#ﺳﻴﺮﻩ_ﺷﻬﺪا
ماه صفر سال ۶۵ ، در پادگان شهید دستغیب اهواز بودیم.
محمد سرگشته و حیران بود. گفتم: چی شده محمد؟
گفت: یه جای خلوت و دنج می خوام، با خودم خلوت کنم، کسی مزاحمم نشه!
دیگر ندیدمش تا فردا که ۲۸ صفر، سالروز رحلت حضرت ﺭﺳﻮﻝ(ص) بود. محمد را دیدم. یک رادیو روی زمین بین دو پایش گذاشته بود. رادیو روضه می خواند و شانه های محمد از گریه تکان می خورد.
تا اذان ظهر بی آنکه سرش را بلند کند، اشک می ریخت.
وقت نماز شد.
نمازش را که خواند دوباره سرش را روی زانو گذاشت و شروع به گریه کردن کرد.
دیدم حال خوشی دارد مزاحمش نشدم. غروب حال و احوالش سر جا آمده بود.
گفتم: محمد چی شده، امروز خیلی بیتابی کردی؟
گفت: امروز اتفاق بزرگی افتاده، پیامبر اسلام رحلت کرده و از دنیای ما به دنیای دیگه رفته. این غم واقعاً برام سخت و سنگین بود.
چند قدم که راه رفتیم
گفت: ولک، کسی از حال امروز من با خبر نشه!
#شهید محمد دریساوی
#شهدای_فارس
🏴🏴🏴🏴
#ڪانال_شهدا
https://eitaa.com/shohadaye_shiraz
#نشردهیـد یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
🥀 داستان روزانه هر روز یک قسمت🥀
#براساس_زندگینامه_شهید_شمس_الدین_غازی*
#نویسنده_غلامرضا_کافی*
#قسمت_شصت
🎙️به روایت تیمور مصطفی پور
البته این را بگویم که سید همشهری ما بود و از قبل میشناختمش امــا در جنگ هم مدتی در گردان تخریب بودم تا این که تعدیل نیرو شدیم و از گردان امام مهدی به گردان دیگری .رفتیم جاده محل استقرار ما زیادی
زیر آتش دشمن بود و نیاز به شناسایی بود که ببینند چرا این جاده این قدر برای عراقیها حساس شده و برای کارشناسی این امر ،سید مأمور شده بود که ملاقات ما در آنجا اتفاق افتاد و همه ی این گفت و گو حاصل آن دیدار بود و من از دیدن مربی و استاد خودم در آن موقعیت ذوق زده شدم، به ویژه که او را در هیأت جدیدی میدیدم که تمام وسایلش را هم از قبیل کوله پشتی ،دوربین ،سرنیزه قطب نما و غیره با خود داشت!
🎤به روایت محمدرضا حدائق
برای یک مسئول یک فرمانده به ویژه در شداید کار چه چیزی می تواند گواراتر از یک نیروی ماهر زبردست ایثارگر پای کار باشد؟
اول چیزی که از شخصیت سید شمس الدین غازی نمود و بروز داشت این صفات بود .
شخصی مسئولیت پذیر پای کار و خودکار که نمیخواست ساعتهای زیادی را صرف توجیه او کرد؛ یعنی درک و دریافت بالایی داشت و وقتی کاری به او سپرده میشد ،
خاطر آدم جمع بود که به بهترین نتیجه ی ممکن خواهد رسید و او به گونه ای بود که یا مسئولیتی را قبول نمیکرد و یا تا انتها کار را پی می گرفت و خستگی ناپذیر بود.
#ادامه_دارد ..
#ڪانال_شهداےغریـب_شیـراﺯ:
ﺩﺭ ایتا :
https://eitaa.com/shohadaye_shiraz
#نشردهیـد یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
•┈┈••✾❀🍃♥️🍃❀✾••┈┈•*
•دلت که گرفت💔
•با رفیقی درد و دل کن
⇜که #آسمانی باشد
•این زمینیـ🌎ها
•در کارِ #خود مانده اند
#رفیق_شهیدم 🌷
#گاهےنگاهے😔
🌹🍃🌹🍃
عصر پنجشنبه، هدیه به شهدا #صلوات
🍃🌷🍃🌷
http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
دویده شعلهی غمش بدون مرز در جهان
کدام لشکر است اینچنین؟ چه میکند حسین؟
🌷 #صلی_الله_علیک_یا_اباعبدالله
🌙 #شب_جمعه کربلا می خواهم
🍃🌷🍃🌷
https://eitaa.com/shohadaye_shiraz
#قربانےاول_ماه_قمرے
#ﻧﺬﺭﻇﻬﻮﺭ_وسلامتی_ﻣﻨﺠﻲ_ﻣﻮﻋﻮﺩ(ﻋﺞ )
#ﺑﻪ_ﻧﻴﺎﺑﺖ_اﻣﺎﻡﺯﻣﺎﻥﻋﺞ و #ﺷﻬﺪا
🏴🏴🏴🏴
حضـرت رسـول (ص) :
قـرض بگــیرید و قربانی کنیــد ؛ زیرا آن قرضی است ادا شدنى اســت ( این قرض را خـداوند سبحــان ادا مى کند)
🌷🏴🌹🏴🌷
ﻃﺒﻖ ﻗﺮاﺭ ﻣﺎﻫﺎﻧﻪ, به عنایـت حضـرت زهــرا (س) ، #قربانے و ذبــح گوسفــند، جهت رفــع بلا و بیمارے و ﺗﻌﺠﻴــﻞ ﺩﺭ #اﻣﺮﻓـﺮﺝ منجے موعــود، در روزاول ماه ربیع الاول (یکشنبه ۲۶ شهریورماه)ﺗﻮﺳــﻄ ﺧﺎﺩﻣﻴﻦ شهــدا انجام مےپذیرد. ✋✋
شمــا هم مےتوانید در این امر خــیر سهیم باشیـــد✋
👇◾️👇
ﺷﻤــﺎﺭﻩ ﻛﺎﺭﺕ ﺟــﻬﺖ ﻭاﺭﻳﺰ ﻛﻤــﻚ ﻫﺎ:
6037997950252222
بــنام مرکز نیکوکاری شهدای گمنام
(با زدن روی شماره کپی کنید)
🔺🔺🔺🔺🔺
مرکز نیکوکاری شهدای گمنام شیراز
http://eitaa.com/nikokari_sh_gomnam
🔹🔹🔹🔹🔹
هیئت شهدای گمنام شیراز
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
#سلام_امام_زمانم 🖤
🥀از همان لحظه
که خورشید آخرین پیامبر غروب کرد،
تاریکترین شبِ تاریخ آغاز شد.
خورشید پشت ابر!
ابرهای غیبت را
با دستان مهربانت کنار بزن
که بیش از همیشه،
زمین به گرمای وجودت
و زمان به درخشش نورت
محتاج است.🥀
#آجرک_الله_یاصاحب_الزمان
#صبحتون_مهدوی_عاقبتتون_شهدایی
🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷
https://eitaa.com/shohadaye_shiraz
#خداحافظ_سردار_بااخلاص...
🏴روح بلند و ملکوتی
سردار مخلص و جانباز و یادگار شهدا ، سردار حاج محمد باقر #رنجبر به یاران شهیدش پیوست....
◾️زائر الحسین( ع) پس از زیارت ارباب بی کفن ، دوری یاران شهیدش را برنتابید و دل مجروح خود را در سالروز رحلت پیامبر اعظم و امام مجتبی ع ، به وصال رساند....
🏴این ضایعه را به همه رزمندگان و پیشکسوتان دفاع مقدس و خادمین و محبین شهدا تسلیت عرض می نماییم ...
بی شک خاطرات حضور ایشان در مراسمات شهدا و دلگرمی های این عزیز در جمع خادمین شهدا از ذهن اعضای هیئت، پاک نخواهد..😔
#هییت_شهداےگمنام_شیــراز
▪️◾️▪️◾️▪️◾️
https://eitaa.com/shohadaye_shiraz
🚨هر کس دارد هوس #خادمی_شهدا بسم الله ...
〽️ #فراخوان جذب خادم الشهید با تخصص عکاس📸 و فیلمبردار 🎥 حرفه ای 💪 در #شیراز
♨️عزیزانی که تخصص و مهارت حرفه ای در بحث عکاسی و فیلمبرداری و همچنین تخصص های وابسته مانند تدوین و کلیپ سازی و... دارند و تمایل دارند به عنوان #خادم_شهدا به صورت افتخاری فعالیت کنند ، لطفا در #ایتا به شماره های زیر پیام دهید 👇👇
برادران :
09177021462
خواهران:
09369084096
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
#هییت_شهداےگمنام_شیــراز
https://eitaa.com/shohadaye_shiraz
🥀 داستان روزانه هر روز یک قسمت🥀
#براساس_زندگینامه_شهید_شمس_الدین_غازی*
#نویسنده_غلامرضا_کافی*
#قسمت_شصت_یک
🎙️به روایت تیمور مصطفی پور
با آن که عارضه ،داشت با آن که نارسایی ریه داشت و البته از همگان پنهان داشته بود. هم این که باید گفت در بحث تخریب جزو افراد منحصر به فرد بود. آن هم نه برای مجموعه ی ما یا مثلاً شیراز و فارس بحث از اینها فراتر بود و او برای پشتیبانی کل سپاه یک پشتوانه به حساب میآمد و یک نیروی قابل اعتماد و اتکا روشن است که در کار تخریب ،چاشنی کشی و خنثی سازی بمبها علاوه بر این که کار سخت و و حرفه ای و رازدار و مطمئن هم نیاز است که حساسی است به فردی امین جمع این صفات در جناب آقای غازی جمع بود. ایشان بیش از آن که در مجموعه باشد و در مسئولیت خودش که همانا فرماندهی مرکز پشتیبانی فرماندهی موشکی بود در مأموریتهای حساس سپاه برای امر تخریب و خنثی سازی حضور داشت و هر مجموعه ای از سپاه که کاری از این قماش داشت گزینه ی اول او بود تا برود و کار را شایسته انجام دهد. جالب این که حالا فردی با این ویژگیها و با این صفات که در این راه فشار و زحمات طاقت فرسایی را نیز تحمل میکرد باید فردی خشن و زبر عبوس و تند خشک و بی انعطاف میبود؛ ولی این گونه ،نبود بلکه او خیلی عاطفی و خیلی با احساس بود او شاعری لطیف طبع بود که افقهای دور را میدید و در فرصتی اگر بود دفترش را بیرون میآورد یا از شعرهای خودش
جلسه ها
هم
میخواند یا از یادداشتهایش و یا از شعرهایی که حفظ داشت و گاه میشد که بغض در گلو از ادامه مطلب باز میماند یا چشمهایش پر از اشک میشد و این برای خود من خیلی جالب بود که سختی و نرمی در او جمع بود از خاطرات و بلکه از کارهای به یاد ماندنی شهید شمس الدین غازی یکی هم این است که وقتی سردار شیخ زاده در مینی بوس سپاه که منافقان آن را در سه راه باسکول نادر شیراز به گلوله بسته ،بودند مجروح میشود و به بیمارستان سعدی میبرندش کادر پزشکی ناامید از حیات از عمل او سرباز میزنند؛ ولی غازی با اصرار و الحاح بلکه با دعوا و تهدید پزشکان، شیخ زاده را
به اتاق عمل میفرستد و سردار از این ماجرا جان به در میبرد.
#ادامه_دارد ..
#ڪانال_شهداےغریـب_شیـراﺯ:
ﺩﺭ ایتا :
https://eitaa.com/shohadaye_shiraz
#نشردهیـد یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
•┈┈••✾❀🍃♥️🍃❀✾••┈┈•*
May 11
🔰در منطقه، بستان گلو درد شديدي گرفته بودم. از خدا خواستم که در اين شهر غريب زود شفا پيدا کنم و زمين گير نشوم.
همان شب، در خواب #پيامبراکرم(ص) را ديدم، گويي حضرت انتظار مرا مي کشيد.
يک نفر مرا به مسجدي دعوت کرد و گفت حضرت منتظر شما هستند.
وارد شدم و گفتم کجا هستند، گفت آنجا دارند مي آيند.
پيغمبر يک جمال نوراني داشت که در وصف من نمي گنجد. يادم است شال و عمامه اي سبز به سر و گردن انداخته بود. به پاي حضرت افتادم تا پاي ايشان را ببوسم که حضرت نشستند و مانع من شدند. نا خودآگاه گريه مي کردم، چيزي يادم نبود، نه شهادت، نه جنگ و نه پيروزي! گفتم يا رسول الله روز قيامت من را شفاعت مي کنيد!
فرمودند اگر خودت را به من برساني من تو را شفاعت مي کنم...
از خواب پريدم، براي يکي از دوستان خوابم را تعريف کردم، گفت تو در اين عمليات شهيد مي شوي!
☝️وصیت نامه صوتی حاج شیرعلی سلطانی
🌱🍃🌱🍃
#شهيد شيرعلي سلطاني شيرازي
#شهدای_فارس
https://eitaa.com/golzarshohadashiraz