✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️طبق قرآن خدا با عروج حضرت عيسی (ع) او را از مهلكه نجات داد و مانع شهادتش شد، امّا مانع شهادت امام حسين (ع) نشد، چرا؟
1⃣خداوند سبحان هر كاری را براساس مصلحت و حكمت خاصی انجام ميدهد و حقيقت اسرار و حكمت كارهای خدا را هيچكسی نميداند و اگر نظر عرفانی و فلسفی احياناً برای برخی مسائل طرح ميشود، تنها در حد يك احتمال است، و اگر در برخی روايات گاهی مسائل عنوان شده است، در حد يك جلوهای از اسرار فراوان آن مسائل است، وگرنه حقيقت اسرار كارهای خداوند را غير خود او كسى نميداند. جريان حضرت عيسی (ع) و #امام_حسين (ع) نيز از اين قاعده بيرون نيست و كسى نميداند كه در اين دو مورد چرا خداوند دو نوع اراده نموده است، تنها در برخی روايات آمده است كه در يك حالت روحانی و معنوی و با الهام الهی به آن حضرت گفته شد «يا حسين اخرج الی العراق، فان الله قد شاء أن يراك قتيلاً» [۱] ای #حسين به سوی عراق حركت نما كه خدا خواسته است كه در آن سرزمين #شهادت نصيب تو بشود.
🔹لذا معلوم ميشود كه برخلاف جريان نجات عيسی مسیح(ع) در جريان #امام_حسين #شهادت آن حضرت مورد #مشيّت_الهی بوده است و در متون و منابع اسلامی آمده كه وقتى برخی افراد به حضور امام رسيدند تا او را از رفتن به عراق باز دارند، حضرت به همان كلام الهام شده استناد ميكرد و آنها را قانع مينمود كه جريان رفتن به عراق و شهادت مورد مشيّت و خواست خداوند قرار گرفته لذا بايد بروم. [۲] گذشته از اين قبل از جريان كربلا حتی در زمان #كودكی_امام_حسين (ع) در روايات متعدد آمده كه #رسول_خدا (ص) از جريان #شهادت او خبر داده است. [۳] از مجموع اين حقايق بدست می آيد همانطور كه مشيت خداوند بر نجات حضرت عيسی(ع) قرار گرفت، مشيت او بر #شهادت_امام_حسين (ع) تعلق گرفت. در نتيجه چرايی اين دو مسأله را بايد به مشيت و خواست خداوند حواله داد و كسى از اسرار اين دو گونه انتخاب آگاهی ندارد.
2⃣نكته ديگر تحليل نقش و #تأثير_شهادت است، يعنى بعيد نيست كه اگر در آن زمان حضرت عيسی(ع) بدست كفار شهيد ميشد، اثر چندانی برای حفظ معارف وحیانی نميداشت، لذا خداوند او را نجات داد. اما در جريان امام حسين (ع) قضيه برعكس است، يعنى شهادت او به اندازه ای در #حفظ_دين و معارف وحیانی اثر داشت، كه خداوند خواست، آخرين دين آسمانی را با خون و شهادت این بنده خاص خود حفظ كند و اگر #امام_حسين (ع) همانند عيسی(ع) به آسمان برده ميشد، شايد دين خدا از بين ميرفت و مورد نابودی قرار ميگرفت، لذا خداوند از طريق شهادت امام حسين(ع) دين خاتم را تا ابد حفظ كرد. امام خمينی(ره) درباره تأثير شهادت امام حسين(ع) در حفظ اسلام ميگويد: «#سيدالشهداء (ع) مذهب را بيمه كرد، با عمل خودش #اسلام را بيمه كرده... و مكتب اسلام را نجات بخشيد».
🔹و از آنجا كه حفظ دين در زمان امام حسين (ع) تنها از طريق شهادت امام حسين(ع) تأمين ميشد، خداوند حضرت را همچون عيسی (ع) نجات نداد، لذا «در دوران سيدالشهداء (ع) شرايطی پيش آمده بود كه جز با حماسه شهادت، بيدارى امت فراهم نميشد، و جز با خون این بنده عزيز خدا، نهال دين جان نميگرفت، اين بود كه امام و اصحاب شهيدش، عاشقانه، آگاهانه به استقبال شمشيرها و نيزه ها رفتند تا با مرگ خونين خويش طراوت و سرسبزی #اسلام را تأمين و تضمين كنند و اين سنت همچنان در تاريخ باقی ماند و #شهادت درس بزرگ و ماندگار #عاشورا برای همه نسلها و عصرها گشت». [۴] پس بنابر فلسفه عدم نجات امام حسين(ع) ميتوان چنين تعبير و تحليل كرد كه #بقاء_دين_اسلام، تنها از طريق #شهادت_امام_حسين (ع) تأمين ميشد، لذا خداوند او را عيسی گونه نجات نداد، بلكه برای حفظ و بقای دينش، شهادت در راه خدا را نصيب او نمود.
3⃣نكته ديگر آن است كه بر خلاف تعبيرى كه در سؤال آمده، #شهادت يك هلاكت نيست و عدم شهادت به مفهوم نجات از مهلكه نيست، بلكه شهادت بالاترين، زيباترين و آگاهانه ترين سعادت و حيات است، لذا قرآن كريم هرگز اجازه نداده است كه #شهادت، مرگ تلقی شود، بلكه فرمود شهادت زندگی برتر انسان هاست: «و لا تقولوا لمن يقتل فی سبيل الله امواتٌ بل احياءٌ و لكن لا تشعرون». طبق اين فرهنگ قرآنی هرگز مناسب نيست كه گفته شود عيسی(ع) از مهلكه نجات يافت و امام حسين(ع) نجات نيافت، زيرا شهادت زندگی برتر است و نه هلاكت. فيض شهادت چنان ارزشمند است كه اولياء دين همواره از خداوند، آرزوی آن را داشته اند، در مكتب خاندان وحی، شهادت مطلوب و معشوق آنان است و امامان همه مرگشان با شهادت بوده است. [۵]، پس طبق اين تفسير ميتوان گفت حضرت عيسی(ع) از شر كفار نجات يافت، ولی #امام_حسين(ع) با شهادت خود نه تنها به حيات و نجات برتر رسيد، بلكه دين خدا را نيز حفظ نمود و تا ابد از خطر نابودی نجات داد و اين مقام بطور يقين، از مقام عيسوی بالاتر و برتر است.
مآخذ در منبع موجود است
منبع: وبسایت اندیشه قم
#امام_حسین
@shohadayevarjovi