💫یادی از سردار شهید حسن صفر زاده
🌷گفت: من دیگه این بار شهید می شم!
گفتم: شوخی نکن، بادنجون بم که آفت نداره، خودت تعریف می کنی ده بار تا شهادت و اسارت رفتی و هنوز زنده ای! گفت: نه، این بار خواب دیدم.
گفتم: چه خوابی؟ گفت: خواب دیدم خانمی که روبنده زده بود کنارم آمد و گفت: حسن!
گفتم: کی هستی که اسم من را می دونی... کسی مزاحمت شده، کاری داری؟
بی مقدمه گفت: حسن من می خوام باهات ازدواج کنم!
با خنده گفتم: من که نمی خوام ازدواج کنم. برو با کسی ازدواج کن که سر و سامان بگیری. من همه زندگیم توی جنگه، فرصت زن و بچه ندارم. گفت: تو شوهر من بشو، همش توی جبهه باش.
رد کردم. گفت: حسن آقا، یه بار من را ببین، نخواستی برو!
روبنده اش را بالا زد. حسن زد زیر خنده و گفت: آنقدر زیبا بود که در لحظه یک دل نه صد دل عاشقش شدم. بهم گفت: برو جبهه که منتظرم با هم ازدواج کنیم.
گفتم: حسن حور العین بوده!!! خندید و گفت: منم همین را می گم... می دونم این بار، بار آخرم است. زمان زیادی تا شهادتش نمانده بود
🌿🌷🌿🌷🌿
#ڪانال_شهداےغریـب_شیـراﺯ:
ﺩﺭ سروش:
https://sapp.ir/shohadaye_shiraz
#نشردهیـد یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
انلاین شوید
دعای توسل شروع شد....
در گلزار شهدای شیراز با شهدا هم نوا شویم
🔻🔻🔻🔻
http://heyatonline.ir/heyat/120
🔰 #مناسبتی | #سالِ_نو
✨بخشی از پیام نوروزی رهبرانقلاب:
🔹به طور خاص تبریک عرض میکنم به خانوادههای معظّم شهیدان، خاندانهای صبور و ارزشمند که انشاءالله خداوند سایهی این خانوادههای معظّم را از سر ملّت ایران، از سر ما کوتاه نکند و همچنین به جانبازان عزیز و خانوادههای باگذشت و صبور آنها و همچنین به ایثارگران و خدمتگزارانِ صمیمی ملّت ایران در میدانهای مختلف؛ چه در میدان سلامت، چه در میدان امنیّت، چه در میدان مقاومت، چه در میدان علم؛ و به همهی این عزیزان تبریک عرض میکنم این روز شیرین و عید مبارک را. ۱۴۰۰/۱۲/۲۹
#سال_نو مبارک
🎊🎊🎊🎊🎊🎊
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
#سلام_امام_زمانم 💚
🌱زمیڹ بہار را بہانہ ميڪند،
و زنده ميشود...
و مڹ براے زندگي
تو را بہانہ ميڪنم💚
و چشمـانم را ڪہ هرصبــح
براے زودتر دیدنت،
بیـدار ميشوند.⛅
سلام بہانہ زندگيام طلوع ڪڹ
🌤اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
#صبح_و_عاقبتمون_شهدایی
🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷
@golzarshohadashiraz
16.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 لحظه #تحویل_سال ۱۴۰۱ در قطعه شهدای گمنام
🔹سفره هفت سین شهدایی
#دعای_فرج دسته جمعی
#هییت_شهدای_گمنام_شیراز
🎊🔹🎊🔹🎊
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
✍ #وصیت_شهید
ای برادران و آشنایان؛
بدانید برای هر کسی #کربلایی وجود دارد. تا ما را با #کربلا نیازمودند از این دنیا نمیبرند. پس برادران ببینیم کجای #تاریخ زندگی میکنیم.
دنیا را مینگرم، هیچ چیز جذابی جز #خداوند و نماز و قرآن و اهل بیت نمیبینم.
برادران! همیشه به یاد #شهدا باشید که صراط مستقیم صراط شهداست و بس. هر کس طالب وصول الی الله است باید بداند که تنها راه آن راه شهداست. آری #سیدالشهداء اسوه ایثار و شهادت این را به ما فهماند است که راه اصلی وصول الی الله #شهادت است.
#شهیدمدافع_حرم
#شهیدمحمدمسرور
#شهداے_فارس
#سالروزولادت🎊🎊
🌿🌹🌿🌹
#ڪانال_شهداےغریـب_شیـراﺯ:
ﺩﺭ ایتا :
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
#نشردهیـد یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 برای دلهایی که هوایی راهیاننور است
انتشار برای نخستینبار؛ شهید حسن باقری در جمع نوجوانان بازدیدکننده از جبهه: همهجای ایران جبهه است.
#راهیان_نور
#سال_نو
#تلاش_نو
🍃🌷🌱🌷🍃
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
احتیاط کن!
تو ذهنت باشد یکی دارد مرا میبیند
یک آقایی دارد مرا میبیند،دست از پا خطا نکنم
که امام زمان(عج)خجالت بکشد.
#شهیدسیدمجتبی_علمدار🕊
🔹ان شاءالله سال ظهور🔹
📎💢💢💢💢
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
به ناصر گفتم شما با این سن کمت می خوای بری جبهه ومملکت رو نجات بدی؟
گفت: من میرم ومملکتم رانجات میدم ....سال های اول جبهه می روم و سال های آخر هم شهید میشم.
گفتم: اگه شهید بشی من چه کار کنم؟
گفت:اگه جواهرات بسیار غیمتی به شمابدن وبعد بخوان پس بگیرن شما بهشون تحویل نمی دی؟
گفتم:بله تحویل میدم.گفت:حالامنم امانتم حالا فکر کن می خوای به صاحبش تحویل بدی،مامان راضی باش به رضای خدا.
سرانجام 30اسفند ماه سال 1366 در عملیات والفجر10 در منطقه عملیاتی دشت خرمال به شهادت رسید
#ﺷﻬﻴﺪﻧﺎﺻﺮ_ﻭﺭاﻣﻴﻨﻲ
#شهداے_فارس
#ایام_ﺷﻬﺎﺩﺕ
🍃🌷🍃🌷
#ڪانال_شهداےغریـب_شیـراﺯ:
ﺩﺭ ایتا :
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
#نشردهیـد یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
✨محال است #لبخند بزند
حال دلم عوض نشود !
خنده اش انگار فرق دارد...!
نه با دهان،که از عمق #چشمانش می خندد !
با تمام وجود و از ته قلبش !❤️
از عمق چشمانی که پر از مهربانیست
و از ته قلبی که #خدا در آن خانه کرده!
#حاج_قاسم💔
#صبح_و_عاقبتمون_شهدایی
🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷@golzarshohadashiraz
*داستان دنباله دار هر روز یک قسمت*
* #براساس_زندگینامه_شهید_حجت الله آذرپیکان*
* #نویسنده_منوچهر_ذوقی*
* #قسمت_سی_دوم*.
حاج آقا خوشبخت با تعجب نگاهی به فرماندهاش کرد و زیر لب پرسید: منظورت چیه حاجی؟
_خب معلومه گوسفند هایی که داریم..
_کجا پادگان؟!
_خوب بله از واحد خودکفایی میگیریم.
و رو به مرد کرد که همچنان با تعجب و انتظار به او زل زده بود:
_گوش کن بابا جون ما موظفیم یکجوری کمک کنیم تا امورات زندگیت بگذره.
_لطف می کنی حاجی.
_نه وظیفه مونه. ترتیبی میدم که حدود ۵۰ تا گوسفند برات بیارن. چرا نشون بده و مواظبشون باش تا بعداً یک جوری با هم صلاح بریم.
_خدا عمر با عزت بهت بده حاجی ممنونت میشم.
_سلامت باشی باباجون
نگاهی به ساعت کرد و رو به حاج خوشبخت ادامه داد:
_خب شما حاضری؟ کم کم رفع زحمت کنیم پادگان خیلی کار داریم.
مرد بلند شد و بی هدف شروع به گشتن اطراف اتاق کرد.
_مگه من میذارم این موقع برین؟! بمونید ناهار بخورید بعد برین.
حاج حجت بلند شد .
_نه انشالله باشه یک وقت دیگه.
حاج محسن هم بلند را دستی به زانوی راستش کشید:
_لطف داری بابا جون دیگه مزاحمت نمیشم چند تا کار داریم که باید بهشون برسیم.
مرد نگاهی به گوشه و کنار اتاق کرد
_ظاهر و باطن همینه. یک نون و ماستی هست باهم میخوریم.
حاج محسن به سمت در اتاق به راه افتاد
_از سر ما هم زیاده..
مرد راه آنها را سد کرد
_تعارف نمیکنم البته اگر شما سردارید و نمی تونین نون و ماست بخورید حرف دیگه ای .اگه هم از خود ما هستید بمونید و نون و ماست بخورید.
حاج حجت به حاج محسن انداخت. لبخندی زد و دوباره به جای اولش برگشت. نشست و به پشتی تکیه داد.
_باشه میمونیم خیالت راحت باشه که ما هم میتونیم نون و ماست بخوریم.
حاج محسن با تعجب به او زل زد .کنارش نشست و منتظر پهن شدن سفره ماند.
👈ادامه دارد ....
•┈┈••✾❀🍃♥️🍃❀✾••┈┈•*