🌺دوم اردیبهشت سالروز تاسیس سپاه
♦️امام خامنه ای:یکی از بخشهای مهم کارنامه سپاه انقلابی زیستن و انقلابی ماندن است
☫🇮🇷 #شهدای_کهریزسنگ 🇮🇷☫
@shohadayekahrizsang
10.89M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎙 اجرای ماندگار
کجایید ای شهیدان خدایی
☫🇮🇷 #شهدای_کهریزسنگ 🇮🇷☫
@shohadayekahrizsang
🇮🇷🌹🕊🇮🇷🕊🌹🇮🇷
قسم به خون شهیدان اگر سپاه نبود
نبود عزّت ایران اگر سپاه نبود
قسم به خاک وطن این چنین شکوه نداشت
قیام پیر جماران اگر سپاه نبود
بدان که در دل دریائی لغت نامه
نبود واژهی طوفان اگر سپاه نبود
صفا و وحدت و امنیّتی نبود یقین
در این دیار دلیران اگر سپاه نبود
بدون شکّ در آن هشت سال، ارتش ما
نبود فاتح میدان اگر سپاه نبود
نتانیاهو، و سعودیّ و داعشیّ و ترامپ
نمیشدند هراسان اگر سپاه نبود
پس از هجوم عدو آری از میان میرفت
عراق، سوریه، لبنان اگر سپاه نبود...
#دوم_اردیبهشت
سالروز تأسیس
#سپاه_پاسداران
شادی روح #امام_راحل و #شهدا
#صلوات
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد
#و_عجل_فرجهم
☫🇮🇷 #شهدای_کهریزسنگ 🇮🇷☫
@shohadayekahrizsang
شهدای شهر کهریزسنگ
❃↫✨« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »✨↬❃ ✫⇠ #رمان_دختر_شینا ✫⇠قسمت :5⃣0⃣2⃣ #ف
❃↫✨« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداء والصدیقین
✫ #رمان_دختر_شینا 🌷🍃
✫⇠ #قسمت_دویست_وهفتم
برای بچه ها اسباب بازی و لباس خرید؛ آن هم به سلیقه خود بچه ها. هر چه می گفتم این خوب نیست یا دوام ندارد، می گفت: «کارت نباشد، بگذار بچه ها شاد باشند. می خواهیم جشن بگیریم.» آخر سر هم رفتیم مغازه ای و برای من چادر و روسری خرید. یک پیراهن بلند و گشاد هم خرید که گل های ریز و صورتی داشت با پس زمینه نخودی و سفید. گفت: «این آخرین پیراهن حاملگی است که می خریم. دیگر تمام شد.»
لب گزیدم که یعنی کمی آرام تر. هر چند صاحب مغازه خانمی بود و ته مغازه در حال آوردن بلوز و دامن بود و صدایمان را نمی شنید، با این حال خجالت می کشیدم.
وقتی رسیدیم خانه، دیگر ظهر شده بود. رفت از بیرون ناهار خرید و آورد. بچه ها با خوشحالی می آمدند لباس هایشان را به ما نشان می دادند. با اسباب بازی هایشان بازی می کردند. بعد از ناهار هم آن قدر که خسته شده بودند، همان طور که اسباب بازی ها دستشان بود و لباس ها بالای سرشان، خوابشان برد.
فردا صبح وقتی صمد به سپاه رفت، حس قشنگی داشتم. فکر می کردم چقدر خوشبختم. زندگی چقدر خوب است. اصلاً دیگر ناراحت نبودم. به همین خاطر بعد از یکی دو ماه بی حوصلگی و ناراحتی بلند شدم و خانه را از آن بالا جارو کردم و دستمال کشیدم. آبگوشتم را بار گذاشتم. بچه ها را بردم و شستم.
✫ #رمان_دختر_شینا 🌷🍃
✫⇠ #قسمت_دویست_وهشتم
حیاط را آب و جارو کردم. آشپزخانه را شستم و کابینت ها را دستمال کشیدم. خانه بوی گل گرفته بود. برای ناهار صمد آمد. از همان جلوی در می خندید و می آمد. بچه ها دوره اش کردند و ریختند روی سر و کولش. توی هال که رسید، نشست، بچه ها را بغل کرد و بوسید و گفت: «به به قدم خانم! چه بوی خوبی راه انداخته ای.»
خندیدم و گفتم: «آبگوشت لیمو است، که خیلی دوست داری.»
بلند شد و گفت: «این قدر خوبی که امام رضا(ع) می طلبدت دیگر.»
با تعجب نگاهش کردم. با ناباوری پرسیدم: «می خواهیم برویم مشهد؟!»
همان طور که بچه ها را ناز و نوازش می کرد. گفت: «می خواهید بروید مشهد؟!»
آمدم توی هال و گفتم: «تو را به خدا! اذیت نکن راستش را بگو.»
سمیه را بغل کرد و ایستاد و گفت: «امروز اتفاقی از یکی از همکارها شنیدم برای خواهرها تور مشهد گذاشته اند. رفتم ته و توی قضیه را درآوردم. دیدم فرصت خوبی است. اسم تو را هم نوشتم.»
گفتم: «پس تو چی؟!»
موهای سمیه را بوسید و گفت: «نه دیگه مامانی، این مسافرت فقط مخصوص خانم هاست. باباها باید بمانند خانه.»
💟ادامه دارد...
نویسنده: #بهناز_ضرابی_زاده
#دختر_شینا
☫🇮🇷 #شهدای_کهریزسنگ 🇮🇷☫
@shohadayekahrizsang
17.83M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
هر روز یک صفحه قران مهمون شهیدان
شهید
#علی_قربانی
صفحه چهلم دوم قران
☫🇮🇷 #شهدای_کهریزسنگ 🇮🇷☫
@shohadayekahrizsang
لبخند بزن
به روزگاری که
از نو شروع شده
صبح یادآور زیباییهاست
یادآور زندگی نو،
شروعی نو،
نگاهی نو و امیدی نو
ردپای خدا در زندگیست ...
☫🇮🇷 #شهدای_کهریزسنگ 🇮🇷☫
@shohadayekahrizsang
24.05M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🗓 ۳ اردیبهشت ۱۳۶۶ — سالروز شهادت معلم و دانشجوی بسیجی، علی اصغر ربیع نتاج ،نیروی گردان عاشورا ، لشکر ۲۵ کربلا
🌱 ولادت: بابلسر - ۲۵ آبان ۱۳۴۳
🕊 شهادت: عملیات کربلای ۱۰، ماؤوت
🔹مزار: گلزارشهدای تکیه معصوم زاده - فریدونکنار- مازندران
🎥 #فیلم | رجز خوانی بسیجی عاشق و دلباخته، شهید ربیع نتاج
🌷 دل گرفتن از منال و منزل و بستر خوش است
🌷 عزم میدان کردن و لبیک بر رهبر خوش است
ا▪️▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️▪️
✍️پ.ن: شهید آوینی، کلیپ شعرخوانی شهید ربیع نتاج در جمع رزمندگان را در یکی از قسمت های مجموعه روایت فتح آورده و در گفتار متن فيلم، وی را اينگونه معرفی میكند:
💠 در آن لحظات كه ميخواستيم بقصد خطوط مقدم عملياتی، سوار هلیكوپتر شويم، ناگاه به ياد آن سيد عارف دريا دلمان، شهيد علي اصغر ربيع نتاج افتاديم كه شش ماه قبل در همين جا با او آشنا شده بوديم. روز دوم عمليات كربلاي ده بود. سيلاب پل موقتی را كه يگانهای مهندسی ستاد حمزه بر رودخانه چومان زده بودند با خود برده و كار هوانيروز دو چندان شده بود. نسيم باد از بوستانهای «تجري من تحتها الانهار» وزيدن گرفت و نغمهی خوش غزلی كه از آسمان سينه آن دلاور، شهيد سيد علی اصغر ربيع نتاج نزول میيافت. فضای خاطره را پركرد. سايهی عنايت شهيد سيد علی اصغر ربيع نتاج، اكنون پناه امنی است كه محبان و پيوستگان او را از آتش دور میدارد و اين معنای شفاعت شهيد است. آن روز كه همهی پيوندها جز پيوند محبت گسيخته میشود، محبت راستين آنان به شهيد ،رشتهی شفاعتشان است.
#شهید_علیاصغر_ربیع_نتاج
#کریلای_۱۰
#لشگر_۲۵_کربلا
☫🇮🇷 #شهدای_کهریزسنگ 🇮🇷☫
@shohadayekahrizsang