eitaa logo
🌷کانال شهداء و ایثارگران فردو🌷
538 دنبال‌کننده
21.7هزار عکس
5.6هزار ویدیو
65 فایل
تصاویر شهدای فردو چکیده وصیت نامه ها و پیام های شهدا وتصاویر جانبازان ورزمندگان فردو @hajhosein آیدی کانال شهدای فردو
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹بسیجی شهید علی جعفری منش (حیدریان) 🌹دهم شهريورسال ۱۳۴۲، در تهران به دنيا آمد. پدرش مرحوم عباس حیدریان فردویی(فوت۱۳۴۹)ومادرش فاطمه نام داشت.مادر اورا به عشق حیدرکرارعلی نامید ،اوتا مقطع دوم راهنمايي درس خواند. به عنوان پاسدار در جبهه حضور يافت. چهارم اسفند ۱۳۶۲، در جزيره مجنون عراق به شهادت رسيد. پيكر وي مدت‌ها در همان منطقه ماند و دوازدهم بهمن ۱۳۷۵، پس از تفحص در گلزار شهداي سيدفتح‌الله شهرستان ورامين ۸ قطعه1ردیف1شماره18 به خاك سپرده شد. 🌹شادی روح شهدا صلوات
🌹زندگی نامه پاسدارشهید محمد جعفری منش(حیدریان) 🌹در اولین روز بهار سال 1340در خانه ی مرحوم عباس حیدریان فردویی گلی خوش رنگ وبو شگفت ،مادر که فاطمه نام داشت اورا محب اهلبیت عصمت و طهارت پرورش داد و به عشق ومحبت حضرت رسول گرامی اسلام اورا محمد نامید، محمد ازفعالان انقلابی شهرستان ورامین بود و باثشکیل سپاه پاسداران به سپاه پیوست وپس ازچند مرتبه حضور درجبهه های حق علیه باطل سال 62 در عملیات والفجر4 و در ارتفاعات 1904 بر اثر برخورد ترکش به سرش مجروح شد. روزگار جانبازی او از 22سالگی آغاز شد. در سال‌های اول مجروحیتش، وقتی ترکش داخل سرش خیلی وضعیتش سخت نبود. راه می‌رفت و فعالیت داشت حتی توانست بعد از جنگ درسش را هم بخواند. موج گرفتگی شدید داشت. اما از سال 73 عوارض ترکش و مجروحیت های جنگی کم کم بروز کرد. بعد از تشنج‌ها سمت چپ بدنش لمس شد. چشم چپش را تخلیه کردند، کام مصنوعی گذاشت. مجبور شد وقت و بی‌وقت تشنج حاصل از مجروحیت را تحمل کند. لگنش چندین بار عمل شد، کلیه‌هایش را از دست داده و دیالیز می‌شد. موج‌گرفتگی شدید آزارش می‌داد و پای راستش را نیز مجبور شدند از زیر زانو قطع کنند. و سرانجام در 15 مردادماه 93 در بیمارستان عرفان تهران به آرزویش یعنی شهادت رسید. ودر در گلزار شهداي سيدفتح‌الله شهرستان ورامين قطعه4ردیف2شماره118 به خاك سپرده شد. 🌹باشد که رهرو راه پاکشان باشیم 🌹شادی روحش صلوات
🌹زندگی نامه پاسدارشهید محمد جعفری منش(حیدریان) 🌹در اولین روز بهار سال 1340در خانه ی مرحوم عباس حیدریان فردویی گلی خوش رنگ وبو شگفت ،مادر که فاطمه نام داشت اورا محب اهلبیت عصمت و طهارت پرورش داد و به عشق ومحبت حضرت رسول گرامی اسلام اورا محمد نامید، محمد ازفعالان انقلابی شهرستان ورامین بود و باثشکیل سپاه پاسداران به سپاه پیوست وپس ازچند مرتبه حضور درجبهه های حق علیه باطل سال 62 در عملیات والفجر4 و در ارتفاعات 1904 بر اثر برخورد ترکش به سرش مجروح شد. روزگار جانبازی او از 22سالگی آغاز شد. در سال‌های اول مجروحیتش، وقتی ترکش داخل سرش خیلی وضعیتش سخت نبود. راه می‌رفت و فعالیت داشت حتی توانست بعد از جنگ درسش را هم بخواند. موج گرفتگی شدید داشت. اما از سال 73 عوارض ترکش و مجروحیت های جنگی کم کم بروز کرد. بعد از تشنج‌ها سمت چپ بدنش لمس شد. چشم چپش را تخلیه کردند، کام مصنوعی گذاشت. مجبور شد وقت و بی‌وقت تشنج حاصل از مجروحیت را تحمل کند. لگنش چندین بار عمل شد، کلیه‌هایش را از دست داده و دیالیز می‌شد. موج‌گرفتگی شدید آزارش می‌داد و پای راستش را نیز مجبور شدند از زیر زانو قطع کنند. و سرانجام در 15 مردادماه 93 در بیمارستان عرفان تهران به آرزویش یعنی شهادت رسید. ودر در گلزار شهداي سيدفتح‌الله شهرستان ورامين قطعه4ردیف2شماره118 به خاك سپرده شد. 🌹باشد که رهرو راه پاکشان باشیم 🌹شادی روحش صلوات
🌹زندگی نامه پاسدارشهید محمد جعفری منش(حیدریان) 🌹در اولین روز بهار سال 1340در خانه ی مرحوم عباس حیدریان فردویی گلی خوش رنگ وبو شگفت ،مادر که فاطمه نام داشت اورا محب اهلبیت عصمت و طهارت پرورش داد و به عشق ومحبت حضرت رسول گرامی اسلام اورا محمد نامید، محمد ازفعالان انقلابی شهرستان ورامین بود و باثشکیل سپاه پاسداران به سپاه پیوست وپس ازچند مرتبه حضور درجبهه های حق علیه باطل سال 62 در عملیات والفجر4 و در ارتفاعات 1904 بر اثر برخورد ترکش به سرش مجروح شد. روزگار جانبازی او از 22سالگی آغاز شد. در سال‌های اول مجروحیتش، وقتی ترکش داخل سرش خیلی وضعیتش سخت نبود. راه می‌رفت و فعالیت داشت حتی توانست بعد از جنگ درسش را هم بخواند. موج گرفتگی شدید داشت. اما از سال 73 عوارض ترکش و مجروحیت های جنگی کم کم بروز کرد. بعد از تشنج‌ها سمت چپ بدنش لمس شد. چشم چپش را تخلیه کردند، کام مصنوعی گذاشت. مجبور شد وقت و بی‌وقت تشنج حاصل از مجروحیت را تحمل کند. لگنش چندین بار عمل شد، کلیه‌هایش را از دست داده و دیالیز می‌شد. موج‌گرفتگی شدید آزارش می‌داد و پای راستش را نیز مجبور شدند از زیر زانو قطع کنند. و سرانجام در 15 مردادماه 93 در بیمارستان عرفان تهران به آرزویش یعنی شهادت رسید. ودر در گلزار شهداي سيدفتح‌الله شهرستان ورامين قطعه4ردیف2شماره118 به خاك سپرده شد. 🌹باشد که رهرو راه پاکشان باشیم 🌹شادی روحش صلوات