لَن تَنَالُوا الْبِرَّ حَتَّىٰ تُنفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ ۚ وَمَا تُنفِقُوا مِن شَيْءٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِيمٌ
هرگز به (حقیقتِ) نیکوکارى نمى رسید مگر این که از آنچه دوست مى دارید، (در راه خدا) انفاق کنید; و آنچه انفاق مى کنید، خداوند از آن آگاه است
شهید ناصر عبدالهی فرزند حاج امرالله عبدالهی
دوران کودکی در فردو یک بوته ی گون را تو خونه آتش میزنه و هنگامی که متوجه یک نفرداره میاد گون رو خاموش می کنه و پرتاب میکنه به طرف انبار هیمه و گون ها در زیر ساختمان خونه که دو طبقه در بین راه گون روشن میشه و زیر زمین آتش می گیره
یادمه مامورین پاسگاه ژاندارمری زمان طاغوت و مردم با سطل آب و شن و ....سعی می کردن آتش رو خاموش کنند
و بالاخره آتش خاموش شد و حاج امرالله آمد و ما تو ذهن خودمون بود که الان ناصر که دوست و همکلاسمون بود دعوا می کنه
حاج امرالله صدا زد :ناصر بابا تو خونه رو آتش زدی گفت : آره بابا ولی نمی خواستم
گفت :عیب نداره غصه نخور بابا دو باره می سازیم
علاقه حاج امرالله به فرزندش مثال زدنی بود
ومن همیشه میگم حاج امرالله با تاسی به قرآن از بهترین چیزی که دوست داشت در راه خدا انفاق کرد
روحش شاد و یادش گرامی #شادی روحش صلوات
#راوی غلامرضا شب خیز
#کنگره روستایی شهدای فردو
#هیئت محبان شهدا فردو