هدایت شده از اشعار امالبنین بهرامی (ام.خزان)
خون خدا چون رود جاری شد
در دشت سرخ نینوا آنروز
وقتی که غارت گشت پیراهن
شد کربلا در کربلا آنروز
هفت آسمان عمریست با اندوه
شد مرکب پیراهنی خونین
رفته است با بال ملائک از
آتشفشان گلشنی خونین
هر سوی آری غنچهای عطشان
چشم انتظار پیرهن مانده
یعقوب در کنعان به هجران و
یوسف بسی دور از وطن مانده
یونس میان بطن ماهی هم
دلدادهی پیراهن ارباب
پیراهنی کز بوی شیرینش
کنج خرابه کودکی شد خواب
پیراهنی کز دیدنش آدم
شد توبه کار و عاقبت تسلیم
از عرش نازل گشت پیراهن
آتش گلستان شد به ابراهیم
آتش ولی می دید در میدان
بوسید جسم بی کفن زینب
تا روز محشر در همه عالم
شد روضه خوان پیرهن زینب
#لبیک_یا_حسین
#اربعین
#امالبنین_بهرامی
🌹@omolbaninbahrami
کانال شاعر ارزشی #امالبنین_بهرامی (ام.خزان)
12.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 تو منو رها کنی کجا برم امام حسن...
🏴 مرثیه سرایی کربلایی #حسین_طاهری مصادف با شهادت امام حسن مجتبی علیهالسلام
12.81M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 #نماوا
🔉 #زمینه | جار میزنم من علنی؛ حسنیام
🎙 با نوای #حاج_ابوذر_بیوکافی
📆 شنبه ۲۱ مرداد ۱۴۰۳
🕌 آستان مقدس حضرت فاطمه اُخریٰ (س)
🏴 هیأت ثاراللّٰه (ع) رشت
♾ مشاهده و دریافت با کیفیتهای مختلف
🏴 به مناسبت شهادت #امام_حسن_ع
◾️همه گفتند حسین و جگرم گفت حسن
🥀سینه و دست و سر و چشم ترم گفت حسن
◾️گوشم از بدو تولد به شما عادت کرد
🥀مادرم گفت حسین و پدرم گفت حسن...
◾️زائرى در وسط صحن غریب الغربا
🥀دید تا گنبد زیبای حرم، گفت حسن...
◾️قاسمت راهی میدان شد و دیدند همه
🥀خواهری موی پریشان ز حرم گفت حسن
🏴 شهادت امام حسن مجتبی علیهالسلام تسلیت باد
🌷یادی از شهید غلامعباس عباسی، شهید حمله تروریستی حرم حضرت شاهچراغ(علیه السلام)
▪️یکی از خادمان حرم، بعد از شهادت همسرم میگفت: «آقای عباسی دائم به مزار شهدای حضرت شاهچراغ میرفتند. در هنگام تحویل شیفت، با حسرت به آنها میگفت: «خوش به سعادت شما. شما عاقبت بخیر شدید.»
خادم به او گفته بود: «ما هم عاقبت بخیر هستیم که اینجا خدمت میکنیم.»
او هم جواب داده بود: «نه! اگر ما شهید بشویم عاقبتبخیر هستیم. عاقبت بخیری یعنی شهادت.»
همسرم در هیئت محبین حضرت فاطمه(س) خدمت میکرد.
در ماه محرم، در خیمهی امام حسین علیهالسلام، با شیر و چای گرم، از عزادارن پذیرایی میکرد.
گاهی فیلم فعالیتهای خیمه روی پرده پخش میشد. همه جلو دوربین میآمدند بهجز همسرم!
یک روز به او گفتم: «خب شما هم بیا جلوی دوربین.»
گفت: «لازم نیست کسی من را ببیند! کسی که باید ببیند میبیند.»
📙منبع:کانال هابیلیان