فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢اقامه نماز توسط رهبر انقلاب بر پیکر شهید موسوی
🔹رهبر انقلاب با تسلیت به خانواده شهید و قدردانی از جهاد خستگی ناپذیر شهید سیدرضی موسوی برای این شهید همنشینی با اوصیا و اولیای الهی و علو درجات مسئلت کردند.
🎙رهبر انقلاب خطاب به خانواده شهید: شما در اجر شهید شریک هستید
#شهید_سید_رضی_موسوی
🌱🌷🌱🌷🌱
https://eitaa.com/golzarshohadashiraz
💢به مناسبت یادواره شهدای کربلای ۴ و شهید عباس نظیری امروز در #گلزارشهدای_شیراز
💢بچه های گردان امام مهدی(عج) اماده میشدن نماز مغرب وعشا رو بخونن و حرکت کنند برا عملیات.
با عباس وضو گرفتیم و منتظر اذان.
در تمام مدتی که باهم بودیم با این چهره ندیده بودمش. حال عجیبی داشت. گفت امروز یه درخواست زرنگانه ای از خدا کردم!
گفتم چی؟
گفت اینکه اخر زندگیم حتما به شهادت ختم بشه و میدونم که میشه.
نزدیکای سپیده دم همون شب خدا درخواست عباس رواجابت کرد, بدنش هم تا کربلای ۵، همون جا موند....
#شهید عباس نظیری
#شهدای_فارس
🌱🍃🌱🍃🌱🍃
https://eitaa.com/shohadaye_shiraz
نشردهید
🥀 داستان روزانه هر روز یک قسمت🥀
#خاطرات_دفاع_مقدس*
#نویسنده_محمد_محمودی*
#گلابی_های_وحشی
#قسمت_پنجاه_هشتم
گاهی شمار شهدای شهرستان، به ده نفر هم میرسید .
برخی از اجساد شهدا روزهای زیادی در منطقه عملیاتی و در گرمای سوزان مانده بودند .یکی از این شهدا سهام کریمی نام داشت. پیکر این شهید آن قدر در منطقه مانده بود که کمتر کسی میتوانست به آن نگاه کند .بچه های تعاون یکی از وظایفشان این بود که شهدا را در غسالخانه برای تشییع آماده کنند. اکثر شهدا بر روی جواز دفنشان که از معراج شهدا ارسال میشد نوشته شده بود که غسل ندارد. اما آنهایی که غسل لازم نداشتند هم میبایست به نحوی آماده می شدند تا وقتی خانواده ها برای آخرین وداع می آمدند تأثر و تألم کمتری در برداشته باشد.
عطر و گلاب پاشیده میشد و تابوتها هم عوض میشد. هنگامی که جنازه شهید سهام کریمی را دیدیم حزن انگیز بود .برادرش محمد شفیع کریمی در سپاه همکار ما بود. او کار مرتب کردن پیکر برادرش را عهده دار شد و تا جایی که توانست این کار را کرد.
ایام تلخ و روزگار غریبی پیش آمده بود. هر روز با سیل عظیمی از خانواده هایی که برای کسب اطلاع از وضعیت فرزندانشان مراجعه میکردند مواجه میشدیم. بچه های تعاون با صبر و حوصله به آنها پاسخ میدادند گاهی پیش می آمد که مراجعین کاسه صبرشان لبریز و از کوره در میرفتند یک روز صبح تعدادی از مراجعین در سالن تعاون جمع بودند. داشتم تعدادی ساک متعلق به شهدا را درست و راست میکردم که جوانی با
چهره ای خسته و غمناک پرسید: این جا کبریت هم دارید؟
درست متوجه صحبت او نشدم و خیال کردم میخواهد کبریت بخرد، با خونسردی گفتم:
-اینجا فروشگاه نداریم.
با لحنی تند هر چه توانست بد و بیراه گفت .خواستم ساکتش کنم اما کوتاه نمی آمد. وقتى تب عصبانیت او کمی فروکش کرد پرسیدم
- برادر چرا ناراحتی؟
برو تا دهانت را پر از خون نکردم -
همین طور با آرامش نگاهش کردم فهمیدم که اشتباه از من بوده و ایشان کبریت را برای روشن کردن سیگار میخواسته و من طور دیگری برداشت کردم .با آرامش نگاهش کردم با عذرخواهی دل او را به دست آوردم او هم از رفتار خود عذرخواهی کرد و گفت:
برادرم مفقود شده و هیچ اطلاعی ازش ،ندارم .ناراحتیم به همین علت است .وقتی این حرف را از او شنیدم پیشانی اش را بوسیدم .
#ادامه_دارد ...
#ڪانال_شهداےغریـب_شیـراﺯ:
ﺩﺭ ایتا :
https://eitaa.com/shohadaye_shiraz
#نشردهیـد یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
┈┈••✾❀🍃♥️🍃❀✾••┈┈•*
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 پیکر شهید سید رضی در امامزاده صالح تجریش آرام گرفت
💢شادی روحش #صلوات
شهید #سید_رضی_موسوی
🌱🌷🌱🌷🌱
https://eitaa.com/golzarshohadashiraz
•دلت که گرفت💔
•با رفیقی درد و دل کن
⇜که #آسمانی باشد
•این زمینیـ🌎ها
•در کارِ #خود مانده اند
#رفیق_شهیدم 🌷
#گاهےنگاهے😔
🌹🍃🌹🍃
عصر پنجشنبه، هدیه به شهدا #صلوات
🍃🌷🍃🌷
http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
پخش زنده
فعلا قابلیت پخش زنده در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پخش زنده
فعلا قابلیت پخش زنده در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭐️یادی از سردار شهید عبدالعلی ناظم پور⭐️
🌹 برای امتحانات دانشگاه آمده بودم، قرار بود عملیات که شد کاکا علی خبرم کند. کربلای 5 شروع شده بود که از بچه ها شنیدم کاکا علی از ناحیه کتف مجروح شده است و در بیمارستان بستری است. زنگ زدم به واحد تخریب. خود کاکاعلی گوشی را برداشت. گفتم، شما چرا اینجا هستید، شما الان باید بستری باشید. گفت: من از بیمارستان مرخص شده ام و الان عازم خطم.
از اوضاع درس هایم پرسید و پرسید، امتحانات چه طور بود؟ گفتم: سخت!
گفت: امتحانی که خدا از آدم می گیرد خیلی سخت تر است از امتحانی که بنده خدا می گیرد. سعی کن در امتحانی که خدا می گیرد قبول شوی!
این آخرین جمله ای بود که این شهید به من گفت، جمله ای که هر گاه اسم امتحان را می شنوم در گوشم طنین انداز می شود. صبح که به منطقه رفتم، شنیدم در امتحان خداوند قبول شده ...
🌹🍃🌹🍃
#ڪانال_شهدا
https://eitaa.com/golzarshohadashiraz
#نشردهیـد یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
🌷🕊🍃
صبح 🌤جمعه ...
چشـم در راهیم مــا
یار با ما وعده دیدار دارد جمعهها ♥️
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#صبحتون_مهدوی_عاقبتتون_شهدایی
🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷
https://eitaa.com/shohadaye_shiraz
🔹پرویز معاون آموزش پرورش شهرستان فیروزآباد بود. چند باری برای انجام کارهایم به آنجا رفتم. همیشه پشت میزی که کنار در ورودی بود نشسته بود. تا ارباب رجوع وارد می شد، تمام قامت روبروی او می ایستاد و از او استقبال می کرد و کار او را انجام می داد.
🔹پائیز سال 65 هم در گردان امام علی(ع) در خدمت ایشان بودم، آنجا هم فرمانده یکی از گروهان های گردان بود، اما همچنان بی ریا، بدون اینکه ذره ای حس غرور در ایشان باشد، با همه خاکی و یکسان بر خورد می کرد.
🔹هیچ وقت او را در صف غذا ندیدم. همیشه آخرین نفر وقتی کس دیگری نبود غذا می گرفت. غذا را می گرفت و کنار بچه ها می نشست و می گفت تنهایی غذا خوردن مکروه است، بیائید کنار من غذا بخورید و همان غذای اندکش را با بقیه تقسیم می کرد.
🔹هر وقت او را بی کار می دیدم، در حال قرائت دعای عهد بود. می گفت: ما الان در حال پی کنی و آماده سازی حکومت امام مهدی(عج) هستیم و من آروز دارم برای چند دقیقه هم شده است، حکومت آقا را درک کنم.
🌷🍃🌷
#معلم_شهید پرویز فروردین
#شهدای_فارس
شهادت: ۱۳۶۵_شلمچه_کربلای۴
🍃🌷🍃
#ڪانال_شهداےغریـب_شیـراﺯ:
ﺩﺭ ایتا :
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
#نشردهیـد یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید