eitaa logo
میعادگاه شهدا | روشنگری ☫
556 دنبال‌کننده
16.9هزار عکس
28.6هزار ویدیو
1.2هزار فایل
🕯میعادگاه شهدای وَرجُوی 📌شهید پرور ترین روستای ایران آذربایجان شرقی ؛ ۶ کیلومتری جنوب مراغه @basij_varjovi صاحب امتیاز: 📡 پایگاه خبری ورجوی Www.varjovi.ir @varjovi ۰۹۳۵۴۳۲۱۲۹۴ | ارتباط با مدیر مسئول
مشاهده در ایتا
دانلود
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️چرا قرآن، تفسیر می‌شود؟ 🔹 ، از کلماتی تشکیل شده اند که انسان ها با آنها سخن میگویند و مینویسند؛ امّا چون قرآن، زبان و سخن معجزه آسای خالق است، در آن، مفاهیم و معانی بلندی وجود دارد که گاهی فهمش حتّی برای مردمان عصر نزول قرآن که عرب زبانان بودند، آسان نبود و برای درک معنا و مقصود آیات قرآن، از پیامبر (ص) توضیح می خواستند و ایشان هم آیات الهی را شرح و تفسیر می فرمود. پس از پیامبر (ص) نیز با توجّه به دور شدن از عصر نزول، معنا و مراد حقیقی آیات قرآن و فضای نزول آنها، برای همگان معلوم و مشخّص نبود. از این رو، که پس از پیامبر (ص) بودند، قرآن را تفسیر و تفسیرهای نادرست را رد می نمودند. 🔹از سوی دیگر، مواردی از ، چنان نبود که همه بتوانند آن را دریابند. اینجا نیز پیامبر خدا و اوصیای او این بخش از معجزه الهی (بلاغت قرآن) را برای مردمان بیان می کنند. اکنون مفسّران قرآن، مطابق قواعد و اصول دانش تفسیر، معنا و مفهوم آیات و نیز فصاحت و بلاغت آن را کشف و بازگو می کنند. نمونه کوچکتر این موضوع، در ادبیّات فارسی دیده میشود. امروز فهم معنا و مقصود و نیز درک زیبایی ها و ظرافت های شماری از متون کهن فارسی مانند اشعار حافظ یا بوستان و گلستان سعدی، برای حتّی کسانی که مدارک تحصیلی بالا دارند نیز دشوار است و باید به افراد یا کتاب هایی که این متون را شرح و تفسیر کرده اند، مراجعه نمود. بنابراین، برای راه یافتن به حقایق بلند قرآن که کتاب و معجزه الهی است، به تفسیر، آن هم به شیوه مفسّران حقیقی آن، نیازمندیم.   📕از قرآن بیشتر بدانیم (مهدی خسروی‌ سرشکی، قم، انتشارات دارالحدیث) ص ۱۵۱ـ۱۵۲ 📡 پایگاه خبری تحلیلی وَرْاُئوی 🕯 میعادگاه شهدای وَرجُوی @varjovi @shohadayevarjovi
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️بر اساس منابع تاريخی امام رضا (عليه السلام) چه عكس العملی در مقابل پيشنهاد ولایت عهدی از خود نشان دادند؟ (بخش سوم و پایانی) 🔹به هر حال (عليه السلام) را به پذیرش مجبور کردند و امام (عليه السلام) هم در برابر کوشید، تا مانع از آن شود که به اهدافش برسد. در خطبه‌ ای که آن حضرت پس از تثبیت ولایت‌ عهدی خواندند، به نکات مهمی اشاره شده است. از جمله آن که فرمودند: «امیر [یعنی مأمون] که خدا او را در رفتن راه راست کمک کند و در استقامت امرش توفیق دهد، آنچه از ما را که دیگران انکار کرده بودند، به رسمیّت شناخت. او ریاست کل و خلافت را برای من واگذاشت، اگر بعد از او زنده ماندم». [۱] 🔹گرفتن اعتراف از بر این که « حقّ (علیهم السلام) است»، جزو نکات اساسی این مسأله بود که حضرت آن را دنبال می‌کرد؛ زیرا بر عکس آنچه می‌خواست (عليه السلام) را به تأیید خلافت خود وادارد، خود مجبور شده بود (علیهم السلام) را تأیید کند. این تعبیر هم که اگر من بعد از او بمانم، با توجه به اینکه سن امام قریب بیست سال بیش از مأمون بود، نشان می‌داد که (عليه السلام) بر آن است تا نیت ناخالص را آشکار کند. 🔹افزون بر آنچه گذشت (عليه السلام) شرط کرد تا در صورت پذیرش ، هیچ‌گونه مداخله‌ ای در امور سیاسی و جاری نداشته باشد: «وَ أَنَا أَقْبَلُ‏ ذَلِكَ‏ عَلَى‏ أَنِّي‏ لَا أُوَلِّي‏ أَحَداً وَ لَا أَعْزِلُ‏ أَحَداً وَ لَا أَنْقُضُ رَسْماً وَ لَا سُنَّةً وَ أَكُونُ فِي الْأَمْرِ مِنْ بَعِيدٍ مُشِيراً» [۲] (من این امر را می‌ پذیرم، با این شرط که کسی را به کاری نگمارم، کسی را از مقامش عزل نکنم، رسم و روشی را نقض نکنم و فقط از دور، مورد مشورت قرار گیرم). 🔹این شرط نشان می‌دهد که (عليه السلام) نمی‌ خواست مسئولیت وضع موجود و کارهایی را که از طرف حکومت اعمال می‌ شود به عهده بگیرد، و کسانی گمان کنند که آن حضرت نظارت و یا دخالتی در امور دارد، در این صورت طبعاً کسی او را متهم نمی‌ کرد؛ زیرا مسائلی که در کشور مطرح شده و دستوراتی که به مرحله اجرا در می‌ آمد، به پای خود گذاشته می‌ شد و این امتیاز بزرگی بود که (عليه السلام) موفق شد از گرفته، و بدین ترتیب مانع از آن شود که به خاطر حضورش در تشکیلات، بدنامی برای خود فراهم کند. از این رو خود می‌ فرمود: «أَنِّي مَا دَخَلْتُ‏ فِي‏ هَذَا الْأَمْرِ إِلَّا دُخُولَ‏ خَارِجٍ مِنْه» [۳] (من در این موقع داخل نشدم، مگر مانند داخل شدن کسی که از آن خارج است). 🔹واقعیت این است که (عليه السلام) نمی‌ توانست وضعیت ناهنجاری را که محصول نزدیک به دو قرن انحراف بود، بپذیرد. وقتی «محمّد بن ابی عباد» با لحن اعتراض‌ آمیزی به آن حضرت گفت: چرا مسئولیت ولایتعهدی را نپذیرفته و از موقعیت استفاده نمی‌ کنید (تا به ما هم نفعی برسد؟) امام فرمود: اگر این کار به دست من بود و تو نیز همین موقعیت را نزد من داشتی، حقوق تو از بیت المال برابر حقوق مردم عادی می‌ شد. «مَا كَانَتْ‏ نَفَقَتُكَ‏ إِلَّا فِي‏ كُمِّكَ وَ كُنْتَ‏ كَوَاحِدٍ مِنَ‏ النَّاسِ». [۴]  🔹در اصل پذیرش بر جامعه‌ ای که قادر نیست و قابل هم نیست که رهبریِ‌ چنین‌ امامی را که تشیع مذهبی است بپذیرد، نوعی کار عبث و بیهوده بوده و جز مانعی بر سر راه سیاست‌ های اصولی‌ تری که (عليهم السلام) در پیش گرفته بودند، نمی‌ توانست باشد. [۵] پی‌نوشت‌ها: [۱] عیون اخبار الرضا، نشر اعلمی، ج ۲، ص ۱۴۶ [۲] همان، ص ۱۴۸؛ الکافی، ج ۱، ص ۴۸۷ [۳] عیون اخبار الرضا، همان، ج ۲، ص ۱۳۸ [۴] همان، ص ۹۰ [۵] حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، جعفریان، رسول، موسسه انصاریان، چ ۶، ص ۴۳۶ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم (بخش آئین رحمت) منبع/ تبیین 📡 پایگاه خبری تحلیلی وَرْاُئوی 🕯 میعادگاه شهدای وَرجُوی @varjovi @shohadayevarjovi
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️علماى اهل سنت در مورد شخصیت «امام جواد» (علیه السلام) چه دیدگاهى دارند؟ 🔸با مراجعه به کتب تاریخ و تراجم و رجال پى مى بریم که (علیه السلام) از احترام و منزلت خاصى نزد آنان برخوردار بوده است. در اینجا به ذکر برخى از کلمات آنان مى پردازیم: 1⃣ابوعثمان عمرو بن بحر جاحظ: او در مدح ده نفر از که از آن جمله (علیه السلام) است، مى گوید: «...کل واحد منهم عالم زاهد ناسک شجاع جواد طاهر زاک... و هذا لم یتفق لبیت من بیوت العرب ولا من بیوت العجم». [۱] (...هر یک از آنان ، ، ، ، ، و ... و این براى هیچ بیتى از بیوت عرب و عجم تحقق نیافته است). 2⃣محمّد بن طلحه شافعى: «...و هو و ان کان صغیر السنّ فهو کبیر القدر، رفیع الذکر... و امّا مناقبه فما اتسعت حلبات مجالها و لا امتدّت اوقات آجالها، بل قضت علیه الأقدار الإلهیة بقلّة بقائه فی الدنیا بحکمها وانجالها...». [۲] (...او گر چه سنّ کمى داشت، ولى بزرگوار و موقعیتى عالى داشت... او به جهت کثرت، قابل شمارش نیست، و تقدیر الهى اقتضا کرده که آن حضرت با کمى مدت بقاء در دنیا، داراى حکمت ها و گردد...). 3⃣سبط بن جوزى: «و کان على منهاج ابیه فی العلم والتُقى والزّهد والجود». [۳] (او بر روش پدرش در و و و بود). 4⃣ابن تیمیه: «محمّد بن على الجواد کان من اعیان بنى هاشم و هو معروف بالسخاء والسؤدد، و لهذا سمّى الجواد». [۴] ( از بزرگان بنى هاشم بود. او معروف به سخاوت و بزرگوارى بود، و لذا او را (بخشنده) نامیده اند). 5⃣صلاح الدین صفدى: وى مى نویسد: «محمد بن على هو الجواد بن الرضا بن الکاظم موسى بن الصادق جعفر رضى الله عنهم کان یلقّب بالجواد و بالقانع و بالمرتضى و کان من سروات آل بیت النبوة زوّجه المأمون بابنته و کان یبعث إلى المدینة فى کلّ عام اکثر من ألف ألف درهم.... و کان من الموصوفین بالسخاء و لذالک لقب بالجواد». (محمد بن على همان ، فرزند رضا فرزند موسى کاظم فرزند جعفر صادق (علیهم السلام)است. وى به «جواد»، «قانع» و «مرتضى» ملقّب و از سران و بزرگان است. مأمون او را به دخترش (ام الفضل) تزویج کرد، و هر ساله هزار هزار درهم براى او به مدینه مى فرستاد. و از جمله کسانى بود که به و معروف بودند و براى همین به ـ یعنى بخشنده ـ ملقب شد). 6⃣ابن صبّاغ مالکى: «...هو الامام التاسع...». [۵] (...او است...). 7⃣شیخ عبدالله بن محمّد بن عامر شبراوى شافعى: «...وکراماته کثیرة ومناقبه شهیرة». [۶] (... او بسیار و مشهور است). 8⃣یوسف بن اسماعیل نهبانى: «محمّد الجواد بن على الرضا، احد أکابر الأئمة و مصابیح الأمة من ساداتنا اهل البیت...». [۷] ( فرزند على الرضا، از بزرگان ائمه و چراغان امت و از سادات اهل بیت بود..). 9⃣شریف على فکرى قاهری: «لقد احسن المأمون إلیه و قرّبه و بالغ فی اکرامه... لما ظهر له من فضله و علمه و کمال عقله...». [۸] (مأمون به او احسان کرد و او را به خود نزدیک نمود. و در اکرام او مبالغه کرد... زیرا و و آن حضرت براى او روشن شده بود...). 🔟خیرالدین زرکلى: «محمّد بن على الرضا بن موسى الکاظم... کان رفیع القدر کأسلافه...». [۹] ( بن موسى الکاظم همانند اجدادش بود...). 1⃣1⃣محمود بن وهیب: «و هو الوارث لأبیه علماً وفضلا، واجلّ اخوته قدراً وکمالا». [۱۰] (او وارث علم و فضل پدرش بود، و در میان برادرانش از قدر و کمال ویژه اى برخوردار بود). 2⃣1⃣شیخ محمود شیخانى: «و کان محمّد الجواد جلیل القدر عظیم المنزلة». [۱۱] ( جلیل القدر و عظیم المنزله بود) پی نوشت‌ها: [۱] رسائل جاحظ، ص ۱۰۶. [۲] مطالب السؤول، ج ۲، ص ۱۴۰ و ۱۴۱. [۳] تذکرة الخواص، ص ۳۲۱. [۴] منهاج السنة، ج ۴، ص ۶۸. [۵] الفصول المهمة، ص ۲۶۵. [۶] الاتحاف بحبّ الأشراف، ص ۱۶۸. [۷] جامع کرامات الاولیاء، ج ۱، ص ۱۶۸ و ۱۶۹. [۸] احسن القصص، ج ۴، ص ۲۹۵. [۹] الأعلام، ج ۶، ص ۲۷۱ و ۲۷۲. [۱۰] جوهرة الکلام، ص ۱۴۷. [۱۱] الصراط السوىّ، ص ۴۰۲. 📕اهل بیت از دیدگاه اهل سنت، على اصغر رضوانى، مسجد مقدس جمکران، قم، ۱۳۸۵ش، ص ۱۶۷. منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) منبع/تبیین 📡 محتوای سیاسی پایگاه خبری ورجوی 🕯 میعادگاه شهدا | @varjovi @shohadayevarjovi