطره.نامردها هرجا روشنایی باشه میزنن.باید بریم پناهگاه!
در واتس آپ 👇
https://chat.whatsapp.com/BE71umQBe1UB84MK8aPoYv
در ایتا 👇
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
گاهی که از پرواز برمی گشت و هنوز نمازش را نخوانده بود در سجده، گریه و زاری می کرد و به خدای خود عرض می کرد: «خدایا من بنده ی گریز پایی نیستم... نتوانستم تا الان نمازم را بخوانم.»
#شهیدمحمدحسین_روزیطلب
#شهدای فارس
🌹🌷🌹🌷
#ﻛﺎﻧﺎﻝ_ﺷﻬﺪاﻱ_ﻏﺮﻳﺐ_ﺷﻴﺮاﺯ:
ﺩﺭ اﻳﺘﺎ :
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
#ﻧﺸﺮﺩﻫﻴﺪ ﻳﺎﺩ ﺷﻬﺪاﺯﻧﺪﻩ ﺷﻮﺩ اﺟﺮ ﺷﻬﺎﺩﺕ ﺑﺒﺮﻳﺪ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ثانیه های بی تو بودن
چه سخت دقیقه میشوند
ساعت ها را هم که به عقب کشیدند
پاییز یا من
کدام یک یلدا را خواهد دید؟
📎درد دلی مادرانه پس از ۳۵ سال دوری
#شهید_علیرضا_بهجتی🌷
#ﺷﻬﺪا ﻣﺎ ﺭا ﺩﻋﺎ ﻛﻨﻴﺪ
◾️🌹◾️🌹◾️
#ﻛﺎﻧﺎﻝ_ﺷﻬﺪاﻱ_ﻏﺮﻳﺐ_ﺷﻴﺮاﺯ:
ﺩﺭ اﻳﺘﺎ :
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
#ﻧﺸﺮﺩﻫﻴﺪ
#امتحان_شیعیان
از امام جعفر صادق(ع) نقل شده است درسه جا شیعیان ما را امتحان کنید🔰 :
۱_هنگام فرا رسیدن وقت نماز که چگونه وقت نماز را رعایت می کنند❗️
۲_در وقت حفظ اسرار که چگونه آنها را از دشمنان مستور میدارند .
۳_هنگامی که مالی در اختیار دارند چگونه با برادران دینی به طور مساوی و همراهی با دیگران از آن بهره مند می شوند❗️
وسائل ج ۳ ص ۸۲
◾️◾️◾️◾️
شهادت #امام_صادق ع تسلیت باد🏴
◾️◾️◾️◾️
#ﻫﻴﻴﺖ ﺷﻬﺪاﻱ ﮔﻤﻨﺎﻡ ﺷﻴﺮاﺯ
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
روزی که به خانه آمد به ما گفت: «من سعادت نداشتم مانند دوستانم شهيد بشوم»😔 همان لحظه اشک از چشمانش سرازير شد.😭
روز قبل از میلاد امام زمان (عج) دوباره براي اعزام به جبهه در بسيج آباده ثبت نام کرد و خيلي خوشحال بود. به ما گفت: «امروز روز آخر است که من اين جا هستم و مي خواهم امشب را در سپاه آباده نگهباني بدهم.»
خرداد ماه 1361 شب میلاد امام زمان (عج) بود. قرار شد آن شب در سپاه پاسداران نگهبانی دهد. پيراهني را که چندين سال پیش يکي از دوستان پدرم از مکه برايش آورده بود را پوشيد همان شب در حين نگهباني بر اثر اصابت گلوله به سر توسط منافقين کوردل به شهادت رسید.
🌹🌷🌹
#ﺷﻬﻴﺪﺧﺎﻧﻌﻠﻲ_ﺑﺎﻗﺮﻱ
#ﺷﻬﺪاﻱ_ﻓﺎﺭﺱ . ﺁﺑﺎﺩﻩ
🌹🌷🌹
#ﻛﺎﻧﺎﻝ_ﺷﻬﺪاﻱ_ﻏﺮﻳﺐ_ﺷﻴﺮاﺯ:
ﺩﺭ اﻳﺘﺎ :
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
#ﻧﺸﺮﺩﻫﻴﺪ ﻳﺎﺩ ﺷﻬﺪاﺯﻧﺪﻩ ﺷﻮﺩ اﺟﺮ ﺷﻬﺎﺩﺕ ﺑﺒﺮﻳﺪ
رفتند ....
شهید شدند🕊
پیکرشون🌷 موند توی #سوریه
بعد #چند_سال اومدند..!
ماهنوز درگیر اینیم
که چجوری #کمتر گناه کنیم 😔
#چقدرعقبیم..!
🌹🍃🌹🍃
#ﻛﺎﻧﺎﻝ_ﺷﻬﺪاﻱ_ﻏﺮﻳﺐ_ﺷﻴﺮاﺯ
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
سوغاٺ #شهدا
براے #سیدالشهدا
⇜پارهپارههاےبدنشانبود
حالا #تــو
چه داری برای⁉️پیشکش کردن
به #سیدالشهدا
#اندکی_تامل💥
🌹🍃🌹🍃
#ﺻﺒﺤﺘﺎﻥ ﺑﻪ ﻳﺎﺩﺷﻬﺪا ﻣﻨﻮﺭ ﺑﺎﺩ
◾️◾️◾️◾️
https://chat.whatsapp.com/BE71umQBe1UB84MK8aPoYv
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚠️بلاها برما شدت گرفته...
👈اگه دنبال راهکار اساسی برا نجات هستید ، *این کلیپ رو از دست ندین👆👆*
*🔹اللهم عجل لولیک الفرج🔹*
🌷🌹🌷🌹
#کانال شهدای شیراز
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
قربانے اول ماه قمرے
🌷🌹🌷🌹
حضـرت رسـول (ص) :
قـرض بگــیرید و قربانی کنیــد ؛ زیرا آن قرضی است ادا شدنى اســت ( این قرض را خـداوند سبحــان ادا مى کند)
🌷🌹🌷
با توجہ به توزیع حدود ۷۲۰ بسته معیشتے و بهداشتے در ماههاے گذشته در بین خانوادهای نیازمند شهر شیراز ، به عنــایت حضرت زهــرا (س) ، قصد این را داریم با توجه به روایات وارده و تاکید بر صدقه روز اول هر ماه قمری ، اقدام به قربانے و ذبــح گوسفند، جهت رفع بلا و بیمارے ، در روز اول ماه ذی العقده و روز #میلادکریمـــہ اهل بیت حضرت معصومه(س) نماییم
👇👇
انشاالله این عمل خیر ، سبب رفع بلا و بیماری از بلاد مسلمین و کل عالم هستے و قدمے در ڟهور منجے موعود باشد
👇👇
ﺷﻤــﺎﺭﻩ ﻛﺎﺭﺕ ﺟــﻬﺖ ﻭاﺭﻳﺰ ﻛﻤــﻚ ﻫﺎ:
6362141080601017
بانك آينده بــنام محمد پولادي
🔺▫️🔺▫️
*هییت شهداے گمنام شـــیراز*
🌹🌷🌹🌷🌹
#کمک_مومنانه
#بہ_نیابت_شــهدا
#نذرظــهورمنجےموعـود
#صدقہ_اول_ماه_قمرے
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
لطفا به دیگـران هم اطلاع بدهید
#براساس_زندگی_شهید_محمدحسن_ایزدی(خسرو) #و_برادران_شهیدش_علی_اکبر(فرهاد)
#علی_اصغر(مهدی)
#نویسنده_مریم_شیدا
#منبع_کتاب_مرابه_مسیح_بسپار
#قسمت_هشتم
!
می ایستم. اول محله و تا جایی که چشم کار کار می کند نگاه می کنم و به عمق محله سنگ سیاه می روم!
روی سنگفرش های کاشی کاری شده خیابان پا میگذارم.
تصویر هایی از کودکی و نوجوانی در ذهن دارم. روی سردر بزرگ نوشته شده است مسجد ابوالفضل! خسرو گاهی به این مسجد می آمد. اما من هیچگاه وارد مسجد نشدم .خسرو هم هیچ وقت با من به کلیسا نیامد. مقبره بی بی دختران با آن معماری قدیمی تغییری نکرده است. یادش بخیر!مادر با زنهای همسایه میآمد به این امامزاده و من هم میآمدم. زنها پنجه توی مشبک های ضریح میانداختند و گریه می کردند .من هم ادای شان را در می آوردم و گریه میکردم.
زن ها به مادر من گفتند :«خانم صفاریان شما که مسیحی هستید چرا می آیی به امامزاده؟!»
مام هم دست روی سر من می کشید و می گفت: من برنابی را از این خانم دارم.
بعدها مام برایم تعریف کرد و گفت:« وقتی فقط دو سالت بود ،از بس شیطنت میکردی از طبقه دوم خانه ای که اجارهنشین بودیم افتادی پایین! هوش نداشتی و نبضت کند میزد. تو را در آغوش کشیدم در حالی که جیغ میکشیدم زنهای همسایه دورم جمع شده بودند تو را به مطب دکتر بردم.
دکتر تا تو را دید گفت باید ببرمت بیمارستان. با مادر خسرو ماشینی گرفتیم و تو را به بیمارستان نمازی بردیم .دکتر وقتی تو را دید گفت که احتمال زنده ماندنت کم است .
شب تو را توی بیمارستان نگه داشتند وقتی به خانه میآمدم مادر خسرو رفت سمت مقبره بی بی دختران ،پنجه در مشبک گره زد و خواست تا حال تو خوب شود. من هم دل شکسته همراهش دعا کردم. چند روز بعد از دعا تو به هوش آمدی!صحیح و سالم ،انگار نه انگار که داشتی می مردی.
حسی مرا میخکوب میکند تا از دور پشت نرده های فلزی دور مقبره اندکی به بایستم .چقدر مادر وقتی می رسید به مقبره گریه میکرد.
جلوتر می روم کوچه تنگ تر می شود تا انتهای کوچک بازتر میشود میروم.بوی نان تازه می خورد زیر دماغم .بیشتر وقتها با خسرو میآمدیم دوتا نان سنگک بزرگ می خریدیم و می بردیم خانه. یک بار هم خسرو وقتی مرا با بچه های دیگر می برد که نان سنگک داغ گرفت و یک کاسه آش صبحانه شیرازی. عجب مزه میداد !مزه اش هنوز توی غذاهای آمریکایی ذهنم گم نشده!!
هوای گرم تنور نانوایی به صورتم میخورد .وقتی از مدرسه می آمدم خانه چند دقیقه جلوی در نانوایی می ایستادم و پاهایم و خودم را گرم میکردم. آن موقع یک پیرمرد سفیدروی لاغری به اسم مش رحمان توی نانوایی کار میکرد .خوش اخلاق بود و هر وقت او نون باسون بود، برای گرم شدن جلوی کوره غمی نداشتیم. اما وقتی نبود پسرش جایش می ایستاد و نان می داد دست مشتری. پسرش خیلی بد اخلاق بود و سیگار می کشید. کسی از این پسر دل خوشی نداشت .زن ها وقتی میدیدند او توی مغازه است برمیگشتند و میرفتند خانه مردهایشان را میفرستادند یا میرفتند نانوایی چند کوچه بالاتر. میگفتند هیز است و هرزه. وقتی نبودش زنها گله اش را به مش رحمان میکردند .
یکبار یادم هست تا چند ماه مش رحمان پیدایش نبود. وقتی از خسرو پرسیدم میگفت: دستگیرش کردند. وقتی می گفتم کیا؟ در جواب من گفت: ساواک !
آن موقع نمی دانستم ساواک کیست و چیست. اما خسرو میگفت: آنها مأمور های ویژه شاه هستند تا به قول خودشان خلافکارها را بگیرند.
_یعنی مش رحمان خلافکار بوده؟؟
_به قول خودشان بله. ولی من مطمئنم یکی مش رحمان را به اونا لو داده. با بچه ها دنبال اونیم بدونیم کی؟! انشالله که زود مش رحمان برمیگرده.
آخرین بار هم آو را وقتی دیدم که آمده بودم نان بخرم. نان داغ را دستمداد یک شکلات هم از جیبش در آورد و به سمتم گرفت و گفت:« برنابی می دونی من اسمت چیه؟!»
_یعنی پیامبر !کسی که راهنمایی میکنه مانند عیسی مسیح!
_پسرم سعی کن مانند اسمت باشی.
نگاهی به نون باسون می اندازم .نانوایی خلوت است دلم هوا کرده خبری از مش رحمان بگیرم .جلوتر باد گرم کوره بیشتر به صورتم می خورد.
_ببخشید الان صاحب نونوایی کیه؟! قبلاً مش رحمان صاحب نونوایی بود.
_خدا رحمت کنه مش رحمان را! شش سال است عمرش داده به شما .بعد از آن هم پسرش نانوایی را فروخت به بابای من .بابای من هم یه سال پیش به رحمت خدا رفت.
_مش رحمان از زندان آزاد شد؟!
_ها کاکو .با پیروزی انقلاب بیرون آمد. اما چه بیرون اومدنی !خدا بیامرز وقتی آزاد شد انقدر ساواکیا شکنجش کرده بودند که علیل شده بود و دیگه نمیتونست حرکت کنه و تا موقع مرگش خانه نشین شد! شما مش رحمان را از کجا میشناسی؟!
_من بچه بودم در این محل زندگی میکردم هشت سال پیش!
در واتس آپ 👇
https://chat.whatsapp.com/BE71umQBe1UB84MK8aPoYv
در ایتا 👇
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
راز عدد 6⃣ و شهیدمدافع حرم فاطمیون از شیراز 😳😳
🌷🌹🌷🌹
#شهیدصادق_محمدزاده
1⃣تولد: میلاد امام صــادق ع (ششمین امام شیعیان)
2⃣ ششمیـن فرزند خانواده
3⃣ شـهادت :روز شهادت امام صادق ع (امام ششم شیعیان)
4⃣قبر شهید : ششمین قبر در ردیف شهدای مدافع حرم فــاطمیون شیراز
5⃣اسمش همنام: امام ششم
◾️🌷◾️
#شهدای_ﻓﺎﺭﺱ
#شهداےغیورفاطمیون
#سالگردقمرےشهادت
🌹🌷🌹
#ﻛﺎﻧﺎﻝ_ﺷﻬﺪاﻱ_ﻏﺮﻳﺐ_ﺷﻴﺮاﺯ:
ﺩﺭ اﻳﺘﺎ :
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
#ﻧﺸﺮﺩﻫﻴﺪ ﻳﺎﺩ ﺷﻬﺪاﺯﻧﺪﻩ ﺷﻮﺩ اﺟﺮ ﺷﻬﺎﺩﺕ ﺑﺒﺮﻳﺪ
خـــداونـــدا...
*"حسـن حق نگهدار"* نیستم برایت *"گمنام"* بمانم !
*"منصور خادم صـادق"* نیستم برایت *"عارفانه"* باشم !
*"محمد جواد روزیطلـب"* نیستم برایت *"عاشقانه"* قلم بزنم !
*"حبیــب روزیطلب"* نیستم که برایت *"زیبا"* بمیرم !
مرا ببخش با همه نقص هایم ...!
با تمام گناهانم...!
لیاقت ندارم ولے...
دل که دارم ...!!!
دلــــم #شہــادت میخواهد ...
کـــــــــــــم آورده ام....
دلم هواے خوب بودن دارد ...
#شهــیدشدن ....
شهدا... #التمــاس_دعاےشهادت
🌷🌹🌷🌹
#ڪانال_شهداےغریـب_شیـراﺯ:
ﺩﺭ ایتا :
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
#ﻧﺸـﺮﺩﻫـﻴﺪ
#حُــرشهداےمدافع_حرم استان فارس
و #شهیدامام_صادقی شیراز
🌷🌷
فیلم اخراجی ها رو دیدید⁉️ صادق هم مثل مجید سوزوکی بود.
ولادتش با ولادت_امام_صادق (ع) بود ... به همین دلیل اسمش را صادق گذاشتند
پسر خیلی شری بود، به خاطر دوستے با رفقای ناباب به زندان افتاد .
البته بیگناه بود ولےتو زندان میخواست خودکشی کنه❗️👿
دادگاه گفته بود وثیقه ۴۰ میلیونی ببریم برای آزادیش، ولی ۴۰ میلیونی گیرمون نمیومد...😔
وقتی فهمید ،خیلی دلش شکسته شد. براے آزادیش به حضرت زینب س متوسل شد ...🙏
تو زندان، خواب #حضرت_زینب (س) رو دیده بودکه ازشهید کمک خواستن.
بعد از خوابش توبه میکنن❗️😞
برخی اطرافی ها ،چشم یه آدم بد به او نگاه میکردیم ولی نمیدونستیم در توبه همیشه بازه😭
در عین ناباوری نامه آزادیش رو خوندن❗️
بعدآزادیش گفت: من میرم سوریه.
خانواده ش راضی نمیشدن، به بقیه میگفت رضایت خانواده م رو بگیرین.
۱۰ روز بعد عازم شد ..🚶♂
چهار دوره رفت و شدفرمانده گردان شد...شجاعتش بی نڟیر بود💪 . بچه خلاف محله هاے شیراز، شده بود سینه چاک حۻرت زینب( س)...
آخر هم اونقدر در خونه بے بے زینب ماند که امضاے شهادتش را گرفت
#شهادت_امام_صادق ع آسمانےشد...
🌹🌷🌹
#شهید مدافع حرم صادق محمدزاده
#شهداےفاطمیون
#شهدای_ﻓﺎﺭﺱ
#یادش_باصلوات🌹
🌷🌹🌷🌹
#ڪانال_شهداےغریـب_شیـراﺯ:
ﺩﺭ ایتا :
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
#نشردهیـد یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 #ڪلیپ
‼️از زبان همه خونواده های شهدا میگم...
👈نمیگذریم از اون دختری که
به راحتی با #بی_حجابی پا میگذارد
روی خون پاک پدران ما!😔💔
#ﺩﺭﺩﻝﺩﺧﺘﺮﺷﻬﻴﺪ
🌷🌹🌷🌹
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
❤️ مادرِ شهید بود؛ شهیدِ مفقودالاثر.
از بنیاد شهید واسش دعوت نامه سفر به مکه فرستادن، قبول نکرد. دعوت نامه سفر به کربلا فرستادن، قبول نکرد. حتی دعوت نامه سفر به مشهد رو هم قبول نکرد.
❓ بهش گفتن: چیزی شده مادر؟ نکنه از ما ناراحتی؟
🔰 گفت: شماها نمیدونید چشم انتظاری یعنی چی. من با نگرانی تا سرِ کوچه میرم که نکنه یه وقت پسرم برگرده و من نباشم!
📎 #ﺗﻠﻨﮕﺮ
🌷🌹🌷🌹
#ﻛﺎﻧﺎﻝ_ﺷﻬﺪاﻱ_ﻏﺮﻳﺐ_ﺷﻴﺮاﺯ:
ﺩﺭ اﻳﺘﺎ :
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
#ﻧﺸﺮﺩﻫﻴﺪ
باری اگر حالِ مرا
خواسته باشی
ملالی نیست!
ﺟﺰ ﺩﻭﺭﻱ ﺷﻤﺎ ...
#ﺷﻬﺪا .... ﻣﺎ ﺭا ﺩﻋﺎ ﻛﻨﻴﺪ
🌷🌹🌷
#ﺻﺒﺤﺘﺎﻥ ﺷﻬﺪاﻳﻲ
🌹🌷🌹
#ﻛﺎﻧﺎﻝ_ﺷﻬﺪاﻱ_ﻏﺮﻳﺐ_ﺷﻴﺮاﺯ
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
#ﻫﻴﻴـــﺖ_ﺗﻌﻂﻴـــﻞ_ﻧﻤﻴﺸـــﻮﺩ....
👇👇👇👇
پنجشــبه 29 ﺧﺮﺩاﺩ / ساعــت 18:30
آنلاین شوید
از دور #زیارت_شهـــدا انجام دهید/ زیارت عاشورا دستہ جمعے بخوانیـــم
🌷🌹🌷
پخش زنده در صفحه 👇:
https://instagram.com/shohadaye_shiraz?igshid=18bw34gt43xwk
🌹🌹🌹
#هییــت_شهداے_گمنـــام_شیــراز
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
ﻟﻂﻔﺎ ﻣﺒﻠﻎ ﻣﺠﻠﺲ ﺷﻬﺪا ﺑﺎﺷﻴﺪ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ڪلیپ بسیار زیبا وجانسوز غمِ دورے مادر و فرزند...
📎پنجشبه ها دل ما هم مثل مادران شهدا، هواے گلزار شهدا دارد..🌷
مادرها به دنبال نشــانہ اے از یوسفشان و مــا در جستجوے نشانه اے از خود ....
🌷🌷🌷🌷
زیارت مجازے قطعه شهدای گمنام شیراز
امروز،ساعت ۱۸:۳۰👇
ว໐iภ ↬
https://instagram.com/shohadaye_shiraz?igshid=18bw34gt43xwk
#حرفدلنشین 🌱
تمـامگرفتارۍهاۍمــا
درهمیننـامهـاهستند
واینرا #شهیــدگمنام
خوبفهمیدهاستــــ ❗️❗️
#شهیدگمنـام
#خوشنامتویۍ
#گمنـاممنم
👇👇
تا دقایقی دیگر آنلاین شوید
👇👇👇
بسم الله ...
زیارت مجازے شهدای گمنام
و قراعت دسته جمعی زیارت عاشورا
👇👇👇
https://instagram.com/shohadaye_shiraz?igshid=18bw34gt43xwk
#آقا
#حسیـــن_جان🌷
محبتی از تو در دل ماست
که خاموش شدنی نیست.
گواهش همین شب های جمعه
که دلمان کربلاست...
#سلام_دردانۀ_خدا 🌹
#بگذار_دور_سرت_بگردم❤️
ﺷﺐ ﺟﻤﻌﻪ اﺯ ﺩﻭﺭ ﺳﻼﻡ ✋🙏
┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅┄
#ﻛﺎﻧﺎﻝ_ﺷﻬﺪاﻱ_ﻏﺮﻳﺐ_ﺷﻴﺮاﺯ
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
خنده ات
دستی ست
که مرگِ مـرا
هر روز
دورتر میاندازد...
ﺩﻟﻢ ﻣﺮﮒ ﻧﻤﻴﺨﻮاﻫﺪ ﺳﺮﺩاﺭ
ﺩﻟﻢ #ﺷﻬﺎﺩﺕ ﻣﻴﺨﻮاﻫﺪ
ﻣﺜﻞ.... ﺗﻮ 🌹
#شهیدﺣﺎﺝ_ﻗﺎﺳﻢ_ﺳﻠﻴﻤﺎﻧﻲ🌷
#ﺟﻤﻌﻪ_ﻫﺎﻱ_ﺑﻲ_ﺳﺮﺩاﺭ
🌹🌷🌹🌷
📎 #صبـحتون شهـدایـی🌺
▫️🌺▫️
ว໐iภ ↬ http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75