محتوای مربوط به صفحه 346 🔻3️⃣4️⃣6️⃣🔻 قرائت صفحه ۳۴۶قرآن کریم.هدیه به حضرت رقیه سلام الله علیها و شهدای دختر

#متن_عربی #صفحه_346 سوره مبارکه #مومنون #سوره_23 #جزء_18

#ترتیل #صفحه_346 سوره مبارکه #مومنون #سوره_23 #جزء_18 قاری: افشار

#متن_ترجمه #صفحه_346 سوره مبارکه #مومنون #سوره_23 #جزء_18 نوشته استاد انصاریان

#صوت_ترجمه #صفحه_346 سوره مبارکه #مومنون #سوره_23 #جزء_18 منبع: پایگاه قرآن ایران صدا - ترجمه استادانصاریان

#متن_تفسیر #صفحه_346 سوره مبارکه #مومنون #سوره_23 #جزء_18 از کتاب تفسیر یک جلدی مبین

#صوت_تفسیر #صفحه_346 سوره مبارکه #مومنون بخش اول #سوره_23 #جزء_18 مفسر: استاد قرائتی

#صوت_تفسیر #صفحه_346 سوره مبارکه #مومنون بخش دوم #سوره_23 #جزء_18 مفسر: استاد قرائتی

🔺قرائت مناجات شعبانیه با نوای حاج منصور ارضی 🔹امام خمینی(ره): مناجاتی که در ماه شعبان هست و من در نظر ندارم که در هیچ یک از ادعیه گفته شده باشد که ادعیه مال همه ائمه است. این دعای شعبان، مناجات شعبان، مناجات همه ائمه است و در این، مسائل بسیار هست، معارف بسیار هست. صحیفه امام، جلد ۲۱، صفحه ۲

💠 خدا در کمین است 🔸 خداوند در قرآن می فرماید: حقا که پروردگار تو در کمین گاه است. 📚 فجر/14 🔸 امام علی(علیه السلام): خدا را در نظر داشته باشید، زیرا اگر حرفى را بگویید او مى شنود و بر ضمیر و درون دل هاى شما هم آگاه است. 📚غررالحکم/ج1/ص132 #احادیث_روزانه هیئت محبان شهدا فردو

صبحتون شهدایی

🎥پیکر مطهر شهید رضا زارعی در شهرستان بندرعباس بر روی دستان مردمان هرمزگان

🔴اطلاعیه بانک سپه در رابطه با تسهیلات ساخت یا خرید مسکن آزادگان، جانبازان و خانواده معظم شهدا سال 1402

#وقت_سلام ✨اللّهُمَّ صَلِّ عَلى عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضا الْمُرْتَضَى الاِمامِ التَّقِیِّ النَّقِیِّ وَحُجَّتِکَ عَلى مَنْ فَوْقَ الاَرْضِ وَمَنْ تَحْتَ الثَّرى الصِّدّیقِ الشَّهیدِ صَلاةً کَثیرَةً تامَّةً زاکِیَةً مُتَواصِلَةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَةً کَاَفْضَلِ ما صَلَّیْتَ عَلى اَحَد مِنْ اَوْلِیائِکَ

✍ خاطرات؛ درس ها و عبرت ها اعترافی به یک جنایت😩 هنوز انقلاب نشده بود و من ۸ سال بیشتر نداشتم. خدا رفتگان همهٔ ما را رحمت کند پدر مرحوممان هر روز قبل از رفتن به سر کار که معمولا برادر بزرگترمان مرحوم محمد آقا را هم به همراه می‌برد، به من و مهدی و محمد رضا که دورهٔ ابتدائی بودیم پول توجیبی می‌داد تا در مدرسه یا در مسیر برای خودمان خوراکی بگیریم. مهدی کلاس اول بود و یک ریال ( و یا به قول خودمان یک قرون) می گرفت و من که دوم بودم دو ریال یا همان دوزار و رضا هم که کلاس چهارم بود پنج ریال می گرفت . من و مهدی کم طاقت بودیم و تا پولمان را خرج نمی‌کردیم آسوده خاطر نمی شدیم . ولی رضا بسیار صبور و خویشتن دار بود و هرگز اهل ولخرجی و هوس چرانی نبود و حتی گاهی عنان نفس مرا هم در دست می گرفت و مانع ولخرجی من می‌شد ولی من به هر ترتیبی که بود دور از چشم او فرصتی برای خرج کردن پولم پیدا می کردم . رضا از مدرسه که بر می گشت پول خود را داخل قلک می انداخت ولی من و مهدی به ندرت پولی برای انداختن داخل قلک هایمان داشتیم. قلک های ما در زوایای کنار سرداب خانه با گچ، نصب شده بود تا گاه و بیگاه هوس خالی کردنشان به سرمان نزند و یا با سیخ و میخ برای درآوردن سکه های یک ریالی و دو ریالی به جانشان نیفتیم. از طرفی آشپزخانهٔ ما هم در همان سردابی بود که قلک ها نصب شده بودند و مادرمان پول هائی را که بابت خرجی خانه از پدرمان می گرفت در کاسهٔ کوچکی بالای کابینت های آشپزخانه می گذاشت و البته اصراری هم برای مخفی کردن پول‌ها نداشت چون فرزندانش را بخوبی می‌شناخت بجز یکی از آنها را که به «انسان موجود ناشناخته» معروف است!😉 چیه؟! چرا اینطوری نگاهم می کنید؟!😳 بازم که زود قضاوت کردید؟!🤨 یعنی به من میاد کج دست باشم؟!😲 مادرم هر وقت به کاسهٔ پول سر می‌زد با تعجب می پرسید بچه ها؟! کسی پول از کاسه برداشته؟! همه میگفتن نـــــــــــــــــــــــــــــه😳😳😳 بجز من که یاد گرفته بودم جواب بزرگترم را ندهم!😝 معمای مفقود شدن سکه های داخل کاسه ادامه داشت تا نزدیک عید نوروز که معمولاً قلک ها را می‌شکستیم تا نامهٔ اعمالمان را مشاهده کنیم! نزدیکی های عید ، روزی هر سه برادر جمع شدیم و قلک ها را شکستیم و بلافاصله شمارش سکه های یک تا پنج ریالی آغاز شد تا نتیجهٔ صبر و قناعت در برابر ولخرجی و دله گی مشخص گردد!🤔 شمارش تمام شد ولی نتیجه، سؤال بر انگیز بود چرا که پولهای قلک برادرم رضا ۱۴ تومان بود و پولهای من نیز که هیچ رنج و ریاضتی به خود نداده بودم ۱۴ تومان بود! ولی پولهای برادرم مهدی ۴ تومان و مطابق واقع بود که البته قلک مرا زیر سؤال می‌برد🤔؟ رضا و مهدی با تعجب به من نگاه کردند تا شاید راز این معما را از خودم بشنوند و من که گمان نمی‌کردم ناخنک زدن های گاه و بیگاهم تا این حد برکت کرده باشد!، در پاسخ آنها فقط می توانستم شانه ها را بالا انداخته و اظهار تعجب کنم ولی در دلم خدا خدا می کردم مادرم از این موضوع چیزی نفهمد و الا به راحتی کشف می کند که راز کم برکتی آن کاسهٔ پول بی ارتباط با برکت این قلک نیست! ولی لطف خدا باز هم شامل حالم شد و ماجرا بدون تلفات خاتمه یافت! البته من از نگاه های معنا دار برادرم رضا دریافتم که او به این راز پی برده است ولی بزرگواری کرد و نخواست رسوایم کند!😔 رحمت و رضوان الهی بر او و همهٔ شهداء باد🤲🌹 و اما درس‌هایی که از این خاطره می گیریم: ۱_ قانون «از کجا آورده ای» باید جدی گرفته شود (قابل توجه مسئولین!)🤨 ۲_ پول بیت المال را بدون حرز و حفاظ رها نکنید (باز هم قابل توجه مسئولین) ۳_ اگر در کودکی خطایی کرده اید بجای نقل کردن و خندیدن، استغفار کرده و سعی در جبران آن نمائید (قابل توجه خودم😩) ۴_ به یاد پول های تو جیبی، برای پدر خود و همچنین مادران زحمت‌کش خیرات و ثواب به ارواحشان هدیه بفرستید.🤲 ۵_ زود قضاوت نکنید و بدانید اگر من لایق شهادت نشدم دلائل دیگری هم میتواند داشته باشد!😅 هدیه به ارواح پاک شهداء و اموات رحم الله من یقرأ الفاتحة مع الصلوات 🤲 والسلام

🌷کجاییدای شهیدان خدایی... #فرزند_قم 🎬 فیلمی کمتر دیده شده از مراسم تشییع و خاکسپاری پیکر شیر دارخوین سردار شهید جواد دل آذر فرمانده اطلاعات و عملیات لشکر ۱۷ علی بن ابیطالب علیه السلام 🌷ولادت: ۲ فروردین ۱۳۳۷ قم 🎋شهادت: ۱۳ اسفند ۱۳۶۴، عملیات والفجر ۸ در منطقه فاو 🕌 مزار: گلزار شهدای علی بن جعفر علیه السلام ♻️🇮🇷🌷🇮🇷♻️

محتوای مربوط به صفحه 347 🔻3️⃣4️⃣7️⃣🔻 قرائت صفحه ۳۴۷قرآن کریم.هدیه به حضرت سکینه بنت الحسین سلام الله علیها و مادران آسمانی شهدا