eitaa logo
شهدای غریب شیراز
3.4هزار دنبال‌کننده
11.3هزار عکس
3.1هزار ویدیو
43 فایل
❇ﻛﺎﻧﺎﻝ ﺭﺳﻤﻲ هیئت ﺷﻬﺪاﻱ ﮔﻤﻨﺎﻡ ﺷﻴﺮاز❇ #ﻣﺮاﺳﻢ_ﻫﻔﺘﮕﻲ_ﻣﻴﻬﻤﺎﻧﻲﻻﻟﻪ_ﻫﺎﻱ_ﺯﻫﺮاﻳﻲ ﻫﺮ ﻋﺼﺮﭘﻨﺠﺸﻨﺒﻪ/ﻗﻂﻌﻪ ﺷﻬﺪاﻱ ﮔﻤﻨﺎﻡ ﺷﻴﺮاﺯ ⬇ انتشارمطالب جهت ترویج فرهنگ شهدا #بلامانع است.... به احترام اعضا،تبادل و تبلیغات نداریم ⛔ ارتباط با ادمین: @Kh_sh_sh . . #ترک_کانال
مشاهده در ایتا
دانلود
در فرازی از وصیت نامه شهید لبنانی مدافع حرم، مهدی رعد آمده است: «وصیت من به دخترانی که عکس‌هایشان را در شبکه‌های اجتماعی می‌گذارند📲 این است که این کار شما باعث می شود خون گریه کند...»💔😔 🍃🌸🍃 ﻣﻬﺪﻭﻱ 🌹🌷🌹🌷 http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
🔺🔺🔺 ❂○° °○❂ 🍂به والله قسم اگر ببینم باب شهادت درهرگوشه از جهان باز شده است. با آغوش باز به آنجا رفته و تاشهادت رادرآغوش نکشم باز نخواهم گشت حافظ دین، قرآن و اسلام باشید، همیشه به فرزندان و دوستان توصیه می کنم که نمازشان را اول وقت بخوانند، به خواهران هم توصیه می کنم که حجابشان را رعایت کنند. 🍂 🌷* 📎سـالروز ولادت . ﺑﺎ 🌺🍁🍁🍁🍁🌺 ﺑﺎ ﻧﺸﺮ ﻣﻂﺎﻟﺐ ﺩﺭ ﺗﺮﻭﻳﺞ ﻓﺮﻫﻨﮓ ﺷﻬﺪا ﺳﻬﻴﻢ ﺑﺎﺷﻴﺪ ..,........... : ﺩﺭ اﻳﺘﺎ : http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
إِلَهی كأنِّی بِنَفْسِی وَاقِفةٌ بَيْنَ يَدَيْكَ خدایا ! گویی من با هـمه‌ی هستی‌ام در برابرت ایستاده‌ام. 🌹🌷 ... ﻋﺠﻞ ﻟﻮﻟﻴﻚ اﻟﻔﺮﺝ 🌹* ➖▫️➖▫️➖▫️ ว໐iภ ↬ http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
16.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎤 توضیحات مهم استاد درباره 👌ﺗﺒﺪﻳﻞ ﭼﻠﻪ ﺑﺰﺭﮒ ﻗﺮﻥ ﺑﻪ ﭘﻮﻳﺶ اﺳﺘﻐﺎﺛﻪ ﺑﻪ اﻣﺎﻡ ﺯﻣﺎﻥ ﻋﺞ 👈 نحوه عمل به این استغاثه و طرح عظیم چیست؟؟؟ 👈 انشالله همه نیروهای انقلابی با کنار گذاشتن اختلافات چند روزه ، این طرح مهم را که اصلاحیه طرح چله است انجام می دهیم ❇️ پس در حد توان تبلیغ کنید . نام طرح 👈 🌹🌷🌹🌷 : ﺩﺭ اﻳﺘﺎ : http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75 ﺩﺭ ﺳﺮﻭﺵ: https://sapp.ir/shohadaye_shiraz ﺩﺭ ﻭاﺗﺴﺎﭖ: https://chat.whatsapp.com/BE71umQBe1UB84MK8aPoYv 👇👇👇
بیش از حد به و تاکید می‌کرد☝️ و خانه دوم و یا بهتر بگویم سنگرش مسجد بود. از همان دوران کودکی خوش خلق و خوی و با معرفت بود. گفتار و کردارش در بین همسایگان خوب و صمیمی بود به طوری که هیچ وقت کسی از او گلایه و شکایتی نداشت.👌 متواضع بود و در پیش‌دستی می‌کرد و در کمک کردن به فقرا پیش‌قدم بود. انسانی وارسته و فداکار بود🍃او برای از حرم حضرت زینب(س) به سوریه سفر کرد و گفت: ما مدیون هستیم و باید از حرم حضرت زینب(س) دفاع کنیم.🌺 *اﻳﺎﻡشهادت* ﺷﻬﺪاﻱ اﺳﺘﺎﻥ ﻓﺎﺭﺱ - ﻣﺪاﻓﻌﻴﻦ ﺣﺮﻡ 🌺🍁🌺🍁🌺 ﺑﺎ ﻧﺸﺮ ﻣﻂﺎﻟﺐ ﺩﺭ ﺗﺮﻭﻳﺞ ﻓﺮﻫﻨﮓ ﺷﻬﺪا ﺳﻬﻴﻢ ﺑﺎﺷﻴﺪ ..,........... : ﺩﺭ اﻳﺘﺎ : http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
🚩رهبرانقلاب: هر وقت که دل امام حسین (علیه السلام) براى پیامبر(ص) تنگ مى‌شد، به حضرت علی اکبر (علیه السلام) نگاه مى‌کرد. 🌸🌺🌸🌺 آنقدر حضرت علےاڪبر😍 شفاعت میڪند ڪه نوبت به امام حسین (ع) نمیرسد.‌‌..☘🌻 👆 🍃🌸🍃 (س)ﻣﺒﺎﺭﻙ... 🌸🌹🌸🌹🌸 http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
🔻 بوی عطر عجیبی داشت. 🔅هر وقت اسم عطرش رو میپرسیدیم  سربالا جواب میداد  وقتی شهید شد تو وصیت نامه اش نوشته بود :  «بخدا قسم به خودم عطر نزدم هروقت میخواستم معطر بشوم از ته می گفتم  " یا حسین (ع) "  🌷 ✍ از کتاب: تا کرﺑﻼ 🌺🌷🌺🌷🌺 ﺑﺎ ﻧﺸﺮ ﻣﻂﺎﻟﺐ ﺩﺭ ﺗﺮﻭﻳﺞ ﻓﺮﻫﻨﮓ ﺷﻬﺪا ﺳﻬﻴﻢ ﺑﺎﺷﻴﺪ *** : ﺩﺭ اﻳﺘﺎ : http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75 ﺩﺭ ﺳﺮﻭﺵ: https://sapp.ir/shohadaye_shiraz ﺩﺭ ﻭاﺗﺴﺎﭖ: https://chat.whatsapp.com/BWYt9AXokIyI7n5VyrsVDG
۱۳۵۹/۹/۹ صدای دورگه و بلند احسان وسط سالن مدرسه پیچیده بود: «ما خون دادیم.. *ابوذر فیروزی* رو چطور لب تشنه تو ماه رمضان شهید کردند!!؟ چطور مردم را تو شهرها به خاک و خون کشیدند؟! همه را بریزید بیرون هرچی کتاب و مجله و نشریه شاهنشاهی و حزبه بریزید بیرون. دفترشون را خالی کنید باید مدرسه از وجودی ناپاک بشه» تمام بچه ها در تکاپو بودند‌ گروه گروه وارد دفتر حزب های مختلف شده بودند‌ گروهی هم به کتابخانه مدرسه رفتند و هرچه کتاب درباره رژیم و حرف ها بود بیرون کشیدند. احسان دستی به کمر عبدالله زاده زد و گفت: «چند تا از بچه ها را بفرست جلوی در مدرسه. کسی حق خروج و ورود ندارد» چشمی گفت و دوید سمت حیاط. پشت در بسته مدرسه خدا می‌دانست چه خبر بود! مدیر و معاون ها و دبیران طرفدار شاه چه جلز ولزی می‌کردند. کاغذ نشریه و کتاب بود که از پنجره مدرسه به کف حیاط می ریخت. احسان مدام می دوید و بچه ها روحیه می‌داد: _بدو پهلوان ....ماشالا جوانمرد..... درود بر خمینی..... برای شادی روح شهدا صلوات» احسان مشتی کاغذ دستش بود و می دوید که سعید ابوالاحرار به سمتش رفت و گفت: _مدیر تهدید کرده اگر در مدرسه را باز نکنیم، زنگ میزنه شهر بانی بریزن اینجا» احسان نفسش را چاق کرد _هیچ کاری نمیتونه بکنه بزار بچه ها کارشان را بکنند. تلی از کاغذ وسط حیاط مدرسه جمع شده بود سعید کبریتی زیر کاغذها کشید تمام بچه ها دور آتش حلقه زدن احسان مشتهایش را گره کرد. _برای شادی روح شهدا صلوات.. همه کاغذهایی که همه کاغذهایی که توی آتش می سوخت نگاه می کردند که احسان دوباره گفت: _«اسم مدرسه را هم عوض میکنیم اسم شاپور باید عوض بشه» فردا در جلسه انجمن اولین اسمی که به زبان آمد «ابوذر » بود. مستجابی روی پارچه با زغال اسم جدید مدرسه را نوشت. احسان بالا رفت تا پارچه را روی تابلوی اصلی مدرسه وصل کند هنوز پای بشر به زمین نرسیده بود که صدای مدیر بلند شد: «آخر سرت را به باد می‌دی آقای حدائق !!! غلط های زیادی....» وسط حیاط مدرسه دنبال احسان می دوید. 🌷 🌷 🌷 🌷 در واتس آپ 👇 https://chat.whatsapp.com/F4LSvAcL2g99PP58OICsAO در ایتا 👇 http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🚨 📹 شهوت شهادت را بخُشکانید! 🎙 به روایت حاج حسین یکتا 🌹🌷🌹🌷 ﺑﺎ ﻧﺸﺮ ﻛﻠﻴﭗ ﺩﺭ ﺗﺮﻭﻳﺞ ﻓﺮﻫﻨﮓ ﺷﻬﺪا ﺳﻬﻴﻢ ﺑﺎﺷﻴﺪ 🔺▫️🔺▫️🔺 : ﺩﺭ اﻳﺘﺎ : http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75 ﺩﺭ ﺳﺮﻭﺵ: https://sapp.ir/shohadaye_shiraz ﺩﺭ ﻭاﺗﺴﺎﭖ: https://chat.whatsapp.com/BWYt9AXokIyI7n5VyrsVDG
🌷چهره ای ارام و دوست داشتنی داشت, اهل حرف زدن نبود. علاقه عجیبی هم به نماز و به خصوص سجده داشت, گاهی تا ساعتی در سجده بود . من از نظام کوچکتر بودم, همیشه به من می گفت دعا بخوان, من هم برایش دعای کمیل و توسل می خواندم و او اشک می ریخت... خیلی تمیز و مرتب بود, اما یکبار که به مرخصی امد, لباسی کهنه و مندرس به تن داشت. پدر شاکی شد, گفت این چه لباسیه, پوشیدی؟ کمی شرم کرد.گفت راستش با یکی از دوستان با هم به مرخصی امدیم, دوستم مادر ندارد و قرار بود به جشنی برود. لباس خودم را به او دادم, حالا همین لباس را می شورم و درستش می کنم! 🌾🌷 🌹🌷 ﺑﺎ ﻧﺸﺮ ﻣﻂﺎﻟﺐ ﺩﺭ ﺗﺮﻭﻳﺞ ﻓﺮﻫﻨﮓ ﺷﻬﺪا ﺳﻬﻴﻢ ﺑﺎﺷﻴﺪ *** : ﺩﺭ اﻳﺘﺎ : http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
🔻 ✍ﺳﺨﻦ ﺷﻬﻴﺪ: پدر و مادرم ...! شما چشمان من هستید و امام ، قلب من . بدون چشم می‌توان زندگی ڪرد ولی بدون قلب نمی‌توان زندگی ڪرد‌ ... ♥️ 🌹🌷🌹🌷 ﺻﻠﻮاﺕ 🌺🌹🌹🌺 https://chat.whatsapp.com/BWYt9AXokIyI7n5VyrsVDG ﻧﺸﺮﺩﻫﻴﺪ ﻳﺎﺩ ﺷﻬﺪا ﺯﻧﺪﻩ ﺷﻮﺩ اﺟﺮ ﺷﻬﺎﺩﺕ ﺑﺒﺮﻳﺪ