شهدای غریب شیراز
#ﺷﻬﻴﺪﻣﺤﻤﺪﺭﺿﺎﺫﻫﺘﺎﺏ #شهداي_شيراز
🌹🌹🌹🌹🌹
شهید جعفر عباسی تعریف میکرد:
مدتی بود می دیدیم شبها همیشه آفتابه ها پرآب است و این یعنی500 متر پیاده روی در شب برای هر آفتابه!
یک شب کمین کردم. همه که خوابیدند محمدرضا بلند شد چند بار زیر نورماه این مسیر را رفت و برگشت تا همه را آب کرد. بعد گوشه ای در تاریکی نشست. یک ساعتی گذشت تا افتابه ها خالی شد. بلند شد و دوباره انها را اب کرد. تا صبح هر یک ساعت این کار را تکرار می کرد!
💐🌾💐
#شهید_محمدرضا_ذهتاب
#شهدای_فارس
🌹🌹🌹🌹🌹
#ڪانـال_ﺷﻬـــﺪاے_غریــب_ﺷﻴــﺮاﺯ
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
ﻓﺮﻫﻨﮓ ﺷﻬﺪا ﺭا ﺑﻪ ﺩﻳﮕﺮاﻥ ﻣﻨﺘﻘﻞ ﻛﻨﻴﻢ
@shohadaye_shiraz
دختر بدرالدجی امشب سه جا دارد عزا
گاه میگوید پدر گاهی حسن گاهی رضا
#اﻳﺎﻡ_ﺗﺴﻠﻴﺖ
🌺🍃🍃🌺🍃🍃🌺
#ﻛﺎﻧﺎﻝ_ﺷﻬﺪاﻱ_ﺷﻴﺮاﺯ:
@shohadaye_shiraz
گاهی ...
شهادت یعنی :
قرار بود بمیرد امّا ،
بخیر گذشت ...
شهید شد ...
#رزقڪ_شهادت
#اﻟﺘﻤﺎﺱ ﺩﻋﺎﻱ ﺷﻬﺎﺩﺕ
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
#ﻛﺎﻧﺎﻝ_ﺷﻬﺪاﻱ_ﺷﻴﺮاﺯ:
@shohadaye_shiraz
شهدای غریب شیراز
#ﺷﻬﻴﺪﻣﺤﻤﺪﻋﻠﻲ_اﻓﺴﺮﻱ #شهدای_فارس
🌷🌷🌷🌷🌷🌷
#ﺷﻬﻴــﺪاﻣــﺎﻡ_ﺣﺴﻨــے_ﺷﻴـــﺮاﺯ
محمد علے در حالے برگشـت کہ جسدش کامـلا از هم نپاشیده بود و حجم داشت. در حــدود ۳۰ الی ۴۰ کیلو وزنش بود.
صورتش کامـلا اسکلت شده بود اما چشمهایش سالم و دندانهایش مرتب به سفیدی مروارید.
دست هایش کامــلا پوست داشت و خون آلود.
قسمتے از پاهایـش هنوز گوشـت داشـت.لباسـش کاملا خــون آلود بود.خونے که با گـل در آمیخته باشد.بلوز چهارخانه قهوه ای رنگش و بادگیر سبزش که سبزی آن کاملا مشهود بود به تنش، فانوسقه اش به کمرش بود و یک چکمه به پایش.
پلاکش و تسبیحی که همه دانه های آن سالم و حتی بند آن نپوسیده بود در جیب لباسش یافت شد و ساعتـش که با پوست و خون او آغشته شده بود.
او بوی خاک کربلا میداد.بسیار شگفت انگیز است.او چهارده سال در زیر آب و آفتاب بوده جسدش کاملا از بین نرفته بود و این ها آیات خداوند است.
حکمت عجیبے است.زیرا محمد علی در ۲۸صفر ۱۳۴۸ مصادف با وفات ختمی مرتبت و امام حسن مجتبی «علیه السلام» تولد یافت و در ۲۸صفر۱۳۶۲ در سن ۱۴ سالگی شهید شد و در ۲۸صفر ۱۳۷۶ پس از چهارده سال جسد مطهرش به خاک سپردند.
زیارتگاه:«گلزار شهداء شیراز»
#ﺷﻬﻴﺪ_ﻣﺤﻤﺪﻋﻠﻲ_اﻓﺴﺮﻱ
#ﺷﻬﺪاﻱ_فارس
#صلوات
🌷🌷🌷🌷🌷
#ڪانـال_ﺷﻬـــﺪاے_غریــب_ﺷﻴــﺮاﺯ
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
ﻓﺮﻫﻨﮓ ﺷﻬﺪا ﺭا ﺑﻪ ﺩﻳﮕﺮاﻥ ﻣﻨﺘﻘﻞ ﻛﻨﻴﻢ
@shohadaye_shiraz
🏴 باز شب آخر ماه عزاست
🏴 باز دلم پيش امام رضاست
🏴 باز دو چشمان ترم تشنهاند
🏴 باز خراسان دلم کربلاست
🌺🍃🌺🍃🌺🍃
#ﻛﺎﻧﺎﻝ_ﺷﻬﺪاﻱ_ﺷﻴﺮاﺯ:
@shohadaye_shiraz
اینجا #عرش است یا فرش؟
لباس ها خاڪے
اما روحشان همه افلاڪے
آرے ، این تسبیح گویان
#فرشتگانند
ڪہ درقاب زمین ایستاده اند..
#صبحتون_شهدایی🌷
🌺🍃🍃🍃🍃🌺
#ﻛﺎﻧﺎﻝ_ﺷﻬﺪاﻱ_ﺷﻴﺮاﺯ:
@shohadaye_shiraz
شهدای غریب شیراز
#ﺷﻬﻴﺪﺑﺎﻗﺮﻱﺯاﺩﻩ #ﺷﻬﺪاﻱ_فارس
🌷#شهداےامام_رضایےفارس🌷
چنـد روز قبـل از شهــادت به یکے از دوستانـش گفت :
"خیلی دلــم پر میزند برای امام رضا(علیه السلام) ، دوست دارم بروم زیارت "😭
بعــد از شهـادت، جنـازه ابراهیــم اشتباها" توسـط تعـاون به سمـت مشهـد رفـت و طبـق رسم مشهــدی ها دور حـرم طـواف داده شـد ....
بعدا" که پیکـر ابراهیـم شنـاسایے شد به شیـراز و بعـد ڪازرون منتقـل شد و پیکر پاڪش در ڪنار شهداے دیگر آرمید.
#شهیــدابراهیــم_باقری_زاده
#شهداےفارس
🍀🍀🍀🍀
#ڪانـال_ﺷﻬـــﺪاے_غریــب_ﺷﻴــﺮاﺯ
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
ﻓﺮﻫﻨﮓ ﺷﻬﺪا ﺭا ﺑﻪ ﺩﻳﮕﺮاﻥ ﻣﻨﺘﻘﻞ ﻛﻨﻴﻢ
@shohadaye_shiraz
شهدای غریب شیراز
ﻣﺒﻠﻎ ﻣﺮاﺳﻢ ﺷﻬﺪا ﺑﺎﺷﻴﻢ
﷽
#ﻃــﺮﺡ_ﺁﻣـــﺎﺩﮔـےﺑــﺮاے_ﻣﻴﻬـﻤﺎنے_ﺷﻬـــﺪا
اﻳﻦ ﻫﻔﺘہ #قرائت ﺩﺳﺘــہ ﺟﻤﻌــے ﺫﻛــﺮ:
#ﺻﻠﻮاﺕ ﺑﺎ ﻭﻋﺠﻞ ﻓﺮﺟﻬﻢ
#هدیـــہ ﺑﻪ ائـــمہ اﻃﻬﺎﺭ(ع) و ﺑﺨﺼﻮﺹ اﺑﺎﻋﺒﺪاﻟﻠﻪ اﻟﺤﺴﻴﻦ ع و #اﻣﺎﻡ ﺭﺿﺎ(ع) و اﻣﺎﻡ ﺭاﺣﻞ(ﺭﻩ ) و ﺷﻬﺪاﻱ ﺷﻬﺮﻣﺎﻥ و
و #ﺷﻬﺪاﻱ_ﮔﻤﻨﺎﻡ و
اﻣــﻮاﺕ و ﮔﺬﺷﺘــﮕﺎﻥ و...
ﻫــﺮﻛﺲ ﺑہ ﻫﺮ ﺗﻌــﺪاﺩ ﺑﻪ مےﺗﻮاﻧـﺪ ﺩﺭ ﺧﺘــﻢ اﻳﻦ ﺫﻛﺮﺷــﺮﻛﺖ ﻛﻨﻨــﺪ
👆👆👆
#وداع_محرم_و_صفر
طلب مزد نداریم همین ما را بس
اگر از مادر تو چند دعایی برسد.....
#ﺷﺐ_ﺯﻳﺎﺭﺗﻲ_ﺣﺴﻴﻦ ع
🌺🍃🌺🍃🌺🍃
#ﻛﺎﻧﺎﻝ_ﺷﻬﺪاﻱ_ﺷﻴﺮاﺯ:
@shohadaye_shiraz
شهدای غریب شیراز
#ﺷﻬﻴﺪﻓﺨﺎﺭ #شهدای_فارس
🌷#شهداےامام_رضایےاستان_فارس🌷
علاقه وعشق عجیبے به حضـرت ثامن الحجج علے بن موسے الرضا(ع)داشت. یڪے از آروزهای او بودکه پس از شهادت بدنش حول حرم مطهر امام رضا(ع)طواف داده شود. لیکن این امر بواسطه فراموشی خانواده ونیز وضعیت بحرانے روحے بازماندگان پس از شهادت او غیرممکن مے نمود.
پس از شهادت او ، بعلت اشتباهے که (به خواست خداوند) درتقسیم شهدا پیش آمده بود، بدن مطـهراو را بعـنوان یڪے ازشهداے دیارخراسان به مشهدمقدس فرستـاند. زمانے این اشتباه کشف شدکه طی سنت دیرینه ، او را به دورقبلـه دل ومـزار امـامش طواف داده بودند.
بدن شهید،به مشهـد رفت وپـس از زیـارت امـام رضا(ع)به استان فارس و شهر کازرون بازگشت ودفن شد...
#شهیــدصمــدفخــار
#شهداےفارس
🌷🌷🌷🌷
#ڪانـال_ﺷﻬـــﺪاے_غریــب_ﺷﻴــﺮاﺯ
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
ﻓﺮﻫﻨﮓ ﺷﻬﺪا ﺭا ﺑﻪ ﺩﻳﮕﺮاﻥ ﻣﻨﺘﻘﻞ ﻛﻨﻴﻢ
@shohadaye_shiraz
🌷#شهداےامام_رضایےفارس🌷
شهیدعلے رضا اسدزاده در روز میلاد حضرت علی ابن موسی الرضا(ع) چشم به دنیا گشود و به همین خاطر نام او را علیرضا نهادند
. در نوجوانی با صدای دلنشینی که داشت مداح اهل بیت(ع) و قاری قرآن بود.
پایان زندگیش نیز با شهادت و در شب شهادت امام رضا(ع) و در عملیات کربلای 4 رقم خورد.
#شهیــدعلیرضا_اسدزاده
#تولــد:روزتولدامام رضا ع
#شهــادت:شب_شهادت_امام رضاع
#شهــداےفارس
🍀🍀🍀🍀
نقش سربند سرش
ثارالله ستـــــ
یعنے ڪہ سرش
نذر #اباعبدالله ستـــــ
🍃🍃🍃🍃🍃🍃
#ﺻﺒﺤﺘﺎﻥ ﺑﺎ ﻧﺎﻡ ﺷﻬﺪا ﻣﺰﻳﻦ ﺑﺎﺩ
🌺🍀🌺🍀🌺🍀
#ﻛﺎﻧﺎﻝ_ﺷﻬﺪاﻱ_ﺷﻴﺮاﺯ:
@shohadaye_shiraz
شهدای غریب شیراز
#ﺷﻬﻴﺪﺣﺒﻴﺐ_ﺭﻭﺯﻳﻂﻠﺐ #شهداےفارس #سالگردشهادت
🌸در اوج عملیات محرم بودیم. حاج نبی، فرمانده تیپ، من را به بُنه تدارکاتی فرستاد تا برای نیروهای خط مهمات بیاورم. خودم را به بُنه رساندم. تا بچه ها ماشین مهمات را پُر کنند، شنیدم حبیب دنبال من می گردد. دوزاری ام افتاد که می خواهد به خط بیاید. گفتم: من کاری با حبیب ندارم. هر که با من جلو آمد خورد، من هم کسی که همه رویش حساس هستند را جلو نمی برم.
بچه های بنه، مقاومت می کردند که حبیب جلو نرود و او را از اینجا هم عقب تر بفرستند، حبیب هم می دانست که اگر کسی بتواند او را به جلو ببرد من هستم، روی همین حساب خیلی در دیدش نمی رفتم.
بلاخره پیدایم کرد. گفت: سید مشکل من فقط به دست تو حل میشه!
- اگر بیای بر نمی گردی ها؟
- برای همین بر نگشتن می خواهم بیام!
- چی گیر من میاد؟
- شفاعتت می کنم!
- این جور زبونی نمیشه، به کی قسم می خوری؟
- به جدت فاطمه الزهرا!
- پس یا علی، آماده باش، ماشین مهمات پر شد حرکت می کنیم.
تا خبر به شیخ اسدالله حجازی فرمانده حبیب رسید، خودش را به من رساند و گفت: هر که را می خواهی ببر، جز حبیب.
- نه، وعده ای به من داد که خط نمی رم، مگر با حبیب.
به هر ترتیب غروب با مهمات به شرهانی رفتیم. من باز باید بر می گشتم، گفتم: حبیب بیا بریم.
گفت: نه، من قرارم با تو این بود که بیایم، نه اینکه برگردم.
من برگشتم و یک بار مهمات دیگر به خط آوردم. صبح به سمت تپه 175 رفتیم. حاج نبی گفت برو یک مهمات دیگر بیار.
- اگر من نرم؟
- کس دیگه ای غیر از تو نمی ره.
رفتم به سمت حبیب و گفتم: حبیب بیا بریم.
- نه، من دیگه به آرزو هام رسیدم.
- تمام؟
- تمام.
رفتم مهمات را آوردم. وقتی پای تپه رسیدم، دیدم [شهید] حاج مهدی زارع داره می آید و دست تکان می دهد که نیا.
وقتی رسید گفت: برگرد که تپه سقوط کرد.
- کو حبیب؟
- حبیب همان جا خورد و ماند.
- راهی نیست برش گردانیم؟
- نه، فقط برو که مهمات دست عراقی ها نیافتد.
من ماندم و وعده شفاعتی که سال ها برایم از حبیب به یادگار مانده است.
👆به روایت سید محی الدین خادم
🌸🌷🌸
#شهیدحبیب_روزیطلب
#شهداےفارس
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🍃
👇 ۱۹ آبان، سالروز شهادت، عارف الی الله شهید مفقود الجسد حبیب روزی طلب
🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
#ﻛﺎﻧﺎﻝ_ﺷﻬﺪاﻱ_ﺷﻴﺮاﺯ:
@shohadaye_shiraz
ﻓﺮﻫﻨﮓ ﺷﻬﺪا ﺭا ﺑﻪ ﺩﻳﮕﺮاﻥ ﻣﻨﺘﻘﻞ ﻛﻨﻴﺪ:
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چگونگے خبردادن "شهادت پدر" به پسر ڪوچڪش
امیرعلے گفت: باباے من قهرمان بود
موقع دیدن عڪس پدر، از دور پدرش را بوس مےڪرد.
#پیشنهاد_دانلود
🌺🌺🌺🌺🌺🌺
🌹 #ﻛﺎﻧﺎﻝ_ﺷﻬﺪاﻱ_ﺷﻴﺮاﺯ:
@shohadaye_shiraz