7.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌷 #شهدا
🎤 #روایتگری
❤️ #شهید_مصطفی_نبی_لو
🍃نشر حداکثری...
یادبگیریم مثل شهدا ، شهادت بگیریم ....
🌹🍃🌹
#ڪانال_شهدا
ﺩﺭ ایتا :
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
#نشردهیـد یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
#سیره_شهدا
🌹 نمازهایش به موقع بود و به نماز اول وقت خیلی اهمیت می داد.
نماز شبش هیچ وقت ترک نمی شد و حتی در سوریه که خیلی خسته بودند و با کمبودِ آب هم مواجه بودند. دوستانش می گفتند ته مانده آب های بچه ها را جمع می کرد و در آن سوز و سرما تجدید وضو می کرد و نماز شب می خواند.
🌹نیمه شب که برای نماز شب بیدار میشد بعد از نماز شب، زیارتنامه همه ائمه راکه در گوشیِ موبایلش داشت می خواند و به زیارت حضرت زینب که می رسید با دو دست به سرِخودش می زد و ضجهه می زد و گریه می کرد
و آخر هم فدایی بی بی شد...
#شهیدمدافع_حرم
#شهید قدرت اله عبودی
#شهدای_فارس🌷
#سالگردولادت🎊
🌷🌱🌷🌱
#ڪانال_شهداےغریـب_شیـراﺯ:
ﺩﺭ ایتا :
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
#نشردهیـد
#کمک_مومنانه
#به_نیابت_امام_زمان عج و شهدا
#نذرظهورمنجی_موعود
🌿🌿🌿🌿🌿
با توجه به شناسایی انجام شده ، متأسفانه دو خانواده نیازمند تحت پوشش مرکز نیکوکاری ، فاقد کولر می باشند و در روزهای گرم در شرایط نامساعد زندگی می کنند....
🔹🔹🔹🔹🔹
هر کس می خواهد مثل شهدا پای دردهای مردم باشد....بسم الله
🔹🔸🔹🔸🔹
شماره کارت جهت مشارکت👇👇
6037997950252222
*بانک ملی . بنام مرکز نیکوکاری شهدای گمنام*
🌱🌹🌱🌹
تلفن هماهنگی:
۰۹۰۲۴۱۶۸۹۸۸
⬇️⬇️⬇️⬇️
#هییت_شهدای_گمنام_شیراز
#مرکز_نیکوکاری_شهدای_گمنام شیراز
جانِ دِلِ یک ایران... :) ♥️
چقدر زخم نبودت..
عمیق و جان فرساست
کجاست داغ تورا التیام فرمانده؟؟
❤️سردار دلها
صبحتون _شهدایی
🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷
@golzarshohadashiraz
#مثل_شهیدان
💡حرف انتخابات که می شد تاکیدش روی دو واژه بود : « مومن و انقلابی »
می گفت : *«ما پای آرمان های امام و انقلاب خون داده ایم . باید کسی را انتخاب کنیم که این آرمان ها را محقق کنه. به کسی رای بدیم که دنبال منافع انقلاب اسلامی باشه . نه اینکه پی باند بازی و حزب خودش بره »*
*شهید حاج سیاح طاهری*
📚کتاب اثر انگشت
#به_نیابت_از_شهدا_رای_میدهیم
*🦋--🍃─┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅─🍃-🦋
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
*داستان دنباله دار هر روز یک قسمت*
* #شهید_جلال_کوشا*
* #نویسنده_فاطمه_ملاحت(کوشا)*
* #قسمت_سی_یکم*
✅ به روایت کرامت ثامنی
_زود زود پیاده شین.
عصر توی هوای سرد گلدامچه ، جلال تند تند حرف می زد و با کف دست به پشت بچه ها می زد و آنها را داخل چادرها و دژبانی ها هل میداد .
آخرین نفر من بودم که با کلاش از ایفا پایین پریدم . جلال زرد روی شانه ام.
_کرامت هرکی خواست از اینجا عبور کنه باید کارت تردد داشته باشه . اگر هم توجهی نکرد تیراندازی کنید .
داخل سنگر روباز دژبانی شدم . کلاه آهنی را محکم کردم و روی گونه های شنی کنار سنگر نشستم . هوا رو به سردی می رفت هوای داغ دهانم را توی دست هایم دمیدم و دو دست را به هم مالیدم . از دور چشمم افتاد به تویوتای خاکی رنگی که به دژبانی نزدیک می شد .
_ایست !!
ماشین جلوی سنگر ایستاد . علی محمد پوردست سرش را از شیشه بیرون کرد . اسلحه را به گردن آویزان کردم و رفتم جلو .
_کارت تردد لطفا !
_همراهم نیست.
_شرمنده طبق دستوری که دارم شما نباید از اینجا رد بشین !
علیمحمد لبخندی زد.
_مگه منو نمیشناسی من پوردستم .
دنده را جا زد که حرکت کند .محکم گفتم : هر کی میخوای باش ! به من دستور دادن هر کی بدون کارت تردد خواست رد بشه تیراندازی کنین .
علیمحمد خندید و دستی به ریش سیاهش کشید .
_من میرم ببینم شما چه می کنی!
پدال گاز را تا ته فشار داد و حرکت کرد هنوز دور نشده بود که اسلحه را گرفتم طرفش به ماشین را بستم به رگبار.
دستها را روی سر گذاشت و از ماشین پیاده شد.
_بی حرکت!
با اسلحه اشاره کردم به سنگر دژبانی .
_برو اونجا بخواب رو زمین.
علیمحمد پهن شد روی شن های سرد.
_کرامت داری چیکار می کنی؟!
رویم را برگرداندم. جلال با بیسیم دستی می آمد. رفتم طرفش و گفتم آقای پوردست کارت تردد نداشت. من بهش گفتم نمیتونی ردشی ، توجه نکرد منم تیراندازی کردم .
جلال خنده اش گرفته بود زیر بغل علیمحمد را گرفتم و بلندش کرد . خون توی صورت علی محمد میدوید . لباس هایش را تکان داد و هوار کشید .: آخه الان موقع تیراندازی بود مرد حسابی!
آنها هم محل بودند و هم بازی . جلال زد روی شانه علی محمد.
_علی تو هم دیگه سخت نگیر تقصیر من بود.
گفتم : جلال تو که به ما نگفته بودی اگه فلانی اومد چیکارکنیم. گفتی هرکی اومد.
علی محمد هنوز عصبانی بود .با چفیه دور گردن عرق پیشانی اش را گرفت.
_نه تو باید تنبیه بشی. بازداشتش کنین!
جلال با انگشت اشاره کرد به چادر تدارکات.
_شما برید خودم اونجا بازداشتش می کنم.
دعا کردم و سایه به سایه جلال رفتم . در نیمه باز چادر را تا آخر باز کرد و چشمکی زد .
_برو تو خیلی طول نمی کشه!
در طول چادر شروع کردم به قدم زدن . هنوز در بسته بود. آنی گوشم رفت بیرون چادر و صدای ماشین علیمحمد که از آنجا دور میشد .چمباتمه زدم و به بستههای آذوقه توی چادر خیره شدم. یک مرتبه صدای کشیده شدن بند پشت چادر را شنیدم.
ادامه_دارد ...
❤️❤️❤️❤️❤️❤️
در ایتا
@shohadaye_shiraz
🌿🌿🌹🌿🌿🌹🌿🌿
7.89M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کلیپ 🎬 #استاد_شجاعی
اشارهی مقام معظم رهبری؛
رئیسجمهوری که #نمیبیند ، انتخاب نکنید❗️
#انتخابات
#حضور_حداکثری
#سیره_شهدا
🌱🌹🌱🌹
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
#ﻭﺿﻮﻱ_ﺷﻬﺎﺩﺕ🌹
داشت وضو می گرفت
|بهش گفتم : عبدالحسین الان برا ی چی وضو می گیری ؟
ﮔﻔﺖ : ﻣﻴﺨﻮاﻫﻢ #ﺷﻬﻴﺪ ﺑﺸﻮﻡ
ﺧﻴﺎﻟﻢ ﺷﻮﺧﻲ ﻣﻲ ﻛﻨﺪ ..
ﭘﻨﺞ ﺩﻗﻴﻘﻪ ﺑﻌﺪ ﺷﻬﻴﺪ ﺷﺪ
🌹🌷🌹🌷
#ﺷﻬﻴﺪﻋﺒﺪاﻟﺤﺴﻴﻦ_اﺳﻔﻨﺪﻳﺎﺭﻱ
#ﺷﻬﺎﺩﺕ : 18 ﺧﺮﺩاﺩ 60 , ﺁﺑﺎﺩاﻥ
#ﺷﻬﺪاﻱ_ﻏﺮﻳﺐ_اﺳﺘﺎﻥ_ﻓﺎﺭﺱ
🌹🌷🌷🌹
#ﻛﺎﻧﺎﻝ_ﺷﻬﺪاﻱ_ﻏﺮﻳﺐ_ﺷﻴﺮاﺯ:
ﺩﺭ اﻳﺘﺎ :
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
#ﻧﺸﺮﺩﻫﻴﺪ
💫یادی از سردار شهید حاج منصور خادم صادق💫
🌷یکی دو هفته از شهادت حاج منصور می گذشت که با آن جگر سوخته من و حال ناخوشی که داشتم، مشکل مالی عجیبی دامن من و خانواده ام را گرفت. واقعاً تحملش برایم سخت بود.
آن شب را تا نزدیکی های سحر اشک ریختم و به آقا اباعبدالله(ع) متوسل شدم. نزدیکی های سحر خوابم برد. خواب دیدم در باغ بزرگی هستم که پوشیده از گل و درختان بهشتی است و همه جا بوی مُشک می آید. محمد مهدی، پسر کوچک حاج منصور در میان گل ها بازی می کرد و من مواظبش بودم که در جوی آب نیافتد. ناگهان منصور از پشت درختی بیرون آمد، زیبایی و نورانیتش فوق تصور و وصف من بود. آمد محمد مهدی را ببوسد. نگاهش که به من افتاد، با لهجه غلیظ شیرازی اش گفت: کاکو غصه نخور، سختیش 3 ساله!
خود خدا شاهد است، سومین سالگرد شهادتش را که گرفتیم، مشکل ما به شکل عجیبی حل شد!
🌿🌷🌿🌷🌿
#ڪانال_شهداےغریـب_شیـراﺯ:
ﺩﺭ سروش:
https://sapp.ir/shohadaye_shiraz
#نشردهیـد یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
در تفحص شهدا،دفتریادداشت 1شهید۱۶ ساله پیدا شدکه گناهان1روز او این ها بود
۱-سجده نمازظهرخیلی طولانی نبود
۲-زیاد خندیدم
۳-هنگام فوتبال شوت خوبی زدم که از خودم خوشم آمد
#ماکجا_شهداکجا
🍃🌷🍃🌷
http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
#مراسم *میهمانی لاله های زهرایی*
با قرائت زیارت عاشورا
#بامداحی *حجت الاسلام فاطمی امجد*
#مکان : دارالرحمه_شیراز/قطعه شهدای گمنام
#زمان : *پنجشنبه ۲۰ خرداد ۱۴۰۰ /از ساعت ۱۸/۳۰*
⬇️⬇️⬇️⬇️
*مراسم در #فضای_باز و با رعایت فاصله گذاری اجتماعی و پروتکل های بهداشتی و با مجوز ستاد استانی کرونا برگزار میشود*
🔺🔹🔺🔹🔺
#هییت_شهدای_گمنام_شیراز
🔹🔹🔹🔹
پخش زنده با اینترنت رایگان از لینک:
http://heyatonline.ir/heyat/120
🕊سخت است امّا ...
#گذشتند از هر آنچہ ڪہ
#قلبشان❤️ را
وصل زمیڹ میڪـرد !
🍁 #این_قانون_پرواز_اسٺ
" گذشتڹ براے رها شدڹ "... 🕊
🌷شهید مدافع حرم
🕊️سید مصطفی صادقی
#صبحتون_شهدایی
🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷@golzarshohadashiraz
#انتخابات
#من_رای_میدهم